تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,321 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,273 |
امامان نعمت بزرگ الهی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 6، دوره 1392، شماره 377 - شماره پیاپی 378، خرداد 1392، صفحه 16-17 | ||
تاریخ دریافت: 20 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 20 تیر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
امامان نعمت بزرگ الهی آیت الله سید احمد خاتمی
در مجموعه مقالات در آستان امامان، امامشناسی شیعی را با الهام از زیارت جامعه کبیره پی گرفتیم. اینک فرازی دیگر از این زیارت فاخر را بررسی میکنیم. «خلقم الله انواراً فجعلکم بعرشه محدثین حتی من علینابکم فجعلکم فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه: خداوند شما را به صورت نورهایی آفرید و گرداگرد عرش خود قرارتان داد و به واسطه شما بر ما نعمت بزرگی عطا فرمود، پس شما را در خانههایی که رخصت داده است قرار داد تا بزرگ داشته شده و نام او در آنها یاد شود».
محدودیت علم انسانها در این فراز از زیارت جامعه کبیره، سخن از امتیاز ذاتی اهلبیت «ع» است. پیش از آنکه به شرح این فرازها بپردازیم لازم است این نکته را متذکر گردیم که برخی از معارف الهی، همانند معارف طبیعی در دسترس فهم انسانها هستند و برخی نیستند. خرد ورزان با نوع دوم برخورد آشکاری ندارند زیرا به اعتراف برجستگان علم، معلومات ما در برابر مجهولاتمان بسیار ناچیز است و این حقیقتی است که قرآن به صراحت از آن یاد میکند: «و یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا(۱) از تو درباره روح سئوال میکنند. بگو روح از فرمان پروردگار من است و بهجز اندکی از دانش آن به شما داده نشده است». بنابراین وقتی در عرصه معنوی، معارف بلندی عرضه میشوند که درک معمولی ما در برابر آنها عاجز میماند، دم از انکار میزنیم، غافل از این که: چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست سخنشناس نهای جان من خطا اینجاست با این مقدمه به توضیح مطلب فوق میپردازیم.
خلقت نوری اهلبیت«ع» اهلبیت «ع» دو نوع خلقت داشتهاند. یکی خلقت مادی که همانند دیگر انسانها مراحل آن خلقت را طی کردهاند و دیگر خلقت نوری که پیش از خلقت مادی آنان بوده است. در این فرازها دو نکته در باره خلقت نوری آنان آمده است: ۱ـ خلقکم الله انواراً: خداوند شما را به صورت نورهایی آفرید. در روایتی از حضرت امام باقر«ع» میخوانیم: «انالله خلق اربعه عشر نوراً من نور عظمته قبل خلق آدم باربعه عشر الف عامٍ فهی ارواحنا(۲) : بیگمان خداوند چهارده نور از نور عظمت خویش را چهاردههزار سال پیش از خلقت آدم آفرید که آن نورها همان ارواح ماست». ۲ـ فجعلکم بعرشه محدقین: و در گرداگرد عرش خود قرار داد.
عرش چیست؟ در تفسیر این جمله باید به اجمال از «عرش» بگوییم. عرش در لغت به معنای چیزی است که سقف داشته باشد. گاهی به خود سقف گفته شده و گاه به معنی تختهای بلند همانند تخت سلاطین آمده است و نیز به داربستهایی که برای برپا نگهداشتن بعضی از درختان به کار میروند عرش گفته میشود. هیچ یک از این معانی در مورد عرش خداوند صادق نیستند. واقعیت آن است که حقیقت عرش خداوند بر ما مجهول است و آنچه در حد فهم قاصر ماست این است که عرش موجودی است خارجی در عالم غیب که مرکز فرماندهی جهان در آن قرار دارد و رشته تدبیر جهان به آن منتهی میشود و احاطه و استیلای بر آن، موجب علم به جزئیترین امور جهان و تدبیر مجموعه هستی است. در این فراز میخوانیم که امامان انواری هستند که در مرکز مدیریت جهان هستی قرار دارند و از جزئیات امور جهان آگاهند. این مقام بلند را خداوند به چهارده نور پاک ارزانی داشته تا به فرمان او هستی را تدبیر کنند. میگوییم «به فرمان او» که اگر این قید نباشد، میشود «تفویض» که شیعه به آن معتقد نیست.
