تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,374 |
تعداد مقالات | 34,185 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,851,816 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,614,707 |
عوامل دلسردی کدامند؟ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 1، دوره 1373، شماره 148، فروردین 1373 | ||
تاریخ دریافت: 16 خرداد 1396، تاریخ بازنگری: 03 آذر 1403، تاریخ پذیرش: 16 خرداد 1396 | ||
اصل مقاله | ||
ارزشهای
اسلام و انقلاب را پاداری کنیم عوامل دلسردی کدامند؟ حجة الاسلام و المسلمین محمدتقی رهبر توطئهای در کار است که با بزرگ جلوه دادن مشکلات و بیش از همه مشکلات اقتصادی ـ که یک واقعیت اجتماعی ماست ـ بذر دلسردی و نومیدی را در دلها بپاشند و با ایجاد جو متشنج روانی زمینههای بیتفاوتی را نسبت به آرمانهای مقدس انقلاب به وجود آورد و پشتوانه روحی مردم را نسبت به آینده متزلزل ساخته و توان مدیریت را در تحقق بخشیدن به ایدههای اجتماعی که مهمترین آنها«قسط و عدالت» است زیر سؤال برد ـ که مع الأسف این توطئه چندان هم بیتأثیر نبود ـ و کسی که با افکار عمومی مرتبط باشد آن را ملموس مییابد. آثار منفی این حرکت از سوی هر کس که باشد پوشیده نست و خطر بیاعتمادی و ایجاد جو یأس و دلسری همان مطلبی است که مقام معظم رهبری(مدظله) آن را گناهی خواندن که دوستانانقلاب باید از آن برحذر باشند. این از یک سو، اما از سوی دیگر، غمض عین از طرح مسائل با نیت خالص و به قصد اصلاح، یک وظیفه است که عدم توجه به آن خیانت به آرمانهای انقلاب است، در مسأله مورد بحث نیز موضوع اساسی بررسی عوامل دلسری و تلاش در جهت رفع آنهاست و به فرموده امام صادق(ع): «صدیقک من صدقک لا من صدقک». ـ دوست آن است که با تو راست بگوید نه آنکه هر آنچه میکنی تصدیق کند. مطلب فوق را بر آن داشت که سخن این ماه را بدان اختصاص داده و به طرح پارهای از مسائل در این موضوع بپردازیم. در اینجا نکاتی را یادآور میشویم: 1- ایدهها و آرمانها توجه به آرمانها و ایدههائی است که انقلاب اسلامی به خاطر آن پا گرفت و تا امروز به راه خود ادامه داده و انشاءالله ادامه خواهد داد. هسته مرکزی حکومت اسلامی که بنیانگذار این نظام مقدس حضرت امام خمینی«ره» بر آن تأکید و تصریح فرمودند بر آن تأکید و تصریح فرمودند و مردم با تمام وجود بدان فکر کرده و میکنند و امروزه مورد توجه رهبری ونظام است، آرمانهای اسلامی و حاکمیت حق و حکومت قسط و عدل و رهائی از سلطه و نفی ظلم و تبعیض و فساد میباشد. واژههای این انقلاب همه برگرفته از اسلام ناب محمدی«ص» و تشیع مظلوم علوی«ع» و عاشورای حسینی(ع) است که بزرگترین حماسه قرن و بلکه هزاره اخیر تاریخ اسلام را پدید آورده است و باید به هوش باشیم این هدف والا و مقدس زیر چرخهای اقتصاد و توهم زندگی مادی و رفاه فردی و جمعی و سیاست توسعه و مصرف، لگدکوب نشود. در عین حالی که نمیتوان آسیبپذیری اهداف اساسی را در کنار بحرانهای اقتصادی و جنگهای روانی ناشی از آن؛ چون تورم