تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,470 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
د و ذ (ص 26 و 27) | ||
سنجاقک | ||
مقاله 13، دوره 13، مرداد 95 - شماره پیاپی 137، مرداد 1395، صفحه 26-27 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
تاریخ دریافت: 03 شهریور 1395، تاریخ پذیرش: 03 شهریور 1395 | ||
اصل مقاله | ||
قصّههای دوتایی د و ذ طاهره خردور د و ذ داداشهای دوقلو بودند. آنها شکلِ هم بودند. فقط یک فرق داشتند؛ یکی از آنها روی سرش خال داشت و یکی از آنها روی سرش خال نداشت. یک روز به هم گفتند که جایشان را با هم عوض کنند. ذ خالش را داد به د. د خالدار شد. ذ هم بیخال شد. حالا هر موقع ذ را صدا میزدند، د میرفت و هر موقع که د را صدا میزدند، ذ میرفت. اوّل خیلی خوشحال بودند؛ امّا یک روز ذ دلش برای خالش تنگ شد. غصّهاش گرفت. نمیدانست چهطوری خالش را پس بگیرد. رفت و به د گفت: «خالم را بده!» داداشش گفت: «نمیدهم. مال خودم است.» ذ عصبانی شد و دنبالش دوید. د فرار کرد و خواست یک گوشه قایم شود. یکهو پایش لیز خورد. افتاد زمین و خالش گم شد. ذ گفت: «دیدی چه کار کردی! خالم را گم کردی. حالا من بدون خال چه کار کنم؟» و شروع کرد به گریه کردن. د به ذ گفت: «گریه نکن. دوتایی دنبالش میگردیم.» بعد اینور را گشتند، آنور را گشتند. یکدفعه چشم د به مورچهها افتاد. مورچهها داشتند با خال، فوتبال بازی میکردند. د داد کشید: «خال را پیدا کردم!» دوتایی خوشحال شدند. بعد نشستند تا بازی مورچهها تمام شد؛ آن وقت خال را از مورچهها گرفتند. ذ فوری خال را گذاشت روی سرش. بعد هم به د قول داد که هر موقع دلش خواست، خال را به او بدهد. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 226 |