تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,374 |
تعداد مقالات | 34,185 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,851,803 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,614,524 |
شرح زیارت امین الله(ع) | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 148، فروردین 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 03 آذر 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
شرح زیارت امین الله(ع) قسمت پانزدهم آیت الله محمدی گیلانی * عطیه ذکر الله * حدیث قدسی: ذکری حسن علی کل حال. * قرآن و روایات در فضیلت ذکر. * اوصاف قلب در قرآن متجاوز از شصت نوع است. * از عالیترین اوصاف قلب در جانب سعادت، طمأنینه است. * طمأنینه، ثمره ذکر خدای تعالی است. * قلب چون جمره افروخته، هر یک از امیال و شهوات همانند هیزم، بر لهیب آن میافزایند. * طمأنینه است که این اخگر هلوع را خاموش میسازد. * ذکر خدای تعالی نه فقط آرامش باطن را در پی دارد، بلکه آرامش ظاهر و ابدان را مستلزم است. * انتشار طمأنینه در سطح اجتماع از هزاران جنایت و خیانت و دغل و غیره جلوگیری میکند. قوله(ع): «... مولعة بذکرک و دعائک». ـ نفس و جانم را به ذکر و دعایت حریص گردان. گفتیم که امان زینالعابدین(ع)، در کنار مزار شریف امیرالمؤمنین(ع) هنگام زیارت، سیزده عطیه از حضرت جواد مطلق مسئلت مینماید که نفس و جانش را بدانها مزین فرماید که در هیچیک از آنها چشم داشت به مطلوب مادی و حیوانی ندارد، از آن جمله نفس او را به ذکر و دعاء خویش آزمند و حریص سازد و در همه احوال با حرص و ولع خدا را یاد کند. روایت گردیده که موسی«علی نبینا و آله و(ع)» در مناجات عرض کرد: «آیا از من دوری تا تو را به آواز بلند بخوانم، یا نزدیکی که آهسته بخوانمت»، خدایتعالی به وی وحی فرمود: «أنا جلیس من ذکرنی»، موسی عرض کرد: پروردگارا، گه گاه در احوالی هستم که ذکرت را در آن احوال شایسته نمیبینم، خداوند متعال فرمودند: «یا موسی ذکری حسن علی کل حال». شایسته است که در ذکر، قلب و زبان و ارکان بدن با هم هماهنگ باشد و مراد ازهماهنگی ارکان بدن با قلب و زبان، استیلاء خشوع بر آن است که حیاءاً من الحضور بین یدی الولی الجواد است. کافی است در فضیلت ذکر قوله عزّ اسمه: «فاذکرونی اذکرکم» ذکر عبد چه ارزشی داردکه خدایتعالی او را جزاء به مثل دهد و او را ذکر فرماید، و آن همه تأکید بلیغ در قیآن مجید در این باره آمده است: «اذکروا الله ذکراً کثیراً» و «فاذا قضیتم الصلوة فاذکروا الله قیاماً و قعوداً و علی جنبوکم» و «فاذا قضیتم مناسککم فاذکروا الله کذکرکم آباءکم او اشد ذکرا» و «الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب» الی غیرها من الآیات. اوصاف و احوال منسوب بقلب، متجاوز از شصت نوع در قرآن آمده است که به دو قسم سعادت خیز و شقاوت انگیز تقسیم میشودند و یکی از عالیترین اوصاف و اطوار قلب در جانب سعادت که در قرآن چند بار آمده است، طور طمأنینه است که حاصل و ثمره ذکر خدای تعالی است که قلب را منقلب و مبدل به سکون و آرامش میکند، و همه اضطرابها و پریشانیها و غم و اندوهها و نگرانیها و دردها و رنجهای سوزان را زدوده میکند. گوئی که قلب، جمره افروخته ای است و هر یک از مشتهیات نفس همانند هیزم خشکی است که لهیب آن را افزونتر مینماید، وهم مال و منال و جاه و کامجوئیها نه فقط آن را سیر نمیکند بلکه بر گشنگی و اشتهایش میافزایند و اضطراب و قلق آ ر مضاعف میسازند فقط طمأنینه بذکر الله تعالی است که همچون آب این اخگر سوزان را سکون و قرار میبخشد و در عین دگرگونی و گردونی، آن را ثبات و آرامش میدهد، و غیر طمأنینه که حاصل و ثمره ذکر است هیچ چیز دیگر این اخگر هلوع را خاموش نمیکند: «الا بذکر الله تطمئن القلوب». با وجود طمأنینه، این محصول مغبوط ذکر الله عزوجل، همه عوامل اضطراب، همه تعصبها و تقلیدها و تلقینهای ابلیسی و عجبها و غرورهای ناشی از بیاعتمادی به نفس، و همه رذائل و پلیدیها به صفات حمیده و حسنات مبدل میشودند که کیمیائی است بیهمتا. نماز بیذکر«اقم الصلوة لذکرِی» و حضور با صدبت در آستین، با باد استغناء بر باد میرود. بهوش باش که هنگام باد استغناء هزار خرمن طاعت به نیم جو ننهند با وجود طمأنینه، نماز ناهی از فحشاء و منکر و زرق و سالوس و ریا، نمازی که تهذیب نفس و صفای روحی و آراستگی به صفات ملکوتیان را موجب است جایگزین«فویل