( 146 )
آن کـه روى مـفهوم تساهل و تسامح در مغرب زمین و انـگـیـزه غـربـیان از دامن زدن به آن در جامعه هاى اسلامى درنگ ورزنـد پـیـامـدهاى آن را وارسند در رواج دادن و به همه رساندن تـساهل و تسامح تلاش مى ورزند و بدون توجه به هیچ حد و مرزى در هـمـه زمـیـنه ها آن را سارى و جارى مى سازند و از همین زاویه دیـن را تـنـهـا امـرى قلبى و ذهنى و معنوى مى دانند و این سخن فـریـب دهنده و سست و بى پایه را این جا و آن جا باز مى گویند: (داعـیـه اینکه مسلک من یگانه مسلک حق است ناشى از تکبر و کوته نظرى و خودبینى و کوچک مغزى و بى معرفتى است.)1
شـمـارى دیـگر نیز چنان با بدبینى به طرح این گونه مقوله ها از نـاحـیـه غـربـیان و غرب زدگان مى نگرند که مى پندارند با چنین اندیشه اى جایى براى غیرت دینى نمى ماند .
از ایـن روى در قلمروى بسیار محدود به گونه اى بسیار کمرنگ به مقوله تساهل و تسامح دینى مى پردازند.
در ایـن نـوشـتار برآنیم که با بهره گیرى از اندیشه ناب شهید مـطهرى این اصل مهم اسلامى را به بوته بررسى نهیم و به گونه اى فـشـرده قلمرو و گستره تساهل و تسامح و نیز زوایاى گوناگون آن را روشن سازیم.
پـیـش از پـرداخـتن به بحث مناسب است معناى این دو واژه را در فـرهـنـگ اسـلامى و ناسانى آن را با آنچه در غرب از آن به عنوان (تولرانس) یاد مى شود از نظر بگذرانیم.
معناى تساهل و تسامح
واژه تساهل از ریشه سهل به معناى آسان گیرى سعه صدر به آرامى و نرمى رفتارکردن با یکدیگر است.
تـسـامح نیز که بیش تر همراه با تساهل به کار مى رود از ریشه (سمح) به معناى بخشش و گذشت است.2
تـسـامـح و تـسـاهـل که اکنون رواج یافته کاربرد فراوان در گفت وگـوهـاى عـلـمى پیدا کرده از مصدر باب تفاعل است و به نظر مى رسـد بـا سـمـحـه و سـهله اى که در متنهاى دینى و سخنان پیامبر اکـرم(ص)
|