تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,290 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,210 |
پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین واقعیت اردوگاههای اسرای یهودی و ماجرای اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی در جنگ جهانی دوم چیست؟ | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 21، دوره 1392، شماره 377 - شماره پیاپی 378، خرداد 1392، صفحه 58-59 | ||
تاریخ دریافت: 20 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 20 تیر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
پاسخ به شبهات تاریخی اشغال فلسطین
واقعیت اردوگاههای اسرای یهودی و ماجرای اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی در جنگ جهانی دوم چیست؟
مجید صفاتاج پاسخ: برای تبیین بهتر واقعیت تاریخی ماجرای هولوکاست و ارائه تصویری شفاف و روشن از این مسئله، ضروری است بازداشتگاهها و اردوگاههای کشتار سازمانیافته یهودیان موسوم به «راهحل نهایی» و اتاقهای گاز و کورههای جسدسوزی در آن زمان، بازنگری تاریخی شوند.
بازداشتگاهها و اردوگاههای اسرای جنگی نازیها پس از به قدرت رسیدن در سال 1933 و در راستای تحقق نظرات نژادپرستانه هیتلر، بازداشتگاههایی را برای نگهداری و توقیف بدون محاکمه کمونیستها، یهودیان، اقوام اسلاو اروپای شرقی، کولیها، روشنفکران مستقل و حتی کشیشهای مخالف با مرام برتری نژادی قوم ژرمن ایجاد کردند. اولین بازداشتگاهها به کمونیستهای آلمان اختصاص داشت. هزاران کمونیست و از جمله رهبر آنها ارنست تالمان در این بازداشتگاهها به قتل رسیدند. با شروع جنگ در سال 1938 و گسترش دامنه آن در اروپا، بازداشتگاههای اولیه جای خود را به اردوگاههای جمعی و اردوگاههای کار اجباری دادند. چنین اردوگاههایی ابتدا در خاک آلمان و سپس در سرزمینهای اشغالی نازیها در شرق اروپا ایجاد شدند. آمارها نشان میدهند که در مجموع، نازیها از سال 1933 ـ سالی که در آلمان به قدرت رسیدند ـ تا سال 1945، سال پایان جنگ جهانی دوم، بیش از ده هزار بازداشتگاه و اردوگاه کار اجباری در سرتاسر اروپا ایجاد کردند. از مهمترین اردوگاههای داخل آلمان، میتوان به داخائو، برگن بلسن، برخنوالد، ماتهاوزن، سکسهاوزن و اورانینبرگ اشاره کرد. آشویتس، بیرکناو، تربلینکا، مجدانک، سالی بور، چلمنو در لهستان، دارنسی و اشتر و تهوف در فرانسه و استراشوف در اتریش و... نیز از مشهورترین اردوگاههای کار اجباری در سرزمینهای اشغالی بودند. در اردوگاههایی که در لهستان ساخته شدند، عمدتاً اسرای یهودی نگهداری میشدند. اردوگاههای کار اجباری، سمبل سبعیت نازیسم بودند و در آنها مردم آلمان و گروههای نژادی از جمله یهودیان به بردگی واداشته شدند. در این اردوگاهها، اسرای یهودی و غیریهودی از بدترین شکنجهها رنج میبردند. نازیها با آنها همچون بردگان رفتار میکردند و ارزشهای انسانی آنها را نادیده میگرفتند. برخی از اسرا مجبور بودند روزانه 16 ساعت کار با اعمال شاقه انجام دهند و همیشه در معرض شکنجه قرار داشتند. اردوگاه آشویتس ـ فعالترین مرکز شرکت شیمیایی فاربین ـ کارخانههای تولید تسلیحات و معادن از جمله مراکزی بودند که اسرا به کار اجباری در آنها وادار میشدند. رفتار وحشیانه نازیها به همراه شرایط غیرانسانی اردوگاهها، سوءتغذیه، گرسنگی مفرط و مزمن، محرومیت از امکانات رفاهی، راهپیماییهای طولانی و بغرنج از اردوگاه تا محل کار و برخی از امراض همچون مالاریا، اسهال خونی و بهویژه تیفوس که در سالهای آخر جنگ به طور گسترده در اردوگاهها شیوع یافت، در نهایت به مرگ هزاران نفر در این اردوگاهها منجر شد.