تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,142 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,058 |
امید سرمایه انسان | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 25، دوره 1393، شماره 389 - شماره پیاپی 390، مرداد 1393، صفحه 68-70 | ||
تاریخ دریافت: 24 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 24 تیر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
امید سرمایه انسان حجتالاسلام والمسلمین محمد تقدیری یَا مَن إِذَا سَأَلَهُ عَبْدٌ أَعْطَاهُ وَ إِذَا أَمَّلَ مَا عِنْدَهُ بَلَّغَهُ اى خدایى که هرگاه بندهاى از او سئوال کند عطا خواهد کرد و هرگاه امیدى به او داشته باشد به امیدش مىرساند. انسان موجودی است که بین لحظه تولد و مرگ، سپس قیامت و بهشت یا جهنم در حرکت است. موجودی است که دائماً از قوه به فعل در حال «شدن» است. او دارای هدف است؛ نه «بیهوده» خلق شده است و نه «بیهودگی» از او پذیرفته است. دائماً رو به جلو در تکاپوست و همیشه آینده را پیش رو دارد. آیندهای که نه آن را میبیند و نه آن را میشناسد. آیا آن را وانهد یا آن را مورد توجه قرار دهد؟ اگر آن را رها کند، قدرت حرکت از او ستانده میشود و شوق به تغییر و تکامل در او خاموش میگردد. نه اندیشهاش برای «فردا» نقشه میکشد و نه پایش به سوی «آینده» گام برمیدارد و یأس، شکوفههای حیاتش را پرپر میکند. پس باید به آینده خوشبین بود و «امید» داشت. امید، طراوت و شادابی میآورد و همچون چراغی شبهای زندگی را روشن میکند و «راه آینده» را میگشاید. امید، به چشمها «سو» به زانوان «قوت» و به دلها «جرئت» میبخشد و در کوران زندگی به انسان روحیه میدهد. اگر امید نباشد انگیزهای برای فعالیت و تحرک نیست، زیرا زمان حال که موجود است، پس چه دلیلی برای حرکت به سوی آینده مبهم وجود دارد؟ امید سرمایه انسان است. حضرت علی«ع» در تعلیم دعای خضر به کمیل از خدا می خواهد: « اِرحَم مَن رَأسَ مالِهِ الرَّجاء»(۱) «خدایا به کسی که سرمایهاش امید به توست رحم کن.» نومیدی همچون موریانهای پایههای بنای زندگی را میخورد، زیرا شخص نومید از حرکت به جلو بازمیایستد، نشاط از او سلب میشود و بیماری افسردگی مونس او میشود و بهتدریج گل حیات او پژمرده میگردد. در فرهنگ اسلامی که جوابگوی نیازها و درمانگر بیماریهای روحی و روانی انسان است فرازهای بلندی در تشویق و توصیه به «امید و امیدواری» وجود دارد و به درمان بیماری «نومیدی و یأس» پرداخته شده است. در این فرایند ابتدا به عنوان راهکار اساسی درمان باید به سراغ «خدا و عشق، توکل و انس به او» رفت، زیرا آینده از اوست، به همین دلیل باید از یأس از رحمت خدا برحذر بود. انسانها دارای هدف هستند و دائماً در حال حرکت از مبدأ به مقصد (هدف) هستند. برای رسیدن به هدف باید برنامهریزی کرد. در مسیر این حرکت، بهداشت روانی و سلامت روحی نقش مهمی دارد، به همین دلیل در ابتدای مسیر باید با حالت روانی مثبت و خوشبین به دستیابی به اهداف، اقدام کرد. چنین فردی «مثبتاندیش» است و ما در این بحث او را «امیدوار» یا آرزومند میدانیم. در مقابل، برخی افراد از با بدبینی و انتظار حوادث ناگوار، به آینده مینگرند و از ابتدا تصور نرسیـدن بـه هـدف را در ذهن میپرورانند. این افراد منفینگرند و ما در این نوشتار آنها را «ناامید و مأیوس» میدانیم. امید که در عربی معادل «رجا» و به معنی «گمان وقوع خیری که در آینده امکان واقع شدن دارد» است .