تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,201 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,126 |
گاو نه من شیر ده | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 22، دوره 27، فروردین 95 - شماره پیاپی 313، اردیبهشت 1395، صفحه 40-41 | ||
نوع مقاله: گزارش | ||
تاریخ دریافت: 25 خرداد 1395، تاریخ پذیرش: 25 خرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
گاو نُه من شیرده! گفتوگو با یک دامدار زهرا عبدی مهمانی خوبی بود یکی از اقوام به من گفت: «راستی یک مورد خوب سراغ دارم. شما که دنبال سوژه برای گزارش میگردید، باید برایتان جالب باشد؟» - چه سوژهای؟ کجاست؟ - یک دامدار مؤمن و خوشاخلاق. خانهاش هم توی دامداریاش است. دوربین را برداشتم و گفتم: «آمادهام، برویم!» - پاساژ طلا که نیست. گاوداری است؛ وقتی برگردی سرووضعت دیدن دارد! دوربین را انداختم روی دوشم و از در بیرون رفتم. *** «سیدمصطفی حیدری» چهل سال است که دامداری دارد. * قبل از دامداری چه شغلهای دیگری را تجربه کردید؟ قبلاً توی این محل گلخانه داشتم. مدتی گل و گیاه پرورش میدادم. چون آب این محل شور بود، به گلها نساخت. همهی گلها و نهالها خشک شدند و کلی ضرر کردیم. بعد از آن در این محل دامداری را شروع کردیم. اول شش تا گوساله داشتم، کمکم زیاد شدند. * چند رأس دام در این دامداری دارید؟ الآن گاو شیری و گوشتی داریم. 130رأس گاو داریم که 47 تای آنها شیری هستند. روزی یک تن و دویست کیلو شیر میدهند. با دستگاه، شیرشان را میدوشیم و میفرستیم کارخانه. گوسالههای نر گوشتی را بعد از تولد جدا میکنیم. بعد از مدتی که پروار و چاق شدند به کشتارگاه میدهیم. * چرا گوسالهها را در محلی جدا از گاوها نگه میدارید؟ گوسالهها را از گاوها جدا میکنیم تا همدیگر را اذیت نکنند و آنها وقت و بیوقت شیر میخورند و مادرشان را اذیت میکنند. * به گوسالهها چهطور غذا میدهید؟ هر گوساله، هر روز پنج کیلو شیر میخورد. یک وعده در صبح و یک وعده هم شب. اول انگشت دست را در دهانشان میگذاریم تا بمکند، بعد زود سطل شیر را جلوشان میگذاریم. زیر گوسالهها نباید آلوده باشد. هر چند وقت یک بار هم بهشان آمپول میزنیم. * در حال حاضر با چه مشکلاتی روبهرو هستید؟ چهل سال پیش که به این محل آمدیم، اطرافمان بیابان بود؛ اما تهران زود بزرگ شد. کمکم ساختوساز شد و حالا اطرافمان پر از خانه و آپارتمان شده است. خب این باعث شده برای ما و همسایهها مشکلاتی پیش بیاید. چون داخل شهریم، دیگر نمیتوانیم دامداری را توسعه بدهیم. همسایهها هم از بوی بد و وجود مگس و پشه اذیت میشوند. * هر روز چهطور یک تن و دویست کیلو شیر میدوشید؟ با دستگاه شیردوش سیار؛ البته اگر دستگاه مکانیزه داشتیم، خیلی کارمان راحتتر میشد که فعلاً نداریم. * شیرها را به کجا میفروشید؟ شیرها را میفرستیم کارخانهی «سلامت». آنها هم ماست، شیر و بستنی درست میکنند. * گاو چه بیماریهایی میگیرد؟ دامداری ما زیر نظر دامپزشکی است. هرچند وقت یکبار هم به گاوها واکسن میزنند و آزمایش خون از آنها میگیرند. شش ماه پیش واکسنها مشکل داشتند. گاوها بیمار شدند. بعد از تزریق هر واکسن، باید سه ماه گاو ایمن باشد؛ ولی این سری واکسنها اشکال داشتند. بعد از چهل روز گاوها تب برفکی گرفتند و ششتایشان مردند. در تب برفکی دهان و سُم گاو زخم میشود. * گاوهای گوشتی را کجا میفرستید؟ به کشتارگاهها. دکتر دامپزشک گوشتها را معاینه و برای فروش تأیید میکند. از آنجا هم به قصابیها و کارخانههای تهیهی مواد غذایی برده میشوند. * یک گاو چه میخورد؟ هر روز دو دفعه یونجه میخورند و سه دفعه خوراک. خوراک شامل: سبوس، ذرت، جو و تخمپنبه است. آخورشان را پر میکنیم. آنقدر میخورند تا سیر شوند. * شنیدهام بعضیها به گوسالهها نیشکر میدهند. نظر شما در اینباره چیست؟ این نوع خوراک اصلاً خوب نیست. کیفیت ندارد؛ چون نیشکر گرم است. اگر گاو باردار بخورد، گوسالهاش زردی میگیرد. البته برای گاوهای گوشتی خوب است؛ اما برای گاوهای شیری خوب نیست. * سنگ نمک، چهطور؟ سنگ نمک خوب است. آن را توی آخور میگذاریم. با زبان لیس میزنند تا ویتامین بگیرند. پودر کلسیم را هم قاطی خوراک میکنیم. تا قوی شوند؛ وگرنه سرم و آمپول باید بهشان بزنیم. * خوراک دام را از کجا تهیه میکنید؟ ذرت آن از دزفول میآید، ولی جو از خارج میآید؛ چون ایران کمبود آب دارد، جو زیاد تولید نمیکند. یونجه از همدان میآید و تخمپنبه از گرگان. * به جوانها پیشنهاد میکنید این شغل را انتخاب کنند؟ بله، البته! شغل خوبی است. تولیدی است و به مملکت کمک میکند. روزی حلال به آدم میدهد و کاری خداپسندانه است. هیچ چیز گاو دور ریخته نمیشود. پوستش دباغی میشود و با آن کیف و کفش درست میکنند؛ حتی استخوانش را در کارخانه پودر میکنند و میدهند به مرغداریها. فضولاتش کود میشود برای کشاورزی. گوشتش مصرف و شیرش لبنیات میشود. * چند فرزند دارید؟ آنها چه شغلی دارند؟ شش تا بچه دارم. دوتا دختر و چهارتا پسر. پسرهایم درس خواندهاند و حالا پیش خودم کار میکنند. آنها را بیمه کردهام و حقوق هم بهشان میدهم. * دولت چه حمایتهایی از یک دامدار میکند؟ هر چند وقت یک بار به ما وام میدهد. من و پسرهایم از طرف دولت بیمهی دامداری شدهایم. سبوس دولتی به ما میدهد. هر ماه به هر گاو چهل کیلو سبوس میدهد. میرویم تعاونی، برگه میدهند، بعد میرویم از کارخانه میگیریم. * خوبیهای اینطور زندگی کردن چیست؟ دامداری برکت دارد. من و بچههایم کنار هم هستیم. از زندگیشان خیالم راحت است. از جمعهای ناسالم دور میمانند. غریبه هم کنارمان نیست. * خاطرهی بامزه؟ گاوی داشتم که هر روز چهل کیلو شیر میداد. یکبار شیرش را دوشیدم توی یک سطل. همان موقع با پا زد و همه را ریخت. به این میگویند گاو نُهمن شیر ده! * خاطرهی بد؟ یک سال گاوهایمان را دزد برد. * هرسال چند گوساله به دنیا میآید؟ اینجا تقریباً سالی شصت تا گوساله به دنیا میآید. * چهقدر زمان میبرد تا گوساله گاو شود؟ تقریباً دو سالونیم طول میکشد تا بزرگ شوند. هر گوساله زمان تولد چهل کیلو است. بعد از دو سال تقریباً ششصدکیلو میشود. وقتی یک گوساله باردار شود به او «تلیسه» میگویند. * بهترین نژاد گاو؟ بهترین نژاد «هولشتاین» است که هلندی است. همهی گاوهای ما از این نژادند. * چه ویژگیهایی دارند؟ شیریها از بیست تا چهل کیلو شیر میدهند. گوشتیها هم زود و زیاد چاق میشوند. * شترمرغ هم پرورش میدهید؟ بله، گوشت شترمرغ خیلی لذیذ و پرانرژی است و طبع گرمی دارد. طبع گوشت گوساله سرد است. جوجه شترمرغهایمان الآن یکسالهاند. خیلی ساکت، آرام و بیآزار هستند. از مرغ و خروسهایمان آرامتر هستند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,118 |