تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,375 |
تعداد مقالات | 34,187 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,860,939 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,619,424 |
ترکمنستان، همسایه شمال شرقی ایران | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1372، شماره 139، تیر 1372 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 05 آذر 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ترکمنستان، همسایه شمال شرقی ایران غلامرضا گلی زواره · چشم انداز جغرافیایی ترکمنستان با مساحتی بالغ بر 488100کیلومتر مربع، در جنوب غربی آسیای میانه واقع است. از غرب به دریای خزر، از جنوب به جمهوری اسلامی ایران، از جنوب شرقی به افغانستان، از شمال شرقی به ازبکستان و از شمال به قزاقستان محدود میباشد. همچنین از طریق خط آهن با ازبکستان و دریای خزر (بندر کراسنوودسک) ارتباط مییابد. در جهت طول جغرافیائی گسترده شده و فاصله غربیترین تا شرقیترین نقطه آن 1100 کیلومتر و ما بین مرز شمالی و جنوبی آن 650 کیلومتر است.[1] ترکمنستان در مرزی در طول 900 کیلومتر، از طرق ترکمن صحرای مازندران، رودخانه اترک و بخشی از جبال الله اکبر استان خراسان، با استانهای خراسان و مازندران ایران، ارتباط دارد. با وجود آنکه این جمهوری به اندازه مجموع مساحت کشورهای دانمارک، بلژیک، هلند، اتریش و سوئیس قلمرو جغرافیائی دارد[2]، قسمت اعظم آن را کویر «قره قوم»[3](شن سیاه) تشکیل میدهد، که در حدود چهارپنجم خاک این سرزمین را میپوشاند، این بیابان نسبتاً وسیع که شامل شورهزارها، زمینهای گلی مرده و شنهای روان میباشد به رغم مجاورت ترکمنستان با دریای خزر و جریان داشتن دو رود آمو دریا و سیر دریا در این جمهوری، به آن اجازه رونق کشاورزی ندده است و بجز واحههای سبز و مراتع که در دامنه کوههای کپه داغ و پاراپامیر و بخشی از سواحل دریا پراکندهاند تنها د ر حاشیه کانال معروف «قراقوم» فعالیتهای زراعی رونقی چشمگیر دارند.[4] کانال مزبور که هم اکنون 1100 کیلومتر آن حفر شده، در آینده با پیمودن 1340 کیلومتر راه رودخانه آمودریا را به دریای خزر وصل میکند و در حال حاضر به عنوان بزرگترین کانال دنیا محسوب میشود. کانال قراقوم که از شاهکارهای مهندسی به شمار میرود در اوایل دهه 1950 میلادی با استفاده از نیروی کار زندانیان، توسط روسها، طی پنج سال در صحرای خشک ترکمنستان حفر و آب رودخانه آمودریا به داخل آن هدایت گردید. رودخانه آمودریا با 2620 کیلومتر طول از ارتفاعات افغانستان سرچشمه گرفته و در خاک این کشور جریان مییابد، عرض این رودخانه در برخی مناطق به 3 کیلومتر میرسد، ضمناً بخشی از رودخانه تجن و اترک در مرزهای جنوبی آن واقع شده است. چهره ژئو مور فولوژیکی[5] ترکمنستان همانگونه که اشاره شد هموار بوده و حالت بیابانی و صحرایی دارد. در شمال آن جلگه هموارتوران تا کنارههای دریاچه آرال ادامه مییابد. آب و هوای آن گرم و خشک بوده و تنها در نقاط جنوب شرقی، بدلیل وجود ارتفاعات کپه داغ و تیان شان از خشکی هوا کاسته و رطوبت موجود در جو افزایش مییابد. حداکثر دما در تابستان به 50 درجه سانتیگراد و حداقل آن در زمستان به 25- درجه سانتیگراد میرسد. میزان بارندگی درنواحی صحرایی حدود 80 میلی متر ولی در ارتفاعات جنوب و جنوب شرقی به 300 میلی متر بالغ میگردد. · ترکمنستان در پیچ و خم تاریخ ترکمنستان از دوران ما قبل تاریخ مسکونی بوده و نخستین ساکنان آن طوایف ایرانی ماساژت (MASAGET) بودهاند، در دوران مادها- این اولین دولت آریایی رود جیحون مرزهای ایران در شمال شرقی را تشکیل میداد که با تأسیس سلسله هخامنشی (559- 330 ق.