
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,499 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,563 |
دشنامزدایى از بازى زبان دینى: برداشتى واقعگرایانه از روشهاى تشکیل باور | ||
نقد و نظر | ||
مقاله 5، دوره 7، شماره 28-27، تیر 1380، صفحه 101-135 اصل مقاله (247.36 K) | ||
نوع مقاله: تخصصی | ||
نویسنده | ||
ویلیام پی . آلستون ترجمه نرجس جواندل | ||
تاریخ دریافت: 28 شهریور 1395، تاریخ پذیرش: 28 شهریور 1395 | ||
چکیده | ||
نوشتار حاضر که دومین مقاله از کتاب فلسفه و دستور باور دینى محسوب مى شود، نخست به صورت سخنرانى درباره یکى از آثار دى.زى. فیلیپس، فیلسوف معاصر، از سوى ویلیام آلستون ارائه شده است. فیلیپس که یکى از مهم ترین پیروان ویتگنشتاین است، سعى دارد با استفاده از آراء استاد خود به حل مسائل فلسفى بپردازد. وى با گفتن این جمله که (دین به واقعیات مطرح شده در علوم دیگر ارتباطى ندارد) مشهور شد. ویلیام آلستون که خود یکى از برجسته ترین فیلسوفان معاصر در فلسفه دین و معرفت شناسى است، در مقاله حاضر به بحث پیرامون (بازى زبان) پرداخته است. وى نیز مانند فیلیپس، اعتقاد دارد که دین زبان مخصوص به خود دارد; ولى درست برخلاف وى، ادعا مى کند که زبان دین با زبان معمولى ارتباط دارد. به نظر آلستون، عقل نقش مهمى در استحکام ایمان دارد و دین مربوط به مابعدالطبیعه است; در حالى که فیلیپس این هردو نکته را انکار مى کند. 1از من درخواست شده تا درباره موضوع (باور دینى و بازى زبان; محل توقف درست؟) مطلبى بنویسم. در این پرسش که کجا مى توانیم محل توقف را پیدا کنیم، نکته قابل اهمیت این است که در چه جریانى توقف کنیم. در اینجا فرض مى کنیم که جریان مورد بحث، جریان توجیه کردن باشد ـ یعنى دلیل آوردن، شاهد آوردن، بنیان نهادن، زمینه سازى براى باور کردن چیزى، کوشش براى اثبات این که چیزى واقعى است، یا چیزى قابل توجیه یا معقول و یا مقبول است.1 به هر حال، این برداشتى است از موضوع مذکور که به آن خواهم پرداخت. بنابراین، وقتى که بحث ما در پیرامون گستره خاصى از باورهاست، بدین معنى است که به جلوه خاصى از معرفت شناسى آن گستره باور مى پردازیم. بدون شک، این همه ماجرا نیست. در توسعه معرفت شناسى باورها درباره انگیزه کار مردم یا باورهاى نظرى در علوم یا باورهاى ادراکى درباره محیط فیزیکى و یا باورهاى مذهبى، وظیفه اصلى ما یافتن مناسبات استحکام بخشى است که ساختار معرفت شناسى آن گستره را به وجود مى آورد. براى مثال، چه نوع تجربه حسى اى زمینه کافى را براى این حکم که این یک درخت زیتون است، فراهم مى کند و تحت چه شرایطى چنین عمل مى کند؟ شواهد چگونه باید با این فرض که فلانى قاتل است ارتباط داشته باشند تا پذیرفتن این فرض که او قاتل است معقول شود. این پرسش که جستجو براى توجیه، کجا به اتمام مى رسد، یکى از پرسشهایى است که فقط بعد از آن که به ان دازه کافى مناسبات استحکام بخش را مشخص کردیم به وجود مى آید تا یک سلسله توجیهاتى داشته باشیم که در ارتباط با آنها، سؤال محل توقف بتواند مطرح شود. | ||
عنوان مقاله [English] | ||
دشنامزدایى از بازى زبان دینى: برداشتى واقعگرایانه از روشهاى تشکیل باور | ||
نویسندگان [English] | ||
William Alston | ||
مراجع | ||
*در این مقاله به آثار فیلیپس بدین گونه اشاره شده است: FPE. Faith and Philosophical Enquiry. London: Routledge & Kegan Paul، 1970. RWE. Religion Without Explanation. Oxford: Basil Blackwell، 1976. FAF. Faith After Foundationalism. London and NewYork: Routledge، 1988. 1. متأسفانه فیلیپس هم مانند ویتگنشتاین دقیقاً بین توجیه و توضیح تفاوت قائل نمى شود. بنابراین، در کتاب RWE گاهى با این سؤال مواجه مى شویم که آیا دین به توجیه نیاز دارد یا خیر. این دو مفهوم کاملاً متمایز هستند. ما مى توانیم واقعیت هیچ صدایى از بلندگو درنمى آید را بدون آن که چیزى را توجیه کنیم، توضیح بدهیم; و مى توانیم فرض خود که همسرم در خانه نیست را (با آگاهى از این واقعیت که اتومبیل او در گاراژ نیست) بدون آن که چیزى را توضیح بدهیم، توجیه کنیم. گاهى فرضیه اى را نشان مى دهم که آن فرضیه چگونه چیزى را توضیح مى دهد، ولى این یک قانون کلى نیست. 2. John Searle 3. Grice 4. verficationist line 5. Peirce 6. Dummett7 . چنانکه این عبارت نشان مى دهد، توجه من به محلهاى توقف ممکن معطوف است، هم به منظور تلاش براى استحکام چیزى و هم تلاش براى رهایى از آن ـ هم به نفع و هم علیه ملاحظات ـ نه فقط تلاش براى توجیه آن به طور مثبت. 10. Hilary Putnam 11. Micheal Dummet 12. F.H. Bradley 13. F.H. Bradley، Essays on Truth and Reality (Oxford: Clarendon Press، 1914)، p.1. 