تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,047 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,992 |
روز قدس جلوهگاه بیداری جهان اسلام | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 15، دوره 1393، شماره 389 - شماره پیاپی 390، مرداد 1393، صفحه 46-50 | ||
تاریخ دریافت: 24 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 24 تیر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
روز قدس جلوهگاه بیداری جهان اسلام غلامرضا گلیزواره فلسطین قلمرو مسلمین فلسطین سرزمین کموسعتی است به مساحت حدود ۲۸ هزار کیلومتر مربع که در انتهای جنوب شرقی دریای مدیترانه در منطقة خاورمیانه یا آسیای جنوب غربی قرار دارد و همچون لولایی سه قارة آسیا، اروپا و افریقا را به یکدیگر متصل میکند، همچنین این ناحیه قلب جهان اسلام و حلقة اتصال شرق و غرب به شمار میرود و مورد توجه پیروان سه آیین اسلام، مسیح و یهود است.(۱) این قلمرو از کهنترین مناطق مسکونی جهان است و قدیمیترین ساکنین آن را دستهای از مهاجران سامی به نام کنعانیان تشکیل میدهند که ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد به این ناحیه مهاجرت کردند. هزار سال قبل از میلاد قومی که «فیلسطین» نامیده میشدند وارد منطقه مزبور گردیدند و جای کنعانیها را گرفتند، نام کشور فلسطین از این عنوان گرفته شده است، برخی گفتهاند رومیان این نام را به سرزمین یاد شده اطلاق کردند.(۲) فلسطین فرستادگان الهی و سفیران نور را در دامان پاک خویش پرورش داده و به همین دلیل مسیری منور را تا عرش و قدس و ملکوت در خاک خود ترسیم کرده است. پایهگذار و معمار برخی از شهرهای فلسطین پیامبرانی چون داود، سلیمان، یحیی، ابراهیم و موسی«ع» هستند که در این ناحیه مروج یکتاپرستی و مبشر حقجویی وحقطلبی بودهاند. خاتم رسولان پیامبر اکرم از مکه (بلد امین) به قدس شریف سیر داده شد و معراج او به آسمان با اشارة جبرئیل امین از این بیت مبارک آغاز گردید تا پیامبران سلف به امامت ایشان نماز گزارند. بیتالمقدس که برگزیدة خداوند و بقعهای مبارک است، در این منطقه قرار دارد و خاتم پیامبران مسلمانان را توصیه کرده که برای رفتن به سوی این مسجد، مسجدالحرام و مسجدالنبی بار سفر ببندند. حضرت علی«ع» نیز آن را قصری از قصور بهشتی نامیده است.(۳) با طلوع اسلام و بعثت نبی اکرم«ص» در سرزمین حجاز، رزمندگان مسلمان در نبرد با رومیان که فلسطین را دراختیار داشتند، این ناحیه را همراه شام به تصرف خود درآوردند. از آنجا که بیتالمقدس اولین قبلهگاه مسلمانان بود و سپس خانه کعبه جایگزین آن گردید، شهر بیتالمقدس که از قبل برای مسیحیان و یهودیان از اعتبار و تقدس ویژهای برخوردار بود، نزد مسلمانان نیز شرافت و قداست خاصی یافت. در این دوران پیروان آیینهای سهگانه توحیدی، مسیحیان و یهودیان تحت حکومت مسلمانان، در برگزاری شعائر و آیینهای مذهبی خود آزاد بودند. رشد و توسعة روزافزون دین اسلام در این سرزمین موجب گردید تا زبان و ادبیات عربی و فرهنگ اسلامی در آن گسترش یابد و حتی مسیحیان به زبان عربی تکلم کنند. در زمان استیلای مسلمانان قبه الصخره بنا گردید و برای احداث مسجدالاقصی با تکیه بر معماری اسلامی اقداماتی صورت گرفت. اندکی بعد از فتح مصر توسط دولت فاطمی، فلسطین تحت سیطرة این دولت مقتدر شیعی قرار گرفت. از اواخر قرن پنجم هجری سلجوقیان به قلمرو فاطمیان دستاندازی کردند و در ۴۶۳ هجری بیتالمقدس را به تصرف خود درآوردند. اگرچه در اواخر این قرن فاطمیها بر سلجوقیان غلبه یافتند و قدس را بار دیگر دراختیار گرفتند، اما در این ایام مقدمات یورشهای خونین صلیبیها که با سفاکیها و جنایات زیادی توأم بود فراهم آمد. سپاه خونآشام صلیبی در ۴۹۲ هجری به بیتالمقدس رسید و بعد از چهل روز محاصرة آن داخل شهر گردید و به کشتار وحشیانة مسلمانان پرداخت.(۴) گودو آدو بویون سردار نخستین جنگ صلیبی در گزارش خود به پاپ، در این باب نوشت: «اگر میخواهید بدانید با دشمنانی که در بیتالمقدس به دست ما افتادند چه برخوردی شد، همین قدر بدانید که کسان ما در آنجا در دریایی از خون مسلمانان میتاختند و خون تا زانوی مرکب آنان میرسید.»