م) این مرزها توسعه بیشتری یافت، به گونهای که در این عهد نواحی خوارزم و سغد و سرزمین سکاها و باکتریه که شامل ناحیه مرو نیز بود، جزء قلمرو امپراطوری ایران قلمداد گردید، هرودوت مورخ یونانی در کتاب خود باین نقاط اشاراتی دارد[6] و داریوش اول در کتیبههای خود واقع در بستون و تخت جمشید بر این نکته تصریح مینماید، هخامنشیان تا سده چهارم قبل از میلاد بر این نقاط حکومت مینمودند و پس از آن سرزمین کنونی ترکمنستان تابع اشکانیان گردید؛ و در قرن سوم بعد از میلاد به کنترل دولت ساسانی درآمد. در قرن پنجم هونها (هیاطله) با یورش باین سرزمین، ساسانیان را به کوههای کپه داغ (در جنوب ترکمنستان) عقب نشاندند. در اواسط قرن هفتم مسلمانان پس از تصرف خراسان، مرو را به صورت پایگاهی برای فتح ماوراء النهر درآوردند. سلسله سامانی بخارا بخش وسیعی از ترکمنستان را از اواخر قرن نهم میلادی تا روی کار آمدن غزنویان- در پایان قرن دهم- به کنترل خود درآورد. در قرن دهم میلادی بین نواحی اورال و دریاچه آرال گروهی از قبایل آغوز که از مغولستان آمده بودند، استقرار یافتند که عدهای از آنان اسلام را به عنوان آیین خود قبول کردند. نخستین کسی که این مردم را «ترکمن» خطاب کرد، «ابو عبدالله محمد ابن احمد مقدسی» جغرافیدان و مورخ مسلمان در قرن چهارم هجری میباشد.[7] مشخص نیست که چرا قوم یاد شده باین عنوان نامیده شدهاند ولی احتمال میرود که بخاطر تفکیک قائل شدن بین مسلمانان آغوز و غیر مسلمانان آنها بوده است. رفته رفته کلمه ترکمن اصطلاح آغوز را از زبان مردم انداخت. در سال 1036 میلادی، سلجوقیان مرو را به تصرف خود درآورده و موفق شدند تا سال 1059-م غزنویان را از خراسان بزرگ بیرون کنند.[8] با تصرف ترکمنستان توسط مغولها، این ناحیه بین حکومت جوجی جغتای و هولاکوخان تقسیم گردید و وحدت اراضی مذکور از بین رفت. از قرن پانزدهم تا هفدهم میلادی نواحی جنوبی این جمهوری تحت زمامداری سلسله صفویه درآمد، در این ایام، شمال ترکمنستان تحت حکومت خانهای ازبک خیوه و بخارا بود. که گاه به گاه به نواحی جنوبی حمله ور شده و آرامش اهالی ساکن در نقاط مذکور را سلب مینمودند، شاه عباس بخاطر جلوگیری از شرارت ازبکها و حفظ آرامش اهالی این نواحی، حدود 15000 کرد را از نواحی غربی آورد و آنان را در کوههای قره تپه اسکان داد تا مرزهای شمال شرقی ایران را حفاظت کنند که هنوز بازماندگان این افراد در شمال خراسان زندگی میکنند و از طریق دامداری و کوچ نشینی امرار معاش مینمایند.[9] نادرشاه افشار نیز چندین بار به سرکوبی ازبکها پرداخت و در اوایل سده هیجدهم میلادی سرزمین کنونی ترکمنستان را مورد تاخت و تاز قرار داد و بخارا و خیوه و خوارزم را به تصرف خود درآورد[10] بخارا در نیمه دوم قرن هیجدهم قدرت خود را بازیافت و سرزمینهای همسایه را مورد تجاوز قرار داد، حاکم بخارا به سال 1785 میلادی مرو را تصرف نمود و ساکنین آن را به بخارا کوچانید و شبکه آبیاری آن را منهدم کرد. کمبود آب موجب آن شد تا ایلات ترکمن از قرن شانزدهم رفته رفته به نواحی جنوبی این جمهوری و در دامنه کوهها نقل مکان کنند، آنان بین فرمانبرداری از والی خراسان و خان خیوه در نوسان بودند و گاهی باین نقاط هجوم میبردند، در سال 1871 م دو قبیله سالور و ایل تکه با هم متحد شدند، ولی در این گیر و دار، روسیه استپ قزاق را به کنترل خود درآورد و خانات آسیای میانه را بتدریج خراجگذار خود نمود و جنگ علیه ترکمنها را از سال 1877 م آغاز نمود. روسها برای درهم شکستن قدرت عشایر ترکمن از طریق قتل عام وارد شدند و این طرح بود که ژنرال اسکوبلف[11] به نحو ناموفقی به اجرا گذاشت، در قتل عام معروف سال 1881 م که عده زیادی از عشایر تکه در گوک تپه[12] به نحو فجیعی کشته شدند، روسیه بر ترکمنستان استیلا یافت و با سقوط مرو و سرخس، راه نفوذ به افغانستان باز شد.