(۲) در مقابل، نگرش منفی به آینده با واژه «یأس» و «قنوط» و ناامیدی تعریف شده است. یأس «قطع امید کردن از مطلوب» را گویند.(۳) اما خوشبینی به آینده و گمان وقوع خیر، مبتنی بر مقدمات و امکاناتی است که بایستی در رسیدن به هدف مدنظر قرار گیرند، لذا «آرزو و امل» بر خـوشبینـیهای سـرابگونه و غیرواقعی اطلاق میشوند که در قرآن بیشتر در قالبهای «لیت» و «لعل» و تمنّی آمده است. در این نوشتار با جداسازی مفاهیم و کاربردهای امید و آرزو، تمایز آن دو از یکدیگر به صورت خوشبینی واقعگرایانه و خوشبینی سرابگونه و غیرواقعی مطرح و ارتباط آن دو با واژگانی چون خوف و طمع و أمل و... بیان شده است. «رجا» در لغت به معانی «انتظار وآرزو»(۴) همچنین «گمانی که رسیدن به امری خوشحالکننده را نوید میدهد» و نیز «گمان به انجام کار خیری که صاحب آن به انجام آن شک دارد ولی گمان او غالب است» آمده است. واژه رجا و مشتقات آن در قرآن 25 مرتبه امده است. رجا به معنای امیدوار بودن در آیات قرآن با مشتقات واژه رجا استفاده شده است. مانند عنکبوت آیه 5 و نساء آیه 104 و واژه عسی سوره اعراف آیه 129 طرح شده است و در برخی آیات هم با واژه لعّل به خداوند نسبت داده شده است. (مائده 52 با عسی طه 44) کاربرد اصطلاحی معنی رجا در علم اخلاق است که علمای اخلاق با تعابیر ذیل یاد کردهاند: «رجا و امیدواری عبارت است از انبساط و سرور در دل به سبب انتظار امر محبوبی و همراه خوف است، زیرا خوف عبارت است از ناراحتی و اضطراب در انتظار رسیدن پیشامد مکروه و ناگوار»،(۵) «به راحتی و لذتی که از انتظار تحقق امری محبوب در قلب حاصل میشود، امید گویند.»(۶) امید در فرهنگ اسلامى و قرآن براى تشویق و ترغیب انسان به کارهاى شایسته، به کار رفته است. وقتى انسان گمان داشته باشد که در آینده نعمتى نصیب او خواهد شد که از آن لذت میبرد و بهرهمند مىشود، از این اندیشه، احساس خوب و حالت مطلوب و شیرینى به وى دست مىدهد که ما آن را «رجا» و «امید» مینامیم. رجا همچون خوف، حالتی روانی است. این حالت زمانی رخ میدهد که انسان پدید آمدن حالتی خوشایند را که وقوعش قطعی نیست، انتظار داشته باشد. کسی که انتظار امور خوشایند را داشته باشد، بانشاط و امیدوار است و میکوشد به آنها دست یابد و با موانع حصول آنها مبارزه میکند، پس در «رجا» و «امید» دو ویژگى ملحوظ است: اول: توجه به آینده. دوم: اینکه منشأ اصلى امید و رجا نیز لذت و شیرینکامى و راحتى است که براى خود انسان حاصل شود یکی از از واژههای مرتبط با «امید»، طمع است. در قرآن این واژه و مشتقات آن 12 مرتبه آمده است. « طمع به معنی آرزو و اشتیاق نفس به چیزی به خاطر شهوت و میل زیاد به آن می باشد.»(۷) در قرآن آمده است: «و مِن آیاتِهِ یُریکُمُ البَرقَ خوفاً و طمعاً؛(۸) «و از آیات او این است که برق و رعد را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس و هم امید است». عسی: به معنی «ترجی و امیدواری در چیز محبوب و ترس در شیء مکروه.»