للمصلین» میگردد. با وجود طمأنینه این ثمره ذکر الله، قرآن و مقدسات از دام تزویر بودن منزه میشوند و طبعا گسترش این خلق الهی مستلزم آسایش جامعه است و این آرامشهای دلها آسایش تنها و معیشتها و معاشرتها را به دنبال خواهد داشت و سعی تلاش در استقرار این ثمره ذکر الله در جامعه نه فقط بهبهود بخشیدن به معنویات است، بلکه سعی و تلاش در تأمین اتقاصد و معیشت جامعه به بهترین طریق است، زیرا انتشار طمأنینه این ولید ذکر الله، در اجتماع از هزاران جنایت و دغل و دروغ و دزدی و خیانت و تهمت و بزهکاری و تبهکاری که میلیاردها بودجه برای پیشگیری و محوآثار بعد الوقوع صرف میشود، جلوگیری میکندو کسی را با کسی کاری جز مودت و خیرخواهی نیست و چنان اجتماعی بهشتی است بیآزار. بلکه با وجود طمأنینه این مولود مبارک ذکر الله، موضوع برای این جنایات و خیانات باقی نمیماند، تا پیشگیری شود یا آثار آنها بعد الوقوع محو و زدوده گردد، زیرا صاحب طمأنینه جز خدا نمیبیند و معیار وی: «انا لله و انا الیه الراجعون» است. بلی طمأنینه چنانکه گفتم همه نگرانیها را بر باد میدهد ولی فقط یک نگرانی را نمیتواند بر باد دهد و صحاب طمأنینه فقط یک محنت داردو بس و آن محنت خوف مهجوریت است که عالی گفته است: محنت قرب ز بعد افزون است جگر از هیبت قربم خون است هست در قرب همه بیم زوال نیست در هجر جز امید وصال و عالیتر سید الموحدین فرموده است: «الهی و سدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک وهبنی صبرت علی حر نارک فکیف اصبر عن النظر الی کرامتک». بلی: آتش بیم دل و جان سوزد شمع امید روان افروزد بعضی از فقهاء عظام ذکر الله تعالی را به شش نوع تقسیم فرمودهاند، به این توضیح: 1- ذکر الله تعالی علی سبیل التمجید یعنی ذکری که در آن عظمت و مجد و جمال خدای تعالی است. 2- ذکر الله تعالی علی سبیل التسبیح که در آن تنزه حضرت حق تعالی از صفات نقیصه است. 3- ذکر الله تعالی علی سبیل التحمید که در آن، حمد و سپاس خداوند سبحان است. 4- ذکر الله تعالی علی سبیل التهلیل که در آن توحی الوهی حضرت«الله» تعالی است. 5- ذکر الله تعالی علی سبیل التکبیر که مدلول کلمه الله اکبر است. 6- ذکر الله تعالی علی سبل الدعاء است که مخ عبادة الله عزوجل است. و دعاء یا استعاذه است یا استغفار یا صلوة بر نبی اکرم و آل بیت آن حضرت صلوات الله علیه و علیهم یا طلب حوائج است. از پیمبر اکرم آمده است: «ما قلت و لا قال القائلون من قبلی کلمة افضل من لاالهالا الله». ـ نه من گفتم و نه هیچ قائلی قبل از من گفته کلمهای برتر از لاالهالاالله. و باز از آن حضرتر وایت شده است: «کلمه لاالهالاالله را هیچ میزانی نمیتواند وزن کند زیرا اگر آن را در کفه گذارند و آسمانها و زمینها با آنچه که در آنها است در کفه دیگر قرار دهند، لاالهالاالله رجحان خواهد شد و این کلمه محبوبترین کلمات نزد خدای تعالی است، و اگر کیس آن را با اخلاص بگوید داخل بهشت میشود و این کلمه ثمن بهشت است». همه این تعبیرها و نظائر آن از رسو الله است(ص) و گفتهاند: افضل ذکره«لاالهالا هو الحی القیوم» است. مستفاد از بعضی از احادیث، آن است که تلاوت قرآن افضل از ذکر است چه آنکه در حدیث نبوی(ص) است: «افضل عبادة امتی تلاوة القرآن». زیرا علاوه بر آنکه قرآن قسمی از اقسام ذکر الله است مزایائی بر ذکر دارد که از آن جمله کلام الله تعالی است و در آن اسم اعظم است و قرآن ینبوع علوم است و در خبر دیگر از آن سرور کائنات است: «قراءة القرآن افضل من الذکر و الذکر افضل من الصدقه و الصدقه افضل من الصیام، و الصوم جنة من النار». بعضی از علماء گفتهاند: افضل بودن قرائت قرآن بر ذکر، به نحو عموم نیست بلکه از باب اکثریت است چه آنکه افضلیت قرائت قرآن بر ذکر برای عموم خلق ثابت است مگر برای اهل سلوک در بدایات احوال وی و برخی از نهایات احوالش که ذکر برای او اضل است، و مادامی که شخص محتاج به تهذی باخلاق و تحصیل معارف است قرائت قرآن که مشتمل بر صنوف معارف است برای او افضل است و کسی که از این منزل گذشته و ذکر الله تعالی بر قلب وی استیلاء یافته بگونهای که امید میرود او را به استغراق منتهی سازد مداومت ذکر برای وی اولی است، زیرا قرائت قرآن برای چنین سالکی ممکن است او را مجذوب به ریاض جنت کند و مرید سالک الی الله را با جنت چه کار. (در این باب به خلاصة الاذکار فیض«ره» مراجعه شود) ادامه دارد
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 84 |