تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,015,810 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,717,977 |
«سخنان معصومین» فتنه و عوامل فتنه | ||
پاسدار اسلام | ||
مقاله 2، دوره 1393، شماره 395 - شماره پیاپی 396، بهمن 1393، صفحه 1-1 | ||
تاریخ دریافت: 04 مرداد 1395، تاریخ پذیرش: 04 مرداد 1395 | ||
اصل مقاله | ||
«سخنان معصومین» فتنه و عوامل فتنه
امام علی علیهالسلام: ...فلا تکونوا أنصاب الفتن و أعلام البدع، والزموا ما عقد علیه حبل الجماعه، و بنیت علیه أکان الطاعه،... (خطبه ۱۵۱ نهجالبلاغه) ...شما از نشانههاى فتنهها و بدعتها مباشید. بر خود لازم شمرید که از آنچه رشته جماعت به آن بسته شده و اساس اطاعت و بندگى بر آن نهاده شده، دست برمدارید.
امام علی علیهالسلام: انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تتبدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیردین الله. (خطبه 50، نهجالبلاغه) همانا ابتدای بروز آشوبها و فتنهها هواهاست که مورد تبعیت قرار میگیرند و احکامی است که بدعت گذاشته میشوند. در این فتنهها با کتاب خدا مخالفت میشود و مردانی از مردان دیگر بر مبنایی غیر از دین خدا تبعیت میکنند.
امام علی علیهالسلام: و قیل إن الحارث بن حوط أتاه فقال أترانی أظن أصحاب الجمل کانوا علی ضلاله فقال [علیهالسلام] یا حارث إنک نظرت تحتک و لم تنظر فوقک فحرت إنک لم تعرف الحق فتعرف من أتاه و لم تعرف الباطل فتعرف من أتاه فقال الحارث فإنی أعتزل مع سعید بن مالک و عبدالله بن عمر فقال [علیه السلام] إن سعیدا و عبد الله بن عمر لم ینصرا الحق و لم یخذلا الباطل. (حکمت، ۲۶۲ ش) حارث بن حوت نزد امام آمد و گفت: آیا چنین پندارى که من اصحاب جُمُل را (همچون طلحه و زبیر و...) گمراه میدانم؟ چنین نیست، امام فرمود:ای حارث! تو به فرودست خود نگریستی و بالای سرت را ندیدی؛ از این رو، سرگردان شدی! بیگمان، تو حق را درنیافتهای تا اهلش را بازشناسی و باطل را نشناختهای تا بدانی چه کسانی بدان گرویدهاند. حارث گفت: من همراه سُعد بن مالک و عبدالله بن عمر، از جنگ کنار مىرویم، امام فرمود: همانا سعد و عبدالله بن عمر، نه حق را یارى کردند، نه باطل را خوار ساختند.
امام علی علیهالسلام: و قد مر بقتلی الخوارج یوم النهروان بؤسا لکم لقد ضرکم من غرکم فقیل له من غرهم یا أمیرالمؤمنین فقال الشیطان المضل و الأنفس الأماره بالسوء غرتهم بالأمانی و فسحت لهم بالمعاصی و وعدتهم الإظهار فاقتحمت بهم النار. (حکمت، ۳۲۳) (در جنگ نهروان هنگامى که از کنار کشتگان خوارج مىگذشت فرمود) واى به حال شما! آنکه شما را فریب داد به شما زیان رساند. پرسیدند چه کسى آنان را فریفت اى امیرالمؤمنین[علیه السلام]، در جواب فرمود: شیطان گمراه کننده و نفسى که به بدى فرمان مىدهد، آنان را به آرزوها مغرور ساخت، و راه گناه را بر ایشان آماده کرد و به آنان وعدة پیروزى داد و سرانجام به آتش جهنم گرفتارشان کرد.
امام علی علیهالسلام: حب الدنیا رأس الفتن و اصل المحن. (غررالحکم) دنیاپرستی اساس فتنهها و ریشهی مشکلات است.
امام علی علیهالسلام: سبب الفتن الحقد (غرر الحکم 6781 ) سبب و مایه ی فتنهها کینه است.
