تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,387 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,993,366 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,705,552 |
ارزیابی روایات تقسیمات چهارگانه قرآن | ||
پژوهش های قرآنی | ||
مقاله 1، دوره 21، شماره 79، شهریور 1395، صفحه 26-51 اصل مقاله (938.75 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسندگان | ||
بتول احمدی* 1؛ سهیلا پیروزفر2؛ عباس اسماعیلیزاده2 | ||
1دانشجوی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد | ||
2دانشیار دانشگاه فردوسی مشهد | ||
تاریخ دریافت: 22 اردیبهشت 1395، تاریخ بازنگری: 06 مرداد 1395، تاریخ پذیرش: 28 مهر 1395 | ||
چکیده | ||
روایاتی منسوب به پیامبر اکرم (ص) در جوامع حدیثی شیعه و اهل سنت وجود دارد که در آن طبق فرمایش ایشان، قرآن کریم به چهار بخش به نامهای «سبع طوال»، «مِئین»، «مثانی» و «مُفصل» تقسیم میشود که هر یک به ترتیب، عوض کتب پیامبران گذشته، تورات موسی، انجیل عیسی و زبور داوود به ایشان داده شده است. عمده این روایات یا از طریق ابنالاسقع از پیامبر (ص)، و یا از طریق سعدالاسکاف از امام محمدباقر (ع) از حضرت رسول نقل شدهاند. کثرت نقل به همراه بیتوجهی به صحت و سقم این دست روایات از سوی عالمان قرآن و حدیث و انتسابشان به نبی مکرم اسلام6، اهمیت بررسی این احادیث را از نظر میزان اعتبار دوچندان میکند. مقاله حاضر با تتبع موارد استناد این احادیث نشان داده که برخی از این استنادات بر خلاف مضمون روایات است و سند روایت کافی صحیح و روایات واثلةبن الاسقع دارای اضطراب در سند و متن بوده که در نهایت به علت مستفیض یا متواتر بودن روایات و هماهنگی دلالت آن با قرآن، حکم به صحت آنها داده شده است. | ||
کلیدواژهها | ||
تقسیم چهارگانه قرآن؛ سبعطوال؛ مئین؛ مثانی؛ مفصل | ||
عنوان مقاله [English] | ||
Evaluation of the Traditions on “The Four Divisions of the Qur’ān” | ||
نویسندگان [English] | ||
Suhayla Piruzfar2؛ Abbas Isma’ilizadeh2؛ | ||
چکیده [English] | ||
There is a tradition attributed to the Holy Prophet (S.A.W.) in the Shī‘ī and Sunnī collections of ḥadīth, in which, according to His Holiness, the Holy Qur’ān is divided into four sections called sab‘a ṭiwāl, mi’īn, mathānī, and mufaṣṣal, each one of which have been given to him consecutively instead of the books of the past Prophets, the Torah of Moses, the Gospel of Jesus, and the Psalms of David. The major part of these traditions have been related either through Ibn al-Asqa‘ from the Prophet (S.A.W.) or through Sa‘d al-Iskāf from Imam Muḥammad Bāqir (A.S.) who quoted from the Apostle of Allah (S.A.W.). The large number of traditions along with the inattention to the truth and falsity of this kind of traditions by the scholars of the Qur’ān and ḥadīth and attributing them to the Holy Prophet (S.A.W.), doubles the importance of studying these traditions in terms of their validity. Researching on the sanads of these traditions, the present article shows that some of these sanads contradict the context of the traditions and the sanad of Al-Kāfī’s traditions is sound and the traditions of Wāthilat b. al-Asqa‘ are unreliable (muḍṭarib) in chain of transmission and text. Finally, these traditions are judged to be sound because of their being mustafīḍ (diffused) or mutiwātir (frequently narrated) and due to their conformity of signification (dilāla) with the Qur’ān. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 918 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 724 |