(۵) ویلدورانت از قول کشیشی که خود شاهد هجوم صلیبیان به بیتالمقدس بوده است مینویسد: «گروهی از مسلمانان را سر بریدند، عدهای را با تبر قطعه قطعه یا مجبور کردند خود را از بالای برجها به زیر افکنند. عدهای را شکنجههای سخت دادند و آنگاه پیکرشان را در آتش سوزاندند. در کوچهها تودهای از سرها و پاهای کشتگان مسلمانان دیده میشد. زنان را به ضرب دشنه به قتل میرساندند، کودکان را به زور از آغوش مادران جدا و به بالای دیوارها پرتاب میکردند و با کوبیدن بدنهایشان بر ستونها، استخوانهایشان را درهم میشکستند.(۶) گوستاولوبون فرانسوی و مورخ اروپایی تنفر خود را از جنایات صلیبیها این گونه بروز داده است: «اعمال و کردار قبیح و زشت صلیبیها آنان را در ردیف درندهترین و بیشعورترین وحشیهای روی زمین قرار داده بود و رفتارشان با همعهدان خود، با دشمن، رعایای بیگناه، نظامیان، زنان، اطفال و سالخوردهها و جوانان یکسان بود. همه را غارت کردند و به قتل میرساندند.»(۷) آنان به حرم و اماکن مقدس هم اهانت کردند و ذخایر هنری و فرهنگی از جمله کتابخانهها را به آتش کشیدند و سیاهترین صفحات تاریخ بشری را رقم زدند.(۸) سرانجام صلاحالدین ایوبی، سلحشور مسلمان به عزم رهاسازی قدس عزیز حرکت کرد و بعد از حدود یک قرن که قدس در اشغال این مهاجمان جنایتکار بود، آن را در اواخر قرن ششم هجری (۱۷ رجبالمرجب ۵۸۳ هجری) از چنگال خونخواران مذکور رها ساخت.(۹) بیتالمقدس از آتش جهانسوز بیابانگردان مغولی مصون نبود، اما سلسله ممالیک که بر سر مصر مسلط گردیده بودند در این باره رشادتهای قابل تحسین از خود بروز دادند و سپاه مغول را در منطقه شام منهدم کردند. در این عصر قدس به شکوفایی فرهنگی و اجتماعی رسید.(۱۰) سلطان سلیم عثمانی نخست سوریه را فتح کرد، سپس عازم فلسطین گردید و بعد از متفرق نمودن قوا به سال ۹۲۳ هجری/۱۵۱۷ م فلسطین را متصرف گشت. دولت عثمانی به مدت چهار قرن بر این سرزمین به عنوان بخشی از منطقه اداری سوریه بزرگ حکمرانی کرد. در این عصر فلسطین شامل استان قدس و دو استان عکا و نابلس بود.(۱۱)
نقشهای شوم یکی از حوادث عصر امپراتوری عثمانی، یورش ناپلئون به سرزمین فلسطین است. ویعریش، غزه و رمله را گرفت، ولی در کنار شهر یافا با مقاومت شدید سربازان احمد جزار از فرمانروایان مسلمان روبهرو گردید. ناپلئون ناگزیر از آنجا به عکا رفت و این ناحیه را به تصرف درآورد، اما با فداکاری سربازان مدافع وادار به عقبنشینی شد. ناپلئون هنگام یورش به قدس شریف به استخدام یهودیانی پرداخت که در آسیا و افریقا مستقر بودند. نقشه او این بود که دولتی از قوم یهود تحت سلطه خود در فلسطین به وجود آورد و خودش به این قلمرو نیاید. سلطان عبدالحمید تنها امپراتور عثمانی بود که به خطر صهیونیسم پی برد و موقعی که یهودیان به مهاجرت خود برای اسکان در فلسطین اصرار کردند، اخطار داد هر نقطهای به جز فلسطین را میتوانند برای محل سکونت خود برگزینند. ناگفته نماند که برخی از کارگزاران محلی عثمانی، علیرغم این دیدگاه، در بارة آمدن یهودیان به ارض مقدس با بیگانگان تبانیهایی کرده بودند.(۱۲) از رویدادهای مهمی که پای استعمار و صهیونیسم را در فلسطین باز کرد، هجوم ابراهیم پاشا حاکم مصر به این سرزمین است. او مدت ده سال با اختناق و فشار سیاسی بر فلسطین حکومت کرد و رفتارهای خشن کارگزارانش در این منطقه موجب قیام مردم در شهرهای نابلس و الخلیل گردید. سپس این حرکت به اردن و لبنان سرایت کرد. وقتی ابراهیم پاشا مشغول سرکوب این جنبشها شد، دولت عثمانی از این فرصت بهره برد و فلسطین را بار دیگر دراختیار گرفت.