رسول اکرم صلیالله علیه وآله: إن ممن ینتحل مودتنا أهل البیت ـ من هو أشد فتنه علی شیعتنا من الدجال ـ فقلت بماذا قال بموالاه أعدائنا و معاداه أولیائنا أنه أذا کان کذلک اختلط الحق بالباطل و اشتبه الأمر فلم یعرف مؤمن من منافق (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۷۹، ح ۲۱۲۸۹) همانا از کسانی که مدعی مودت ما اهلبیت هستند،کسی هست که در فتنهگری، برای شیعیان ما از دجال شدیدتر است. (راوی) گفتم: برای چه؟ (امام) گفت: به خاطر دوستی با دشمنان ما و دشمنی با دوستانمان. چون چنین شد، حق با باطل آمیخته میشود و مؤمن از منافق بازشناخته نمیشود.
رسول اکرم صلیالله علیه و آله: بادروا بالأعمال فتنا کقطع اللّیل المظلم: یصبح الرّجل مؤمنا و یمسی کافرا، و یمسی مؤمنا و یصبح کافرا، یبیع أحدهم دینه بعرض من الدّنیا قلیل.( نهج الفصاحه) فرصت را برای اعمال نیک بیش از آنکه فتنههایی مانند پارههای شب تاریک پدید آید غنیمت شمارید، در آن هنگام انسان، صبح مؤمن است و شب، کافر میشود، شب کافر است و روز مؤمن میشود و دین خود را به عرض ناچیز دنیا میفروشد.
رسول اکرم صلیالله علیه وآله: ستکون فتن یصبح الرّجل فیها مؤمنا و یمسی کافرا إلّا من أحیاه اللَّه بالعلم.( نهجالفصاحه) فتنههایی خواهد بود که در اثنای آن مرد به صبح مؤمن باشد و به شب کافر شود، مگر آنکه خدایش به علم زنده دارد.
امام علی علیهالسلام حب المال سبب الفتن (غررالحکم) میل به ثروتاندوزی و مالپرستی سبب فتنه است.
امام علی علیهالسلام (در مورد اهل بصره و طلحه و زبیر) فرموده: کل واحد منهما یرجو الامر له، و یعطفه علیه دون صاحبه، لا یمتان الی الله بحبل، و لا یمدان الیه بسبب کل واحد منهما حامل ضب لصاحبه و عما قلیل یکشف قناعه به و الله لئن اصابوا الذی یریدون لینتزعن هذا نفس هذا، و لیاتین هذا علی هذا، قد قامت الفئه الباغیه، فاین المحتسبون فقد سنت لهم السنن، وقدم لهم الخبر و لکل ضله عله، و لکل ناکث شبهه و الله لا اکون کمستمع اللدم، یسمع الناعی، و یحضر الباکی، ثم لا یعتبر(نهجالبلاغه، خطبه شماره 148) هرکدام از آن دو [طلحه و زبیر] امید دارد که زمامداری و حکومت به دست او افتد و آن را به سوی خود میکشد نه به سوی رفیقش، آنها نه به رشتهای از رشتههای محکم الهی چنگ زدهاند و نه به وسیلهای به او نزدیک شدهاند، هرکدام بار کینه رفیق خویش را به دوش میکشد و به زودی پرده از روی آن برداشته میشود. به خدا سوگند، اگر به آنچه میخواهند برسند، این یکی جان دیگری را میگیرد و آن یکی این را از میان میبرد، گروهی طغیانگر و فتنهانگیز به پا خواستهاند، پس آنها که حقایق را به خاطر خدا آشکار میسازند کجایند؟ در حالی که سنت پیامبر برایشان بیان شده و اخبار [امروز] را قبلاً به آنان گفتهاند. برای هر گمراهی علت و سببی است و برای عهدشکنی بهانهای، به خدا سوگند من همچون کسی نخواهم بود که صدای بر سر و سینه کوبیدن و ندای مخبر مرگ را بشنود و چشمهای گریان را ببیند، اما عبرت نگیرد.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 656 |