تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,427 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,375 |
پدرام با همه قهر است | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 9، دوره 27، اردیبهشت 95 - شماره پیاپی 314، اردیبهشت 1395، صفحه 18-19 | ||
نوع مقاله: گزارش | ||
تاریخ دریافت: 27 خرداد 1395، تاریخ پذیرش: 27 خرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
اتاق مشاورپدرم با همه قهر است مهدیس حسینی کارشناس روانشناسی بالینی سلام. خسته نباشید. پدر من سالهاست که با خانوادهی خود؛ یعنی با پدر، مادر و برادران خود قهر است. من نمیدانم که دلیل اختلاف او و خانوادهاش چیست؛ اما شنیدهام که او قبل از ازدواجش از آنها جدا شده و حتی برای اینکه آنها را نبیند، به تهران که الآن ما در آن داریم زندگی میکنیم آمده است. من یکی- دوبار بیشتر پدربزرگ، مادربزرگ و داییها و عمههایم را ندیدهام. آن یکی -دوبار هم به خاطر این بود که آنها زنگ زدند به مادرم و ما را به زور به شهر خودشان دعوت کردند؛ اما پدرم با ما نیامد. آنها خیلی من و برادرهایم را دوست دارند. بار اولی که ما را دیدند هدیههای زیادی به ما دادند و همهیشان ما را به خانههایشان دعوت کردند؛ اما پدرم اصلاً دوست ندارد که با آنها رفتوآمد داشته باشیم. سر همین موضوع با مادرم هم اختلاف دارد. به نظر شما من برای حلّ این مشکل چه کار میتوانم بکنم؟ مهدی. ب از تهران دوست خوبم سلام. نامهیتان را خواندم. اینکه دوست دارید کاری کنید که این قهر و دلخوری به پایان برسد، خیلی کار خوبی است؛ اما اینکه نمیدانید دلیل این اختلاف چیست و چرا پدرتان اینهمه سال از خانوادهها و والدینش دوری کرده است؟ یکی از شرایط مهم برای حل کردن این مسئله است. قطعاً موضوعی در میان است که شما از آن بیاطلاع هستید. درک میکنم که دوست دارید با فامیل رفتوآمد داشته باشید و میخواهید مانند همهی بچههای دیگر، محبت پدربزرگ و مادربزرگتان را دریافت کنید؛ اما این قهر و دوری اجازه نمیدهد. پیشنهاد میکنم با بزرگترهای فامیل صحبت کنید و از آنها بخواهید تا پیشقدم شوند تا این دوری برای همیشه از بین برود. از پدربزرگ و مادربزرگتان بخواهید تا با پدرتان صحبت کنند و سعی کنند بهخاطر شما هم که شده، این مسئله را حل کنند. خوب است در یک اقدام غیرمنتظره از مادرتان بخواهید تا بزرگان فامیل را به منزلتان دعوت کنند و پدرتان را با آنها روبهرو کنند. شاید دیدن دوبارهی آنها از نزدیک دل پدرتان را نرم کند و آشتی کنند. همچنین شاید بد نباشد نامهای به پدرتان بنویسید و در آن بگویید که خیلی دوستش دارید و با اینکه نمیدانید دلیل این قهر و دلخوری و دوری چیست؛ اما از اینکه از فامیل دور هستید و میبینید مادرتان چهقدر غصه میخورد، ناراحت هستید. به پدرتان بگویید گذشته و هر بدی و دلخوری که در آن بوده است را فراموش کند و به والدینش فکر کند. بگویید مهم نیست که دلیل قهر و دلخوری چه بوده است و چرا اینهمه سال دوری بین شما و فامیل افتاده است، مهم این است که پدرتان تصمیم بگیرد تا این قهر و دلخوری پایان پیدا کند. بگویید اگر خدای نکرده، روزی شما از پدرتان دور شوید آیا ناراحت نمیشود و برای شما و نبودنتان غصه نمیخورد؟ پس به پدر و مادرش حق بدهد و درک کند که بعد از اینهمه سال دوری آنها چهقدر از نبودن حضور او غصه خوردهاند، با آنها آشتی کند و تمام بدیهای گذشته را به فراموشی بسپارد. *** سلام خانم مشاور. امیدوارم که خسته نباشید و همیشه موفق باشید! من به درس علاقه ندارم. از کلاس اول دبستان که به مدرسه رفتم، علاقهای نداشتم تا الآن که کلاس هشتم هستم. نمرههایم هم خیلی خوب نیستند و معمولاً به زور نمرهی قبولی را میآورم. من دوست دارم کار کنم. من به بازیگری خیلی علاقه دارم. کلی کتاب در مورد بازیگری و فیلمهای مهم خریدهام و همه را خواندهام؛ طوری که همه تعجب میکنند که من چهطور با این سنّ کم اینهمه کتاب خواندهام. من چهطور میتوانم پدر و مادرم را راضی کنم که درس را رها کنم و به بازیگری بپردازم؟ جواد. م از کرمان دوست خوبم، سلام. خواندن نامهیتان مرا تا حدی ناراحت کرد. شما که میگویید مطالب و کتابهای زیادی در مورد بازیگری خواندهاید، پس باید بدانید که هیچ بازیگر و یا هنرمند معروفی بدون تحصیلات و سواد نداریم. متعجب هستم که شما اینقدر نسبت به ادامهی تحصیل بیمیل هستید، آن هم در حالی که با ادامهی تحصیل در این زمینه در هنرستان یا دانشگاه به راحتی میتوانید به آرزوی قلبیتان برسید. فراموش نکنید اگر بخواهید در یک زمینه معروف شوید و بدرخشید، باید از همه لحاظ یک ستاره باشید؛ و یک ستارهی موفق بودن تنها به استعداد ربطی ندارد. اگر شما در این زمینه احساس میکنید که استعداد بالایی دارید، باید به شما بگویم که این تنها کافی نیست. در کنار استعداد، شما به دانش و علم و تجربه هم نیاز دارید. شما فقط کافیست تلاش بکنید تا در مسیر درست برای رسیدن به خواستهیتان قدم بردارید. همچنین که ادامه تحصیل در هنرستان و دانشگاه در این زمینه حتی به شما کمک میکند که بتوانید در این زمینه در کنار کسب تجربه، استعداد خود را نیز پرورش دهید. دوست عزیز، به یاد داشته باشید که کسب علم و دانش در هر زمینهای برای آدمی لازم است. شاید داشتن استعداد تا اندازهای برای رسیدن به هدف مورد نظر در ابتدا کافی باشد؛ اما فراموش نکنید وقتی تمام استعداد خود را بدون علم و دانش ارائه کردید، ممکن است برای مدتی جالب توجه باشد، ولی کافی نیست. بگذارید مثال کوچکی برایتان بزنم. دو دندانپزشک را تصور کنید. شاید دیده باشید دندانپزشکهایی را که روی تابلوی خود نوشتهاند: دندانپزشک تجربی و در کنار آن دندانپزشکهایی که روی تابلویشان تخصص خود و همچنین دانشگاه مطرحی که در آن تحصیل کردهاند و یا اینکه عضو هیئت علمی دانشگاهی هستند را نیز اضافه میکنند. دندانپزشکان نوع اول، تجربی هستند. افرادی که تخصص خاصی ندارند و تنها کارهای پیشپاافتادهی دندانپزشکی را برای شما انجام میدهند؛ اما اگر فک و دندان شما نیاز به یک جراحی مهم داشته باشد و یا شما بخواهید دندان شکستهیتان را ترمیم کنید، قطعاً به یک متخصص مراجعه میکنید. کسی که دانش این کار را داشته باشد؛ حتی شاید برای راحتی خیالتان اینکه حتی برای کشیدن یا پر کردن یک دندان ساده هم ترجیح بدهید به دندانپزشکی مراجعه کنید که تخصص دارد. شاید یک دندانپزشک تجربی بر اساس تجربه و استعداد بتواند همان دندان را پر کند یا بکشد؛ اما ترجیح شما این است تا به کسی مراجعه کنید که در کارش نمونه و درجهی یک است. علاقهی شما به بازیگری هم از این دسته است. آیا فکر میکنید استعداد داشتن به تنهایی میتواند برای ستاره شدن شما کافی باشد. آن هم در جامعهای که خیلی از افراد در آن برای معروف شدن و یا بازیگر شدن از هر راهی استفاده میکنند. تصور کنید یک کارگردان برای انتخاب یک بازیگر برای یک نقش اول در یک فیلم آیا حاضر است از یک آدم بیسواد که معتقد است تنها استعداد بازیگری دارد، استفاده کند؟ قطعاً تحصیلات و استعداد و توانایی همه با هم و چه بسا گزینههای دیگر برای دریافت یک نقش اهمیت دارد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 308 |