(۱۳) در آغاز قرن نوزدهم میلادی دولتهای استکباری انگلیس و فرانسه که به فکر تجزیه امپراتوری عثمانی افتاده بودند بر آن شدند تا بعد از تحریک احساسات قومی و ناسیونالیستی اعراب، برای کسب استقلال از دولت عثمانی، زمینههای لازم را برای تشکیل دولتی غیرعرب و کاملاً وابسته به خود را که از نظر فرهنگ، مذهب و نژاد امکان اتحاد با اعراب را نداشته باشد در حد فاصل افریقا، آسیا و اروپا فراهم آورند. مقارن اجرای این توطئه، یهودیان نیز به فکر تشکیل سرزمینی برای خود افتادند. این قوم با چنین خواستهای بهترین وسیله برای اجرای مطامع استعماری قدرتهای اروپایی به شمار میرفت. هرتزل بنیانگذار تشکیلات سیاسی صهیونیسم که کتاب «دولت یهود» را نوشت، سرزمین فلسطین را به عنوان مکانی برای دولت یهود تعیین کرد، از آن زمان مهاجرت یهودیان به فلسطین تحت حمایت استکبار جهانی فزونی گرفت. در ۱۲۹۶ ش/ ۱۹۱۷م لرد بالفور، وزیر خارجه بریتانیا اعلام داشت، انگلستان از تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین و رسیدن یهودیان به این هدف حمایت میکند. صدور اعلامیه بالفور خشم مسلمانان ساکن فلسطین را برانگیخت. آنها برای کسب استقلال قیامهای متعددی را در قدس، یافا، براق و شریق ترتیب دادند. شیخ عزالدین قسام از شخصیتهایی است که در خط مقدم این نبرد و به عنوان رهبر این خیزشها در برابر صهیونیستها و استعمارگران پایداری کرد. با به قدرت رسیدن نازیها در آلمان و کشتار یهودیان در این کشور توسط آدلف هیتلر، مهاجرت این قوم به فلسطین روند سریعتری پیدا کرد، به گونهای که در ۱۳۱۸ ش/ ۱۹۳۹ م حدود ۳۰ درصد ساکنین فلسطین یهودی بودند. بعد از جنگ دوم جهانی، سران صهیونیسم که مشاهده کردند امریکا به قدرت قویتری تبدیل شده است، خود را به آن نزدیک کردند و بریتانیا به عنوان حامی اصلی صهیونیسم جای خود را به ایالات متحده امریکا داد. در ۱۳۲۶ ش/ ۱۳۶۶ ق شورای امنیت سازمان ملل متحد تحت فشار ابرقدرتها طرح تقسیم فلسطین به دو منطقة یهودی و عربی را تصویب کرد که اعراب با آن مخالفت کردند. یک سال بعد صهیونیستها موجودیت اسرائیل را اعلام کردند و به دنبال توافق تمام کشورهای بزرگ در این باره، یهودیان دست به کشتار اعراب و مسلمانان فلسطینی زدند و با آتش زدن خانههای آنان، کشتار، شکنجه و جنایات دیگر، ساکنین اصلی این سرزمین را مجبور به ترک خانه و کاشانه و آنان را آواره کردند.(۱۴) در سال ۱۳۳۵ ش/ ۱۳۷۵ هـ ق با ملی شدن کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر، دولت صهیونیستی حاکم بر فلسطین به کمک فرانسه و انگلستان به مصر حمله برد، اما فشار بینالمللی سبب عقبنشینی این کشورها شد. در جنگ شش روزة سال ۱۹۶۷ م/ ۱۳۸۶ هـق، دولت اسرائیل کشورهای اسلامی مصر، سوریه، اردن را شکست داد، باریکه غزه، کرانه غربی رود اردن و بلندیهای جولان را به تصرف درآورد، بیتالمقدس را ضمیمه قلمرو غاصبانه خود کرد و آنجا را پایتخت دولت اسرائیل قرار داد. در این تجاوزهای وحشیانه، صهیونیستها در دیریاسین و کفرقاسم بیش از جاهای دیگر جنایات خود را بروز دادند و این در حالی بود که بنگوریون رسماً تشکیل دولت غاصب صهیونیستی را اعلام کرده بود. از این پس ساکنان بومی فلسطین بیش از گذشته آواره و به کشورهایی چون اردن، مصر، سوریه و لبنان پناهنده شدند، اما همین مردم آواره و بیخانمان با تشکیل گروههای نظامی و سیاسی برای بازپس گرفتن سرزمین مقدس فلسطین دست به مبارزه زدند. این مقاومتهای مردمی و خودجوش همچنان ادامه دارد.(۱۵) در ۱۹۶۷م/ ۱۳۸۶ هجری حملات چریکی جنبش فتح به مراکز نظامی و اقتصادی رژیم غاصب قدس افزایش یافت و با شکست اعراب در نبردهای مورد اشاره، فلسطینیها به قوای خود متکی شدند. در بزرگترین حمله نظامی جنبش الفتح در ۲۱ ذیالحجه ۱۳۸۷، ۲۱ مارس ۱۹۶۸ م که طی نبرد کرامه صورت گرفت، این تشکیلات به رویارویی تمامعیاری با صهیونیستها پرداخت و در خلال این حملات تلفات زیادی به قوای اشغالگران وارد ساخت و تعداد قابلتوجهی تجهیزات و غنایم نظامی به دست فلسطینیها افتاد. بعد از این عملیات، افسانه شکستناپذیری ارتش اسرائیل از میان رفت و مردم فلسطین به جنبش چریکی فتح اقبال بسیار گستردهای نشان دادند. بهزودی مسئله فلسطین تبدیل به مهمترین موضوع سیاسی جهان اسلام شد و حمایت از مواضع فلسطینیها، در میان کشورهای اسلامی به یکی از معیارهای شناخت سمتگیری سیاسی آنان مبدل گردید. در همین ایام، گروههای چریکی دیگری علاوه بر جنبش فتح در فلسطین به وجود آمدند و بهتدریج کنترل سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را در دست گرفتند. یک سال بعد یاسر عرفات رهبر جنبش فتح به ریاست این سازمان برگزیده شد. لازم به ذکر است که جمال عبدالناصر در سال ۱۹۶۴ م/ ۱۳۸۳ هجری پیشنهاد تشکیل این سازمان را مطرح کرده بود و چندی بعد از آن اولین جلسه شورای ملی فلسطین با شرکت نمایندگانی از اقشار گوناگون فلسطینی در شهر بیتالمقدس برپا شد و تأسیس ساف در آن به تصویب رسید.