تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,462 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
بریده ها | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 5، دوره 27، اردیبهشت 95 - شماره پیاپی 314، اردیبهشت 1395، صفحه 10-11 | ||
نوع مقاله: سخن بزرگان | ||
تاریخ دریافت: 26 خرداد 1395، تاریخ پذیرش: 26 خرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
بریدهها! زهرا غانم ... و ما زاده شدیم! ترکیبی از بشر، درخت و صاعقه! من و تو! تو و من! ما زاده شدیم و کلمه زاده شد و اینچنین آغاز شد تراژدی تخریب انسان و خدا! از شیطان که کلمه بود از کلمه که شیطان بود! کلمهای از پس کلمهای زاده میشد و انسان بنای همهچیز را بر کلمه نهاد و خدا را با کلمه تعریف کرد پس قابیل صخره بر سر هابیل کوبید، که خدا کلمهی من است و کلمهی تو خدا نیست...! بخشی از شعر «مسکّن همهی سردردهایم!» از کتاب «نامههایی به آنّا» اثر «حسین پناهی» *** بارتلف گفت: «... خوشحالم که دارید دستهایتان را زیر میز پنهان میکنید؛ معلوم میشود هنگامی که دربارهی ناخنهای کثیف حرف میزدم، حقیقت را نشانه گرفتم.» فیلمبردار با تحکّم گفت: «به اتیکت و آداب و رسوم کوچکترین اهمیتی نمیدهم، مثل شما با آن یقهی آهارزده و کراوات شیکتان دلقک نیستم.» بارتلف گفت: «ناخنهای کثیف و ژاکت پارهیتان در زیر آفتاب چیزهای تازهای نیستند. دیرزمانی پیش فیلسوفی با کتی بیدزده دور آتن جولان داد. هنگامی که سقراط به او برخورد، گفت: «از سوراخِ کتت کبر و غرور را میبینم. آقای عزیز، کثیفی شما نیز تنپروری است و تنپروریتان کثیف است.» از کتاب «مهمانی خداحافظی»؛ اثر «میلان کوندرا» *** حسن بن جهم گوید: «از امام رضا(علیه السلام) پرسیدم: «فدایت شوم! حدّ توکل چیست؟» حضرت فرمود: «اینکه با وجود خدا از هیچ کس نترسی.» عرض کردم: «فدایت شوم! حدّ تواضع چیست؟» حضرت فرمود: «اینکه از جانب خود چیزی به مردم عطا کنی که دوست داری همانند آن را به تو عطا کنند.» عرض کردم: «فدایت شوم! دوست دارم که بدانم من در نزد تو چگونهام؟» حضرت فرمود: «بنگر که من در نزد تو چگونهام؟» کتاب «جهاد با نفس»، باب 28، استحباب فروتنی نمودن، تألیف: شیخحرّ عاملی، مترجم: علی افراسیابی *** علم دو گونه است: علم فطری و علم اکتسابی؛ علم اکتسابی اگر هماهنگ با علم فطری نباشد، سودمند نخواهد بود. اقسام علم از «نهجالبلاغه»، حکمت 338 *** هیچ یک سخنی نگفتند، نه میزبان و نه میهمان و نه گلهای داوودی شعر «سکوت»؛ اثر «ری اوتا» از کتاب «هایکو، شعر ژاپنی» *** مردی شروع میکرد به نقاشی کردنِ جهان. با گذشت سالیان، محوطهای را با تصاویر ولایات، کشورها، کوهها، خلیجها، کشتیها، ماهیها، اتاقها، ابزارآلات، ستارگان، اسبها و اشخاص پر کرد. مدت کوتاهی قبل از مرگش، فهمید که آن هزارتویِ صبورانهی خطوط، طرح کلی و مشخصههای چهرهی خودش را ترسیم میکند. از کتاب «در ستایش تاریکی»؛ اثر «خورخه لوئیس بورخس» *** چیز مهم همیشه میماند... آنچه میرود، چیزی است که فکر میکنیم مهم است؛ اما در واقع بیارزش است. از کتاب «زهیر»؛ اثر «پائولو کوئیلو» *** دستان من نمیتوانند نه، نمیتوانند هرگز این سیب را عادلانه قسمت کنند. تو به سهم خودت فکر میکنی من به سهم تو. شعر از کتاب «پرندهی پنهان»؛ اثر «گروس عبدالملکیان» *** عبادت از روی محبت حضرت آفریدگار، اگر نصیب شود، شریفترین مراتب اخلاص است. چنانچه از حضرت صادق(علیه السلام) رسیده: «عبادتکنندگان سه گروهاند: گروهی خدا را از ترس میپرستند. این عبادت بندههاست (که از ترسِ بازخواست فرمان میبرند)، گروهی خدا را به طمع ثواب میپرستند. پس این عبادت مزدوران است (که برای مزد کار میکنند) و گروهی خدا را برای دوستی او میپرستند. پس این عبادت آزادههاست و بهترین عبادت است.» «پرستش آزادمردان» از کتاب «قلب سلیم»، جلد اول، نوشتهی شهید دستغیب شیرازی *** به من بگویید! فرزانگان رنگ و بوم و قلم! چگونه خورشیدی را تصویر میکنید که ترسیمش سراسرِ خاک را خاکستر نمیکند؟ از کتاب «افلاطون کنار بخاری»؛ اثر «حسین پناهی» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 315 |