[13] در سال 1916 م ترکمنستان همچون دیگر نواحی آسیای میانه به سبب صدور فرمان سربازگیری از مردم این نقاط برای انجام خدمت در یگانهای غیر رزمی ارتش، در آشوب سختی فرو رفت. در سلا 1917 م بلشویکها تلاش نمودند تا ترکمنستان را تحت سلطه خود درآوردند که موفق نشدند. در 30 آوریل 1918 م جمهوری خود مختار شوروی سوسیالیستی ترکستان که ماوراء خزر را هم شامل میشد، اعلام موجودیت نمود ولی در ژولای همان سال، عناصر ملی گرا با حمایت قوی انگلیسی اعزامی از مشهد، قدرت شوروی را در عشقاباد منهدم نمودند و دولت مستقلی را پدید آوردند، و به دعوت دولت جدید، قوای دولت انگلیس در عشق آباد مستقر شد که پس از ترک این منطقه ترکمنستان تا اوایل سال 1920 م تحت سلطه ارتش سرخ قرار گرفت و در 27 اکتبر 1924 م جمهوری ترکمنستان اعلام موجودیت نمود. · نبرد همه جانبه بر علیه هویت مذهبی ترکمنستان به شکست میانجامد. از آن هنگامی که خورشید اسلام بر این سرزمین تابیدن گرفت و مردمان آن را از فروغ بی غروب خود بهرهمند نمود. ترکمنها با شیفتگی و علاقه خاصی این آئین را پذیرفتند و سنتهای عشایری، روابط اجتماعی و برنامههای ملی خود را با آئینهای مذهبی مستحکم نمودند. اسلام حتی پیوند آنان را با اقوام دیگر که با آنان اشتراک نژادی نداشتند محکم نمود، به گونهای که سلطه چندین ساله حکومت تزاری بر آنها، موفق نشد ترکمنها را از هویت مذهبی خالی کند. از سال 1917 میلادی که نظام مارکسیستی بر شوروی حاکم شد، دولت حاکم درصدد ایجاد جامعه کمونیستی و پس از آن انسان کمونیستی گردید که در اجرای این سیاست شوم در ابتدا حذف مذهب در دستور کار آنان قرار گرفت که در عمل نه تنها مذهب سرکوب نشد بلکه به عنوان عامل قوی و نیرومند در مقابل تهاجم ارتش سرخ، استقامت ورزید و ملتهای ساکن در آسیای میانه که در این تهاجم فرهنگی خود را از امت اسلام جدا دیدند به هویتی تکیه نمودند که بر اسلام و ارزشهای اصیل مذهبی استوار بود.[14] وقتی کنترل بر سرزمینهای مسلمان نشین حتمی شد، دولتمردان کمونیست برای ریشه کن ساختن اسلام، به یک مبارزه حساب شده علنی پرداختند، آنها اسلام را مغایر ضروریات شیوه زندگی سوسیالیستی مدرن تلقی مینمودند. از سویی تنها اسلام چارچوب مشترک و منسجم فکری و تشکیلاتی را برای ملتهای آسیای مرکزی که از نظر قومی و زبانی نامتجانس بودند فراهم میکرد و کل مقاومت در مقابل نفوذ کمونیستها در منطقه از مله جنبشهای ضد بلشویکی به نام اسلام بسیج و هدایت میشد. بر این اساس، اسلام هدف تهاجم چند بعدی شدید، سیستماتیک و مداوم دولت شوروی قرارگرفت. این تهاجم به صورتهای گوناگونی بروز یافت: کشتار تعدادی زیادی از علمای اسلامی و رهبران مذهبی، نابود ساختن متون و ادبیات اسلامی، انهدام مساجد، مدارس و سایر مراکز دینی، مصادره اموال موقوفه. تعطیل نمودن نهادها و تشکیلاتی که به نحوی مسئولیت آموزشهای اسلامی را عهدهدار بود، غیر قانونی کردن همه اشکال عبادات اسلامی و آئینهای مذهبی، انحلال محاکم شرع ومورد حمله قرار دادن قوانین اسلام ناظر بر ازدواج، مالکیتها، ارث و سایر مسائل اجتماعی.