و افزایش تصاعدی هزینههای زندگی نفی کرد که در روایات ما به صراحت گفتهاند: «من لا معاش له لا معاد له». ـ آن کس که معاش ندارد، معاد ندارد. و«هرگاه فقر به جامعهای رو آورد کفر نیز به دنبال آن حرکت خواهد کرد». با این همه، مایه امید و اطمینان است که مردم صادق و حقجوی ما و یاران وفادار انقلاب، حسابها را تفکیک میکنند و مثلا برای فشاهرا و نابسامانی اقتصادی که بخشی از آن طبیعی و بخشی دیگر نتیجه بیتوجهی و یا ضعف برنامههای اقتصادی است و پارهای مسائل دیگر، حساب جداگانه باز میکنند و برای آرمانهای اسلام و انقلاب که با معتقدات و سنتها و خون شهیدانشان آمیخته و حاصل خون جگرهای میلیونها انسان پاک باخته و وارسته است، حسابی دیگر میگشایند. تجلی این مطلب را در حضور میلیونی مردم در راهپیمایی 22 بهمن گذشته و روز قدس و... در سراسر کشور میتوان جستجو کرد. و چنانکه بارها و بطور مکرر گفتهایم، اینها هرگز دلیل رضایت مردم از روند امور و عملکرد این و آن نیست و نباید مایه غرور و خوشباوری شود. در عینحال از امت فداکار و شهیدپرور انتظار میرود که ای وفاداری را همواره به نمایش گذاشته و به آثار مثبت و نمودارهای دلگرم کننده و دست آوردهای زیبای انقلاب بیاندیشند که نظام کهن سال سلطه طاغوت را از صحنه راند و دست شرق و غرب را از کشور قطع کرد و شیطان بزرگ را به حقارت کشید و چهره اسلامی به جامعه و فرهنگ و محیط داد و بذر معنویت را در دلهای نسل جوان پاشید و اسلام از غربت به درآمده و در جهان حضور مجدد پیدا کرده و چشم جهانیان و مستضعفان زمین را به این کشور دوخت و ایران اسلامی ام القرای جهان اسلام گردید و در یک سخن در ظلمتکده جهان مادی و دنیای عفن شرارت و شهوت و استثمار و زر و زور و تزویر جلوهای دیگر از شکوه و معنویت اسلام تبایدن گرفته و اگر قدردان باشیم و به درستی این راه را ادامه دهیم و دستخوش مسخ و تحریف ـ که خطر یک نظام ارزشی است ـ نشویم و معرکه را نبازیم و بازار و مصرف و رفاه و تجمل، گیج و گمراهمان نکند، خواهیم توانست به خواست خداوند میراث مقدس اسلامی را بر سطح گیتی گسترش داده و پرچم اسلام را به دست صاحب اصلی آن مهدی موجود(عج) بسپاریم. 2- سخنی با کارگزاران شریط موفقیت در مهار کردن خطر خودی و توطئه تبلیغی و اقتصادی بیگانه در مرحله نخست بر عهده مسئولان و سیاستگذاران است. از قدیم گفتهاند: «احترام امامزاده را باید متولی آن نگه دارد». نگارنده بر آن نیست که همه مسئولان را زیر سؤال برد که این بیانصافی است؛ چه افراد واسته و دلسوز بسیارند و جامعه آنها را میشناسد، بلکه میتوانم به جرأت بگویم بسیاری از مسئولین و کارگزاران دچار تناقض در شعار و رفتارند! مثلا: هنگامی که عنوان میشود یک کشور نوپا و نظام از جنگ برگشته به فرموده پیامبر اکرم(ص) به مجاهده نفس نیاز دار که یکی از شعب آن مبارزه با خواستههای مادی و رفاه و تجمل و ولخرجی است، در این صورت نباید دیده شود یک مسئول خواه روحانی یا غیر روحانی، خود یا آقازاده و خانواده و حاشیه او در دام رفاه و تجمل