( 323 )
اسبى یا جنگ افزارى را بیند که در جنگ با مسلمانان به کار مى رود.
در نامه اى دیگر به یکى از کارگزاران خود در دیوان صدقات یاد آور مى شود:
(انطلق على تقوى اللّه وحده لاشریک له ولاتُروِّعَنَّ مسلماً ولاتجتازنَّ علیه کارِهاً ولاتأخذنّ منه اکثر من حق اللّه فى ماله.)47
برو با ترس از خدا که یگانه است و بى همتا مسلمانى را مترسان! و اگر او را خوش نیاید بر سَرِ وى مَران! و بیش از حقّ خدا از مال او مَستان!
امام(ع) دیوان خراج را همچون بیت المال از بنیانهاى مالى و اقتصادى دولت اسلامى مى دانست; از این روى هیچ گاه دست کارگزاران خراج و صدقات را به تمام باز نمى گذاشت و به آنان هر نوع اختیارى را نمى داد تا سبب زیاده روى و نفوذ اجتماعى آنان فراهم نیاید.
ییعقوبى مى گوید:
امام نامه اى به قرظة بن کعب انصارى نوشت و به او فرمان داد تا راه رودخانه اى را که در سرزمین اهل ذمه بند آمده بود بگشاید و در پایان نامه اش نوشته است:
(فلعمرى لان یعمروا احبّ الینا من اَن یخرجوا.)48
به جانم سوگند اگر آباد کنید در نزد من دوست داشتنى تر است از این که خراج بگیرید.
همین گونه امام به تشویق کشاورزى مى پرداخت تا زمینه هاى استوارى اجتماع شهرى را فراهم آورد. اما خراج را با آبادانى و اصلاح سرزمینها همراه مى دانست و چه بسا همین سیاست بر خلاف مخالفت شدید بعضى بویژه آنها که از قانون مساوات در بیت المال زیان مى دیدند شا هراهى را در برابر اسلام گشود تا به سرعت در شهرهاى فتح شده گسترش یابد.
امام نیز همچون خلیفه دوم واگذارى زمین در سواد (عراق) را که به یک موضوع حیاتى براى اداره شهرها تبدیل شده بود ممنوع کرد همان که موجب ترس پریشانى و آشفتگى در
|