[15] رژیم حاکم، برای مبارزه با سنتهایی که بوی مذهب میداد، نخست به مراسم و جشنهای شوروی شکوه افزونتری بخشید و کوشید تا جشنهای مذکور را بر تنه جشنهی سنتی پیوند زند و از این طریق جشنهای سنتی را از محتوای مذهبی آنها خالی کند. به عنوان مثال ترکمنها و حتی سایر ملل آسیای میانه بر طبق یک سنت عمیق و ریشهدار مذهبی برای شصت و سومین سال زندگی افراد اهمیت وافری قائلند. در این حالت در اطراف یک فرد مسلمان- اعم از زن و مرد- که باین سن رسید و یادآور سال وفات پیامبر اسلام است یک مجمع وسیع تشکیل میدهند و در این مراسم کاملاً مذهبی، قرآن تلاوت شده که با تقدیم هدایایی پایان میپذیرید که دستگاه شوروی از سازمانهاب اجتماعی خواسته بود تا این زمان را برای برقراری جشنهای مربوط به وقایع کاملاً اداری و مدنی از قبیل بازنشستگی و یا اعطای مدال و ... اختصاص دهند.[16] اما نه تنها مراسم شوروی وار موفق نمیشد عادات و سنتهای ملی و مذهبی را از میان بردارد بلکه این سنتها به هنگام تهدید، قویتر و زندهتر و پویاتر برگزار میشدند و فرهنگ ملی بویسله ارزشهای مذهبی تعمیق یافته و بصورت فرهنگ سیاسی با مارکسیست به مبارزهای همه جانبه بر میخیزد. قرائن و مدارک بیانگر آن است که دولت شوروی در هجوم بر علیه سنتهای اصیل و ریشهدار مذهبی برخوردهای گوناگون و بسیار متضادی از خود نشان داده و این خود از عجز این دولت در چنین مبارزهای حکایت میکند. گاهی رفتارها تهاجمی است، در مواقعی دفاعی و در مواردی هم شکل سرکوبی بخود میگیرد، وقتی که میبینند از راه تبعید و قتل عام کار پیش نمیرود، از در مسالمتآمیز وارد میشوند و گاهی هم ازکارشناسان خبره و مجرب کمک میگیرند تا با تحلیل درست از این سنتها، به دولتمردان ارائه طریق نمایند، غافل از آنکه جدا کردن مردم مسلمان از ارزشهای راستین خود که هویت اصیل را در آن میجویند، بیش ازپیش آنان را نسبت به نظام حکومت بدبین کرده و احساسات آنان را جریحهدار مینماید. تبلیغات الحادی از طریق سخنرانیها، کتابها، تأسیس موزهها و پخش آگهیهای ضد دینی و استهزاء نمودن مراسم مسلمانان و تفبیح افرادی که در این مراسم شرکت میکنند راه دیگری بود برای مبارزه با اسلام و خاموش نمودن نور الهی؟! یکی از این مؤسسات که وظیفه انتشار و تبلیغات الحادی را عهدهدار بود «اتحادیه انجمن شناخت» نام داشت که در سال 1950 م در عشق آباد مرکز ترکمنستان به تأسیس دانشگاه الحادی پرداخت و نسبت به انتشار کتابهای ضد اسلامی ل. آی. کلیمویچ[17] اقدام نمود.[18] اما تجزیه و تحلیل روزنامهها و مجلات شوروی نشان میدهد که به رغم این همه تبلیغات و رعب و فشار و خفقان، اسلام همچنان به حکومت خود حتی در بین نسل جوان ادامه میدهد و از نظر کمی نیز به تعداد مسلمانان افزوده شده است. یک دبیر کمیته حزب منطقهای در ترکمن در بیانیهای که به مطبوعات داده، گفته بود: هنوز هم در میان مردم کسانی هستند که اسیر باورهای دینی هستند و حتی جوانان اعم ازپسر و دختر که در مدارس شوروی تربیت شدهاند به دیدن اماکن مقدسه رفته و به مسائل مذهبی احترام میگذارند.[19] جالب اینکه بنابر گزارشهای مذکور، معلمین مدارس شوروی نیز مراسم دینی را رعایت کرده و مرتب در مساجد حاضر میشوند و حتی بسیاری از اعضای «حزب» در نواحی مسلمان نشین مراسم دینی خود را با شوق و ذوق ویژهای انجام میدهند. دبیر اول حزب ترکمن ب. اوزوف نیز از گسترش فعالیتهای غیر قانونی علمای دینی در برخی مراکز گله داشت و از کمیتههای حزب، مدام شکایت میکرد که چرا در اقدامهای مؤثر، منظم و کاملاً حساب شده علیه امور مذهبی کوتاه میآیند.