بیافتد. و یا اتاق کار و دکوراسیونهای اداره و اتومبیلهای سواری هر روز تغییر شکل دهد و با عناوین مختلف به سیر و سفرهای پرخرج روند و یا سفرههای رنگین بگسترانند. امیرمؤمنان(ع) که اسوه سیاست و مدیریت اسلامی است میفرماید: «ان الله جعلنی اماماً لخقه ففرض علی التقدیر فی نفسی و مطعمی و مشربی و ملبسی کضعفاء الناس کی یقتدی الفقیر بفقری و لا یطغی الغنی لغناه». (اصول کافی ـ ج 1، ص 410) ـ خداوند مرا امام و پیشوای مردم قرار داده و برای من واجب ساخت که در مصارف شخصی و خوردن و آشامیدن و پوشیدن با احتیاط و میانهروی عمل کنم تا مستمندان به من تأسی جویند و توانگران با تکیه بر ثروت خود هوس طغیان در سرنپرورند. نکته قابل توجه در این سخن امام این است که ظهور اشرافیت و ارزشی شدن ثروت و تجمل و طغیان و سرمستی ثروت اندزوان که یک فاجعه اسلامی است میتواند مولود موضعگیریهای حکومت و عملکرد آن باشد و اگر نظام حاکم بخواهد جلوی این قشر طاغی و لجام گسیخته را بگیرد میبایست خود را مرحله نخست اصل قناعت و زهد و مداقه در خرج و برج را منظور دارد تا برای دیگران الگو باشد و اگر بنا باشد نا محدود بودن ثروتاندوزی و مصرفگرائی با سیاست چراغ سبز و روشهای مصرفانه کارگزاران توأم باشد، چیزی جز ستم اجتماعی و شکاف فزاینده فقر و غنا بار نخواهد آورد و این خطری است که باید از آن هراسید. همچنین علی(ع) به عاصم بن زیاد فرمود: «خداوند بر زمامداران عدل واجب ساخته که خود را با ضعفای مردم همگون سازند تا فقر و نیاز بر فقرا و مستمندان فشار نیاورد». (نهجالبلاغه ـ خطبه 209) بدیهی است هرگاه فقرای جامعه ناظر باشند که مثلا در منزل فلان آقا یا آقازاده سفره افطاری با بره بریان شده و کباب و جوجه کباب و مرغ و ماهی و مخلفات متنوع دیگر در ماه رمضان و به منظور ثواب گسترده میشود! حق دارند بپرسند آیا این است تأسی به امیرالمؤمنین(ع) که سفره افطارش از نان و نمک تجاوز نمیکرد؟ و آیا این تناقض در شعار و عمل نیست؟ آیا در همین اوضاع و احوال مردمی نیستند که از خرید نیم کیلو گوشت که تا این ساعت 325 تومان رسیده عاجز و ناتوانند و کودکانشان با دل پر حسرت سر بر زمین میگذارند؟ و آیا تنها با ارزان بودن نان خالی بقیه حوائج و خواستهها واقعی نیست؟. همچنین علی(ع) به اصبغ بن نباته فرمود: «من با همین لباس و زاد و راحلهای که دارم به شهرهای شما آمدم و اگر با بیش از آن از سرزمین شما خارج شوم از خائنان خواهم بود». که درسهای این سخن نیز روشن است... این است سیره و سیاست امیرالمؤمنین(ع) که ما مدعی پیاده کردن عدالت و قسط او هستیم؛ ببینیم آیا از این ادعا تا عمل فاصله نداریم؟! مسئولین باید بدانند اعمال و رفتار آنها و اطرافیانشان زیره ذرهبین است و هرگز انتظار ندارند چیزی را که بوی تجمل و اسراف بدهد مشاهده کنند. ما این واقعیات را باید درک کنیم، که مردم پیش از ما آن را درک کردهاند. 