تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,462 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,406 |
در کوچه پس کوچه های نوجوانی (ص 18 و 19) | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 9، دوره 27، مرداد 95 - شماره پیاپی 317، آذر 1395، صفحه 18-19 | ||
نوع مقاله: روانشناسی | ||
تاریخ دریافت: 02 آذر 1395، تاریخ پذیرش: 02 آذر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
کسی لنگه جوراب منو ندیده؟ مهدیس حسینی کارشناس روانشناسی بالینی کسی لنگه جوراب منو ندیده؟ مامان نمیدونی کتاب فارسی من کجاست؟ ای بابا! کی رفته توی اتاق من، شلوار ورزشی من تا همین دیروز زیر تخت بود. کی برش داشته؟ وارد اتاقتان میشوید و دور و برتان را نگاه میکنید، کوهی از کاغذ و مجله کف اتاق، کمدی پُر از لباسهای چروک و چرک، جورابهای تا به تا و خردهشیرینیهایی که از دو روز قبل هنوز روی میز تحریرتان خودنمایی میکند. منظرهی چشمنوازی نیست، درست میگویم؟ ولی آیا واقعاً خسته نشدهاید از این همه شلوغی و بینظمی؟ بیحوصله میان آن همه شلوغی مینشینید و با خودتان میگویید این تنها یک بینظمی ساده است که برای هر شخصی طبیعی است. شاید هم اصلاً با این بینظمی و شلختگی خود مشکلی ندارید و فکر میکنید این یک رفتار طبیعی است. بعضی از آدمها به محض دیدن چند برگ کاغذ که روی میز کار شخص دیگری افتاده، تصور میکنند صاحب میز، آدمی شلخته و بینظم است. در مقابل، گروهی هم هستند که لباسهای بههمریخته داخل کمد و تلنبارشده روی مبل و صندلی و انبوهی از مجلهها و روزنامهها را که گوشهی اتاق روی هم جمع شده، نادیده میگیرند و فکر میکنند اینها نشانهی شلختگی نیست. پس بالأخره چه کسی شلخته است و کدام یک از افراد مرتب و تمیز هستند؟ شاید وقت آن رسیده برایتان بگوییم که شلختگی چیست و به چه کسی شلخته میگویند؟ معمولاً افراد شلخته مشکلی با این اخلاق خود ندارند و همیشه فکر میکنند زندگیشان کاملاً طبیعی است، ولی اطرافیانشان از این وضع خسته میشوند و دائم آنها را سرزنش میکنند. برای همین گاهی ممکن است این افراد تصور کنند دیگران با آنها مشکل دارند و شلختگی بهانهای برای گرفتن ایرادهای جورواجور است. شاید برای شما هم گلههای مادرتان از اینکه انگار بمب خورده توی اتاقش و بهانههای پدرتان با گفتن این جمله که من به سنّ تو بودم چنین بودم و چنان بودم، آشنا باشد. بعضیها باور دارند آنها که شلخته و بینظم هستند این روش را در خانوادهیشان دیده و آموختهاند. گروهی هم معتقدند آقایان شلختهتر از خانمها هستند؛ البته این در حالی است که بعضی آقایان هم از داشتن زن شلخته شکایت میکنند و همین موضوع نشان میدهد، شلختگی فقط مختص آقایان نیست. در ضمن، مطمئن باشید اگر سالها به شلختگی عادت کردهاید، باز هم میتوانید این روش را تغییر دهید و زندگی آرام و مرتبی را تجربه کنید؛ بیشک این کار ارزش امتحان کردن را دارد و نتیجهاش به نفعتان خواهد بود. مراقب باشید از آن طرف بام نیفتید! همهی ما این را میدانیم که بینظمی و شلختگی خوب نیست؛ اما تمیزی بیش از حد هم خوب نیست. اگر خیلی مرتب و منظم وسایلتان را در جای مخصوص میگذارید و هر چیزی را به درستی در جایش قرار میدهید، هیچ ایرادی ندارد، ولی اگر این کار به وسواس تبدیل شود و همهی