تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,768 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,971 |
سبک زندگی اسلامی ایرانی و مسئله حجاب و عفاف | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 13، دوره 1393، شماره 391 - شماره پیاپی 392، مهر 1393، صفحه 13-13 | ||
تاریخ دریافت: 04 مرداد 1395، تاریخ پذیرش: 04 مرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
سبک زندگی اسلامی ایرانی و مسئله حجاب و عفاف
حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی رهبر «نباید برای رضای چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیده به گونهای غلط عمل کنیم که حزبالله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند». (حضرت امام خمینی«قدس سره» صحیفه نور، ج ۲۱، ص ۹۵) حجاب و پوشش که بخشی از فرهنگ فردی و اجتماعی جامعه است، افزون بر صبغه اسلامی، میراث ما ایرانیان نیز هست. در میان ادیان پیشین نیز حجاب به عنوان یک شاخصه اصالت و نجابت زنان به شمار آمده است. منابع تاریخی نشان میدهند که اولین نشانههای وجود پوشش برای زنان به پیش از میلاد مسیح و دوره فرمانروایی آشوریان برمیگردد. در آن دوران حجاب مشخصه خاص زنان اشرافی و نجیبزاده بود و زنان طبقه پایین و متوسط اجازه برخورداری از آن را نداشتند، زیرا از نظر آنان حجاب برای زنان اشرافی زینت محسوب میشد. در تمدن فینیقیها نیز که چهار هزار سال پیش از میلاد میزیستند زنان حجاب داشتند. برای زنان آریایی، به ویژه زنان طبقه بالای اجتماعی، حجاب ارزش ویژهای محسوب میشد. در میان مجسمههای باقیمانده از ایران باستان پیکرهایی از زنان پوشیده به چشم میخورد که نشانه اعتقاد ایرانیان به حجاب به عنوان نماد پاکی و پاکدامنی است. در ایران باستان چادر قبل از حضور دین اسلام به عنوان مقولهای ملی مطرح بود تا بدانجا که برخی از محققان، پوشش اسلامی را علاوه بر رسوم دینی و شرعی نتیجه تعامل فرهنگی بین اعراب و ایرانیان دانستهاند. گفته میشود در ایران قبل از اسلام، در میان زرتشتیان استفاده از چادر رواج داشته و پوششی بوده که موی سر زنان را میپوشانده و تا نزدیکیهای زانو میآمده است. در این دوران زنانی که به اصول اخلاقی و اجتماعی پایبند نبودهاند اجازه استفاده از چادر را نداشتهاند. به طور خلاصه پوشش، نشانه شرافت و شخصیت زن بوده است. در ادیان پیشین و کتابهای مقدس انجیل، تورات و اوستا نیز راجع به پوشش زنان و دختران موارد قابلتوجهی دیده میشود. به گفته ویل دورانت: «زنان مسیحی فریبندگیهای توأم با حیای خود را فقط در مجالس دور از نامحرمان در معرض دید میگذاشتند» (شرح بیشتر این بحث را در کتاب ماجرای حجاب و عفاف اثر نگارنده مقاله حاضر بنگرید).