(۹) کلمه «عسی» در لغت عرب به معنی «شاید» و آمیخته با تردید است. این واژه و مشتقات آن 29 مرتبه در قرآن آمده است. مرحوم مجلسی هنگام شرح و بیان حدیثی از امام صادق«ع» از اصول کافی در ذیل آن عبارتی را از قول علما نقل میکند: «بعضى از ارباب تحقیق در تشریح معناى رجا و امید چنین گفتهاند آنچه که با انسان رابطه و تماس دارد چه خوب و محبوب و چه بد و ناپسند یا مربوط به گذشته است و یا الان و در زمان حاضر است و یا مربوط به آینده که انسان در انتظار اوست. اگر حادثه و واقعهاى که در گذشته اتفاق افتاده به ذهن انسان خطور کند، این توجه ذهن را «فکر و تذکر و یادآورى» گویند و اگر چیزى که اکنون و در حال حاضر موجود است فکر انسان را جلب نماید، به این حالت «ادراک و شعور» گویند و اگر توجه به آینده نماید و احتمال وجود آن چیز در آینده داده شود و وجود و تحقق آن قوى باشد که انسان تقریباً اطمینان به وجودش داشته باشد، این حالت را «توقع و انتظار» گویند. اگر آن شىء مورد انتظار مکروه و ناپسند باشد و انسان احساس ناراحتى و رنج نماید، به این حالت «خوف و اشفاق» گویند و اگر محبوب و مورد علاقه قلبى انسان باشد بهطورى که از فکر آن لذت قلبى پیدا شود و انسان احساس سرور و نشاطى در خود ببیند، به این حالت «رجا و امید» گویند. بنابراین رجا و امید سرور و نشاط قلبى است که در حالت انتظار مطلوب و محبوب خود به سر میبرد، ولى آن مطلوب و مقصودى که انسان انتظار حصول آن را دارد لابد مقدمات و اسبابى لازم دارد تا موجود شود، حال اگر انتظار انسان پس از وجود و ایجاد اکثر مقدمات و اسباب باشد، البته اسم رجا و امید در چنین موقعى بهجا و صحیح است. ولى اگر بدون تهیه مقدمات و تنظیم و ترتیب اسباب در انتظار حصول مقصود باشد، در این صورت استعمال رجا و امید بیجا و غیر صحیح، بلکه اطلاق نام «غرور و فریب و حماقت و سفاهت» صحیحتر و مناسبتر است. قسم سوم این است که وضع مقدمات مبهم است و کاملاً روشن نیست که اسباب و وسائل حصول مطلوب و مقصود موجود است و یا مقدمات مهیا و فراهم نیست. در این صورت هم رجا و امید معنا ندارد و این حالت را «تمنا و آرزو» باید گفت، چون بدون اطلاع و آگاهى از بود و نبود مقدمات و اسباب، آرزوى آن را داشته و جز یک میل قلبى و خواهش درونى چیزى نیست.» خلاصه مطلب اینکه بیم و امید و خوف و رجا در موردى است که قضیه صددرصد و قطعى نباشد و حصول و عدم حصولش مورد تردید باشد. بنابراین رجا و امید در موردى صادق و بجاست که انسان در انتظار مطلوبى باشد که تمام اسباب و مقدماتى را که در اختیار اوست تهیه نموده، فقط آن چیزهایى که مربوط به او و در اختیار و قدرت او نیست باقى ماندهاند و آن لطف الهى است که از موانع و قواطع جلوگیرى میکند. کسانى که ایمان آورده و براى خدا از ملک و دیار و هستى خود چشم پوشیده و هجرت کرده و در راه خدا از هیچگونه جدیت و کوشش و جهاد و مبارزهای دریغ ننمودند، اینان رجا و امید به رحمت و لطف خدا دارند. ولى آن کسی که در کارهاى زشت و ناپسند فرو رفته و کمترین احساس شرمی ندارد و خود را در محکمه وجدان توبیخ و نکوهش نمیکند و تصمیمى هم برای توبه و بازگشت ندارد، چنین شخصى رجا مغفرت و امیدش حماقت و ابلهى است. مانند کسى که در زمین شوره بذر افکنده و قصد مراقبت و آبیارى و غیره را هم ندارد. حال که معنا و حقیقت رجا و مورد آن روشن شد، معلوم مىشود که رجا حالتى است که علم و اطلاع به کیفیت مقدمات و پیدایش و حصول اکثر اسباب و وسایل این حالت را در انسان ایجاد مینماید و نتیجه و ثمره این حالت درونى آن است که انسان به میزان قدرت و توانایى خود به تهیه بقیه مقدمات بپردازد. مثلا کسى که بذر سالم و خوب و زمین آماده و آب فراوان داشته باشد، امید و رجائش صحیح و درست است و همین امید و دلگرمى، او را وادار میکند که بیشتر به وضع زمین برسد و آن