(۱۶) در اکتبر ۱۹۷۳ م/ ۱۳۹۳ هجری جنگ رمضان رخ داد که طی آن نیروهای مصر، سوریه و ساف طی حمله گستردهای رژیم صهیونیستی را غافلگیر کردند و پیروزیهای درخشانی را به دست آوردند. این تهاجم وسیع پایههای رژیم اشغالگر قدس را لرزان و صهیونیستها را متوحش ساخت. در اجلاس سران عرب که یک سال بعد از این نبرد تشکیل گردید، ساف به عنوان تنها نماینده قانونی مردم فلسطین به رسمیت شناخته و به عنوان ناظر در مجمع سازمان ملل متحد پذیرفته شد. این فتوحات و موفقیتها اشغالگران قدس و استکبار جهانی را دچار هراس ساخت، به همین دلیل تلاش کردند با ایجاد تفرقه بین کشورهای مسلمان، اقتدار آنان را تضعیف کنند و از این رهگذر، رژیم اشغالگر اسرائیل و انورسادات رئیسجمهور مصر قرارداد صلح کمپدیوید را در محلی با همین عنوان در امریکا و با میانجیگری این دولت امضا کردند. بعد از این سازش خفتبار اگرچه صحرای سینا به مصر بازگردانده شد، ولی فلسطین، غزه، کرانه غربی رود اردن و بلندیهای جولان همچنان در اشغال صهیونیستها باقی ماند، ضمن اینکه بین کشورهای عربی حامی فلسطین شکاف به وجود آمد و اسرائیل غاصب به گسترش شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری اقدام کرد. دو سال بعد از سازش مزبور، ارتش اسرائیل تهاجم گستردهای را علیه لبنان آغاز و رودخانه لیتانی را تصرف کرد. در این بمبارانهای هوایی و زمینی عدهای از شیعیان به شهادت رسیدند و ۷۵ درصد از شهرها و روستاهای جنوب لبنان ویران و فلسطینیهای آواره که به عنوان پناهنده در لبنان به سر میبردند در اردوگاههای صبرا و شتیلا قتلعام شدند.(۱۷)
ارتباط شوم و شریرانه فرقه ضاله بهائیت از نظر کارنامه و موضعگیریها با ویژگیهای رفتاری صهیونیستها همخوانی دارد. با استیلای متجاوزان صهیونیست بر قدس شریف و تشکیل دولت اسرائیل و استقرار تشکیلات بهائیان در شهر حیفا، این فرقه در خدمت رژیم جنایتکار و غاصب قدس قرار گرفت و بهاییها از حمایت امریکا و انگلستان برخوردار شدند. این فرقه در زمینه اسلامزدایی و مبارزه با ارزشهای شیعه و سرکوب نیروهای مؤمن و انقلابی، سازگاری زیادی با رژیم پهلوی دوم داشت و برای حفظ موجودیت و تحقق اهداف پلید خود، زمینه گسترش روابط ایران و اسرائیل را به وجود آورد. این فرقه در کنار فراماسونها و صهیونیستها در دوران رژیم محمدرضا پهلوی نقش مهمی در اجرای نظرات و سیاستهای خود داشت. در این ایام تلاش فراوانی شد تا بهائیان در ایران رسمیت پیدا کنند، پایگاههای آنان در درون تشکیلات طاغوت تقویت شدند و به دلیل این که بسیاری از مقربان شاه و خویشاوندان خاندان پهلوی و عدة زیادی از کارگزاران و متصدیان مناصب مهم و کلیدی ایران بهایی بودند، نیرنگ امریکا و اسرائیل غاصب تا حدودی عملی گردید. فرقه بهائیت ضمن هموار کردن مسیرها برای نفوذ صهیونیستها در ایران، در تثبیت موقعیت تشکیلات شاهنشاهی و افزایش اختناق و فشارهای سیاسی به انواع حیلهها متوسل میگردید. انقلاب سفید شاه را تأیید و با ساواک برای دستگیری، حبس و شکنجه مبارزان مسلمان همکاری میکرد، اعضای این فرقه در حزب رستاخیز نیز عضویت داشتند و در جلب حمایت دولتهای بزرگ برای حمایت از سلطنت شاه و تقویت رابطه او با اسرائیل غاصب فعال بودند. بهائیان، در جنگ اعراب و اسرائیل به تبلیغ علیه مسلمانان پرداختند و حتی برای کمک به ارتش اسرائیل اعاناتی را جمعآوری کردند. اشغالگران قدس بعد از اطمینان از نفوذ بهائیت در ارکان رژیم پهلوی و به منظور بهرهبرداری سیاسی و امنیتی افزونتر از آن، در کشورهای جهان بهویژه ایران، این فرقه را به رسمیت شناخت.