14. Ibid.، P.223. 15. Brand Blanshard 16. B. Blanshard، The Nature of Thought (London: George Allen & Linwin 1939)، Vol.II، P.264. 17. C.S. Peirce، 'How to Make Our Ideas'، in Collected Papers، ed. C. Hartshorne and P. Weiss (Cambridge، Mass.: Harvard University Press، 1975)، P.268. 18. W. James، Pragmaticm (Cambridge، Mass.: Harvard University Press، 1975)، P.97. 19. I. Dewey، Reconstruction in Philosophy (NewYork: Henry Holt، 1920). P.156. 20. H. Putnam، 'Realism and Reason'، in Meaning and the Moral Seiences (London: Routledge & Kegan Paul، 1978). P.125. 21. H. Putnam، Reason، Truth، and History (Cambridge: Cambridge UniversityPress، 1981)، P.55.22 . این امر نیز قابل دفاع است که حتى اگر محتواى ملاک معرفت شناسى از یک بازى نسبت به بازى دیگر تفاوت داشته باشد، هنوز یک مفهوم کلى صدق وجود دارد که براى همه این تفاوتها از آن استفاده شود; یعنى استاندار کردن هر ملاک معرفت شناختى که مناسب است. ولى حتى با وجود این، باز هم به این نتیجه مى رسیم که صدق در بازیهاى زبانى مختلف تفاوت دارد.23. Rubicon24 . چنین نکاتى را مى توان در ارتباط با این ادعا که واقعیت یا وجود براى بازیهاى مختلف تفاوت دارد، مطرح نمود.25. Kierkegaard26 . به من گفته شد، نه توسط فیلیپس، که حرفهایم درستند، ولى مهم نیستند. آنچه مهم است چگونگى تشخیص صدق است و این که مطمئنا در قلمروهاى مختلف فکر و سخن متفاوت است. من با ادعاى مثبتى که هم اینک مطرح کردم موافقم; یعنى بسیار مهم است که بدانیم چگونه تشخیص بدهیم که چه چیزى صدق است و این راهها براى علوم طبیعى، علوم غربى درباره جهان مادى، دین، ارتباط درون شخصى و جز آن متفاوت است. ولى نمى توانیم به این نتیجه برسیم که آن نکته اى که درباره مفهوم کاربردى کلى صدق گفتم اصلاً مهم نیست. اگر به این نکته توجه نداشته باشیم نمى توانیم بفهمیم چیزى که مى گوییم یا فکر مى کنیم صدق است یا خیر، و بالاخره در اختیار ما نیست. بستگى دارد به این که چگونه اشیاء مستقل از بازى زبان ما، شبکه مفهومى ما و مانند آن هستند.27. D.Z. Phillips، The Concept of Prayer (London: Routledge & Kegan Paul، 1965). Perceiving God (Ithaca، NY: Cornell University Press، 1991)، esp. chapters 4 and 5. 39. doxastic Practice (DP) 40. oncertainty41 . یکى از دلایل کلى تر براى تغییر دادن بازى زبان به DP این است که با روش نتیجه گیرى ویتگنشتاین درباره معنى (آنچه وى در اصطلاح خود (دستور زبان) مى نامد) اصطلاحات و ساختار مفاهیم از ویژگیهاى بازى زبان مورد تأکید اوست موافق نیستم. ولى در این رساله براى طرح آن مباحث جایى نیست.42. Minervaجغد مینروا، از خدایان روم باستان، نمادى است براى انسان حکیم. یعنى در صورتى انسان به حکمت مى رسد که عمرى از او گذشته باشد. 44. Perceiving God 45. Basil Mitchell 46. Cumulative Case47 . منظور از شکفتن گلها آزادى بیان است; یعنى هزاران نظر ابراز شود و رشد کند. اصطلاح فوق جمله مشهور مائو است. آلستون از این اصطلاح استفاده مى کند تا بگوید براى استحکام دین باید از هزاران دلیل استفاده شود. Perceiving God، Chapter3 and Reliability of sense Perception (Ithaca، NY: Cornell University Press، 1993). 50. Parmenides 51. Zeno 52. Significant self-support 53. sence-perceptual doxastic practice | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 631 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 235 |