
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,330 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,549 |
تبیین و بررسی مبانی معرفتی دیرینهشناسی میشل فوکو | ||
اسلام و مطالعات اجتماعی | ||
مقاله 5، دوره 3، شماره 1 (پیاپی 9)، تیر 1394، صفحه 123-154 اصل مقاله (433.53 K) | ||
نوع مقاله: علمی ـ پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
مهدی حسینزاده یزدی1؛ سیدمحسن ملاباشی* 2؛ منیره زینالعابدینی رنانی3 | ||
1استادیار فلسفۀ علوماجتماعی دانشگاه تهران | ||
2دانشجوی کارشناسیارشد جامعهشناسی دانشگاه اصفهان (نویسندۀ مسئول) | ||
3دانشجوی کارشناسیارشد فلسفۀ علوماجتماعی دانشگاه تهران | ||
تاریخ دریافت: 24 تیر 1395، تاریخ پذیرش: 24 تیر 1395 | ||
چکیده | ||
میشل فوکو، از اندیشمندان بسیار تأثیرگذار معاصر در جهان بود. او نقدهایی جدی به اندیشمندان پیش از خود مطرح کرد و از بسیاری از آنها نیز تأثیر پذیرفت. این مقاله در پی بررسی مبانی معرفتی دیرینهشناسی او با کنکاش در کلیدواژههای اصلی و مرتبط اندیشۀ او با این موضوع است. برای دستیابی به این هدف، پس از ارائۀ نمایی کلی از فوکوی ساختارگرا و بررسی مفاهیمی همچون دیرینهشناسی، اپیستمه و گفتمان به این پرسشها پاسخ داده میشود: تعریف فوکو از حقیقت چه بود؟ برای دستیابی به حقیقت چه راهی را برگزید؟ آیا فوکو نسبیگرا بود؟ فوکو در چه ساحتی نسبیگرا بود و مبنای نسبیگرایی او چه بود؟ در پاسخ به این پرسشها میتوان گفت دیرینهشناسی فوکو، در باب صدق، انسجامگراست. نظریۀ انسجام، تعریف حقیقت را منوط به انسجام گزاره و دانش مدنظر با مجموعهای از گزارهها میداند. فوکو، معتقد است باید حقیقتهای گوناگون و مدفونشده در تاریخ را با روشی دیرینهشناسانه شناسایی کرد. فوکو، از انواع نسبیگرایی، نسبیگرایی هستیشناسانه و شناختشناسانه را برگزید. او در دیرینهشناسی با لیدواژههایی چون اپیستمه و گفتمان، قدم در نسبیگرایی معرفتشناختی بیپایانی نهاد که در این نوشته بهتفصیل نقدهایی که به آن وارد شده است ذکر خواهد شد. | ||
کلیدواژهها | ||
میشل فوکو؛ دیرینهشناسی؛ مبانی معرفتی؛ نسبیگرایی و نظریۀ انسجام | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The study of Epistemological Foundations of Michel Foucault’s Paleontology | ||
نویسندگان [English] | ||
Mehdi HosseinzadehYazdi1؛ Seyyed Mohsen Mullabashi2؛ Monireh Zeinolabedini Renani3 | ||
1Assistant professor, Department of Philosophy of Social Sciences, University of Tehran | ||
2MA student of Sociology, University of Isfahan (responsible author) | ||
چکیده [English] | ||
Michel Foucault has been an influential contemporary thinker. He made some serious criticisms on his predecessors and was influenced by some others too. Here we intend to study epistemological foundations of his paleontology in terms of a survey of his major key words related to this subject. Therefore, after we present a general scheme of structuralist Foucault and examine concepts such as paleontology, episteme, and discourse, we answer the following questions: how did Foucault define reality? How should one achieve it? Was Foucault a relativist? If yes, in what respect was he a relativist? What was the basis of his relativism? As an answer to these questions, one could say his paleontology was cohesive in the field of truth. The Theory of Truth Coherence bounds reality to the coherence of proposition and the given knowledge with a set of propositions. Foucault believes various realities buried across history must be discovered by a paleontological approach. Of different types of relativism, he chose ontological and epistemological ones. Through paleontological key words such as episteme and discourse, he started an endless path of epistemological relativism, whose criticisms would be discussed here in detail. | ||
کلیدواژهها [English] | ||
Michel Foucault, paleontology, epistemological premises, relativism, theory of cohesive truth | ||
مراجع | ||
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,272 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,582 |