تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,054 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,001 |
برکتافزایی و برکتزدایی | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 18، دوره 1393، شماره 393 - شماره پیاپی 394، آذر 1393، صفحه 18-18 | ||
نوع مقاله: مصاحبه | ||
تاریخ دریافت: 04 مرداد 1395، تاریخ پذیرش: 04 مرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
برکتافزایی و برکتزدایی حجتالاسلام دکتر اصغر هادوی مقدمه در فرهنگ اسلامی ایرانی ما عبارت «خدا برکت دهد» بسیار آشناست و در معاملات، میهمانیها، دعاهای افراد در حق یکدیگر کاربرد دارد. وقتی به کسی میگویند خدا به عمرت برکت دهد، یعنی در شرایط زمانی یکسان برای دو نفر، آنکه عمرش برکت دارد کار بیشتری انجام میدهد. وقتی میگویند غذای با برکتی است، یعنی افراد بیشتری را سیر میکند و هنگامی که در معاملهای فروشنده بعد از گرفتن بهای کالا میگوید خدا برکت بدهد، یعنی این پول به صاحبش بهره بیشتری را میرساند. این اصطلاح ریشه در فرهنگ قرآنی و روایی دارد. البته واژه برکت در قرآن نیست، ولی مشتقات «برک» ۳۲ بار در قرآن آمده است. نیامدن واژه برکت به صورت مفرد در قرآن و کاربرد برکات به صورت جمع در سه آیه (اعراف، ۹۶ و هود، ۴۸ و ۷۳) نشانهای از کثرت برکات خداوند است؛ بنابراین برکت امری واقعی است و ریشه در متون دینی ما دارد. در این نوشتار به معرفی عوامل برکتافزا میپردازیم و در پایان اشارهای به عوامل برکت اشاره میکنیم.
الف) عوامل برکتافزا ۱ـ با هم بودن با همزیستن و مشارکتهای جمعی موجب همافزایی در توان افراد میشود و اگر نقصی در کار فردی باشد، با توان دیگران جبران میشود، گوئی توانایی آن افراد هم زیاد میشود. این زیادی که به لفظ در نمیآید، همان برکت است. برعکس، تنهایی انسان را در معرض آفات متعدد قرار میدهد. گوسفندان وقتی با گله حرکت میکنند ایمن هستند، ولی اگر تنها شوند، طعمه گرگ خواهند شد. این دو نکته در روایات ما آمده است: «ا فَاِنَّ البَرَکَةَ مَعَ الجَماعَة»(۱) و «ان اشاذه من الغنم للذئب»(۲) گوسفندِ تنها طعمه گرگ است.
۲ـ احترام به بزرگان راز احترام به بزرگان، استفاده از تجربه آنهاست. آنان طی سالها تجربهها اندوختهاند و میتوانند در مدت کوتاهی آنها را به دیگران منتقل کنند. بهرهگیری از تجربیات آنان زمانی میسر میشود که با آنها ارتباط برقرار و از درخت تجربه آنها میوه چیده شود. بیاحترامی به بزرگان یعنی محروم کردن خود از درسهائی که آنان در زندگی آموختهاند. رسول خدا«ص» فرمودند: «البَرَکَةَ البرکه فی َاکابّره».(۳)
۳ـ ازدواج آسان فارغ از مهریه، خود ازدواج موجب برکت در زندگی است(۴) و آسان گرفتن آن با مهریه کم، برکتی دیگر است. مهریه کم، توکل بر خدا و واگذاری امور به او را زیاد میکند و برکتافزاست، گویا خداوند اراده کرده است با مهریه کم مانع ازدواج برداشته شود و ازدواج در جامعه رواج یابد، در نتیجه با مهریه کم، برکت مضاعف میشود، یک برکت از ناحیه ازدواج و یک برکت از ناحیه مهریه پایین. به همین دلیل است که پیامبر خدا«ص» فرمود: «با برکتترین زنان، کممهریهترین آنان است.»(۵)
