
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,460 |
تعداد مقالات | 35,166 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,920,946 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 6,228,940 |
معاد | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1366، شماره 66، خرداد 1366 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 01 خرداد 1404، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
معاد قسمت هفتم آیت الله حسین نوری زنده شدن زمین در فصل بهار تشبیه جالب کاخ رفیع هستی ان البنا ایبهم ثم ان علینا حسابهم بحث ما در مقاله گذشته –در رابطه با عنایت مخصوص قرآن کریم به موضوع ((معاد))- درباره استدلالهایی بود که در این کتاب جاویدان برای اثبات ((معاد)) بعملآمده است. و چنانچه گفتیم اساس یکی از این استدلالها خلقت انسان است که بطور خلاصه این موضوع را بیات میکند که: شما انسانها درباره خلقت خود فکر کنید که در آغاز چه بوده اید و چه مراحلی را پیموده اید تا به این صورت در آمده اید و آن دست قدرتی که آفرینش شما را در جهان از رحم آغاز کرده و پس از گذراندن از مراحلی به این جهان آورده است البته قدرت دارد که شما را پس از مرگ زنده کند و در جهان دیگری برای پاداش و کیفر اعمالتان بسیج نماید. این استدلال به طور مشروح با ذکر مواردی از قرآن مجید در مقاله قبل ذکر گردید. یکی از استدلالهای قرآن با پدید آمدن بهار و زنده شدن زمین پس از مرگ خزان ارتباط دارد که می گوید: ((وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ))[1] یعنی: (( سطح زمین را خشک و بی گیاه می بینی ولی هنگامی که باران برا او فرو باریم به جنبش در میآید و نمو می کند و از هر گیاه بهجت زا می رویاند. این موضوع نشانه آن است که خداوند حق است و او مردگان را زنده می کند و او بر هر چیزی توانا است و به طور مسلم و بدون هیچ شک و تردید قیامت خواهد آمد و خداوند مردگان را از قبر برخواهد انگیخت.)) و یا میفرماید: (( و احیینا به بلدة میتا کذلک الخروج.))[2] یعنی : ((بوسیله باران زمین مرده را زنده ساختیم و زنده شدن و سر بر آوردن شما از خاک نیز به همین ترتیب است.)) و نیز می گوید: ((وَاللَّهُ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّیِّتٍ فَأَحْیَیْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا کَذَلِکَ النُّشُورُ))[3] یعنی: ((خداوند آن کسی است که بادها را می فرستد تا ابرها را برانگیزد ما آن ابرها را به شهر مرده می رانیم و بوسیله بارانش زمین را پس از مرگ خزان زنده می گردانیم حشر و نشر مردگان نیز روز قیامت به همین ترتیب خواهد بود.)) و یا می گو ید: ((وَمِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیَاهَا لَمُحْیِی الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ))[4] یعنی: ((از جمله آیات قدرت الهی این است که زمین را می بینی که خشک و خاموش است ما چون ما بر آن باران فرود آوریم بحرکت در میآید و نمو می کند آن خداوندی که آن زمین را زنده می کند مردگان را نیز مجددا زندگی می بخشد که او بر هر چیز قادر است.)) تشبیه جالب: تشبیه برانگیخته شدن انسانها در روز قیامت به زنده شدن زمین در فصل بهار تشبیه بسیار مناسب و جالب است: زمین خزان دیده در زمستان مرده است. و به نظر مرده میآید اما در عین این خشکی و خموشی در درون آن دانه ها و ریشه های زیادی که یادگار و بقایای دوران زندگی و فعالیت تابستان قبل است وجود دارد که از نظر ما پنهان است. این دانه ها ریشه ها در زیر خاک محفوظ هستند و از خود آثاری ابراز نمی دارند اما همین که فصل بهارفرا رسید و هوا ملایم و مساعد شد باد بهاری وزری و قطرات باران بر سطح آن بارید و محیط از