[20] با فروپاشی نظام مارکسیستی، مسلمانان ترکمن که در طول هفتاد سال سلطه الحادی جراحاتی دیده بودند با سینههایی آغشته از معنویت، اسلام را در متن زندگی سیاسی خود وارد نمودند، این در حالی است که استکبار جهانی از گسترش اسلام در آسیای میانه به شدت آشفته و نگران شده و گرایش به ارزشهای اسلامی را مانعی برای اهداف شوم خود میبیند و میکوشد تا اسلام گرایی را کنترل کرده و نقش آن را غیر سیاسی کند به همین دلیل در شرایط بحرانی پس از استقلال ترکمنستان، مدل ترکیه را که کشوری لائیک و سکولار است توصیه مینماید و حکومتی را برای این جمهوری تجویز مینماید که مذهب در آن نقشی نداشته باشد! · شناخت اجتماعی ترکمنستان 94% ترکمنها در این جمهوری سکونت دارند، بقیه ترکمنها در ازبکستان و سایر جمهوریهای آسیای میانه و قفقاز پراکندهاند، در سال 1926 م تعداد سکنه ترکمنستان به حدود 700000 نفر بالغ میگردید ولی طبق آمار سال 1991 م جمعیت این جمهوری به 3810910 نفر افزایش یافته است، از این تعداد 72% ترکمن و بقیه روس، ازبک، قزاق، تاتار و اوکراینی میباشند که بزرگترین اقلیت ساکن در این جمهوری، روسها میباشند.[21] جامعههای ترکمن این جمهوری دارای بافت عشایری با ویژگیهای فرهنگی- اجتماعی یک جامعه عشیرهای میباشند که چنین ترکیب قومی در مسائل سیاسی- فرهنگی و اقتصادی ترکمنستان نقش عمدهای دارد، با این حال 48% مردم در نقاط شهری و بقیه در مراکز روستایی اسکان یافتهاند. نرخ رشد جمعیت 68/2% و میانگین طول عمر 4/66 سال میباشد. ترکمنستان چهار استان به نامهای: استان بالکان (کنار دریای خزر) استان ماری (مرو) استان تاشائوز و استان چاربو دارد که بیشتر تمرکز جمعیت در استان ماری با قریب به 900000 نفر سکنه میباشد. این جمهوری 19 شهر دارد که معروفترین آنها عشق آباد، چارجو، تاشائوز و نبداغ (تفت داغ) میباشد، همچنین ترکمنستان دارای 44 بخش است. مرکز حکومت آن عشقاباد (شره عشق) میباشد که در بخش شمالی کوههای کپهداغ و در فاصله 45 کیلومتری شهر باجگیران قوچن (تابع خراسان ایران) قرار گرفته است، این شهر در سال 1881 م نزدیک روستایی به همین عنوان بنا گردید و از سال 1919 م تا 1927 م به پارالتا راتسک معروف بود، در سل 1948 م زلزلهای با قدرت 9 ریشتر، عشقآباد را به ویرانهای تبدیل نمود. به فاصله 15 کیلومتری عشقآباد ویرانههای شهر باستانی نیسا واقع شده که از اول تاریخ میلادی تا سال چهارصد، پایتخت بسیار مهمی برای سرزمین پلنگان به شمار میرفت.[22] و در 28 کیلومتری عش آباد دهکده ییلاقی فیروزه واقع شده که نام خود را از دختر یکی شیوخ ایرانی که در این م حل کشته شده، گرفته است، در محل دفن این شیخ عارف، چناری وجود دارد که با 11 متر محیط و 4 متر قطر، بزرگترین چنار ترکمنستان محسوب میشود.[23] مرو یکی از شهرهای بسیار کهن ترکمنستان میباشد که در جنوب شرقی آن قرار گرفته است، بنیاد این شهر سالخورده خراسان بزرگ به روزگار طهمورث پادشاه پیشدادی ایران میرسد و از معدود شهرها در شرق قلمرو اسلام میباشد که در شکوفایی و رشد عصر زرین تمدن والای اسلامی و تجدید حیات فرهنگ ایران و زبان پارسی در آسیای مرکزی نقشی به سزا و کم نظیر به عهده داشته است، این شهر در گذرگاه گسترده و پرفراز و نشیب تاریخ خودکامها و ناکامیهای بسیاری دیده است.