(۱) مارک وبر در باره وضعیت اردوگاههای اسرا مینویسد: یهودیان در زمان جنگ، بخش مهم نیروی کار آلمان را تشکیل میدادند، بنابراین زنده نگهداشتن آنها به نفع این کشور بود. رئیس دفتر اجرایی اردوگاه اس. اس. در تاریخ 28 دسامبر 1942 حکمی را صادر کرد که تمام اردوگاههای کار اجباری و از جمله آشویتس را در بر میگرفت. بر اساس این حکم، از میزان بالای مرگ و میر زندانیان در اثر ابتلا به بیماری انتقاد قرار شده بود و پزشکان اردوگاهها باید تمام امکانات موجود خود را به کار میگرفتند تا این میزان را در اردوگاههای مختلف به طور چشمگیری کاهش دهند. این پزشکان باید در مقایسه با گذشته نظارت خود را بر وضعیت تغذیه زندانیان افزایش و با همکاری مسئولان، پیشنهاداتی را در خصوص بهبود فرماندهی این اردوگاهها ارائه میدادند و بهبود شرایط کار در مکانهای مختلف را بررسی میکردند. در نهایت، این حکم تأکید داشت که: «بنا بر دستور رایشز یشیوا اس. اسهاینریش هیملر(۲) میزان مرگ و میر باید بهطور چشمگیری کاهش یابد».(۳) بهرغم انتشار این گزارش مستند در باره وضعیت اردوگاهها، پس از پایان سال 1945 میلادی، افراد جدیدی به اردوگاه داخو وارد شدند. اینها دیگر یهودی نبودند، بلکه عدهای از سربازان شکست خوردة آلمانی و یا به اصطلاح یهودیان متفقین، «جنایتکاران جنگی» بودند. به اینها دستور داده شد تا با حداکثر سرعت ممکن تعدادی از ساختمانهای فرعی اضافی را در اردوگاه بنا کنند، اما قبل از هر چیز منظرة زیبای سرسبز و بستانگونة اردوگاه باید بهکلی تخریب میشد، چون برای سینماروهای آمریکایی پذیرش این امر که یهودیان را در باغ و بستان و بستری از گل و گیاه شکنجه میکردند، کار مشکلی بود. بهویژه وقتی آنها را به سینماها کشانده بودند تا صحنههای مخوف و ترسناک اردوگاهها را نشانشان بدهند. از این رو به کارگران جدید اردوگاه دستور دادنه شد گه مثلاً یک گودال خون را که لولهای از آن به خارج از گودال میرفت بسازند تا به نظر آید که خون یهودیان از طریق آن لوله تخلیه میشده است. محوطه استحمام زندانیها، اتاق رختکنی آنها و محوطههای ورودی، تماماً باید بازسازی میشدند تا به صورتی درآیند که به «کوره آدم سوزی» مورد ادعای یهودیها شبیه باشند. به منظور دستیابی به این قیافه ظاهری، ساختمان بتون آرمه خاص و جداگانهای ساخته شد که ورودیهایش شبیه سوراخهای تعبیه شده در درهای بزرگ و دروازه بندرهای قدیمی و یا روزنههای کشتی بود و امروز هم هنوز اینها را به خلق خدا نشان میدهند تا این مطلب را در اذهان همگان جا بیندازند که ورودی کورههای آدمسوزی آلمانیها این چنین بوده است. همچنین به کارگران اسیر آلمانی دستور داده شد جایی را به عنوان «محوطة اعدام» بسازند تا از بیرون چنین تصور شود که آنجا محوطة مخصوص اعدام قربانیانی بوده که از پشت سر به سویشان شلیک میشده است. فیلیپ آئرباخ(۴) که در حکومت باواریا به عنوان معاون وزیرخارجه کار میکرد و در عین حال رهبر و قائممقام یهودیان آلمانیای بود که از اردوگاهها آزاد شده بودند، این فکر درخشان را عرضه کرد که در هر اردوگاه باید یک درخت هم برای دار زدن وجود داشته باشد و درخت کاج تنومندی در محوطه پارکینگ اردوگاه برای این منظور انتخاب و گریم شد. این درخت از نظر آئرباخ، یک شاخه نسبتاً افقی هم داشت و میتوانست به خوبی منظور وی را تأمین کند. برای این کار سر این شاخه تنومند را قطع کردند و بقیه قسمتهای آن را نیز مدتها با طناب مالیدند و جلا دادند تا چنین به نظر برسد که جای طناب دار یهودیانی بوده است که هر روز صدها نفر از آنها با این وسیله اعدام میشدند! بالاخره یهودیان، این اردوگاه را به یک جایگاه مخوف و وحشتناک تبدیل کردند و یک لوح یادبود هم برای آن ساختند که روی آن حک شده بود: «238 هزار یهودی در اینجا سوزانده شدند»، اما بخش آدمسوزی آن فقط دو کوره داشت و برای این که بشود 000/238 نفر را در آنها سوزاند، باید حداقل سه سال، شبانه روزی کار کرده باشد و قریب 530 تن خاکستر بدن انسانی در آن به چشم بخورد.(۵)