فلسفه حجاب در اسلام حجاب از احکام ضروری اسلام است که عموم مسلمین در آن اتفاقنظر دارند. کتاب و سنت و فقه و سیره اسلامی بر حجاب صراحت دارند و منکر آن از صفوف مسلمین خارج است. حجاب از نظر اسلام وسیلهای برای صیانت گوهر والای عفاف و پاکدامنی زن مسلمان و بالا بردن شأن و شخصیت اوست. دلایل این حکم ضروری را در آیات متعدد قرآن از جمله آیات شریفه سوره نور و احزاب و دیگر موارد و نیز منابع روایی از سخنان پیامبر اکرم«ص» و اهلبیت عصمت«ع» و در فتاوای علما و مجتهدین و منابع فقهی که احدی در آن شبهه و تردید ندارد، میتوان دید. بنابراین بیحجابی میراث جاهلیت و کشف حجاب، سوغات فرنگ است که به وسیله عمال دستنشانده دولتهای غربی به جامعه اسلامی تحمیل شد و حیا و حرمت خانوادهها را هدف قرار داد تا زمینه سلطه استکباری را فراهم آورد، امت مسلمان را به تباهی کشد، نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غرب را فراهم آورد و کشورهای اسلامی را بهنحو دلخواه مدیریت کند. ننگ بیحجابی سالها بر کشور ما سایهافکن بود و مردان و زنان باغیرت این مرز و بوم را رنج میداد تا آن که انقلاب اسلامی به بار نشست و لایههای فرهنگی بیگانه را از دامن ملت سترد. اما دشمنان زخمخورده و در صدر همه امریکا که پایگاه خود را در ایران اسلامی از دست داده بودند، بیکار ننشستند و انواع تهاجمات را ساماندهی کردند که عمیقتر و مداومتر از همه تهاجم فرهنگی بود و به منظور اندلسی کردن کشور و استفاده ابزاری از زنان و دختران و جوانان و خانوادههای بیقید و لاابالی و در جهت تغییر فرهنگ اسلامی و ملی ما به کار گرفته شدند. یکی از نظریهپردازان امریکایی در این باره گفته است: «به جای انداختن بمب، دامن کوتاه برای مسلمانان بفرستید». این سیاست هر چند پیشینه دیرینه دارد، اما بعد از انقلاب اسلامی وارد مرحله جدیدی شد، زیرا با گسترش فرهنگ اسلامی و صدور آن به بسیاری از مناطق جهان، استعمارگران، قدرت انقلاب اسلامی را تجربه کردند. حساسیت روی مسئله حجاب به عنوان نمادی انقلابی تا بدانجا پیش رفت که ورود دختران محجبه را به مدارس و دانشگاههای برخی از کشورها ممنوع کردند و انواع ابزارها از ماهواره و فضای مجازی گرفته تا فیلم و سینما و مد و لباس و... را به کار گرفتند تا فرهنگ بیحیایی و بیغیرتی را بر مردم تحمیل کنند و تا اعماق خانههای مردم بکشانند. سردمدار این توطئه جنایتکارانه امریکا و متحدان او و عواملی هستند که ننگ مزدوری بیگانه را پذیرفته و عمله و کارگزار این سیاست شدهاند. هنوز که هنوز است لابلای حرفهای برخی به اصطلاح خودیها اندیشههای فمینیستی و ابتدایی و غربزدگی را در مسئله حجاب و هنر سینما و حدود خانوادگی و حقوق ادعایی زن مشاهده میکنیم. در همین یک سال اخیر با توهم این که فضا برای عقبه فتنه و اباحیگری فراهم است، نمونههای آن را در برخی از مقالات و نشریات و اظهارنظرها دیدیم که واکنش مناسب وفاداران به نظام اسلامی را در پی داشت.
دولتهای مسئولیتگریز در برابر هجوم بیامان دشمن چه دفاعی کردیم؟ سی و شش سال از استقرار نظام میگذرد. بیش از بیست سال است رهبری نظام با درایت و دشمنشناسی، تهاجم و ناتوی فرهنگی را هشدار دادهاند که بیجواب مانده است و در میدان عمل حساسیتی به خرج داده نشده است و هیچیک از دولتها، اعم از دولت سازندگی، دولت اصلاحات و دولت بعد از آن نه کار فرهنگی که همواره از آن دم زدند، کردند و نه کار میدانی و عملی و هریک از آنها بهنوعی از زیر بار تکلیف شانه خالی کردند و حتی کارشکنی هم کردند. تا نوبت به این دولت رسید و شعار اعتدال که از اعتدال مورد ادعا چندان اثری ندیدیم و نه تنها همان حرفهای تکراری راشنیدیم، بلکه برخی از مسئولان فرهنگی در موضوع هنر که هنر، فرهنگ، امر به معروف و نهی از منکر و..