تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,126 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,044 |
داعش، ریشهها وکارکردها | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 25، دوره 1393، شماره 393 - شماره پیاپی 394، آذر 1393، صفحه 25-25 | ||
تاریخ دریافت: 04 مرداد 1395، تاریخ پذیرش: 04 مرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
داعش، ریشهها وکارکردها حسین رویوران حمله داعش به سه استان نینوا، صلاحالدین و الانبار در عراق و اشغال آنها، پرسشهائی را در باره این سازمان و میزان تواناییهای نظامی و گستردگی پایگاههای اجتماعی آن را مطرح ساخت. همچنین با توجه به حضور این بازیگر در بحران کشورهای دیگر منطقه مانند سوریه، لبنان، لیبی، مصر، یمن وتونس، بررسی پرونده جریانهای تکفیری، برنامهها و بازیگران دخیل در این فرایند ضرورت پیدا میکند. شکی نیست که جریان سلفیهای تکفیری، بهویژه سازمانهای القاعده و داعش، پدیدههای نوظهوری هستند که در چند دهه اخیر در جهان اسلام ظهور پیدا کرده و تبدیل به بازیگران فعال صحنه سیاسی منطقه غربآسیا و شمال و مرکز آفریقا شدهاند. بروز اختلافات سیاسی میان تشکل تکفیری مادر یعنی القاعده با داعش(دولت به اصطلاح اسلامی عراق و شام)، بهویژه بر سر اولویتها، پس از آغاز حوادث سوریه در سال 2011 و بسط سلطه داعش بر استانهای غربی عراق و شرق سوریه، پرسشهای بسیاری را در باره تشکل داعش برانگیخت که متأسفانه تا کنون به بسیاری از آنها پاسخ دقیقی داده نشده است. پدیده داعش چگونه و کی به وجود آمد و چه بازیگرانی در ایجاد آن نقش داشتند؟ این پدیده با چه اهدافی پدید آمد و با القاعده چه تفاوتهایی دارد؟ چرا طرف هایی که دیروز از آن حمایت کردند، امروز در چهارچوب ائتلاف نظامی بینالمللی در صدد مبارزه با آن برآمدهاند؟ واقعیت ایناست که غرب با شعار ضرورت مبارزه با اشغال و سلطهگری اتحاد جماهیر شوروی بر افغانستان، در پیدایش القاعده در این کشور نقش داشت و با کمک عربستان سعودی و برخی از شیخنشینهای خلیج فارس، جوانان پرشور کشورهای عربی را با انگیزههای اسلامی و به صورت ابزاری در جنگ سرد علیه رقیب خود(شوروی) به کار گرفت، غافل از آنکه این پدیده به علت ماهیت سلطهگری غرب بر اکثر کشورهای اسلامی، به همان سرعت بر ضد غرب وارد میدان عمل خواهد شد. حادثه 11 سپتامبر و تخریب برجهای دوقلو در نیویورک نشان داد که جریان تروریستی القاعده، نوک پیکانش را به سمت آمریکا نشانه رفته و با انفجارهای لندن و مادرید عملاً به تهدیدی جدی بر ضد غرب تبدیل شده است. موج بیداری اسلامی که از تونس آغاز شد و کشورهای مصر، لیبی، یمن و بحرین را در بر گرفت، تهدید دیگری برای غرب بود، زیرا در این خیزش انقلابی، مردم بر ضد رژیمهایی قیام کردند که همگی با غرب همپیمان بودند وبا حمایتهای غرب به حیات خود ادامه میدادند. این تعارض جدید با حمله مردم به سفارتخانههای اسراییل و آمریکا، ماهیت ضد استکباری خود را کاملاً آشکار کرد. همچنین فعال شدن اسلامگرایان در موج بیداری اسلامی، حجم تضاد با غرب را افزایش داد، چون در این موج بسیاری از تشکلها و جریانهای اسلامی از تئوری مذهبی غلبه، چشمپوشی کردند. تا قبل از شروع بیداری اسلامی، عمده اسلامگرایان سنی معتقد به ضرورت تبعیت از حاکم