اتاقهای گاز دکتر روبر فوریسون(۶) متخصص و کارشناس عالیرتبه فرانسویِ بررسی، ارزیابی و شناخت اسناد و مدارک تاریخی، پس از دهها سال مطالعه و تحقیق روی اسناد جنگ جهانی دوم در مراکز و مؤسسههای بزرگ مطالعاتی و پژوهشی به این واقعیت دست یافت که مسئله «اتاقهای گاز» و قتلعام یهودیها (هولوکاست) دروغ و افسانهای است که از سوی بعضی از مجامع و سازمانهای یهودی و کانونهای صهیونیستی با اغراض کاملاً سیاسی و بلکه اقتصادی ساخته و پرداخته شده است. وی در باره فقدان هرگونه شاهد و سندی در اثبات وجود اتاقهای گاز نوشته است: «در مورد اتاقهای گاز مجاور کورهها، دستور ساخت، مطالعه، سفارش، صورت هزینه و حتی یک عکس هم وجود ندارد. در صدها محاکمه (اورشلیم، فرانکفورت و غیره...) هیچ سندی در این باره ارائه نشده است. من در آشویتس بودم. در آنجا هیچ «اتاق گازی» وجود نداشت». پس از جنگ، سازمان صلیب سرخ جهانی ـ که در بارة «زمزمههای آشویتس» تحقیق کرده بود ـ ، واتیکان ـ که اطلاعات بسیاری از لهستان داشت ـ ، نازیها و سازشکاران ـ کسانی که با آلمانیها همکاری داشتند ـ همگی اعلام کردند: «اتاقهای گاز»؟ ما نمی دانستیم».(۷) و در جای دیگر میگوید: «من از اردوگاههای «آشویتس» و «بیرکناو» ـ که در آن اتاقهای گاز بازسازی شده و بقایایی از «کورههای آدم سوزی» وجود دارند ـ چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاههای «اشتراتهوف» (آلزاس ـ فرانسه) و مایدانک (لهستان) مکانهایی را که به عنوان اتاق گاز معرفی میشدند، بررسی کردم. در مراکز اطلاعرسانی معاصر یهود در پاریس، آرشیوها، دستنویسها، عکسها و شهادتهای کتبی و هزاران سند دیگر را مطالعه کردم. برای یافتن پاسخ، بیوقفه از متخصصان و تاریخدانان سئوال کردهام. سالها، اما بیهوده، به دنبال فقط یک بازمانده از تبعیدیان جنگ بودم که با چشم خود اتاقهای گاز را دیده باشد. به کثرت مدارک ادعایی در این مورد وقعی نگذاشتم و حتی به یک مدرک ـ فقط یک مدرک ـ راضی بودم، اما همین یک مدرک را هم نیافتم. در مقابل، آنچه یافتم، تعداد بیشماری مدارک مجعول، شایستة محاکمه جادوگرانه و مایه شرمساری برای قضاتی است که آنها را پذیرفتهاند».۸) خاطرات دکتر «یوهان پل» کرمر پزشک اردوگاه آشویتس نیز که از تاریخ 29 اوت تا 18 نوامبر 1942 به این اردوگاه اعزام شده بود حاکی از این واقعیت است که اصلاً اتاق گازی برای کشتار یهودیان وجود نداشت و آنچه که کشتار میکرد، بیماری تیفوس بود و نه آلمانیها. اظهارات فوقالذکر از روبر فوریسون و نیز خاطرات(۹) دکتر یوهان پل کرمر بیانگر این واقعیت تاریخی است که از اتاقهای گاز به منظور از بین بردن پشه ناقل بیماری تیفوس با هدف مبارزه با این بیماری مهلک استفاده قرار میشده است. افزون بر این، نتایج تحقیق یک افسر یهودی سازمان ضد اطلاعات آمریکا (C.I.C) در سال 1949 گویای این واقعیت است که در اردوگاههای نازیها صنعت سوزاندن و یا خفه کردن به وسیلة گاز وجود نداشته است. لوئیس مارشالکو در این باره میگوید: «یکی از افسران یهودی ضداطلاعات امریکا در سال 1949 بر اساس اطلاعاتی که از یک لهستانی رشوه داده شده به دست آورده بود، در باغ سبزیجات اردوگاه، در سطحی وسیع اقدام به حفاری و کاوش کرد، اما بهرغم زحمات سنگین و خستگیناپذیر او و بودجة زیادی که خرج این کار کرد، هیچ اثری از خاکسترهای گفته شده و یا اجساد یهودیان به دست نیامد. البته تعجبی هم نداشت، بهویژه اینکه یکی از کورههای اردوگاه را پس از جنگ و برای فیلمبرداری صحنههای فیلم «آسیاب مرگ» ساخته بودند».(۱۰)