امامان نعمت بزرگ خداوند «حتی من علینا بکم: خداوند به واسطه شما بر ما نعمت بزرگی عطا فرمود». واژه منت در اصل به معنای سنگهای سنگینی است که با آن وزن میکنند و به همین دلیل هر نعمت سنگین و گرانبهایی را منت میگویند. اگر جنبه عملی داشته باشد و کسی نعمت بزرگی را به دیگری بدهد، کاملاً زیبا و ارزنده است، اما اگر کسی کار کوچک خود را بزرگ جلوه دهد و آن را به رخ افراد بکشد کار بسیار زشتی است و از رذایل اخلاقی به حساب میآید. واژه «منت» در این زیارت به معنای اول است. این منت از سنخ همان منتی است که در آیه ۱۶۴ سوره آلعمران آمده است که: «لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولاً من انفسهم یتلو علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلالٍ مبین: خداوند بر مؤمنان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامی که خداوند در میان مومنان پیامبری از خودشان را برانگیخت که آیات را بر آنان بخواند و پاکشان کند و بدانان کتاب و حکمت بیاموزد، بهتحقیق بر آنان منت نهاد و البته پیش از آن در گمراهی آشکار بودند».
خانههای الهی «فجعلکم فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه: پس شما را در خانههایی قرار داد که خداوند رخصت داده است که بزرگ داشته شوند و نامش در آنها یاد شود». آنچه از این عبارت استفاده میشود این است که امامان نور برگزیدگان حقاند، «مصطفای» اویند، «مجتبای» حضرت حقند، عنایت ویژه حق شامل حال آنان است. خانهای که مورد عنایت او قرار میگیرد، میشود «بیتالله الحرام»؛ کتابی که مورد عنایت ویژه او قرار میگیرد، میشود «قرآن» و انسانی که مورد توجه او قرار میگیرد، میشود «پیغمبر» و «امام». و اما این که راز این گزینش چیست، این را خود حضرت حق میداند و بس. بر این اساس، فضائل امامان بر دو گونهاند: ۱ـ فضائل ذاتی ۲ـ فضائل و مناقب اختیاری که آن را با تلاش وصفناپذیر خود تحصیل میکنند. ما باید هر دو نوع فضائل امامان (س) را بیان کنیم تا «حق معرفت» آنان تحصیل گردد.
آیه نور این فراز از زیارت جامعه کبیره برگرفته از آیه نور است که در بخشی از آن آمده است: «فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال»(۳) : این چراغ پرفروغ در خانههایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا ببرند تا از شیاطین در امان باشند. خانههایی که نام خدا در آنها برده میشود و صبح و شام در آنها تسبیح او را میگویند». «واژه «بیت» چنانچه به اشخاص و افراد حقیقی اضافه شود معمولاً مراد خانه مسکونی آنان است و در صورتی که به شخصیت حقوقی و یا معانی دیگری افزوده شود حقیقت مضافالیه را بیان میکند مانند «بیت علم» که به معنای خاندانی است که با دانش سر و کار دارند و یا بیت «مرجعیت» یعنی خاندانی که با مرجع دینی مسلمانان مرتبطاند».(۴) بیت این انوار تابناک مصداق خاندانی است که خداوند اجازه داده مرتفع باشند و مدام در آن یاد خدا باشد. خانه نور و معنویت و خانه کمال و معرفت اینجاست. این خانهها باب معرفتالله هستند و از این بیوت است که میتوان راهی به سوی خدا یافت. امام باقر«ع» فرمود: «فی بیوتات الانبیاء و الرسل و الحکماء و ائمه الهدی»(۵) منظور از بیوت در این آیه، خانههای پیامبران و فرستادگان خداوند و انسانهای حکیم و پیشوایان هدایت است. ابوحمزه ثمالی میگوید: «در مسجد پیامبر نشسته بودم که مردی پیش آمد و سلام کرد و پس از معرفی خود به من پرسید: ابوجعفر امام باقر را میشناسی؟ گفتم: آری، با او چه کار داری؟ پاسخ داد: چهل سئوال آماده کردهام که از او بپرسم. اگر حق بود بپذیرم و اگر باطل بود او را واگذارم... سخنم با او تمام نشده بود که امام باقر«ع» در حلقهای از خراسانیها و دیگر کسانی که در باره مسائل حج از ایشان میپرسیدند وارد مسجد شد و در جایگاه خود نشست. مرد تازه وارد نزدیک ایشان نشست. من هم در مکانی نشستم که سخن او را بشنوم. هنگامی که اطرافیان امام پرسشهای خود را پرسیدند و پاسخ گرفتند و رفتند، امام به او رو کرده و فرمود: تو کیستی؟ گفت: من قتاده پسر دُعامه بصری هستم. امام فرمود: تو فقیه بصره هستی؟ گفت: آری. امام فرمود: وای بر تو ای قتاده. خداوند گروهی را آفرید و آنان را حجت بر خلقش قرار داد، پس آنان پایههای زمین هستند (مایه آرامش زمینیان)، برپا کنندگان امر الهی و ویژگان علم اویند. خداوند آنان را پیش از آنکه آفریدگان را بیافریند به صورت سایههایی در طرف راست عرش برگزید. قتاده مدتی طولانی سکوت کرد و سپس گفت: به خدا سوگند در برابر فقهای بسیاری نشستهام و در برابر ابنعباس زانو زدهام، اما در برابر هیچ کدام از ایشان آن چنان که در برابر تو دلم ناآرام شد، مضطرب نشدم! امام«ع» فرمود: وای بر تو! آیا میدانی کجا نشستهای؟ تو در برابر خانههایی هستی که خداوند اجازه داده قدر و منزلت آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود. در آن خانهها مردانی هر بامداد و شامگاه خدا را نیایش میکنند و تجارت و داد و ستدی آنان را از یاد او و بر پا داشتن نماز و دادن زکات به خود مشغول نمیدارد . سپس آیه ۳۶ نور را قرائت کرد و فرمود: ما آن خانهها هستیم. قتاده مراد امام را فهمید و گفت: به خدا سوگند راست گفتی. به خدا سوگند که این خانه سنگی و گلی نیست».(۶)
دروازه کمال آری این خاندان خداییاند و با ورود در این خانه و بهره بردن از مواهب آن، کام معنوی انسانها شیرین خواهد شد. «... و أتوا البیوت من ابوابها...(۷) : و از در خانهها وارد شوید». در روایات اهلبیت (ع) از امام باقر«ع» نقل شده است: «آل محمد ابواب الله و سُبُله و الدعاه الی الجنه و القاده الیها و الادلاء علیها الی یوم القیامه(۸) : خاندان پیامبر«ص» درهای الهی، طرق وصول به او و دعوتکنندگان به سوی بهشت و راهنمایان و دلیلان آنند تا روز قیامت». در روایتی از حضرت امام صادق«ع» آمده است: «الاوصیاء هم ابواب الله عز و جل التی یؤتی منها و لولاهم ما عزوالله عزوجل و بهم اقبح الله تبارک و تعالی علی خلقه(۹) : جانشینان پیامبر«ص» درهای خداوندند که از آنها باید وارد شد و اگر آنان نبودند، خداوند شناخته نمیشد و با آنان خداوند بر بندگانش احتجاج میکند».
سعادت دنیا و آخرت آنان انوار تابناک در تمامی عرصههایند و مهمترین عرصهها، عرصه سعادت این جهانی و آن جهانی است. دنیا و آخرت با عمل به رهنمودهای آنان است که آباد میگردد. آنان کلیات سعادت، سیادت، سرفرازی در هر دو عرصه را تبیین کردهاند. نبیاکرم صلیالله علیه و آله فرمود: «من تمسک بعترتی من بعدی کان من الفائزین(۱۰) : آن کس که بعد از من به عترتم تمسک کند از رستگاران خواهد بود» و تمسک صرف شعار نیست، بلکه عمل به رهنمودهای آنان است.
پاورقیها ۱ـ (اسراء، ۸۵) ۲ـ المحتضر، ص ۲۲۸. ۳ـ سوره نور، آیه ۳۶. ۴ـ تفسیر قرآن ناطق، ص ۴۶. ۵ـ الکافی، ج ۸، ص ۱۹۹. ۶ـ الکافی، ج ۶، ص ۲۵۶ و ۲۵۷، حدیث اول. ۷ـ سوره بقره، آیه ۱۸۹. ۸ـ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۰. ۹ـ الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲. ۱۰ـ کفایه الاثر، ص ۲۲.
سوتیتر: اهلبیت «ع» انواری هستند که در مرکز مدیریت جهان هستی قرار دارند و از جزئیات امور جهان آگاهند. این مقام بلند را خداوند به چهارده نور پاک ارزانی داشته تا به فرمان او هستی را تدبیر کنند. میگوییم «به فرمان او» که اگر این قید نباشد، میشود «تفویض» که شیعه به آن معتقد نیست.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 219 |