بودند. حتی جریانی مانند اخوانالمسلمین در مصر بهرغم سرکوب شدن توسط نظام جمهوری از سال 1954، در سالهای 1970 و 1981 با انور سادات و حسنی مبارک، رؤسای جمهور وقت مصر، بیعت کردند. عمر تلمسانی، مرشد وقت اخوانالمسلمین با اشاره به حدیث شریف پیامبر اکرم«ص»: «من مات ولم تکن فی رقبته بیعه ماتعلی غیر دینالاسلام: هر کسی که بمیرد و بیعتی با اولی الامر برگردن نداشته باشد، بر دین غیراسلام میمیرد.» این بیعتها را توجیه کرد. ولی از هنگام آغاز بیداری اسلامی در سال 2011، مشارکت گسترده جریانهای اسلامی در قیام بر ضد رژیم هایی که در گذشته با آنها بیعت کرده بودند، ظهور و بروز پیدا کرد. این پدیده در تونس، لیبی، مصر و یمن کاملا فراگیر و مشهود بود و این امر نشان میدهد که تئوری غلبه و تبعیت از حاکم ـ هرچند فاسق یا ظالم ـ برای اسلامگرایان پایان یافته و باور جدیدی جایگزین آن شده است. باز شدن عرصه اجتهاد در زمینه فقه سیاسی در مذاهب سنی تحت عنوان «فقه الواقع» و تلاش برای تعریف یک نظام اسلامی در چهارچوبهای مدنی و قراردادهای اجتماعی با عنوان «دولة مدنیة ذات مرجعیة اسلامیة»، شرایط دیگری را پدید آورد که تحولی از الگوی منحصر به نظام خلافت به الگوی دولت مدنی اسلامی به شمار میآید. این تحول بر پایه مفهوم مقاصد الشریعه در فقه اهل سنت صورت گرفته است. به عبارت دیگر، اسلامگرایان میگویند اگر نظام خلافت در شرایط کنونی قابل تحقق نیست، اصول سهگانه عدل، حکومت رشد یافته (الحکومة الرشیدة) و اصل شورا (انتخابات) به عنوان حداقل، باید پیگیری شوند. این اهداف هم اکنون مبنای فعالیت بسیاری از احزاب سنی در جهان اسلام قرار گرفته و نوعی نزدیکی را در باورهای مذاهب مختلف شیعه وسنی ایجاد کرده است. در نتیجه این تحول، پیروان اهلسنت مانند شیعه در پی حاکم صالحی بر آمدهاند که عادل باشد، بر پایه احکام اسلامی(فقیه)حکومت کند، با رأی مردم روی کار بیاید ودر خدمت جامعه قرار گیرد. این تحولات سهگانه یعنی تضاد القاعده با غرب، تضاد مردم با نظامهای استبدادی و وابسته به غرب در فرایند بیداری اسلامیو فراهم شدن زمینههای وحدت مذهبی در جهان اسلام، منافع غرب را در منطقه بهشدت تهدید کرد، به همین علت غرب تلاش کرد با اجرای سناریوی جدیدی از این بحرانها خارج شود و روابط سلطهگرانه خود با منطقه را بهنحو دیگری بازتولید و منافع خود را تامین کند و دشمنان خود را به چالش بکشد. برنامه براندازی نظام حاکم بر سوریه توسط غرب در سال 2011، با تبانی کامل با عوامل منطقهای، بهویژه ترکیه، عربستان سعودی، قطر، اردن، وامارات متحدعربی طراحی شد. غرب این سناریو را برای خروج از مجموعه تعارضهای منطقهای برنامهریزی کرده بود، لذا از فضای بیداری اسلامی سوء استفاده و با اجرای سناریوی طرح براندازی در سوریه تلاش کرد تا شرایط سیاسی در منطقه را از شفافیت خارج سازد و مسایل بهحدی در هم تداخل پیدا کنند که دیگر تشخیص حق از باطل بهراحتی امکان پذیر نباشد. غرب با ایجاد نسل دوم القاعده با نام داعش و جبههالنصره در محیط سوریه و حمایت از آنها تلاش کرد برای القاعده رقیبی را اهداف متفاوتی دارد بتراشد و تضادهای درون گروهی این دو جریان را جایگزین تضاد با امریکا سازد. این علت پدید آمدن نسل جدید سلفیهای تکفیری با اهدافی متفاوت با تشکل مادر، یعنی القاعده است. غرب