۴ـ صله رحم پیوند با خویشان و آگاهی از وضع زندگی آنها در اسلام سفارش شده است، زیرا خویشاوندی برای انسان هویت ثانوی به وجود میآورد، انسان از حالت فردی خارج میشود و خود را در جمع میبیند. فامیل، پیکر واحدی میشود که آسیب به یک جزء آن، حکم آسیب به همه اجزا را پیدا میکند و این با هم بودن موجب میشود تا حد ممکن، همه یکسان باشند، در غم و شادی یکدیگر شریک شوند، نیازهای یکدیگر را برطرف کنند، پایبند ارزشهای اخلاقی باشند و بداخلاقیها را از خود دور کنند و در مجموع یک نوع سلامت روانی و مالی بر گروه فامیل حاکم شود. امام صادق«ع» فرمودند: صله ارحام خُلق را نیکو، دست را باسخاوت و نفس را پاکیزه میکند، روزی را افزایش میدهد و اجل را به تأخیر میاندازد.(۶)
۵ـ رفتن به مکانهای خاص مسافرت رفتن و دیدن مکانهای متفاوت، موجب گسترش دید انسان میگردد، زیرا انسان از هر جایی درسی میگیرد. سبزهزار، بیابان، دریا و... هرکدام آثار خاص خود را دارند. در متون دینی سفارش زیادی به زیارت مکانهای ویژهای شده که برکتافزا هستند، شده است، از جمله زیارت خانه خدا که به صراحت در مورد برکت آن آمده خانهای است مبارک که موجب هدایت عالمیان است.(۷) امام صادق«ع» فرمودند: «تا ده فرسخ اطراف قبر حسینبن علی«ع» برکت دارد».(۸)
۶ـ سحرخیزی «سحرخیز باش تا کامروا شوی» ضربالمثل رایجی بین مردم است. راز آن افزون بر اثرات فیزیکی و روانی سحر بر جسم و جان انسان، بهرهگیری از وقت بیشتر برای کار و تلاش است. در آغاز روز که خستگی بر انسان عارض نشده، هم تعامل با دیگران بهتر و هم تولید باکیفیتتر میشود. علاوه بر این، قبل از شروع کار، دعا و راز و نیاز در سحر میتواند آثار کار و تلاش را دو چندان کند. متأسفانه امروز به دلیل ارتباط مردم با رسانهها، بهویژه تلویزیون و دیر خوابیدن، این سنت اسلامی کمرنگ شده است. برعهده برنامهریزان فرهنگی است که بستر احیای این سنت فراموششده را فراهم سازند تا روز با اذان صبح آغاز شود، زیرا رسول خدا«ص» فرمود: «برکت در سحرخیزی است»(۹) و حافظ گفت: «هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورود سحری بود».
۷ـ ایمان و تقوا همه عوامل پیشگفته، فرع بر ایمان و تقوا هستند. ایمان و تقوا عامل اصلی نزول برکات الهی است. اگر ایمان امر وجود داشته باشد، عوامل دیگر هم خود به خود برکتافزا خواهند بود. قرآن میفرماید: «اگر مردم ایمان میآوردند وتقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را به رویشان میگشودیم.»(۱۰)
۸ـ استغفار و شکر استغفار، طلب آمرزش از خداوند است. تصور غلطی است که استغفار را فقط درمان گناه بدانیم، حال آنکه استغفار برای پیشگیری هم هست. پیامبر«ص» از هرگونه خطایی مصون بودند، با این همه روزی هفتاد بار استغفار میکردند(۱۱). استغفار راه را برای نزول برکات الهی هموار میسازد. گفتهاند که قوم حضرت نوح«ع» به قحطی و خشکسالی مبتلا شدند. حضرت نوح«ع»آنان را ترغیب کردند که استغفار کنند و به قومشان فرمودند: «استغفار کنید تا بارانهای پی در پی بر شما فرو ریزد و خداوند، شما را با اموال و اولاد کمک کند و باغها و رودهائی را برایتان قرار دهد.»(۱۲) نقل است که کسی از قحطی و گرانی و دیگری از فقر و تهیدستی نزد امام حسن مجتبی«ع» شکایت بردند و دیگری طلب فرزند کرد،.حضرت همه را به استغفار فراخواندند.(۱۳) در باره شکر خداوند هم آیه قرآن صراحت دارد که اگر مرا سپاس گویید، بر نعمتهای شما میافزایم.(۱۴) شکر زبانی وظیفه هر بندهای نسبت به مولای خود است و مولا چون بنده را قدردان ببیند، دو باره به او میبخشد در عرف هم این طور است.