[24] ترکمنستان در 26 اکتبر 1991 میلادی (1370-ش) بدنبال فروپاشی شوروی، استقلال خود را بدست آورد. حکومت آن جمهوری است و رئیس جمهور آن در حال حاضر صفر مراد نیازف میباشد پارلمان این کشور 175 نماینده دارد که برای مدت 5 سال برگزیده میشوند، ترکمنستان پس از استقلال با مشکلاتی از قبیل تعیین هویت ملی، انتخاب بین حکومتی با دخالت مؤثر عامل مذهب یا بدون آن، شرایط فقر، بی سوادی، رشد بیرویه جمعیت و عدم برخورداری از سکنه متجانس و عدم مطابقت مرزهای سیاسی با تقسیم بندیهای قومی و زبانی، روبرو گردید. برخی از سیاستمداران با الهام از غرب به زعم باطل خویش اسلام را مانعی برای توسعه اجتماعی فرهنگی این کشور تلقی میکنند و گروهی دیگر با وجود آنکه واقع گرایانه به اسلام مینگرند و آن را به عنوان ارزشهای راستین مردم میانگارند ولی در صدد غیر سیاسی کردن نقش اسلام هستند و قدرت تحمل آن را ندارند که نیروهای معتقد به اسلام اصیل در رأس امور سیاسی قرار بگیرند. با این حال نیازف رئیس جمهور ترکمنستان در بخشی از سخنرانی خود به مناسبت سالگرد استقلال این جمهوری گفت: «با توجه به تأثیر قرآن بر زندگی مردم ترکمنستان و وجود مشترکات تاریخی، فرهنگی و اسلامی، آموختن مفاهیم قرآنی برای نسل کنونی الزامی است»[25] وی همچنین تمام اعیاد اسلامی را جزو اعیاد رسمی کشور دانست. ولی از سوی دیگر «جوراباراموف»[26] رئیس انستیتوی اقتصادی ترکمنستان و مشاور رئیس جمهور این کشور میگوید: «ایران ما را میخواهد. پاکستان ما را میخواهد با ترکیه نیز ما را میخواهد، اما ما میخواهیم نفت و گاز خود را به ترکیه بفروشیم، ما ترکیه را دریچهای به غرب میبینیم».[27] و عبدی کولیف[28] وزیر خارجه ترکمنستان طی اظهارات خویش اذعان میدارد که: «...ایران همسایه ماست، ما میخواهیم روابط دوستانه با کشوری که 625 مایل با آن مرز داریم داشته باشیم. با ترکیه ما رابطه دیگری داریم. ما زبان همدیگر را میفهمیم و ما دارای رفتار یکسانی نسبت به مذهب هستیم».[29] روسیه نیز یکی از با نفوذترین کشورهای خارجی در ترکمنستان است و رژیم حاکم بر این جمهوری خواهان حفظ رابطه نظامی سیاسی و اقتصادی با آن میباشد و در برخی موارد درصدد آن است تا مشاوران روسی را در حد امکان از دست ندهد. مسکو نیز که میکوشد کنترل نظامی سیاسی آسیای میانه را در دست داشته باشد بر این روابط ارج مینهد! با این وجود ایران میتواند به دلیل نزدیکی جغرافیائی و مشترکات فرهنگی و تاریخی و برخورداری از ارگانها و تشکیلات سازمان یافته اسلامی، گرایش به مدل غربی را در ترکمنستان کاهش دهد و اسلام را در متن زندگی اجتماعی مردم این سامان وارد سازد. از لحاظ ثبات منطقهای، ترکمنستان نسبت به سایر جمهوریهای آسیای میانه وضع بسیار مناسبی دارد و گروه مخالف از حزب کمونیست سابق آنچنان ضعیفند که از مهارت سیاسی بسیار ناچیزی برخوردار میباشند تأسیسات مذهبی با یکدیگر متحدند و برای همکاری با حکومت آمادهاند. از لحاظ اتحاد قومی، ترکمنها به دو گروه عمده یموتها و تکها تقسیم شدهاند و پیرامون این دو گروه، دو گروه رقیب از رهبران حزبی شکل گرفتهاند ولی کنترل صفر مراد نیازف کامل است که گفته میشود هرگونه آثار سوء مخالفان را ازبین برده است. · مسائل فرهنگی 85% مردم ترکمنستان پیرو آیین اسلام هستند، مسلمانان مذهب تسنن را اختیار نموده و پیرو فقه حنفی میباشند. کبرویه یکی از طریقتهای عرفانی کهن است که در قرن دوازدهم هجری در خوارزم واقع در جنوب شرقی دریاچه آرال و ترکمنستان کنونی به وجود آمد، حوزه نفوذ آن در وضع فعلی به ترکمنستان و جمهوری خود مختار قراقالپاق و نواحی شمال شرقی آسیای میانه محدود میباشد.