(۱۸) از سوی دیگر صهیونیستها به دلایلی چون مشروعیت نداشتن دولت اسرائیل، نیاز شدید به همپیمانان، طمعورزی به منافع مالی که شاه دراختیار امریکاییها قرار میداد، استفاده از ذخائر نفت ارزان و در مواقعی رایگان، بهرهمندی از رژیم دیکتاتوری پهلوی برای ایجاد انشقاق در صفوف کشورهای اسلامی در برابر اشغالگران قدس، استفاده از سرزمین استراتژیک ایران برای بسط نفوذ اطلاعاتی در کشورهای همجوار، بهخصوص شیخنشینهای خلیجفارس، دستیابی به بازار مصرف، نفوذ در اقلیتهای قومی ایران برای استفاده اهرمگونه از آنها علیه کشورهای مسلمان، در ایجاد رابطه سیاسی با رژیم طاغوتی حاکم بر ایران جدی بود و هیچ فرصتی را در این زمینه از دست نمیداد. رژیم پهلوی با وجود وابستگی کامل به امریکا، همواره از مردم و افشاگریهای نیروهای انقلابی هراس داشت و تلاش میکرد روابط خود را با اسرائیل مخفی نگاه دارد. پهلوی دوم که همواره از قیامهای مردمی به رهبری روحانیت علیه خود نگران بود، از هر امکانی برای تقویت تشکیلات اطلاعاتی، امنیتی و پلیسی خود بهره میگرفت و مناسباتش را با اسرائیل تقویت کرد تا او را یاری کند. بر این اساس ساواک از همه افرادی که از جانب رژیم اشغالگر قدس به ایران میآمدند استقبال شایان توجهی میکرد و میزبان تمامعیار آنان بود. این دو رژیم حتی در قالب طرحهای زراعی و دامی به هم نزدیک شده بودند تا در تبادل موارد امنیتی و اطلاعاتی با یکدیگر همکاری کنند. حتی مأموران ساواک برای کسب مهارت در عملیات جاسوسی و ضدجاسوسی تحت تعلیم صهیونیستها قرار میگرفتند. صهیونیست با کمک عوامل اطلاعاتی ایران به درون سفارتخانههای کشورهای مسلمان نیز نفوذ و به مناسبات کشورهای اسلامی با دیگر مناطق جهان اشراف پیدا میکردند. دستاورد این همکاریهای مشترک برای امت مسلمان ایران جز خفقان بیشتر چیزی نبود. عوامل رژیم صهیونیستی برای دستگیری نیروهای انقلابی، کشف سریع شبکههای مبارزاتی و خنثی کردن هستههای مقاومت علیه رژیم استبدادی با بازجوییهای غیرانسانی، شکنجههای منجر به قتل یا آسیبهای جبرانناپذیر بدنی و روحی با سازمان امنیت و اطلاعات ایران همکاریهای گسترده و تنگاتنگی داشتند. به علاوه تمام امکانات ساواک دراختیار موساد قرار میگرفت تا مأموران این سازمان مخوف جاسوسی، دیپلماتهای کشورهای مسلمان را کاملاً در کنترل خود داشته باشند و از این طریق، سرزمینهای اسلامی را تضعیف کنند.
روز خروش علیه اشغالگران و مستکبران رژیم شاه متحدی مطمئن برای استکبار رژیم غاصب صهیونیستی بود. ایران در زمان شاه بازار واردات انبوه کالاهای اسرائیل غاصب به شمار میرفت. این روند اسفبار، اقتصاد رژیمی جنایتکار را تقویت میکرد. شاه با صدور نفت مورد نیاز این تشکیلات ضداسلامی، به امداد صهیونیستها میشتافت و مادة خام کشوری اسلامی و شیعهنشین در مجموعه اقتصاد و صنایع رژیم اشغالگر قدس شریف تبدیل به انواع سلاحهای مرگبار و گلولههای آتشینی میشد که فلسطینیها و لبنانیها را به شهادت میرساند. ایران پایگاه عملیات جاسوسی اسرائیل و کنترل مسلمانان منطقه خاورمیانه بود. افشای روابط پنهان و آشکار رژیم پهلوی با صهیونیستهای جنایتکار و مخالفت با کمکهای بیدریغ رژیم شاهنشاهی به دشمن مشترک مسلمانان یکی از انگیزههای قیام امام خمینی را تشکیل میداد. ایشان در این باره فرمودهاند: «یکی از جهاتی که ما را در مقابل شاه قرار داده، کمک او به اسرائیل است. من همیشه در مطالباتم گفتهام که شاه از همان اول که اسرائیل به وجود آمد با او همکاری کرد و وقتی که جنگ بین اسرائیل و مسلمانان به اوج خود رسید، شاه همچنان نفت مسلمین را غصب کرد و به اسرائیل داد و این امر خود از عوامل مخالفت من با شاه است.»