( 218 )
تقدیر الهى حواله مى کرد.
شبلى نعمان مى نویسد:
(اگر چه براى اختلاف عقاید تمام عوامل و اسباب فراهم بود لکن آغاز آن از سیاست و پولتیک یا مقتضیات مملکتى بوده. در زمان امویان چون بازار سفاکى رواج داشت قهرا در طبایع شورش پیدا مى شد; لکن هر وقت کلمه شکایتى از زبان کسى در مى آمد طرفداران حکومت ح واله به تقدیر کرده و او را ساکت و خاموش مى کردند که آنچه مى شود مقدّر و مرضیّ خداست و نباید هیچ دم زد: آمَنّا بالقَدَر خَیْرِهِ وشَرِّه.)15
امویان مى گفتند: این خداوند بود که فرزندان ابوسفیان و بنى العاص را به ثروت و قدرت رساند و بنى هاشم را به درویشى انداخت.
معاویه در توجیه بى رسمیهاى خود آیات را به سود خود تفسیر مى کرد که على(ع) در اعتراض به او مى نویسد:
(فعدوت على طلب الدنیا بتأویل القرآن… والبّ عالمکم جاهلکم و قائمکم قاعدکم.)16
معاویه درباره حیف و میل بیت المال آشکارا مى گفت: من از سوى خدا اختیار دارم هر چه بخواهم از بیت المال استفاده کنم و کسى را حق واخواست نباشد.
نوشته اند:
(روزى معاویه با پیرامونیان درکنار شاهراهى به تفرج نشسته بود که کاروانى از زر و سیم و غلام و کنیز از آنِ او از برابرش مى گذشت.
او گفت: خدا ابوبکر را رحمت کند که با دنیا پیوندى نداشت امّا عمر دنیا به سراغش آمد و او نرفت ولى دنیا در پى عثمان رفت و او استقبال کرد. ولى ما و دنیا به هم درآمیختیم. به خدا سوگند این قدرتى است که خداوند آن را به ما ارزانى داشته است.)17
با درنگ در آنچه گفته آمد و آنچه در تاریخ ثبت و ضبط است رسالت عالمان دین بویژه این که این اندیشه و پندار واهى و ویرانگر در بین لایه هایى از مردم شیعه رواج دارد و کسانى هم خواسته و ناخواسته به آن دامن مى زنند بسى سنگین است و باید به درستى در این آورد گاه حضور بیابند و نگذارند ثروت اندوزان ستم پیشگان براى توجیه دست یازیهاى خود به مال مردم به بیت المال و بینوایان و تهى دستان براى آرامش دادن به خود و توجیه بى حرکتیها و بى جنبشیهاى خود از قضا و قدر برداشت نادرست بکنند و از برقرارى عدالت جلوگیرى کنند.حاکمان ستم افزون بر این براى دوام و بقاى خود دست به تحریفها مى زدند و شگردهایى به کار بردند که به پاره اى از آنها در این جا اشاره مى کنیم:
1. تحریف آیه کنز: از دیگر رهزنیهاى فکرى در تحریف مفهوم عدالت تفسیر به رأى آیه کنز است:
(یا ایّها الّذین آمنوا انّ کثیراً من الاحبار و الرهبان لیأکلون اموال الناس بالباطل و یصدّون عن سبیل اللّه والذین یکنزون الذّهب والفضه ولاینفقونها فى سبیل اللّه فبشّرهم بعذاب الیم.)18
اى مؤمنان! بسیارى از عالمان اهل کتاب و راهبان اموال مردم را به باطل مى خورند و آنان را از راه خدا باز مى دارند و کسانى که طلا و نقره را گنجینه و پنهان مى سازند و در راه خدا انفاق نمى کنند به مجازات دردناکى بشارت ده.
در این که خداوند مى فرماید: (آنان که طلا و نقره را گنجینه مى سازند و در راه خدا انفاق نمى کنند) منظور همان زکات است که اینان نمى پردازند یا خیر
|