( 291 )
انجام نمى شود و این سبب از هم گسیختگى و آشفتگى در هرم اداره کشور مى شود.
از این روى امام(ع) روى نظم پاى مى فشرد و این که باید هر کارى در زمان خود انجام گیرد:
(ثم امض لکلّ یوم فانّ لکلّ یوم مافیه.)36
کار هر روز را در زمان خود انجام ده که براى هر روز کارى قرار داده شده است.
7. قانون مدارى و پاى بندى به حق: مدیریت سالم از مدار حق و قانون خارج نمى شود. هیچ عامل بیرونى در کارگزار حق مدار اثر نمى گذارد و او را از مدار قانون و حق خارج نمى کند. در اساس حق به جز از سوى انسانى حق مدار بر پا داشته نمى شود:
(لایقیم أمر اللّه سبحانه الاّ من لایصانع ولایضارع ولایتّبعُ المطامع.)37
فرمان خدا را برپا ندارد جز کسى که در حق مدارا نکند و خود را خوارنسازد و در پى طمعها نتازد.
امام در نخستین روز بیعت فرمود:
(واعلموا انّى إن اَجبتکم رَکِبْتُ بکم ما اعلم ولم اصغ الى قول القائل وعتب العاتب….)38
و بدانید که اگر من در خواست شما را پذیرفتم با شما چنان کار مى کنم که خود مى دانم و به گفته گوینده و ملامت سرزنش کننده گوش نمى دارم.
درباره حق مدارى على(ع) نوشته اند:
(شخصى از قبیله اى به خاطر بَزَه محکوم به حدّ شده بود. گروهى از قبیله وى به محضر امام حسن مجتبى(ع) رسیدند که از امام على(ع) بخواهد از اجراى حدّ صرف نظر کند.
امام مجتبى فرمود: على آگاه تر است و هر کارى که خود بخواهد انجام خواهد داد. با امام على(ع) به گفت وگو پرداختند و خواسته خود را مطرح کردند.
اما م فرمود: چیزى که در اختیار من باشد از من بخواهید دریغ
|