(۲۰) سرنگونی شاه و حاکمیت نظام اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی، اولین ضربه مهلکی بود که اهداف توسعهطلبانه صهیونیستها را به طور جدی به مخاطره افکند. تأثیر پیام انقلاب اسلامی و موضعگیریهای قاطع امام خمینی بر افکارعمومی چنان عمیق و گسترده و بیدارکننده بود که وقتی انورسادات معاهدة ننگین سازش را در کمپدیوید امریکا امضا کرد، دولت مصر از جرگه اعراب و حتی از جمع رژیمهای مرتجع عرب خارج شد و در انزوای کامل قرار گرفت. امام خمینی در ۱۶ مرداد ۱۳۵۸/ ۱۳ رمضانالمبارک ۱۳۹۹، روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» تعیین کردند و جهان اسلام را به همبستگی در این روز مبارک فراخواندند تا همراهی و همدلی خود را در حمایت از حقوق قانونی مردم فلسطین به نمایش بگذارند. انتخاب آخرین جمعه از ماه خودسازی و تزکیه درون برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین از سوی امام خمینی(ره) امری مبتکرانه، هوشمندانه و توأم با اهداف عالی و استراتژیک بود. در این روز مسلمانان بعد از یک ماه عبادت و توبه و سازندگی معنوی، وجودی را که در چشمة رمضان شستشو دادهاند با مسایل سیاسی و اجتماعی پیوند میزنند. نکته مهم این است که روز قدس صرفاً به حمایت از اقشار و اهالی فلسطین غصب شده منحصر نمیشود و امام هدفی فراتر را در آن جستجو میکردند، چنان که خود فرمودهاند: «روز قدس یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملتهایی است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیرامریکا هستند. روز مقابله با ابرقدرتهاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز شوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند.(۲۱) در جای دیگر تأکید کردهاند: «روز قدس یک روز اسلامی و یک بسیج عمومی اسلامی است. امیدوارم که این امر مقدمهای باشد از برای یک حزب مستضعفین بر تمام دنیا و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت و در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب قیام کنند. اگر تمام ملتها در روز قدس قیام میکردند و فریاد میزدند، تمام کشورهای اسلامی، ملتها برخیزند و فریاد بزنند نه برای قدس تنها (بلکه) برای همة ممالک اسلامی، پیروز خواهند شد...».(۲۲)
رویشی باشکوه به برکت روز قدس رهنمودهای امام خمینی و مقام معظم رهبری، پرتوهای فروزان انقلاب اسلامی ایران و ابتکار بنیانگذار نهضت اسلامی ایران در دعوت مسلمانان به راهپیمایی در روز قدس و دفاع از ملت مظلوم فلسطین از یک طرف و ناامید گردیدن فلسطینیها از برخی شخصیتهای سیاسی خویش و رژیمهای عربی منطقه در دفاع از حقوق مسلم خود، جنبش خودجوشی را در این سرزمین مغضوب به وجود آورد که به انتفاضه معروف گردید. انتفاضه قیام معترضانه و شجاعانه مردم غیرمسلح فلسطین در برابر رژیم اشغالگر قدس و خروشی است که طی آن اقشار گوناگون اعم از زن و مرد، پیر و جوان در برابر قوای تا بن دندن مسلح صهیونیست به وسیله سنگ ایستادگی میکنند تا پیام مظلومیت و اشغال وطن خویش را به جهان برسانند. انتفاضه بزرگ در سال ۱۳۶۶ ش ۱۹۸۷ م رخ داد که ابعاد گسترده آن سران رژیم صهیونیستی را بهشدت آشفته ساخت و با احساس این خطر تصمیم گرفتند با سران سازشکار فلسطینی بر سر یک میز بنشینند و قرارداد سازش امضا کنند. به دنبال این حرکات سازشکارانه در کنفرانس اسلو و تشکیل دولت خودگردان، ملت فلسطین با مشاهدة عدم تغییر در سیاست تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی در سرزمینهای غصب شده و برای تحقق حقوق از دسترفته خویش، بعد از اندکی آرامش و انتظار بار دیگر قیام جدیدی را آغاز کرد که انتفاضه مسجدالاقصی نامیده شد و این بار کوبندهتر و خونینتر از انتفاضه اول از قلب سرزمین فلسطین آغاز گردید.(۲۳) انتفاضه خیزشی مردمی و خودجوش است و حرکتهای قهرآمیز را از مرزهای اسرائیل به درون سرزمینهای اشغالشده کشانده است. انتفاضه موفق شد با اتکا بر مردم، قدرت اسرائیل را در نبردهای کلاسیک و تلاشهای بازدارندگی از میان ببرد و زمینة مبارزات مردمی و فرسایشی را که این رژیم در مهار آنها ضعف فراوانی دارد، پدید آورد. حرکت مزبور متکی بر ارزشهای اسلامی و تعالیم قرآن و سنت و ملهم از انقلاب اسلامی ایران است. براساس این ویژگی، اسلام به عنوان منشور مبارزه، دفاع و جهاد در برابر متجاوزان، اشغالگران، ستمگران و زورگویان جایگزین ایدئولوژیهای مادی و بیحاصلی همچون ناسیونالیسم عربی شده و در پناه اسلام و با استفاده از تجربههای مبارزاتی مسلمانان از جمله غلبه امت مسلمان ایران بر استبداد و استکبار، زمینه مبارزة پیگیر و ویرانگر مبارزان فلسطینی