[30] دویست مسجد در سراسر ترکمنستان دایر است و مردم به فراگیری علوم اسلامی، علاقه وافری نشان میدهند. ترکمنها از قرن هیجدهم از زبان مکتوبی که با جغتای قرابت داشته، برخوردار بودهاند ولی زبان ادبی امروزی خود را از سال 1924 میلادی بدست آوردهاند، در این سال زبان ترکمنی به دستور استالین تغییراتی نمود، این زبان با وجود گسترش در بین اقشار مردم هنوز در سطح امور آموزشی و اداری توسعه نیافته است که این خود دلیل حاکمیت فرهنگ روسی میباشد، لغات ترکی نیز در زبان ترکمنی یافت میشود. از سوی دیگر تشابه فرهنگی و زبانی مردم این سامان با ترکمانان ایران و وجود مقبره مختومقلی شاعر معروف ترکمانان که دارای اندیشههای اسلامی و عرفانی بوده، در خاک ایران و امکان بهرهگیری از روحانیون ترکمن ایرانی برای برآوردن نیازهای مذهبی، موجب آن گشته که مردم ترکمنستان به امور فرهنگی ایران علاقه و تمایل نشان دهند. ترکمنستان 6 مؤسسه تحقیقاتی و 8 مرکز آموزش عالی دارد که 50000 نفر در آنها تحصیل میکنند مدارس آن طبق آمار سال 1980 میلادی 1800 باب بود که در این سال 700000 نفر دانش آموز داشتهاند، نخستین روزنامه ترکمن زبان «ترکمانیا» نام داشت که از سال 1920 میلادی انتشار یافت،[31] و هم اکنون 15 نشریه در این جمهوری انتشار مییابد. · مشخصات اقتصادی شغل عمده مردم ترکمنستان، کشاورزی و دامپروری است، تولیدات کشاورزی در چند سال اخیر 46% کل تولید ملی و 42% اشتغال این کشور را به خود اختصاص داده است، نیمی از زمینهای زارعی این جمهوری از طریق سیستمهای آبیاری مشروب میشوند ولی به دلیل مشکلات فنی، تکنولوژیکی و شور شدن زمین، تولید در هکتار محصولات آن از حد استانداردهای بین المللی پایینتر است، از سیاستهای منفی شوروی سابق جهت تأمین منافع خود و بدست آوردن مواد خام، اعمال سیاست تک محصولی (monocoltor) در این جمهوری است که در راستای چنین هدفی، غالب امکانات کشاورزی ترکمنستان به کشت پنبه اختصاص یافته است. از نتایج زیان بار تک محصولی کردن ترکمنستان اینکه، جمهوری یاد شده 65% غله، 45% شیر، 70% سیب زمینی و تمامی شکر مصرفی خود را از سایر جمهوریهای شوروی سابق، وارد میکند، همچنین افزایش تولید پنبه باعث کاهش بهای آن شده و نبض اقتصاد ترکمنستان در دست خریداران این محصول است. ترکمنستان با تولید یک میلیون تن پنبه در سال، از این لحاظ در جهان بعد از آمریکا و کانادا مقام سوم را داراست ولی متأسفانه تنها 3% این محصول در ترکمنستان بکار گرفته شده و به مواد دیگر تبدیل میشود. محصولات زراعی دیگر آن عبارتند از: غله، انگور، سیب زمینی، انواع سبزی و علوفه، تعداد دامهای آن به 7 میلیون رأس بالغ میگردد. اسب ترکمن و پوست گوسفند قره گل این کشور، شهرت جهانی دارد، تولید ابریشم در ترکمنستان قابل توجه است که تنها 30% آن در داخل این جمهوری بکارگرفته میشود. ترکمنستان از نقطه نظر ذخائر زیر زمینی نیز بسیار غنی است، اولین چاه گاز در سال 1966 م در این کشور کشف گردید ظرفیت استخراج گاز سالانه به 80 میلیارد متر مکعب میرسد، از سال 1990 م ترکمنستان و ایران برای احداث لوله در ایران جهت صدور گاز این سرزمین به ترکیه و پاکستان توافق نمودهاند. همچنین از اواخر سال 1993 میلادی که احداث خط فرعی راه آهن ایران- ترکمنستان پایان میپذیرد خطوط جدید بین المللی راه آهن از طریق ایران تضمین خواهد شد. منابع معدنی دیگر این جمهوری شامل نفت (ظرفیت استحصال سه میلیون تن در سال) منابع عظیم سولفات سدیم،[32] بنتونیت، سرب، روی، مس، جیوه، ید، برم، طلا، پلاتین و نمک میباشد، با این حال در مقایسه با سایر جمهوریهای سابق شوروی، ترکمنستان کشوری است فقیر و توسعه نیافته، زیرا اغلب این مواد بصورت رایگان از سوی رژیم سابق شوروی به یغما میرفت به همین دلیل موقتاً در اوایل سال 1992 م صدور گاز را قطع کرد زیرا وزارت نفت و گاز روسیه که جانشین شوروی شده عواید آن را به صورت ارز معتبر به ترکمنستان مستقل که تا آن وقت تمامی نفت و گازش را از طریق روسیه صادر میکرد، پرداخت نمیکرد.