تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,043 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,990 |
با عمل امیدوار باش | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 19، دوره 1393، شماره 393 - شماره پیاپی 394، آذر 1393، صفحه 19-19 | ||
تاریخ دریافت: 04 مرداد 1395، تاریخ پذیرش: 04 مرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
با عمل امیدوار باش
حجتالاسلاموالمسلمین محمد تقدیری در بخشهای قبلی این مقاله با طرح یکی از سرمایههای روانی انسان یعنی امید وآرزو، سعی در بررسی موشکافانه آن کردیم تا از این رهگذر برای مشکلات روحی و روانی نسل حاضر پیشنهادات و راهحلهای راهگشایی را ارائه نماییم. اکنون بحث را از زاویهای دیگر بررسی مینماییم.
انواع خوشبینی به آینده مثبتگرایی وخوشبینی نسبت به هر چیزی نیکوست و موجب انبساط خاطر وایجاد انگیزه وحرکت میشود، مگر مواردی که استثناء شده باشند، مانند موارد فریبنده واشیا و اشخاصی که با ظاهرسازی ودورنگی، قصد اغفال و ضربهزدن دارند؛ بهاین دلیل در معارف اسلامی به مفاهیم و معارف امیدبخش توجه و توصیه شده و از آنها برای درمانهای روحی استفاده شده است. اما خوشبینی وتکیه به آینده و لذت بردن از آن شرایطی دارد. انسان به دلیل برخورداری از روح بلند میتواند تا بینهایت پرواز کند و در افقهای دور و آینده نادیدنی، کاخهایی از خواستهها و مطلوبات خود بسازد. اگر میشد بهاین سادگی و صرفاً با یک تصویر ذهنی به همه خواستهها رسید که هیچ انسانی نیازمند فعالیت نبود. در حالیکه جهان مادی، جهان محدودیت است و برای تحقق هر خواستهای علاوه بر نقشه و تصویر ذهنی، تلاش و فعالیت ضرورت دارند. از سوی دیگر مگر جهان و امکانات آن تا چه اندازه در اختیار انسان است؟ آیا به اندازهای هست که فرد با یک آرزو وخواسته بتواند برای همه اسباب و شرایط حساب باز کند؟ این نکات، موجب تفکیک مثبتاندیشیها وخوشبینیها به دوقسم واقعگرایانه وغیرواقعی میشود.
خوشبینی واقع گرایانه (امید و رجا) ارزش امید و توصیه به امیدواری در آیات و روایات به «امید» اشارات فراوانی شده است. در اخلاق نیز در مدح امید سخن رانده شده و از آن برای درمان بیماریهای اخلاقی و روانی مانند نومیدی و خوف زیاد استفاده کردهاند. امام صادق «ع» در روایت بلندی در شمارش سپاهیان عقل وجهل، فرمودهاند: «والرجاء وضده القنوط: امید، چهارمین لشکر عقل و قنوط، چهارمین لشکر جهل است.» امید و آرزو از بهترین و شیرینترین هدیههای معنوی و سازنده خداوند است، هم او که فرمود: «وَرَحمَتِی وَسِعَت کُلَّ شَیءٍ : و رحمتم همه چیز را فراگرفته.» و نیز فرمود: «لاتقنَطوا مِن رحمتِالله : از رحمت خداوند نومید نشوید.» و در واقع حیات را به انسان بخشید. اگر کسی به بهبودی وضعش و به نتایج شایستهای که برای اعمال نیکش بدو باز میگردد، امید نداشته باشد، نه برای دنیا کاری انجام میدهد، نه برای آخرت. امام علی«ع» در کلامی فرمود:«کُلُّراجٍ طالبُ و کُلُّخائِفٍ هاربٌٍ: هر امیدواری جوینده است و هر بیمناکی گریزاناست.» اگر انسان امیدی به یاری خداوند نداشته باشد، پیوسته در دام خشم و یأس گرفتار و همواره مضطرب است و هیچ قدمی نمیتواند برای خوشبختی خود و دیگران بردارد. امید