را بهتر آماده کند و از هر گونه علف هرزه و زیانبار پاکیزه نماید و تا وقت دستیابى به محصول هیچ گونه احساس خستگى نکند. نقطه مقابل آن یأس و نومیدى است که مانع هرگونه اصلاح و مرمت است. از زاویه دیگر وقتی انسان را با خواستههایش در نظر بگیریم، انفعالات نفسانی متنوع به وجود میآیند. اگر خواسته او تحقق پیدا کرد، حالتی به او دست میدهد به نام «فرح، شادی، سرور» و این فرد را موفق میگویند، ولی اگر مطلوب او محقق نشد، یا آنچه داشت از دست رفت، حالت روانی «حُزن، غم و اندوه» به او روی میآورد. در به دست آوردن این مطلوب یا از دست دادن آن گاهی «خود» انسان باعث آن میشود «یا دیگران» در آن نقش دارند. در حالتی که خود در از دست رفتن آن نقش داشته است، حالت «ندامت» و پشیمانی به او عارض میشود و اگر دیگران سبب شده باشند، حالت «خشم» دست میدهد. پس «ندامت» و «خشم» هر دو همراه اندوه و حزن هستند، با این تفاوت که عامل آن گاهی خود فرد و گاهی دیگران هستند. اگر این فقدان خواستهها یا کسب آنها «به آینده» دور یا نزدیک مربوط شود، از تصور خسارتی که در آینده احتمالاً به انسان میرسد، حالت «خوف» یا «ترس» و اگر بداند خطری او را تهدید نمیکند، حالت «امنیت و آسودگی» به او دست خواهد داد. انسان اگر انتظار داشته باشد در آینده به یکی از خواستههایش برسد، یا زیانی از او برطرف شود، حالت «رجا و امید» دارد و اگر مطمئن شود که در آینده به خواسته خود نمیرسد، یا زیانش برطرف نمیشود، حالت «یأس و ناامیدی» به وی دست خواهد داد.
تمنی و ﺁرزو آرزو، تصور چیزی از آینده در نفس است که ممکن است با فکر باشد یا با حدس. اگر با فکر و برنامهریزی باشد، به آن امید گویند. اگر حدسی و همچون اغلب حدسیات، بیحقیقت و کاذب باشد، خیالات باطل و آرزوهای پوچ و کاذب است. آرزو خواهش چیزی است که دستیابی به آن محال یا دور از ذهن باشد. آرزو در فارسى با «کاش و اى کاش» و در قرآن با واژههاى گوناگونى ادا مىشود که عبارتند از: لیت: این واژه که 14 بار در قرآن کریم به کار رفته و از حروف مشبّهة بالفعل است،(۱۰) اصلىترین و رایجترین کاربرد را براى آرزو دارد: «قالَ یـلیتَ بَینِى و بَینکَ بُعدَ المَشرِقَینِ فَبِئسَ القَرِین؛(۱۱) گفت اى کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود چه بد همنشینى بودى!» لو: این واژه که در اصل براى شرط، وضع شده، گاهى در معناى آرزو به کار مىرود: «فَلَو أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَکونَ مِنالمُؤمِنین؛(۱۲) اى کاش بار دیگر (به دنیا) بازگردیم و از مؤمنان باشیم». هل: این واژه نیز که اصل ساختارش براى پرسش است، در مواردى براى بیان آرزو به کار مىرود.(۱۳) «فَهَل لَنا مِن شُفَعاءَ فَیشفَعوا لَنا؛(۱۴) «آیا (امروز) شفیعانى براى ما وجود دارند که براى ما شفاعت کنند؟» تمنّى: این واژه که با مشتقاتش 17 مرتبه در قرآن امده است از ریشه (م ـ ن ـ ى) است و حالت خبرى داشته، براى گزارش از آرزوى خود یا دیگرى به کار مىرود. معناى اصلى آن تقدیر و اندازهگیرى و هنگامى که به باب تَفَعُّل مىرود، به معناى آرزویى است که شخص آن را در ذهن خود فرض مىکند و اندازه مىگیرد.(۱۵) «اُمنیّه» از همین مادّه یک بار، وجمع آن «امانى» پنج بار در قرآن دیده مىشود که نام شىء مورد آرزو است. به عبارت دیگر، آن صورت خیالى آرزوست که نفس انسان از آن لذّت مىبرد.(۱۶) امل: برخى واژه «امل» را نیز به آرزو معنا کردهاند.
