تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,324 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,282 |
ازسیاست تا دیانت | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 22، دوره 1392، شماره 375 - شماره پیاپی 376، فروردین 1392، صفحه 60-61 | ||
تاریخ دریافت: 14 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 14 تیر 1395 | ||
عنوان مقاله [English] | ||
ازسیاست تا دیانت | ||
اصل مقاله | ||
ازسیاست تا دیانت محمدصالح
حکایت کارت و دانشگاه اینجا دانشگاه تهران است! هر که باشید، استاد یا دانشجو، برای ورود باید کارت شناسایی نشان بدهید! چون مدیریت دانشگاه اینطور خواسته است! اینجا دانشگاه تهران است! یک محیط فرهنگی ـ آموزشی! خانمها میتوانند با روسری یا شال یا دستمال یا شالگردن وارد شوند! و با مانتوهای کوتاه و تنگ و چسبان! اینجا دانشگاه تهران است! ورود خانمها با مانتوهای بیدکمه و بلوز و شلوار هم آزاد است! و با آرایش کامل! خانمها میتوانند به جای شلوار، جوراب شلواری بپوشند و وارد شوند! و روسریها و شالهایشان را هم گاه به گاه به باد بدهند! به شرط آنکه کارت دانشجویی داشته باشند! اینجا دانشگاه تهران است! در گوشه گوشه آن، دختران و پسران سرخوش را میبینید که دوستانه و عشقولانه دور هم و کنار هم نشستهاند و میگویند و میخندند و چای و سیگار و نسکافه به هم تعارف میکنند و کسی هم حق ندارد مزاحمشان شود! چون موقع ورود، کارت دانشجویی داشتهاند! مأموران دانشگاه مانند عقاب در آستانه دربهای دانشگاه ایستادهاند! مبادا یک نفر بدون کارت وارد شود! مهم نیست چه پوشیده و اصلاً چیزی پوشیده یا نه! مهم آن است که کارت دانشجویی (یا استادی!) داشته باشد! آن هم کارت دانشگاه تهران! ورود بیحجابها و شلحجابها و کلاه مخملیها و صاحبان موهای سیخ سیخ و پسران زیرابرو برداشته و دختران زلف بر باد داده و گریبان برهنه بلامانع است! اما ورود افراد بدون ارائه کارت دانشجویی دانشگاه تهران ممنوع است! در بهار و تابستان، دختران با آستینهای از آرنج کوتاه وارد دانشگاه میشوند! نگهبانان دانشگاه هم میگویند: صرفاً ورود افراد بدون کارت دانشجویی (یا استادی) دانشگاه تهران ممنوع است! به ما دستور داده شده از ورود افراد فاقد کارت جلوگیری کنیم! ورود هر کسی با هر لباس و قیافهای (به شرط داشتن کارت) بلامانع است!
کلاه ضرغامی مجموعة «کلاه پهلوی» را که جمعه شبها از سیمای مبارک برادر ضرغامی پخش میشود را دیدهاید؟ همان مجموعهای که به قرب بزک و دوزک و سرخاب و سفیداب و لباسهای تنگ و ناجور و خانمهای بیحجاب و شل حجاب، میکوشد ثابت کند که حجاب خوب است و بیحجابی بد! همان مجموعهای که در آن زیرکانه روحانیت حذف شده و به جای آن یک فرد مکلا با لباس روشنفکران امروزی (کت و شلوار و شال گردن بلند و سفید و...) به عنوان چهره مبارز، انقلابی، آگاه در برابر اصلاحات رضاخانی معرفی شده است! همان مجموعهای که با یک تحریف بزرگ تاریخی، نقش مردم مؤمن در مقابله با کشف حجاب و تغییر لباس را حذف و در کل شهر، تنها یکی دو نفر (از جمله همان آقای کت و شلوار سفید!) و خانوادههایشان را به عنوان مخالفان کشف حجاب ارائه نموده! همان مجموعهای که زن مطلوب مسلمان را یک زن روشنفکر، مساوی با مرد، نیمه فمنیست، علاقمند به زبان فرانسه ترسیم میکند و تصویری دروغین و غیرواقعی از خانوادههای مسلمان عصر رضاخان به نمایش درمیآورد! این مجموعه که ساخت آن برای برادر ضرغامی به قاعده چند میلیارد تومنی آب خورده، قبل از آنکه کلاه پهلوی باشد، کلاه ضرغامی است! یعنی کلاهی که بر سر صدا و سیما رفته است! یعنی کلاهی که قرار است بر سر مخاطب گذاشته شود! یک کلام، ختم کلام: ۱ـ کاری به نیت سازنده نداریم! انشاءالله که خیر بوده! ۲ـ اما در عمل، این مجموعه بیشتر مروج بیحجابی است تا حجاب! (عملاً بیحجابهای فیلم، خوش آب و رنگتر و جذابترند! خصوصاً برای نسل جوان!) ۳ـ حذف روحانیت و اقشار مذهبی به عنوان جدیترین مخالفان اقدامات رضاخان صرفاً نمونهای از تحریفات تاریخی این مجموعه است! ۴ـ البته از برادر ضرغامی و همکارانشان توقع نداریم که این مجموعه را اصلاح کنند! (اگر میخواستند و میتوانستند این مجموعه را اصلاح کنند که با ساخت آن موافقت نمیکردند!) فقط خواهشمندیم برای تحریف تاریخ و ترویج بیحجابی، روشهای ارزانتری را برگزینند که بیش از این بیتالمال مسلمین برای تحریف تاریخ (به نفع روشنفکران) و ترویج بیحجابی هزینه نشود!