کورههای جسدسوزی پس از جنگ جهانی اول و در خلال جنگهای داخلی و حتی قبل از شروع جنگ جهانی دوم، بیماری تیفوس به صورت نامحسوس در شوروی وجود داشت. ظاهراً شیوع این بیماری در اروپای مرکزی و در اردوگاههای کار اجباری همزمان با انتقال زندانیان شوروی آغاز شد. نازیها از بهار 1942 تلاش میکردند تا اپیدمی تیفوس را در اردوگاهها از بین ببرند. آنها برای ضدعفونی کردن بلوکهای اردوگاهها و از بین بردن ریشههای ناقل بیماری تیفوس و با هدف مبارزه با این بیماری مهلک از گاز زیکلون استفاده و برای ضدعفونی کردن لباسهای اسرا، اتاقهای در بستهای را که بعدها به اتاقهای گاز آدمکشی معروف شدند، در برخی از اردوگاهها ایجاد کردند. در مورد اجساد اسرایی که بر اثر بیماری تیفوس جان خود را از دست داده بودند و نیز البسه و اشیاء متعلق به آنها، تنها راه و متد علمی تجویز شده مؤثر در آن زمان، سوزاندن آنها بود، از این رو نازیها به توصیه گروه پزشکی اردوگاهها، تعدادی کورههای جسدسوزی در برخی ازاردوگاهها، از جمله اردوگاه آشویتس و بیرکناو ایجاد کردند تا اجساد مردگان به بیماری تیفوس و البسه آنها را برای جلوگیری از گسترش این بیماری بسوزانند. از سویی در این اردوگاهها به علت وجود سفرههای آبی زیرزمینی، امکان دفن اجساد وجود نداشت، زیرا دفن آنها باعث آلوده شدن آبهای زیرزمینی و رودخانهها و در نتیجه گسترش این بیماری میشد. هانریس هیملر، از فرماندهان پلیس مخفی حکومت نازیها، چند هفته قبل از پایان جنگ جهانی دوم در دیدار با نمایندگان کنگره جهانی یهود در این باره اظهار داشت: «برای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیردار مانند تیفوس مجبور بودیم شمار قابل توجهی از اجسادی را که به این بیماری مبتلا شده بودند، بسوزانیم، بنابراین بهناچار کورههای جسدسوزی را ساختیم، زیرا اجساد برای ما به حلقه طناب دار تبدیل شده بودند».(۱۱) گروههای پزشکی در اردوگاهها برای جلوگیری از گسترش بیماری تیفوس، تنها راه چاره را در سوزاندن اجساد اسرایی که بر اثر ابتلا به بیماری تیفوس جان خود را از دست داده بودند و نیز البسه و اشیاء متعلق به آنها، تنها راه و متد علمی تجویز شده و مؤثر در آن زمان بود که میتوانست از سرایت بیشتر بیماری تیفوس جلوگیری کند.(۱۲)
پینوشتها ۱ـ سید محمد تراهی، تجدید نظر در هولوکاست، روزنامه ابرار، 1/10/84 شماره 4930، ص 6 . 2- Heinrich Himmler ۳ـ مارک وبر، اعتبار از دست رفته هولوکاست، مؤسسه بازنگری تاریخی htt://www.ihr.com 4- Aurebach ۵ـ لوئیس مارشالکو، فاتحین جهانی (جنایتکاران حقیقی جنگ)، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی (تهران: مؤسسه فرهنگی انتشاراتی تبیان، 1377) ص 179. 6- Robert Faurisson. ۷- روبرو فوریسون، اتاقهای گاز در جنگ جهانی دوم واقعیت یا افسانه؟ ترجمه سیدابوالفرید ضیاءالدینی (تهران: مؤسسه فرهنگی پژوهشی ضیاء اندیشه، 1381) ص 179. ۸ـ همان، ص 138. ۹ـ نگاه کنید به همان، صص76-80. ۱۰ـ لوئیس مارشالکو، پیشین، ص180. ۱۱ـ سیدمحمد تراهی، تجدیدنظر در هولوکاست، روزنامه ابرار، 1/10/84 شماره 4930، ص 6. ۱۲ـ زینالعابدین صدیق (ابومحیالدین)، افسانه قتل عام یهود در جنگ جهانی دوم و تبلیغات جهانی صهیونیسم، (تهران: نشر هلال، 1372)، ص 24.
سوتیتر:
دکتر روبر فوریسون متخصص و کارشناس عالیرتبه فرانسویِ بررسی، ارزیابی و شناخت اسناد و مدارک تاریخی، پس از دهها سال مطالعه و تحقیق روی اسناد جنگ جهانی دوم به این واقعیت دست یافت که مسئله «اتاقهای گاز» و قتلعام یهودیها (هولوکاست) دروغ و افسانهای است که از سوی بعضی از مجامع و سازمانهای یهودی و کانونهای صهیونیستی با اغراض کاملاً سیاسی و بلکه اقتصادی ساخته و پرداخته شده است.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 204 |