جهت حرارت و رطوبت مساعد گردید این زمین که خاموش بود بجنب و جوش در میآید سبزه ها و گلها را ظاهر می کند درختانش می شکفد گل و خار و شکر و حنطل میرویاند. بنابراین پیدایش بهار که سالی یک مرتبه تکرار می شودنمونه ای است از قیامت و شما در عمر پنجاه ساله و هفتاد ساله خود 50 بار و یا 70 بار این نمونه را مشاهده کرده اید و این نمونه مکرر و منظم را که نشانگر قدرت لا یزال الهی است دیده اید قیامت نیز به همین ترتیب است. در روز قیامت نیز پس از اینکه ذرات بدن انسانها بقایائی از اعضا و اندام از چشم ها و گوش ها از مغزها و جهاز اعصاب از زبانها و دلها از دست ها و پاها که هزاران بلکه میلیونها سال در بین خاکها در دل دریاها در آغوش سنگ ها در دامن تپه ها پنهان گردیده است ولی در کتاب حق تعالی محفوظ و معین است خاموشند و در سکوت عمیق و طولانی فرو رفته اند اما همین که نفخ صور بوجود آمد و اعلان بسیج عمومی فرا رسید همه به حرکت و خروش در میآیند و زنده می شوند و همان طور که در آغاز بهار از نقطه ای گل و از نقطه ای خار میروید از زمینی شکر و از زمینی حنطل پدید می آید در روز قیامت هم از یک خاک چهره ای روشن مانند ماه و از نقطه ای چهره ای سیاه و تاریک سر بر می آورد : ((وجوه یومئذ مفسرة ضاحکة مستبشرة و وجوه یومئذ علیها غبرة ترهقها قترة))[5] ((چهره هائی چون صبح فروزان خندان و شادمان وچهره هائی بر آنها گرد و غبار غم و اندوه نشسته و خاک مذلت آنرا فرا گرفته است. ((وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌعَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ صْلَى نَارًا حَامِیَةً تُسْقَى مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ ))[6] ((رخسار گروهی ترسناک و ذلیل در رنج و مشقت است و بالاخره در آتش فزوزاد دوزخ معذب خواهد شد و از چشمه آب جوشان جهنم خواهد نوشید. چهره هائی در پرتو نعمت های الهی شادمان و خندان و از سعی و کوشش خود که از امروز به نتیجه رسیده است خشنود است و در بهشت بلند مرتبت بسر خواهد برد.)) چنانچه ملاحظه کردید این تشبیه یعنی تشبیه زنده کردن مردگان در روز قیامت به زنده کردن زمین به فصل بهار بسیار جالب و پرمحتوا است. آری: این بهار نور زبعد برگ ریز هست برهان بر وجود رستخیز آتش و باد ابر و آب و آفتاب رازها را می برآرند از تراب در بهاران راز ها پیدا شود هر چه خورده است این زمین رسوا شود بردمد آن از دهان و از لبش تا پدید آید ضمیر مذهبش سر بیخ هر درختی و خورش جملگی پیدا شود آن بر سرش رازها را می کند حق آشکار چون بباید رست تخم بد مکار ای دریده پوستین یوسفان گرگ برخیزی از این خواب گران گشته گرگان یک به یک خوهای تو میدرانن از غضب اعضای تو کاخ رفیع هستی یکی دیگر از استدلالهای قرآن کریم در برابر کسانی که با دیده تردید و یا انکار به موضوع معاد می نگریستند و این حقیقت بزرگ را باور نمی کردند این است که آنها را به آفرینش آسمانها متوجه می کند و می گوید: ((که خلقت شما در برابر خلقت این فضای پهناور و این کاخ رفیع و این اجرام کیهانی بسیار حقیر است و آن پروردگار توانائی که این دستگاه بسیار با عظمت را آفریده و اداره می کند مسلما قدرت دارد که شما را پس از مرگ مجددا زنده و به عرضه قیامت بسیج کند.)) در این مورد برای نمونه به این آیات توجه کنید: ((اءنتم اشد خلقا ام السماء بنیها رفع سمکها فسویها واغطش لیلها و اخرج ضحیها))[7] ((آیا خلقت شما سخت تر و محکم تر است یاخلقت آسمانی که خداوند آن را بنا کرد و سقف ارتفاع آن را بالا برد و آنرا استوار و متعادل ساخت و شب های آن را تاریک و روزهای آن را روشن گردانید))؟ در این آیات در این چنر نکته باید دقت کنیم: 1-بنای آسمان: در قرآن مجید خداوند بزرگ در 7 مورد از بنای آسمان سخن گفته است که البته این تعبیر تنها بمنظور یک تشبیه به کار نرفته است بلکه مقصود اصلی این است: همانطور که در بنای یک ساختمان قطهات متعددی از قبیل سنگ آهن آجر آهک سیمان گچ چوب و شیشه هر یک در جای خود به کار رفته تا یک ساختمان برپا گردیده است در ساختمان بنای بند آسمان نیز این اجرام کیهانی ثابت و سیار درخشان و تاریک نجوم و کواکب و اقمار با حجم ها و وزنهای مختلف با دندازه گیری و محاسبه دقیق به کار رفته و هر یک در محل و موقعیت مخصوصی قرار داده شده است و درباره حجم و جرم وفاصله و سرعت حرکت و جهت حرکت هر یک از آنها حساب دقیقی صورت گرفته تا برپا شده است بطوریکه کوچکترین اختلال در یکی از آنها موجب به هم خوردن نظمو نظام آنها می گردد. بس کاخها خراب شد و آسمان به جاست بنیاد علم بین که چه سان محکم توفتد 2-رفعت آسمان: قرآن کریم در 4 مورد از رفعت آسمان سخن گفته و این موضوع را یکی از نشانه های قدرت آفریدگار جهان قلمداد کرده است و مقصود اصلی از این عبارت نیز این است که به ارتفاع این سفق با عظمت که بدون تکیه گاه و ستون برافراشته شده است با نظر دقت کنیم و از این رهگذر درس بزرگی در رابطه با علم و قدرت خداوند را بخوانیم. این ارتفاع به اندازه ای زیاد و این مسافت بقدری دور است که تنها با سرعت سیر نور که در هر ثانیه 300 هزار کیلومتر و در هر دقیقه سه میلیون فرسخ را طی می کند میتوان آنرا اندازه گیری کرد. و نیز نکته قابل توجه این که سیر نور ئدر هر ثانیه و ساعت از عهده بیان این مسافت ها برنمی آید و لذا دانشمندان تنها مقیاسی که آن را به عنوان واحد در زمینه معرفی مقدار این ارتفاعها و مسافتهای آسمانی پذیرفته اند و در رشته نجوم و هیات معمول و متداول گردیده است سالنوری است یعنی آن مقدار مسافتی که امواج سریع السیر آنرا در ظرف یک سال می پیماید. میدانیم که یک سال 000/558/31 (سی و یک میلیون و پانصد و پنجاه و هشت هزار) ثانیه است و سرعت امواج نور- چنانچه گفته شد- در هر ثانیه 300 هزار کیلومتر است.[8] بنابراین سال نوری عبارت از حاصل شرب رقم 000/558/31(مجموع ثانیه های یک سال) در 000/003 کیلومتر است که مساوی است با 000/000/400/467/9 کیلومتر (نه هزار و جهارصد و شصت و هفت میلیلرد و چهارصد میلیون). برای روشن تر شدن مطلب فرض کنید که هواپیمائی در هر ثانیه 300 هزار کیلومتر راه طی می کند نشسته اید و میخواهید به یک مسافرت فضائی اقدام کنید پس از پیمودن یک ثانیه و یک چهارم ثانیه به ماه و پس از پیمودن 8 دقیقه و 20 ثانیه به خورشید میرسید! ولی برای رسیدن به ینزدیکترین ستاره که نامش پروکسیما و در جنوب آسمان واقع گردیده است 4 سال با این مرکب باید راه بپیمائید. و برای رسیدن به ستاره شعرای یمانی 9 سال. برای رسیدن به ستاره عیوق 47 سال. برای رسیدین به ستارگان 7 برادر بزرگ 60-80 سال. برایرسیدن به ستاره قطبی جدی 300 سال. برای رسیدن به ستارگان پروین 330 سال. برای رسیدن به کهکشان ما(نزدیکترین کهکشان نسبت بما که منظومه مشسی ما جزئی از آن است)000/45 سال. برای رسیدن به کهکشان المرئة المسلسلة 000/800 سال. برای رسیدن به کهکشان دب اکبر 000/500/1 سال. برای رسیدن به کهکشان فرس اعظم 000/500/3 سال. و بالاخرهکهکشانهائی وجود دارد که میایونها و میایاردها سال نوری با ما فاصله دارند و دانشمندای که با دقت بسیار زیاد این معمای بزرگ و راز دقیق آفرینش یعنی موضوع تعیین مرز عالم هستی را مورد مطالعه قرار داده اند هنوز نتوانسته اند جوابی پیدا کنند که آیا عالم هستی مرزی دارد یا نه؟ یکی از داشمندان علوم فضائی برونو بورگل می گویو: ((بهتر است از این مسائل(مرز جهان هستی کجا است؟)که هنوز لاینحل به نظر میرسد صرف نظر کنیم زیرا ما را بوضع و حال نابینائی که با چوب دست خود را در صحرای بیکرانی میان مه کورمال کورمال میکند دچار میسازد.))