با اجرای این پروژه همچنین سعی کرد فرایند بیداریاسلامی را تحت الشعاع قرار دهد و با وارد کردن بازیگر جدیدی به نام سلفیهای تکفیری نسل دوم، تضاد میان مردم حوزه بیداری و نظامهای وابسته به غرب را به میان خود مردم بکشاند. ناامنی گسترده در عراق، سوریه، لبنان، یمن، لیبی، وشبه جزیره سینا حاصل این برنامهریزیهاست. تاکید گروههای دوم القاعده، یعنی داعش وجبههالنصره بر اولویت شیعهکُشی و مبارزه با اقلیتهای مذهبی و دینی نیز بخشی از پروژه تغییر تضادهاست تا چالشهای جدیدی در جوامع منطقه بروز پیدا کنند و آنان را تا مدتها درگیر خود سازند. این تضاد مذهبی خونین که در تاریخ سابقه چندانی ندارد، بخشی از سناریوی غربی ـ ترکی وارتجاع عربی است و برای از بین بردن زمینههای وحدت در جهاناسلام در نتیجه چشمپوشی از نظریه غلبه و نیز تلاشی است برای مقابله با افزایش نفوذ نظام اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان اسلام. معادله سیاسی داعش در منطقه چند مجهولی و پیچیده است و بدون در نظر گرفتن وقایع میدانی نمیتوان آن را دقیق درک کرد. نقش غرب در این معادله و تلاش آن برای تغییر مجموعهای از تضادها، علت اصلی حمایت غرب از این گروهها در سه چهار سال گذشته بوده است. حمایت مستقیم رژیم صهیونیستی از گروههای تکفیری از طریق درمان بیش از 1600 نفر از زخمیهای آنان نیز شاهدی بر تبانی این رژیم با این سناریوی غربیاست. مسلماً سناریوی راهاندازی گروههای تکفیری توسط غرب و حمایت از آنان با سقفی از توان و کارکرد تعریف شده است، اما با پیوستن عده زیادی از داوطلبان سرخورده وناراضی منطقه به آنها، حالا این گروهها به قدرتی جدی وغیرقابل کنترل تبدیل شده و همپیمانان غربی خود در منطقه را مورد تهدید قرار دادهاند. غرب با بروز شرایط نامترقبه جدید، ناگزیر به تغییر نقشه خود شد. غرب از این گروهها خواسته بود فقط نظام سوریه را سرنگون کنند، ولی اینک آنها خود به تهدیدی برای عراق، اقلیم کردستان، عربستان سعودی و اردن تبدیل شده بودند. شرایط جدید برای غرب قابل تحمل نبود، به همین علت ائتلاف بینالمللی بر ضد داعش تشکیل شد تا به گفته آقای اوباما آنها را مهار و با فشار نظامی، وادار به اطاعت مجدد از اربابانشان کنند تا همچنان تحت کنترل باقی بمانند و تنها در چهارچوب نقش تعریف شده و برای ایفای ماموریتهای معین فعالیت کنند.
سوتیترها:
1. غرب با شعار ضرورت مبارزه با اشغال و سلطهگری اتحاد جماهیر شوروی بر افغانستان، در پیدایش القاعده در این کشور نقش داشت و با کمک عربستان سعودی و برخی از شیخنشینهای خلیج فارس، جوانان پرشور کشورهای عربی را با انگیزههای اسلامی و به صورت ابزاری در جنگ سرد علیه رقیب خود(شوروی) به کار گرفت، غافل از آنکه این پدیده به علت ماهیت سلطهگری غرب بر اکثر کشورهای اسلامی، به همان سرعت بر ضد غرب وارد میدان عمل خواهد شد.. 2. . تاکید گروههای دوم القاعده، یعنی داعش وجبههالنصره بر اولویت شیعهکُشی و مبارزه با اقلیتهای مذهبی و دینی نیز بخشی از پروژه تغییر تضادهاست تا چالشهای جدیدی در جوامع منطقه بروز پیدا کنند و آنان را تا مدتها درگیر خود سازند و نیز تلاشی است برای مقابله با افزایش نفوذ نظام اسلامی ایران در سطح منطقه و جهان اسلام.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 178 |