واقعی با خیالپردازی واهی تفاوت دارد. خوشخیالیهای غیرواقع بینانه، موجب خسران و پشیمانی میشوند. امید به آینده به فلسفه زندگی ربط دارد. کسانی که فلسفۀ زندگی خود را بر مبنای پوچگرایی قرار میدهند، ناامیدی را به دیگران القا میکنند. فلسفههای ساخت ذهن بشر، زائیده ذهن محدودی هستند که بدون آگاهی از آینده، امید یا ناامیدی را القا میکنند. این ادیان الهی هستند که میتوانند در پرتو ایمان، پرهیزکاری و عمل صالح، نویدبخش امید به آینده باشند. تنها آفریننده از آینده خبر دارد و تنها اوست که میتواند به مؤمنان بشارت امید به آینده و به کافران انذار دهد. بنابراین امید به آینده به مشیت الهی مربوط میشود. مشیت الهی بر این قرار گرفته است که کسانی که در مسیر الهی قرار دارند، امیدوار به پیروزی و رستگاری باشند، لذا کسی غیر از حضرت حق نمیتواند نویدبخش امید به آینده باشد. لذتپرستی در نهایت به پوچی منجر میشود و انسان بهناگزیر باید لذتهای مادی را رها کند. از این رو امید به آینده با معنویت پیوند میخورد. مبنای معنوی برای امید به آینده در قرآن بهخوبی جلوهگر است. آیات، سورهها، قصص و امثال قرآنی، برای صالحان، مؤمنان، صابران و پرهیزگاران بیانگر امید به آینده هستند. کسب فضائل و ترک رذائل، نویدبخش امید به آینده هستند و این دو باید پا به پای هم پیش بروند. انسان در پرتو قرآن، موجودی ابدی است و دنیا پلی است برای رسیدن به زندگی جاوید. قرآن بارها تأکید کرده است که زندگی اخروی بهتر از دنیای زودگذر است. جهان آفرینش بر مبنای عدل الهی قرار بنا شده است، ایمان به عدالت خداوند، موجب پرهیزگاری و پرهیزگاری، موجب نجات میشود. در قرآن بارها تکرار شده است که «العَاقِبَةُ لِلمُتَّقِینَ: سرانجام از آنِ پرهیزگاران است»؛ بنابراین امید به آینده نیز در گرو پرهیزگاری است. انسان بهطور تصادفی به این جهان نیامده است. عالم محضر خداست. ذرهای کار خوب و بد از دید خداوند پنهان نمیماند و همه چیز ثبت و ضبط میشود. قرآن سئوال میکند که آیا انسان نمیداند که خداوند او را میبیند؟ از این رو امید به آینده مبتنی بر جهانبینی توحیدی است. در قرآن مثالها و نمونههای فراوانی در زمینه امید به آینده وجود دارند، از جمله سورۀ یوسف. داستان حضرت یوسف «ع» نمونهای است برای امید به آینده در سایه صبر و پایداری در راه حق. این سوره نشان میدهد که چگونه یوسف «ع» از قعر چاه به اوج عزت رسید؛ چگونه حسادت برادران موجب ذلت آنها شد؛ چگونه خویشتنداری یوسف «ع» سرانجامی نیکو را برای او به ارمغان میآورد و چگونه مکر و حیلۀ زلیخا، موجب ذلت او شد. این داستان بیانگر نشیب و فرازهای زمانه و پیروزی نهائی حق و ناپایداری باطل و حق بودن وعده الهی است. (لقمان، 34، 33) در اندیشۀ قرآنی،« یأس» از جنود شیطان و امید از جنودالله است. کسی که به خدا اعتماد میکند و تکیهگاه خود را خدا قرار میدهد، پیروز نهائی است و هرکسی که به غیر خدا دل میبندد، زیانکار است. در اندیشۀ قرآنی، انسان موجودی است بین خوف و رجا. اگر خوف او زیاد شود، امید به آینده را از دست میدهد و اگر رجای او زیاد شود، سرکش و عصیانگر خواهد شد. خوف از عذاب الهی، خوف ممدوح است و موجب اصلاح خود و دیگران میشود و امید به آینده را به وجود