رسوایی قرار است فیلمی در ایام نوروز در سینماها به نمایش دربیاید که: ۱ـ بازیگر نقش اول آن سال گذشته نقش یک پیرزن را در فیلمی بازی کرده و امسال در فیلم مذکور در نقش یک روحانی وارسته، نمونه و استاد اخلاق ظاهر شده است! ۲ـ حاج آقای مذکور در فیلم، شبی را با یک زن بدنام و دزد (که از دست پلیس فرار کرده) در خانه خود تنها میماند! آن هم در حالی که نفر سومی در کار نیست! البته حاج آقا در حیاط مشغول حافظخوانی است و زن بدنام هم در کنار ایشان مشغول طنازی و... ! ۳ـ در فیلم فوق، همه مردم جنوب شهر آدمهایی چشمچران، دهنبین، حسود، سادهلوح و فضولاند! جز غیبت و سخنچینی کاری ندارند! در یک لحظه به تحریک یک بازاری فاسد، نماز پشت سر استاد اخلاق را بیخیال میشوند و چند دقیقه بعد تحتتأثیر سخنرانی زن بدنام مجدداً به حاجآقا اعتماد کرده و در بازار به او اقتدا میکنند! ۴ـ در این فیلم، طلاب و شاگردان درس اخلاق، آدمهایی احمق تصویر شدهاند! به قدری که به مجرد شنیدن تهمتی دربارة استاد اخلاقشان، او را ترک میکنند و پی کارشان میروند و استاد خلاق را یکه و تنها آماج تهمت و توهین قرار میدهند! ۵ـ در این فیلم، همه مراحلی که یک زن بدنام و دوستانش برای از راه به در کردن مردم و به خصوص جوانان به کار میگیرند ثانیه به ثانیه و لحظه به لحظه به نمایش درمیآید! پوشیدن لباسهای خاص زنان بدکار، آرایش مخصوص زنان بدنام و قدم زدن و جلوهگری در میان قهوهخانه و بازار و مقابل مسجد و گفتوگوهای عشقی و جنسی و... آن هم علنی و به صورتی که همه مردهای محل و قصاب و میوهفروش و... بفهمند و بهرهاش را ببرند! ۶ـ البته بماند که در این فیلم، حاجآقای استاد اخلاق حاضر میشود به همراه زن بدنام و دو دختر ناجور دیگر سوار بر خودرویی که دخترها از دوستپسرهایشان قرض گرفتهاند به پارتی برود! البته حاجآقا در آخرین لحظه کرامتی نشان میدهد و مانع از دستگیری دخترهای همراهش از جانب پلیس میشود! ۷ـ و البته این فیلم یک «رسوایی» محض است! رسوایی برای سازنده و آنانی که برای ساخت و نمایش چنین آثار فخیمهای مجوز صادر میکنند!
مقایسه تطبیقی ۱ـ صدا و سیما در اواسط دیماه به مناسبت درگذشت دو نفر از اساتید موسیقی، خودش را کشت! در اکثر شبکههای صدا و سیما از این دو نفر تجلیل شد و کم مانده بود که سازمان لباس مشکی بپوشد و جلوی مجالس ختم این دو نفر با گردنی کج بایستد و...! ۲ـ در همان ایام، یکی از خادمان و قاریان بنام قرآن کریم که شهیدی را نیز در دامان خود پرورده بود به ملکوت اعلی شتافت و رهبر انقلاب به همین مناسبت پیام تسلیتی خطاب به خانواده ایشان صادر و از او به نیکی و بزرگی یاد کردند! اما صدا و سیما آن چنان سرگرم عزاداری برای اساتید موسیقی بود که دیگر فرصتی برای تجلیل و معرفی این خادم قرآن نداشت! ۳ـ در این حالت، توقع دارید بچههای معصومی که پای این صدا و سیما بزرگ میشوند اهل قرآن باشند؟ اصولاً این صدا و سیما میتواند جز موزیسین و مطرب تربیت کند؟
ویژگیهای ایام انتخابات در ایام انتخابات: ۱ـ آبروی مردم مفت میشود! آنقدر که میتوانی همه آن را یکجا توی جوی بریزی! ۲ـ تهمت، غیبت، اهانت و... مباح، مجاز و حتی در برخی مواقع واجب میشود! ۳ـ صدور فتوا و احکام خاص فقهی همگانی شده و هر کسی که عضو تشکیلات انتخاباتی فلان جناب یا بهمان شخص باشد، به صرف عضویت در آن تشکیلات، صلاحیت صدور فتوا در هر عرصهای (خصوصاً موارد مذکور در بند ۲) را پیدا کرده و به حلال کردن محرمات و غیره مشغول میشود! ۴ـ کسب پول از هر راه حلال و بلکه واجب میشود! به شرط آنکه برای هزینه در انتخابات باشد! ۵ـ استفاده از بیتالمال اگر برای انتخابات و تبلیغات آن باشد، جایز بل واجب میشود! ۶ـ نامزدها در دیده حامیانشان فرشته و در منظر رقبایشان به شکل دیو و شیطان مجسم درمیآیند! ۷ـ بازار غیبگویی و خبر از غیب و آنچه در سینهها مخفی است رواج مییابد!
توصیه ایمنی: در این حالت، با کنار گذاشتن احساسات و خودداری از سینهچاک کردن برای این و آن، آخرت خود را تضمین کنید! همیشه و در همه جا و همه حال توصیههای انتخاباتی را جدی بگیرید!
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 185 |