با اشغالگران قدس فراهم آمد. در ادامه این خیزش رهبران محلی به حاشیه رانده شدند و گروههای شبهنظامی از قبیل عقابهای سرخ، پلنگهای سیاه و گردانهای قسام، شاخه نظامی جنبش حماس بازیگران اصلی صحنه نبرد با رژیم اشغالگر قدس شدند. از ویژگیهای انتفاضه، بهخصوص انتفاضه مسجدالاقصی موارد ذیل قابل ذکر است: ۱ـ خستگیناپذیری نیروهای مبارز برای رسیدن به اهداف موردنظر بعد از سالها مبارزه و وجود فاصله بین نسل اول تا نسل کنونی که این روند مذهبیتر شدن جوانهای فلسطین را در دستیابی به هدف آزادی فلسطین به همراه داشته است. ۲ـ آشکار شدن اندیشههای نوین مبارزاتی فلسطین با راهکارهای جدید در سطح منطقه و جهان ۳ـ همگامی افکارعمومی مسلمانان با این حرکت و تنفر آنان از جنایات رژیم صهیونیستی ۴ـ تقویت روحیه مبارزان فلسطینی پس از پیروزی حزبالله لبنان بر اشغالگران قدس و نیز افتخارآفرینیهای حماس در نبرد با این رژیم سفاک ۵ـ عملیات شهادتطلبانه در مبارزه و مقابله با نظامیان صهیونیست ۶ـ تداوم حمایت معنوی و سیاسی جمهوری اسلامی از انتفاضه و قیام شروع ملت فلسطین ۷ـ انتفاضه به اشغالگران قدس خسارات غیر قابل جبرانی را وارد ساخته است، از جمله: زیانهای اقتصادی، فروپاشی بخش گردشگری، مهاجرت معکوس و تخلیه برخی از شهرکهای صهیونیستی و نیز تخریب وجهه بینالمللی این رژیم ۸ـ اتحاد و یکپارچگی گروههای مبارز و سیاسی فلسطین ۹ـ پایان افسانه شکستناپذیری ارتش و سازمانهای امنیتی رژیم صهیونیستی ۱۰ـ مطرح شدن موضوع فلسطین به عنوان آرمان مشترک مسلمانان جهان ۱۱ـ قرار گرفتن مسئله فلسطین در کانون توجه افکار بینالمللی. مجامع جهانی با امضای برخی قراردادها، مسئله این سرزمین را پایان یافته اعلام میکردند، اما وقوع انتفاضه بار دیگر این سازمانها را بر آن داشت تا از حقوق فلسطینیها و از اجرای قطعنامههای بینالمللی در خصوص ملت و سرزمین غصب شده فلسطین سخن بگویند. مقام معظم رهبری فرمودهاند: «مسئله فلسطین مسئله اول بینالمللی اسلامی است. امروز که مبارزات ملت فلسطین در زیر پرچم اسلام، خواب از چشم دولت غاصب صهیونیست و حامیانش ربوده است، بزرگترین وظیفه ملتها و دولتهای مسلمان حمایت از این مبارزات است. غدة سرطانی اسرائیل را تنها از طریق همین مبارزات میتوان ریشهکن ساخت و جهان اسلام را از خطرات مهلک آن نجات داد».(۲۴) روز قدس در بیداری ملت فلسطین مؤثر بوده و این شجره طیبة امام خمینی به آرمان تمام مسلمانان جهان تبدیل شده و همه ساله بر ابعاد گستردة آثار و نتایج با برکت آن افزوده میشود. در سالهای اخیر این روز که یوم احیای اسلام، عزت، عظمت و قدرت مسلمین عالم در عصر جدید است، با جلوه و شور متفاوتی برگزار میشود زیرا موج بیداری و اسلامخواهی در کشورهای منطقه، منافع استکبار و صهیونیستها را بهشدت تهدید میکند. روز قدس این واقعیت را به جهانیان نشان داد که آرایش سیاسی مستکبرین و غاصبان قدس به هم خورده، نظام تکقطبی و تکپاره همچون نظام شرقی و غربی به زوال نزدیک شده و اسلام و امت اسلامی در اثر این بیداری در نظام روابط بینالملل جایگاه و منزلت ویژهای را به دست آورده است. امروزه حامیان منطقهای صهیونیسم از اریکه قدرت به زیر آمدهاند، به همین دلیل رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «روز قدس یک روز بینالمللی اسلامی و روز بزرگ و مهمی است که ملت ایران و دیگر امتهای مسلمان حرف حقی را که استکبار حداقل شصت سال برای خاموش کردن آن سرمایهگذاری کرده است، فریاد میزنند.»(۲۵) حرکت بیداری اسلامی مسلمانان منطقه باعث شده که اشغالگران قدس شریف در موضع ضعف قرار گیرند و تمام معادلات منطقه به ضرر آنان رقم بخورد. اگرچه عوامل استکباری و نیز برخی از جریانهای افراطی و ارتجاعی که دچار انجمادهای فکری و رسوب در عقیده و باور خویش هستند درصددند بیداری و خیزشهای اسلامی را دچار انحراف سازند و این خروشهای مقدس را از مسیر اصلی خارج نمایند، ولی آتش خشم مردم در زیر این خاکسترها فعال باقی مانده و دوباره شعلهور گردیده و رژیمهای مستبد و اشغالگران صهیونیست و ابرقدرتها را به مرداب نابودی نزدیک ساخته است.