میآورد. خوف از غیر خدا، خوف مذموم است و موجب اضطراب و تزلزل میشود. برای تداوم حیات به گوهر امید و آرزو نیازمندیم. حتی در برخی از روایات توصیه شده است در زمانی که امید نداریم، امیدوار باشیم. پیامبر خدا «ص» فرمودند: «کُن لِما لا تَرجُو أرجى مِنکَ لِما تَرجُو ؛ فإنّ أخِی موسى بنَ عِمرانَ ذَهَبَ لِیَقتَبِسَ نارا فَکَلَّمَهُ رَبُّهُ عزّوجلّ : به آنچه امیدش را ندارى امیدوارتر باش از آنچه به آن امید دارى؛ چه برادرم موسىبن عمران رفت که آتش بیاورد، اما خداوند عزّ و جلّ با او سخن گفت.» وامام علی «ع» در روایتی در تکمیل حدیث فوق فرمود: «و خَرَجَت مَلِکَةُ سَبَأٍ فَأسلَمَت مَع سُلیمانَ علیه السلام، وخَرَجَ سَحَرَةُ فِرعَونَ یَطلُبُونَ العِزَّةَ لِفِرعَونَ فَرَجَعُوا مُؤمِنِینَ: ملکه سبا نیز از کشور خود بیرون آمد، اما به دست سلیمان «ع» مسلمان شد و جادوگران فرعون براى تقویت قدرت فرعون بیرون آمدند، اما[به خدا]ایمان آوردند و برگشتند.» امید نیرویی هیجانی است که تخیل را به سمت چیزهای مثبت هدایت میکند. امید به ما انرژی میدهد و مجهزمان میکند و مانند مادهای انرژیزا برای کار و فعالیت عمل میکند. از آنجا که امید مستقیماً با میزان اعتماد ما ارتباط دارد، به ما الهام میدهد که هدفمان را بالاتر بگیریم، تلاش بیشتری کنیم و قدرت مقاومت بیشتری داشته باشیم. ما تحت تاثیر امید به جای محدودیتها، از دست دادنها و ترسها به امکانها، پاسخها و راه حلها میاندیشیم. این گرایش ذهنی مثبت، زمینه باارزشی برای تلاشمان در یافتن راهحل مشکلات به وجود میآورد. امید همچنین به ما انعطافپذیری و نشاط و توانایی خلاصی از ضربات زندگی را میدهد. پژوهشهای روانشناختی نشان میدهند که امید به مردم کمک میکند تا از پس مشاغل دشوار برآیند، بیماریهای سخت را تحمل و از افسردگی اجتناب کنند و موفقتر شوند. اگر به لباس، خوراک، انسان و درختان و گیاهان دقت کنیم، این سئوال به ذهن میآید که چرا خداوند مواد اولیه آنها را خلق کرد و لباس و خوراک آماده را خلق نکرد و تغییر و تبدیل و کاشت و داشت آن را به عهده بشر گذاشت؟ پاسخ این است که آماده بودن همه چیز مساوی است با خالی شدن زندگی از تحرک و تلاش و اگر زندگی از تحرک و تلاش خالی شود، کسالت و ملال انسان را فرا میگیرد. هیجان و نشاط زندگی در کار و کوشش است، لذا امور دنیا به گونهای تنظیم شدهاند که میدان وسیعی برای تلاش لذتبخش آدمی فراهم آمده است. امید مانند خون در بدن است که اگر نباشد، زندگی امکانپذیر نیست. با امید، وسعت نظر پیدا میشود، نگاه انسان فراگیر میشود و میتواند آینده را روشن ببیند. خداوند در قرآن میفرماید: «وَ مَا تَدرِى نَفسٌ مَّا ذَا تَکسِبُ غَدًا وَ مَا تَدرِى نَفسُ بِأَىِّ أَرضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیر : و هیچ کسی نمىداند فردا چه به دست مىآورد و هیچکسی نمىداند در چه سرزمینى مىمیرد؟ خداوند عالم و آگاه است.» مصلحت مردم در این است که آینده خود را ندانند و از فردای خویش بی اطلاع باشند تا چراغ امید در نهادشان فروزان بماند و چرخهای عظیم اجتماع را با نیروی امید بگردانند. اگر کسی بداند دو سال دیگر به مرضی مبتلا میشود که پیشگیری و درمانش غیر ممکن است و قطعاً در اثر آن میمیرد، از امروز خود را مرده میپندارد و افسرده و دلسرد میشود، ولی اگر بر اثر ناآگاهی و بیخبری از آینده، تمام دو سال را با امید به عمر طولانیتر زندگی کند، خوشدل و شادمان خواهد بود و وظائف خود را درست انجام خواهد داد. در معارف دینی، قیامت، مرگ، ظهور امام عصر (عج)، مکان مرگ ، شب قدر و... مخفی نگه داشتهاند تا مومن با انگیزه و امید به تلاش و فعالیت بپردازد، زیرا اگر موارد فوق مشخص باشند و انسان وقت زیادی داشته باشد، به غفلت، تسویف و تأخیر توبه دچار میشود. اگر هم فرصت نداشته باشد، به یأس و ناامیدی و سپس تجرّی و انکار و تهّور در انجام گناهان مبتلا میشود. بدین جهت مبارزه اسلام با جادوگری، کاهنی، سحر، غیبگویی و فالگیری و هرگونه عملی که ادعای خبررسانی از آینده را داشته باشد، شاید بیارتباط با این مسئله نباشد. هیثم بن واقد میگوید: «به حضرت امام صادق «ع» عرض کردم بین ما اهالی جزیره، مردی است که گاهی اشخاص در باره مالی که به دزدی رفته یا مفقود شده از او سئوال میکنند و او خبر میدهد. آیا مجازیم در اینقبیل موارد از او پرسش کنیم. حضرت جواب دادند که رسول اکرم«ص» فرموده است: «منَ مشی الی ساحرٍ او کاهِنٍ او کذّابٍ یُصَدّقُهُ بما یقولُ فَقَد کَفَربما انزَلَ الله منِ کتاب: کسیکه نزد ساحر یا کاهن یا کذاب برود و گفته او را تلقی به قبول کند، با این عمل به کتابی که از طرف خداوند نازل شده است، کافر گردیده است». از آنجا که امید به آینده به نوع نگرش انسان به اسباب وعلل و میزان و نوع تاثیر علل غیرالله در هستی بستگی دارد، لذا در قرآن از امید و رجای حقیقی که همان امید به خداست سخن به میان آمده و مورد ستایش قرار گرفته است وخوشبینیهایی که باتکیه به انسانها و دلبستگی به تاثیر طبیعت و زمان در آینده ایجاد شده، مورد نکوهش قرار گرفته است. پیامبر اکرم«ص» واﺋﻤﻪ معصومین«ع» که راهنمای مردم در رسیدن به کمال و درمانگر دردهای آنان هستند، مانند همه زمینههای هدایت، برای تشویق و خوشبینی انسانها به آینده، علاوه بر اینکه خود با صبر در مشکلات و امید به پیروزی وآینده بهتر، الگوی امت بودهاند، با کلام خود که از کلام وحی الهام گرفته شدهاند، فرمایشات گهرباری را فرموده و آنها را هدایت کردهاند. امید، رحمت است پیامبرخدا«ص» فرمودند: «اِنمَّا الأملُ رحمۀ من الله لِامّتی، لولا الأمل ما أرضَعَت امٌ وَلَداً ولاغَرَسَ غارسٌ شجراً : آرزو در حقیقت رحمتی از جانب خداوند برای امت من است. اگر آرزو نبود، هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ باغبانی نهالی نمیکاشت».
فطری بودن به این معنی است که بود و نبودش به دست ما نیست. از لحظه تولد تا زمانی که اجل فرا نرسیده، برق امید در زندگی به عنوان یک قوه درونی و حرکتآفرین جاری است و تا چرخ حیات گردش دارد، آرزو و امید نیز هست. امام علی«ع» در مورد ضروری بودن امید و آرزو فرمودند: «لا تَخلوا النفّسُ مِنَ الأملِ حتّی تَدخُلَ فیِ الأجل: وجود آدمی تا آنزمان که مرگش فرا نرسد از آرزو خالی نمیماند.» انسان ذاتاً در جستجوی کمال مطلق است بدین جهت، آرزوهای او حد و حصر ندارند. همچنین فرمودند: «الامالُ لا تنتَهی : آرزوها پایان ندارند.» ونیز فرمودند: «اَبعدُ الاَشیاءِِالاملُ : دورترین چیزها آرزوست.»
