( 14 )
3. امـام خـمینى در پرتو (سلوک معنوى) و (تکلیف گرایى) توانست بـه کنترل نفس دست یابد به غرایز سرکش حکومت کند زمام جان در دست گیرد و آن را به خدمت خود و شریعت و عرفان درآورد.
آنـان کـه دور از مـائـده قـدرت و جاه و مقامند چندان هضم این سـخـنـان سـاده و آسان یاب نیست; اما آنان که این خوان را دیده انـد و یـا چشیده اند دشوارى ریاضت در برابر هواهاى نفسانى را دریافته اند.
امام در جایگاه مرجعیت و رهبرى سیاسى و دینى بس فراوان مجال بـهـره ورى دنیوى داشت. چه بسا که بسیارى از آن شمار نه مخالف شـریـعـت بود و نه ناهمساز با عرف و عادت. اما او در خانه محقر خـود در نـجـف و جـمـاران زیست براى خود و خانواده اش بهره اى نـخواست و زندگانى نیاکان علویش را در خاطره ها تجدید ساخت. به بیان بلند رهبر انقلاب:
(انـگـیـزه هـاى نـفـسانى جاذبه هاى مادى هواها و هوسها نمى تـوانست به قله رفیع وجود با تقواى او دست اندازى کند. او امیر هـواهـا و خـواهـشـهـاى خـود بود ولى خواهشها به او حکومت نمى کردند.)
همان29/
4. رهـبرى دینى با نیت ناب و بى آمیغ شعاع کار خود را گسترده مـى کـنـد و بـراى آن زوایاى غیردرخور پیش بینى مى آفریند و ره آوردى غیر درخور انتظار پدید مى آورد.
در دیـگـر رهبریهاى اجتماعى استفاده از فنون و روشهاى مدیریتى اسـت کـه کـارگـشـاسـت. بـرخوردارى از دانشهایى چون روان شناسى اجـتـمـاعى جامعه شناسى و...
|