پینوشتها ۱ـ جغرافیای کشورهای مسلمان، عبدالرضا فرجی، ص ۵۹. ۲ـ گیتاشناسی نوین کشورها، عباس جعفری، ص ۳۱۱. ۳ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۲۸، ص ۳۱۷، احادیث قدسی، ج اول، ص ۱۳۶. ۴ـ سیمای قدس مصلای پیامبران، ص ۹۳ـ۸۲. ۵ـ عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، جان دیون پورت، ترجمه سیدغلامرضا سعیدی، ص ۱۳۳، تاریخ قرون وسطی، آلبرماله، ج ۲، ص ۲۵۷. ۶ـ تاریخ تمدن، ویلدورانت، ج ۴، ص ۷۹۲. ۷ـ تاریخ تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون، ص ۴۰۶. ۸ـ پرونده اسرائیل و صهیونیزم سیاسی، روژهگارودی، ص ۳۵. ۹ـ نگاهی به تاریخ جهان، جواهر لعل نهرو، ترجمه تفضلی، ج اول، ص ۴۲۳. ۱۰ـ نقش مسلمانان در شکوفایی اروپا، ص ۳۲۴ـ۳۲۳، تاریخ اورشلیم، سیدجعفر حمیدی، ص ۲۲۹، سقوط بغداد، پن تن رشید، ترجمه اسدالله آزاد، ص ۱۹۷ـ۱۹۶. ۱۱ـ تاریخ نوین فلسطین، عبدالوهابی کیالی، ترجمه محمد جواهر کلام، ص ۴۶. ۱۲ـ دولت اسرائیل، گالنیا نیکیتینا، ترجمه ایرج مهدویان، ص ۲۰. ۱۳ـ سیمای قدس مصلای پیامبران، ص ۱۴۳ـ۱۴۲. ۱۴ـ دانشنامه دانشگستر، ج ۱۲، ص ۳۷ـ۳۶، جغرافیای کشورهای مسلمان، ص ۶۳. ۱۵ـ گیتاشناسی نوین کشورها، ص ۳۱۳، مجله مسجد، ش ۸۹، اردیبهشت ۱۳۸۴، ص ۵۰. ۱۶ـ گلبانگ مسجد، ش ۱۳۸، ۲۰ فروردین ۱۳۸۵. ۱۷ـ گیتاشناسی نوین کشورها، ص ۳۱۴، روزنامه اطلاعات، ۱۷ آبانماه ۱۳۷۹، ش ۲۲۰۵۲. ۱۸ـ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، جواد منصوری، ج اول، ص ۳۳۲، فصلنامه انقلاب اسلامی، زمستان ۱۳۷۷، ص ۱۵۹، روزنامه جام جم، ۲۷ مهرماه ۱۳۸۵، ش ۱۸۴۴، ص ۱۱. ۱۹ـ بازخوانی روابط رژیم پهلوی و اشغالگران صهیونیست، عباس سلیمی نمین، جام جم، بیست مهرماه سال ۱۳۸۵، ش ۱۸۴۴، توافق مصلحتآمیز روابط ایران و اسرائیل، سهراب سبحانی، ترجمه ع.م شاپوریان، ص ۵۱، ۸۳، ۱۲۳ـ۱۲۱، ۱۸۷. ۲۰ـ مصاحبه امام خمینی، ۲۵ مردادماه ۱۳۵۸، صحیفه نور، ج چهارم. ۲۱ـ پیام امام خمینی، ۲۵ مردادماه ۱۳۵۸، صحیفه نور، ج ۸، ص ۲۳۴ـ۲۳۳. ۲۲ـ تبیان، دفتر چهارم، ص ۱۳۹ـ۱۳۷. ۲۳ـ جام جم، ۵ آبان ماه ۱۳۸۴، گلبانگ مسجد، ۲۷ فروردینماه ۱۳۸۵. ۲۴ـ راه امام راه ما، پیام حضرت آیت الله خامنهای به مناسبت سالگرد رحلت امام خمینی، ص ۳۳. ۲۵ـ کیهان فرهنگی، ش ۲۹۸، مهر ۱۳۹۰، ص ۷۳ـ۷۲.
سوتیترها: 1. هرتزل بنیانگذار تشکیلات سیاسی صهیونیسم که کتاب «دولت یهود» را نوشت، سرزمین فلسطین را به عنوان مکانی برای دولت یهود تعیین کرد، از آن زمان مهاجرت یهودیان به فلسطین تحت حمایت استکبار جهانی فزونی گرفت. در ۱۲۹۶ ش/ ۱۹۱۷م لرد بالفور، وزیر خارجه بریتانیا اعلام داشت، انگلستان از تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین و رسیدن یهودیان به این هدف حمایت میکند.
2. بعد از سازش خفتبار کمپ دیوید اگرچه صحرای سینا به مصر بازگردانده شد، ولی فلسطین، غزه، کرانه غربی رود اردن و بلندیهای جولان همچنان در اشغال صهیونیستها باقی ماند، ضمن اینکه بین کشورهای عربی حامی فلسطین شکاف به وجود آمد و اسرائیل غاصب به گسترش شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری اقدام کرد
3. عوامل رژیم صهیونیستی برای دستگیری نیروهای انقلابی، کشف سریع شبکههای مبارزاتی و خنثی کردن هستههای مقاومت علیه رژیم استبدادی با بازجوییهای غیرانسانی، شکنجههای منجر به قتل یا آسیبهای جبرانناپذیر بدنی و روحی با سازمان امنیت و اطلاعات ایران همکاریهای گسترده و تنگاتنگی داشتند.
4.
رهنمودهای امام خمینی و مقام معظم رهبری، پرتوهای فروزان انقلاب اسلامی ایران و ابتکار بنیانگذار نهضت اسلامی ایران در دعوت مسلمانان به راهپیمایی در روز قدس و دفاع از ملت مظلوم فلسطین از یک طرف و ناامید گردیدن فلسطینیها از برخی شخصیتهای سیاسی خویش و رژیمهای عربی منطقه در دفاع از حقوق مسلم خود، جنبش خودجوشی را در این سرزمین مغضوب به وجود آورد که به انتفاضه معروف گردید.
5. حرکت بیداری اسلامی مسلمانان منطقه باعث شده که اشغالگران قدس شریف در موضع ضعف قرار گیرند و تمام معادلات منطقه به ضرر آنان رقم بخورد. اگرچه عوامل استکباری و نیز برخی از جریانهای افراطی و ارتجاعی که دچار انجمادهای فکری و رسوب در عقیده و باور خویش هستند درصددند بیداری و خیزشهای اسلامی را دچار انحراف سازند و این خروشهای مقدس را از مسیر اصلی خارج نمایند
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 202 |