(۱۵) خداوند هم که مولای همه بندگان است از این قاعده مستثنی نیست. بنده سپاسگزار را دوست دارد و نعمتش را بر او افزون میکند. اما معنای دیگر شکر که ارتباط بهتری با برکت دارد این است که گفته شده خداوند دوست دارد اثر نعمت را بر بنده خویش ببیند. اگر نعمتی داد و بنده، خوب از آن استفاده کرد، دو باره بر نعمتش میافزاید، اما اگر خود را به فقر بزند و از نعمتهای الهی بهره نگرفت، خدا نعمتش را قطع میکند. امام صادق«ع» فرمودند: «خداوند زیبایی و خودآرایی را دوست دارد و از فقر و تظاهر به فقر بیزار است. هرگاه خداوند به بندهای نعمتی بدهد، دوست دارد اثر آن را در او ببیند. عرض شد چگونه؟ فرمودند لباس تمیز بپوشد، خود را خوشبو کند، خانهاش را گچکاری کند، جلوی حیاط خود را جارو کند، حتی روشن کردن چراغ قبل از غروب خورشید فقر را میبرد و روزی را زیاد میکند.»(۱۶)
۹ـ انفاق در جامعهای که به هر دلیلی تفاوت درآمد وجود دارد و بخشی از مردم محرومند، یکی از راههای پر کردن این شکاف درآمدی، انفاق و کمک به دیگران است. شخصی که از درآمد بیشتری برخوردار است، وقتی انفاق میکند، به این معنی است که قابلیت کسب درآمد بیشتر را هم دارد. اگر این درآمد در یک جا جمع شود، علاوه بر اینکه مثل خون در رگهای جامعه جریان پیدا نمیکند، صاحب درآمد هم انگیزهای برای افزایش درآمد ندارد؛ ولی وقتی انفاق میکند، برای درآمد از دست رفته تلاش میکند . در این صورت هم نیاز دیگران را برطرف میسازد و هم بر درآمد خویش میافزاید برکت هم به معنای افزایش است و در روایات هم آمده است که: «انفاق به مال برکت میدهد.»(۱۷) کارهای دیگری از قبیل اطعام، انجام کارهای نیک، میانهروی در امور، طهارت و نظافت، عیادت مریض، مشورت با افراد عاقل، آسان گرفتن در خرید و فروش، غذا خوردن دستهجمعی، افزایش پیمانه به نفع مشتری، عقیقه کردن، سحری خوردن، روزه گرفتن و دعا کردن از عوامل برکتافزا هستند.
ب) عوامل برکتزدا عدهای نه تنها کاری برای جلب برکت نمیکنند، بلکه برعکس مرتکب اعمالی میشوند که نعمات الهی را از خویش سلب میکنند. گاهی حتی گفته میشود که فلانی هر چه بیشتر کار میکند، کمتر نتیجه میگیرد. در مقابل کسانی با کار کمتر بهرهوری بیشتری دارند. این تفاوت علل گوناگون دارد، اما براساس باور دینی ما، برکت نداشتن از عوامل فوقالعاده مؤثر است. بر اساس آموزههای دینی اموری چون؛ تکذیب انبیا،(۱۸) رو گرداندن از یاد خدا،(۱۹) ترک نماز، کفران نعمتها، کمفروشی، پرداخت نکردن زکات و خیانت، برکت را از زندگی سلب میکنند.
پینوشتها ۱ـ بحارالانوار، ۶۳/۳۴۹. ۲ـ تفسیر نمونه، ۴۴. ۳ـ نهجالفصاحه، ص ۳۷۶. ۴ـ کافی، ۲/۱۲۲. ۵ـ سنن کبری بیهی، ج ۷، ص ۲۳۵. ۶ـ کافی، ج۲، ص ۵۵. ۷ـ آلعمران، ۹۶. ۸ـ بحارالانوار، ۱۰/۱۱۶. ۹ـ گلچین صدوق، ج ۲، ص ۱۹۰. ۱۰ـ اعراف، ۹۶. ۱۱ـ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۷۵. ۱۲ـ نوح، ۱۳ـ۱۰. ۱۳ـ ظرائفالحکم، ج ۲، ص ۱۰۷. ۱۴ـ ابراهیم، ۷. ۱۵ـ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۵۴۳، ذیل آیه ۱۱ سوره نوح. ۱۶ـ امالی شیخ طوسی، ص ۲۷۵. ۱۷ـ کافی، ۴/۹/۲. ۱۸ـ اعراف، ۹۶. ۱۹ـ طه، ۲۲.
سوتیترها:
1. با همزیستن و مشارکتهای جمعی موجب همافزایی در توان افراد میشود و اگر نقصی در کار فردی باشد، با توان دیگران جبران میشود، گوئی توانایی آن افراد هم زیاد میشود. برعکس، تنهایی انسان را در معرض آفات متعدد قرار میدهد.
2. کارهائی چون اطعام، انجام کارهای نیک، میانهروی در امور، طهارت و نظافت، عیادت مریض، مشورت با افراد عاقل، آسان گرفتن در خرید و فروش، غذا خوردن دستهجمعی، افزایش پیمانه به نفع مشتری، عقیقه کردن، سحری خوردن، روزه گرفتن و دعا کردن از عوامل برکتافزا هستند.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 266 |