چرا این بحث را انتخاب کردهایم؟ انتخاب این موضوع و ضرورت بحث پیرامون آن به دلایل موارد زیر است: 1ـ انقلاب اسلامی، نسلی فعال و پویا و مؤمنانی متعهد را به صحنه آورده و داعیه صدور انقلاب و اهداف والای آن به سرتاسر جهان را دارد و نیازمند آیندهسازی و پویایی در اهداف است. 2ـ سلامت روح و روان نقش مهمی در فعالیتهای روزمره انسان دارد. جسم مَرکب روح است و برای مفید بودن عمر و زندگی باید از بیماری روانی یأس و نومیدی برحذر بود و با سرمایه « امید» برای آینده برنامهریزی کرد. 3 ـ جوانان بخش مهمی از نسل امروز کشور و بیشترین نیروی کار جامعه ما هستند که اگر امید به آینده نداشته باشند، از حرکت بازمیمانند. اگر نسل جوان نومید و دلمرده باشد، آن جامعه از نوآوری و شکوفایی باز میماند. با توجه به موارد فوق، بررسی شیوههای امیدبخشی و اعطاء سلامت روحی به آحاد جامعه با اعطای بینش مثبت نسبت به آینده اهمیت مییابد. همچنین «ناامیدی» به عنوان یکی از بیماریهای روانی که در شرایط بحرانی و متلاطم شیوع بیشتری مییابد، هم در زندگی فردی و اجتماعی و هم در زندگی سیاسی و جایگاه کشور و انقلاب در مقابل دشمنان جهانی و هم در زندگی دینی تأثیر منفی دارد و آنها را مختل میکند.
پینوشتها ۱ـ ابوجعفر محمد بن حسن ،الطوسی ، مصباح المتهجد، ص 571. ۲ـ حسین بن محمد، راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مصحح صفوان عدنان داودی، دمشق دارالقلم، 1412 ص566. ۳ـ مفردات الفاظ قرآن (راغب)، ص 574. ۴ـ مجدالدین، ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، طاهر احمد الزاوی، قم، اسماعیلیان، 1367، ج2، ص207. ۵ـ ملا احمد، نراقی، معراج السعاده، قم، انتشارات هجرت، 1378هـ ق، ص 149. ۶ـ محسن، فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیا، تحقیق علیاکبر غفاری، موسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، 1901 هـ ق، ج 7، ص249. ۷ـ مفردات الفاظ القرآن، ص 316. ۸ـ روم، 24. ۹ـ علیاکبر، قریشی، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1352، جلد 4، ص 353. ۱۰ـ ابن منظور محمد بن مکرم، افریقی المصری، لسانالعرب، بیروت، 1410، دار صادر، چاپ اول ج12، ص373. ۱۱ـ زخرف 38. ۱۲ـ الشعراء، 102. ۱۳ـ فضل بن حسن، طبرسی، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، بیروت، مؤسسه تاریخ العربی،1412 هـ ق، چاپ اول، ج4، ص657 و ج8، ص804؛ المطوّل، ص225. ۱۴ـ اعراف، 53. ۱۵ـ معجم مقاییس اللغه، ج 5، ص 276، «منى». ۱۶ـ محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، تهران انتشارات اسلامی، 1362، هـ ش، ص86.
سوتیترها:
1. ناامیدی» به عنوان یکی از بیماریهای روانی که در شرایط بحرانی و متلاطم شیوع بیشتری مییابد، هم در زندگی فردی و اجتماعی و هم در زندگی سیاسی و جایگاه کشور و انقلاب در مقابل دشمنان جهانی و هم در زندگی دینی تأثیر منفی دارد و آنها را مختل میکند.
2. آرزو، تصور چیزی از آینده در نفس است که ممکن است با فکر باشد یا با حدس. اگر با فکر و برنامهریزی باشد، به آن امید گویند. اگر حدسی و همچون اغلب حدسیات، بیحقیقت و کاذب باشد، خیالات باطل و آرزوهای پوچ و کاذب است. آرزو خواهش چیزی است که دستیابی به آن محال یا دور از ذهن باشد.
3. سلامت روح و روان نقش مهمی در فعالیتهای روزمره انسان دارد. جسم مَرکب روح است و برای مفید بودن عمر و زندگی باید از بیماری روانی یأس و نومیدی برحذر بود و با سرمایه « امید» برای آینده برنامهریزی کرد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 338 |