[33] صنایع این جمهوری قریب به 20% تولید ملی را در بر می گیرد، این صنایع عبارتند از کارخانجات ریسندگی، پنبه پاک کنی و روغن کشی تخم پنبه، صنایع استخراج نفت و گاز، تولید برق، پتروشیمی. در سال 1991 م 80% بازرگانی ترکمنستان با شوروی سابق صورت میگرفت که از وابستگی به این کشور حکایت میکند.[34]
[1] - آسیای مرکزی، جغرافیای سیاسی، مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز جلد دوم ص 26. [2] - سرزمین اسلام- تألیف نگارنده- زیر چاپ ص 158. [3] - Kara – kum. [4] - ریشههای رفتار سیاسی در آسیای مرکزی و قفقاز- علیرضا شیخ عطار ص 147. [5] - Geomorphology (زمین ساختی) [6] - ر. ج. ک: تاریخ هرودت، ترجمه وحید مازندرانی، چاپ دوم تهران: دنیای کتاب 1368، بند 210 و 212. [7] - ر. ج. ک: احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم- مقدسی. [8] - اقوام مسلمان اتحاد شوروی تألیف شیرین آکینر صفحه 394. [9] - کرد در دائرة المعارف اسلام، ترجمه اسماعیل فتاح قاضی. [10] - تاریخچه نادرشاه- و- مینورسکی، ترجمه رشید یا سمی. [11] - skobeler. [12] -GOK- tepe. [13] - مسلمانان شوروی گذشته حال و آینده- الکساندر بنیگسن- مری براکس آپ ص 50. [14] - ISLam and atheism: Dynamic Tension in soviet cen tral Asia by: Azrade Ayse rorlich [15] - آسیای مرکزی مسلمان: میراث شوروی در زمینه توسعه و چالشهای آینده نوشته م نظیف شهرانی (استاد دانشگاه ایندیانا) ترجمه حمیرا مشیر زاده. [16] - اسلام و مسلمانان در روسیه- هلن کارر دانکاس مقدمه و ترجمه دکتر حسن حبیبی ص 100 و 101. [17] - L. I. klmOICH [18] - استقامت اسلام در شوروی- گئورک فون اشتاگل برک، ترجمه دکتر احمد احمدی ص 12. [19] - اخگر ترکمن 18 فوریه 1962 میلادی. [20] - پیشین 25 فوریه 1966 میلادی. [21] - سیاست در آسیای مرکزی پس از فروپاشی امپراتوری نوشته: (مارتابریل اولکات) Martha brill olcott [22] - ایران کانون زمین لرزه- جلد اول- پتیر شولاتور ص 249. [23] - مجله زائر، ویژهنامه روزنامه قدس آستان قدس رضوی اردیبهشت 1371. [24] - به نقل از سخنرانی آقای کسایی در خصوص شهر مرو در کنگره همکاریهای علمی و فرهنگی آسیای مرکزی که در 23 الی 27 آبانماه 1370 در تهران از سوی یونسکو و با همکاری وزارت فرهنگ و آموزش عالی ایران تشکیل گردید. [25] - مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز سال اول شماره سوم- زمستان 1371 ص 428. [26] - Jura Bairamow [27] - مجله مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز سال اول شماره دوم- پاییز 1371 ص 130. [28] - Abdi kuilier [29] - پیشین همان صفحه. [30] - مسلمانان شوروی گذشته، حال و آینده، الکساندر بنیگسن و مری براکس آپ ترجمه کاوه بیات ص 133. [31] - اقوام مسلمان اتحاد شوروی ص 406. [32] - منابع این عنصر ارزشمند واقع در قره بغازگل در مجاورت دریای خزر یکی از بزرگترین ذخائر جهانی محسوب میشود. [33] - استقلال ناخواسته برای آسیای مرکزی، مارتابریل اولکات- استاد علوم سیاسی در دانشگاه کلگیت. [34] - ریشههای رفتار سیاسی در آسیای مرکزی قفقاز ص 156. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,299 |