، حرفهایی را زدند که بیشتر به لیبرالیسم و سکولاریسم شباهت داشت تا مبانی فرهنگ اسلامی. نمونههای بسیاری در در موضوع کتاب و ممیزی، فیسبوک و فیلترینگ و مسئله حجاب و غیره وجود دارد که از حافظه مردم محو نشده است. این اظهارات غیرمنتظره واکنش علما و مراجع و مردم دینمدار را در پی داشته است، از جمله دغدغههای مکرر رهبری و نگرانیها در عرصه فرهنگ و تذکرات هشداردهنده به مسئولین دولتی که بعضی از آنها از رسانهها پخش شدند و بخشی هم پخش نشدند. با اینکه معظمله سال ۹۳ را سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی اعلام فرمودند، اکنون که ۶ ماه سال گذشته، اثر و نشانهای از مدیریت جهادی دیده نمیشود. جمعی از اساتید و فضلای حوزه علمیه قم خدمت رهبری نامه فرستادند و با ابراز نگرانی از ناهنجاریهای فرهنگی برخی از مطبوعات هنجارشکن، تغییرات گسترده در وزارت علوم و بازگشت عناصر معلومالحال به عرصه فرهنگ و تجلیل از افرادی که سنخیتی با مبانی ارزشی اسلام ندارند از رهبر معظم یاری طلبیدند. صدها شهروند قمی با امضای طوماری از رؤسای سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه خواستند نسبت به تهیه قانونی جامع در امر به معروف و نهی از منکر اقدام کنند. در این نامه آمده چگونه مردمی که دغدغه دین و ارزشهای دینی را دارند، استخوان در گلو شاهد هتک حرمت مقدسات باشند و نتوانند دم بزنند. چرا امت حزبالله شاهد شهید شدن جوانانشان به دست اراذل و اوباش در راه امر به معروف و نهی از منکر باشند؟ آیات عظام حوزه علمیه قم، آیتالله صافی گلپایگانی، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله سبحانی، آیتالله نوری همدانی، آیتالله مصباح یزدی و چهرههای علمی و حوزوی دلسوز دیگر و ائمه جمعه سراسر کشور دغدغههای خود را نسبت به فرهنگ و بیعملی برخی مسئولان فرهنگی به صراحت ابراز داشتند تا آنجا که برخی از مراجع به نشانه اعتراض، برخی مسئولین را به حضور نپذیرفتند که درسی آموزنده است، البته اگر مخاطب فهم درست داشته باشد. دویست نماینده مجلس شورای اسلامی طی نامهای از رئیسجمهور خواستند مسئله حجاب و عفاف را جدی بگیرد و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را اجرایی کند. خبرگان رهبری طی دو اجلاسی که در این دولت داشتند، مسئله فرهنگ و حجاب و عفاف را مورد تأکید قرار دادند و از رئیسجمهور خواهان اقدام جدی شدند. رئیس قوه قضائیه و دادستان کل کشور مکرراً نسبت به وضع بدحجابی هشدار دادند و تأکید کردند باید با باندهای فساد و بدحجابی برخورد شود. آنان دادستانهای استانها را مکلف به برخورد با هنجارشکنان کردند. همچنین در تجمعات مردمی حزبالله و نمازگزاران جمعه و... دانشگاهیان و دانشجویان مسلمان و میلیونها زن محجبه و خانوادههای شهید داده این ملت بزرگ، اقدامی جدی را از دستگاههای فرهنگی و اجرایی خواستار شدند. رئیسجمهور که در دیانت و تعهدش تردید نیست، گاهی اظهارنظرهائی کردند که دور از انتظار بود. ایشان که مسئولیت حکومت اسلامی را در آیه مبارکه « الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّکَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ» صدها و هزارها بار خوانده و دیدهاند که دولت اسلامی را مأمور به امر به معروف و نهی از منکر میکند، نمیدانم تحت چه شرایطی و فشار چه عواملی و جناحها و جریاناتی که در بین امت جایگاهی ندارند، به این مسئولیت کمتر توجه داشته و توپ را در زمین حوزهها و علما پرتاب کردهاند، در حالی که اگر علما و حوزهها مسئول تعلیم و تربیت و ارشاد و هدایت مردماند، دولت اسلامی برخاسته از همین حوزهها مسئولیت سنگینتری به عهده دارد. علما و حوزهها کدام رسانه را در دست دارند؟ کدام دانشگاه را مدیریت میکنند؟ کدام وزارتخانه را دراختیار دارند؟ کدام قدرت اجرایی و پلیسی را برای جلوگیری از مفاسد علنی در دست دارند؟ علما و حوزهها آنچه را وظیفهشان بوده انجام دادهاند و میدهند. آنان در روزگار سیاه ستمشاهی زجرها کشیدند تا این انقلاب به بار نشست و زمام حکومت به دست فرزندان این ملت سپرده شد و اکنون که از مسئولین نظام، انتظار مسئولیت بیشتر و دغدغه فرهنگی را دارند یک چیزی هم بدهکار شدهاند. گاه میگویند عدهای بیکار نشستهاند و میخواهند مردم را بهزور به بهشت ببرند. انبیاء هم بر آن بودند که مردم را از جهنم برهانند و این مسئولیت آنها بود. مراجع عظام در همین مسئله حجاب و عفاف بارها و بارها تذکر دادهاند که اسناد آن موجود است. قوانین مربوطه نیز دراختیار دستگاههای اجرایی است، ولی هرگاه سخن از اجرایی شدن آن به میان میآید، بهنوعی با دفعالوقت از کنار آن عبور میشود. از آن کار فرهنگی هم که آقایان میگویند و درست هم هست، اثری مشاهده نشده است و نمیشود و همواره مشکل ما با دولتها همین سرسری گرفتن تکلیف بوده است. یکی از مراکز فرهنگساز دانشگاه است. آقایان بفرستند و بررسی کنند تا برای آنها از وضعیت و برخی از مدیریتهای ذیربط گزارش بیاورند. اگر مسئولین این مراکز علم و فرهنگ دغدغه اسلامی شدن نداشته باشند و تحتتأثیر القائات جهتدار و توطئههای خزنده، همه چیز برای آنها عادی باشد، نمونه فرهنگسازی مورد نظر آنان را در مورد وزارت علوم و استیضاح آن دیدیم. صدها رسانه بیگانه سم مهلک مسائل ضدفرهنگی و مسائل جنسی را به مغز جوانها میریزند و هرگاه سخن از گشت ارشاد و ماهواره و فیلترینگ میشود، آقایان به طنز میگویند: ما فقط دو کلمه یاد گرفتهایم «دیوار و فیلتر!» و در آن مجلس عدهای هم کف میزنند، در حالی که میلیونها مخاطب دیگر به این اظهارات ایراد جدی دارند. اگر شما به بستن کانالهای فساد معتقد نیستید، پس مشروبفروشیها و قمارخانهها و دیگر مراکز فساد را هم آزاد بگذارید و بگویید انتخاب با مردم است. در هیچ کشوری حتی کشورهای غربی و لائیک هم این منطق پذیرفته نیست. هر کشوری خط قرمزهایی دارد و برای همین مسئله پوشش لباس در دانشگاهها قانون دارند. بنابراین انتخاب را به مخاطب دادن و کانالها را باز گذاشتن، منطق عقلائی ندارد. گشت ارشاد و وظایف نیروی انتظامی باید باشد تا یک عده که وجدان دینی و ملی ندارند، از بیم مجازات، این همه پردهدری نکنند. ما هم مانند رئیسجمهور محترم به کار فرهنگی معتقدیم که اصل در ارشاد و هدایت است، اما برای آنان که حریم جامعه را مورد تجاوز قرار میدهند، قانون و پلیس و مجازات غیرقابل اجتناب است. در اسلامی که ما میشناسیم اگر ارشاد و هدایت اصل است، مقررات بسیاری هم برای مجازات مجرمان دیده شده است، پس ارشاد و هدایت و فرهنگسازی یک اصل است و مجازات و کنترل و نظارت هم اصلی دیگر و این وظیفهای است که قرآن به عهده دولت گذاشته است. اگر ما برای خدا کار کنیم و رضای این و آن را مدرک داوریها قرار ندهیم، خداوند وعده یاری داده است. « إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ» (آل عمران، آیه ۱۶۰). بار دیگر سخن حضرت امام(ره) را که در صدر آوردیم مرور کنیم: «نباید برای رضای چند لیبرال خودفروخته در اظهارنظرها و ابراز عقیده به گونهای عمل کنیم که حزبالله عزیز احساس کند جمهوری اسلامی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند».
سوتیترها:
1.
منابع تاریخی نشان میدهند که اولین نشانههای وجود پوشش برای زنان به پیش از میلاد مسیح و دوره فرمانروایی آشوریان برمیگردد. در آن دوران حجاب مشخصه خاص زنان اشرافی و نجیبزاده بود و زنان طبقه پایین و متوسط اجازه برخورداری از آن را نداشتند، زیرا از نظر آنان حجاب برای زنان اشرافی زینت محسوب میشد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 362 |