امام علی«ع» فرمودند:«الأمل ُرفیقٌ مونسٌ : آرزو، همراهی همدم است» و نیز: «ببلوغ الأمل یهونُ رکوبُ الاهوال: با (امید) رسیدن به آرزوهاست که به پیشواز خطرها رفتن آسان میشود.» روزی حضرت عیسی«ع» نشسته بودند و پیرمردی با بیل خود سرگرم کار بود و زمین را شخم میزد. حضرت عیسی «ع» فرمودند: «خدایا، آرزو را از او بر گیر». پیرمرد همان لحظه بیل را زمین گذاشت و دراز کشید. ساعتی گذشت و حضرت عیسی«ع» فرمودند: «خدایا! آرزو را به او بازگردان». آن پیرمرد بیدرنگ برخاست و به کار پرداخت. حضرت عیسی«ع» به او فرمودند: «چه شد که کار میکردی و بیلت را انداختی و ساعتی دراز کشیدی. سپس دو باره برخاستی و به کار پرداختی؟» پیرمرد گفت: همان طور که مشغول کار بودم، نفسم به من گفت تا کی کار میکنی؟ دیگر پیر و سالخورده شدهای؟ پس بیل را انداختم و دراز کشیدم. سپس نفسم به من گفت به خدا سوگند تا زندهای باید کار کنی. برخاستم و بیلم را برداشتم». امام علی«ع» در دعای کمیل میفرمایند: «ام کیف تؤلِمُهُ النّارُ و هُوَ یَأمُلُ فَضلَکَ و رَحمَتَک: چگونه آتش او را اذیت کند درحالیکه به فضل و رحمت تو امیدوار است.» در اسلام بر حفظ «امید» تاکید شده است و تمام برنامهها و تعلیمات اسلامی به انسان روح امید و حرکت میدهند و او را از ایستایی و بیتحرکی و یأس نهی میکنند. وقتی حضرت یعقوب«ع» به فرزندانشان دستور میدهند به سوی مصر حرکت کنند، به آنان میگویند که از یوسف«ع» و برادرش بنیامین جستجو کنند. از آنجا که فرزندان اطمینان داشتند که یوسف در چاه از بین رفته است، از این توصیه پدر تعجب کردند. حضرت یعقوب«ع» به آنان سفارش کردند: «از رحمت خدا مأیوس نشوید که از رحمت خدا جز قوم کافر مأیوس نمیشوند». هیچ صاحب ایمانی نباید از رحمت خدا مأیوس شود، زیرا نومیدی از رحمت حق در حقیقت محدود برشمردن قدرت خداوند و کفر به احاطه واسعه رحمت اوست. انسان مومن همواره به فضل و رحمت خداوند امیدوار است و هر چند در ظاهر سختیهایی میبیند، ولی زمینگیر نمیشود، بلکه دشواریها را مقدمه گشایش در کارها میداند؛ از همین رو پیامبران و اولیای الهی هرگز از مشکلات نهراسیدند و مسیر الهی را ادامه دادند، اما انسانهای تربیت نایافته با کمترین بدىای که به آنها مىرسد، از همهچیز مایوس مىشوند: «اذا مسَّهُ الشَّرُ کانَ یؤسا». امام سجاد«ع» در دعائی از خداوند میخواهند: «اللّهُمَّ ربَّ العالَمِینَ...أسألُکَ ...مِنَ الآمالِ أوفَقَها : بارخدایا! اى پروردگار جهانیان! ...از تو مناسبترین آرزو را خواهانم».
سوتیترها: 1. اما خوشبینی وتکیه به آینده و لذت بردن از آن شرایطی دارد. انسان به دلیل برخورداری از روح بلند میتواند تا بینهایت پرواز کند و در افقهای دور و آینده نادیدنی، کاخهایی از خواستهها و مطلوبات خود بسازد. اگر میشد بهاین سادگی و صرفاً با یک تصویر ذهنی به همه خواستهها رسید که هیچ انسانی نیازمند فعالیت نبود.
2. در اندیشۀ قرآنی،« یأس» از جنود شیطان و امید از جنودالله است. کسی که به خدا اعتماد میکند و تکیهگاه خود را خدا قرار میدهد، پیروز نهائی است و هرکسی که به غیر خدا دل میبندد، زیانکار است. در اندیشۀ قرآنی، انسان موجودی است بین خوف و رجا. اگر خوف او زیاد شود، امید به آینده را از دست میدهد و اگر رجای او زیاد شود، سرکش و عصیانگر خواهد شد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 378 |