3- نظارت بر اقتصاد بازار آزاد مطلب دیگر: کنترل جریانات اقتصادی و مهار بازار آزاد است و برخورد با مفسدین اقتصادی و مهار بازار آزاد است و برخورد با مفسدین اقتصادی که این روزها بدترین مشکل افزایش ساعت شمار نرخها و تورم را باعث شده است و عمدتاً معلول بازار آزاد ارز و سیر توطئهآمیز تصاعدی آن میباشد و به اعتراف رئیس بانک مرکزی در مصاحبه رادیوئی، هجوم برخی مؤسسات تولیدی دولتی به بازار آزاد ارز و حرص و ولع برای خرید آن!! از عوامل کابوس ارز خارجی بوده و به دنبال آن رشد سرطانی تورم و گرانی و سرایت به کل مایحتاج عمومی مردم از سبزی خوردن سیب و پیاز گرفته تا مصالح ساختمانی و غیره که مردم را به صورت بیماران روانی با حیرت روبرو ساخته است. واقعا قابل قبول نیست و توجیه منطقی ندارد که مشتی سوداگران ارزش اقتصاد یک کشور را هدایت و قبضه کنند و اگر واقعاً سیاست اقتصادی بدان خشنود نیست، چرا برخورد جدی نمیشود! در جرائد دو هفته پیش خواندیم که در بازار بغداد 30 نفر از صرافان که در کاهش قیمت دینار عراق نقش داشتند با اعدام مجازات شدهاند. صحت و سقم این خبر موضوع سخن نیست. اما این یک واقعیت است که همانگونه که با مفسدنی اخلاقی و سوداگران مواد مخدر برخورد میشود، باید با ترورسیتهای اقتصادی و سوداگران ارز برخورد شود وگرنه حاکم، آنها خواهند بود و همه چیز تحت الشعاع آنها و حتی دولت نیز باید مواضع انفعالی بگیرد و دنبالهرو باشد. از طرف دیگر خروج سرمایههای کشور و وارد کردن سیل کالاهای لوکس و اتومبیلهای جور و واجور خارجی که فضای نفس کشیدن را تنگ کرده است و موج اشرافیت را دامن میزند که ای نیز سیاست ناموجهی است. شما که بحمدالله خارج میروید! نگاه کنید ببینید، ژاپنیها و آلمانیها و کرهای و سایر کشورهای تولید کنده این کالاها آنقدر که ما مردم مصرف کننده کالاهایشان هستیم، مصرف میکنند! در چین اکثر مردم از دوچرخه استفاده میکنند، در کوره مردم چند برابر مصرف تولید میکنند، در ژاپن که سیل تکنولوژیاش جهان را گرفته، مردمش سازه زیستی را تمرین میکنند، انگلیسیها در خانههائی که صد سال پیش ساخته شده زندگی میکنند، نه مثل کشور ما که زیر نظر شهرداری خانههای هفت، هشت سال پیش بیرحمانه تخریب شود و به جای آن قصرهای روحی ساخته شود! و... به طور خلاصه جامعه صنعتی جهان به قدر ما مصرف نمیکند، بدیهی است که با این وضع لجامگسیخته واردات و مصرف هیچ چیز ثابت نمیماند. دلار آنگونه میشود که برای یک اقتصاد سالم شرمآور است. و قند و شکر به یک صد و پنجاه تومان مییسد و این وضع تدریجا به آب خوردن نیز سرایت میکند این منطقی نیست که مردم هر روز صبح از خواب بیدار شوند، ببینند قیمتها سیر صعودی دارد، این روند که هیچ قدرتی جلودارش نیست، جامعه ما را به کجا میبرد، با روحیهها چه میکند؟ و در اندیشهها چه علامت سؤالهائی بجای مینهد؟ باید به محاسبه پرداخت. این آزمایش دوره«رخاء» است که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای، بدان اشاره فرمودند و آن را سختتر از آزمایش دوران«شدت» خواندند. مراقب باشیم از این آزمایش روسیاه سر برون نکنیم که سرنوشت فرهنگ و دین و همه چیزمان در مخاطره خواهد افتاد. این وضع بازتابها سوءاخلاقی نیز به بار میآورد؛ افراد را به اجحاف، بیانصافی، بیاعتمادی، و ترس متقابل، و کوشش در خالی کردن جیب یکدیگر و بدبینی و دلسردی و یأس و فساد اخلاق برای نسل جوان که بدترین بلای یک جامعه است میکشاند و دشمنان درست فهمیدهاند که ب رکدام نقطه فشار آورند و مسأله کاهش قیمت نفت و افزایش دلار، دو چهره بارز آن است و ما کوچکترین موضعگیری عملی در برابر آن نداشتهایم و همچنان که به بازار مصرف دامن میزنیم و به شعار بسنده کرده و لجام و زمام امر را به دست سوداگران سپردهایم که هرچه می خواهند بکنند! از احتکار و کوپن فروشی و سوء استفاده و دیکتاتوری در ارز و غیره و از عواقب آن غافلیم. 4- سخنی با مردم میخواستم سخنی با مردم بگویم که در مصرف حدود اعتدال را نگاه دارند اما فکر کردم با که بگویم؟ با آن قشر لجام گسیخته مصرفی که هرگز مخاطبین ما نبودهاند و گوش خود را بدهکار این حرفها نمیدانند و مستی تجمل و رفاه قویتر ازآن است که به آنان مجال توجه به ندای دین و وجدان را بدهد و بنابراین به قول سعدی: «چراغ داری در محله کوران» کار عاقلانه نیست و باید بگونهای دیگر حلقوم حریص آنان را گرفت. با مردم بگویم یعنی قشرهای تلاشگر و کم درآمد و به عبارت دیگر توده مستضعف که دلسوز کشور و دین و انقلابند، باز اندیشیدم که اینان نه دستی دارند و نه امکاناتی و کنترل شده خدائیاند! بیشتر اینان کسانی هستند که خرید یک کیلو شکر آزاد(یکصد و پنجاه تومان) برای آنان مقدور نیست تا چه رسد به قصر و تجمل و اتومبیلهای چند میلیونی؟ و حتی پیکان دو، سه میلیونی!!! که کارخانههای خودی هر روز بر نرخ آن میافزایند و با حقوق اندک معادل چهل، پنجاه دلار که درآمد یک آفریقائی است. بناباین به جنگ اینان رفتن نیز عادلانه نیست. و در این میان طبقات متوسطند که میتوانند مشمول این خطاب باشند و در زندگی روزمره آنان هنوز هم جای صرفهجوئی در مسکن و وسیلهی سواری و لباس وخوراک و ریخت و پاشها وجود دارد. اینان باید اصل صرفهجوئی و پرهیز از مصرف بیرویه را حتی در روشن کردن یک لامپ در خاه خود و ریختن یک لیوان آب منظور دارند که تأٍیر آن در سرنوشت عمومی جامعه کم نیست. سخن در اینجا بسیار است که به همین قدر فعلا بسنده میکنم. بازگردیم به اصل مسئله و آن عوامل یأس و طرق یأس زدائی است. و مجددا تأکید کنیم که اگر حفظ و روحیه انقلابی و امیدواری مردم برای ما یک اصل است باید عوامل یأسآور را با دقت و بدون فوت وقت کاوید و در صدد علاج آن برامد وگرنه همانطور که میدانیم: «این درد با مذاکره درمان نمیشود» همچنانکه تعارف و غمض عین نیز با آرمانهای انقلابی همخوانی ندارد. انحراف خودخواهان امام صادق(ع): «من أعجب بنفسه و فعله فقد ضل عن منهج الرشد و ادعی ما لیس له». (سفینه ـ صفحه 161) کسی که نسبت به خود و کارهای خود دچار خود دوستی مفرط گردد، از راه مستقیم هدایت منحرف شده و به گمراهی گرائیده است و چیزی را که شایسته آن نیست، ادعا میکند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 74 |