[9] 3-آسمان سازمانی است استوار و متعادل: نکته سوم در رابطه با تعبیر فسویها است . در این مورد نخست باید توجه داشت که تعداد ستارگان آسمان بسیار زیاد است و علماء این فن پس از پیگیری زیاد و تحقیقات فراوان به این نکته رسیده اند که آنها در فضا بدون نظو و ترتیب پراکنده نیستند بلکه مجموعه هائی را که کهکشان نامیده می شود و حداقل هر یک از آنها 000/000/000/100 (صد هزار میلیون) ستاره است را تشکیل می دهند و تعداد این کهکشانها نیز مجموعا حداقل به 000/000/000/100(صدهزار میلیون) بالغ میگردد. اکنون حساب کنید که حاصلضرب رقم صد هزار میلیون تعدادکهکشانها در صد هزار میلیون تعداد ستارگانی که در هر یک از این کهکشانها موجود است چقدر است؟ 000/000/000/000/000/000/000/100=000/000/000/100*000/000/000/100 (ده هزار میلیارد میلیارد) برای اینکه تصور صحیحی از این رقم داشته باشیم باید بگوئیم: اگر کلیه جمعیت روی زمین را سه هزار میلیون نفر در نظر بگیریم و فرض کنیم که همه آنها زن و مرد و پیر و جوان برای سر شماری این ستارگان که تا کنون کشف شده است بسیج شوند و خیلی هم با سرعت این کاررا انجام بدهند بطوری که هر یک از آنها در هر ثانیه 10 تا از این یتاره ها را بشمارند و تمام عمر خود را از آغاز تا انجام به ستاره شماری بپردازند در صورتی می توانند از عهده این سرشماری برآیند که هر یک دارای 30 هزار سال عمر باشند.[10] البته این رقم تقریبی است و حقیقت مطلب این است که دانشمندان علوم فضائی می گویند: تعداد ستارگان آنقدر زیاد است که نمی توان آنها را در هیچ رقمی محصور و محدود نمودو هر قدر دستگاه های نیرومندتری برای کاوش فضا اختراع می گردد در فاصله دور دست تر ستارگانی مشاهده می شود. بطوریکه یکی از آنان می گوید: ((شماره ستارگان آسمان بیش از ذرات ماسه کنار دریاهای دنیاست.))[11] اکنون با توجه به این ارقام و آمار این مطلب روشن می شود که ایجاد تعادل و توازن میان اینهمه ستاره که همه نیز در حال حرکت می باشند و جهت حرکت همه آنها نیز یکسان نیست نشانگر علم و قدرت آن آفریدگاری است که این کاخ با عظمت را برافراشته و برپا ساختهاست و مسلما آنها نیز مسکون هستند و موجودات زنده ای در آنها به فعالیت های زندگی می پردازند. 4-نظام نور و ظلمت: چهارمین نکته ای در آیات گذشته مورد تذکر واقع شده است مسئله نظام نور و ظلمت است که این نظام دقیق نیز مانند نظام های دیگر آفرینش یکی از شگفتیهای جهان است و بیانگر علم و قدرت خداوند است. نتیجه: نتیجه ای که این آیان بر آن دلالت دارند این است آن خداوندی که این جهان با عظمت را باین ترتیب آفریده واین نظام متقن و بدیع را پدید اورده است توانائی آن را دارد که پس از مرگ شما را زنده کند و به حساب اعمال و اخلاق و عقاید شما بطور کامل بردسد و به مجازات و پاداش و کیفر لازم برساند. ((ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم))[12] ((بازگشت همه بسوی ما و حساب همه نیز بر ما است.)) [1] .آیه 5-7 سوره حج [2] .آیه 11 سوره ق [3] .آیه 9 سوره فاطر [4] .آیه 39 سوره فصلت [5] .آیه 37،41-سوره عبس [6] .آیه 2-10، سوره غاشیه [7] .آیه 26-29،سوره نازعات [8] . رقم دقیقتر این است که در هر ثانیه 299766 کیلومتر را طی می کند ولی معمول همان رقم فوق را بکار می برند. [9] .از جهانهای دور-ص494 [10] .به کتاب های اثبات وجود خدا-ص39 و مرز نجوم ص144 و ص186 ودنیای ستارگان-ص143 و مع الله فی السماء ص214 و به کتاب دانش عصر فضا تالیف حسین نوری ص 65 مراجعه بفرمائید. [11] .دانش عصر فضا، ص66 [12] . آیه 25-26، سوره غاشیه | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 87 |