فکر و ذهنتان را مشغول کند، دیگر نمیشود از این رفتار دفاع کرد. البته بسیاری از کسانی که دچار چنین وسواسی هستند فکر میکنند کارشان طبیعی است و بقیهی مردم بیفکرند و نمیدانند چهطور باید خانه و زندگیشان را تمیز و مرتب نگه دارند. این گروه، معمولاً فرصت کافی برای رسیدگی به سایر کارها را هم ندارند؛ چون از صبح تا شب مشغول جمعوجور کردن خانهیشان هستند. هفت روز هفته، خانه را جارو میکنند، روزی چند مرتبه ظرفها را میشویند، هر وسیلهای که روی زمین جا مانده باشد، سریع برمیدارند، میشویند و در جای خودش میگذارند و البته خیلی هم مراقب هستند که لوازمشان را کج و نامرتب در جایش قرار ندهند. با این همه کار، معلوم است که دیگر وقتی برای سر و سامان دادن به بقیهی کارهای مهم خانه باقی نمیماند. فراموش نکنید که همیشه تعادل، حرف اول و آخر را میزند؛ به این معنی که نه شلختگی و بیانضباطی خوب است و نه تمیزی و نظم بیش از حد. قطعاً رفتاری متعادل که نه به سمت بینظمی پیش برود و نه موجب وسواس شود، بهترین راهکار است. پس تا حد امکان تمیز و مرتب باشید؛ اما نگذارید این رفتار مثبت به شکل وسواس دربیاید. چند قانون برای داشتن یک محیط با نظم و ترتیب هر چیزی جای مشخصی دارد. فراموش نکنید اگر یاد بگیریم که هر یک از اشیا و لوازم جای مخصوصی برای خودش دارد، دیگر برای پیدا کردنشان به زحمت نمیافتیم و محیط خانهیتان نظم و ترتیبش را هم از دست نمیدهد. گاهی اوقات، بهخصوص زمانی که عجله داریم یا روزهایی که خیلی حال و حوصلهی جمعوجور کردن خانه را نداریم، اسباب و لوازم را در نزدیکترین جای ممکن میگذاریم و دنبال کارهای دیگر میرویم. شاید همان روز یا همان لحظه از این کار حس خوبی داشته باشیم؛ اما مطمئناً پس از گذشت چند ساعت یا چند روز، باید منتظر خانهای بههمریخته باشیم که هر یک از اسبابش در گوشهای افتاده و خاک میخورد. گاهی مواقع اینقدر اسباب و وسایل مختلف در اطراف و محیط زندگیتان جمعآوری میکنید که محل زندگیتان بیشتر شبیه سمساریهاست، پر از اسباب و وسایل مختلف. به هر گوشهای که نگاه کنید، حتماً یکی - دو وسیلهی مختلف خواهید دید. شاید تمام لوازم با نظم و ترتیب هم چیده شده باشد، ولی اینقدر تعدادشان زیاد است که باز هم هیچ نظم و ترتیبی در میانشان دیده نمیشود. شاید وقت آن رسیده که بدون هیچگونه ترس و دودلی مقداری از این اسبابهای اضافی را، کناری بگذارید و خودتان را از آنها رها کنید. گاهی مواقع بعضی از این وسایل هم اضافه نیست و حتماً روزی به کارتان خواهد آمد؛ اما برای مرتب کردن آنها هم راهحلی وجود دارد. میتوانید آنها را مرتب کنید و در قفسهها، کمدها، کابینت، جالباسی یا هر فضای مناسب دیگری که در اختیار دارید، قرار دهید. کمد آقای ووپی نمیدانم آقای ووپی را میشناسید یا نه؟ شخصیت کارتونی که هر وقت درِ کمدش را باز میکرد، تمام اسباب و اثاثیهاش بیرون میریخت. شاید شما هم گاهی اوقات در زندگی مانند آقای ووپی رفتار میکنید. اتاقهایتان تمیز و مرتب است، هر چیز در سر جای خودش قرار دارد و هیچ وسیلهی اضافه و سرگردانی در اتاقتان دیده نمیشود؛ ولی وای به روزی که مجبور شوید در حضور مهمان یا آشنایی، در ِکمدی را باز کنید یا روتختی تخت خوابتان را کناری بزنید، آن وقت است که دهان از تعجب باز میماند. پس دوستان من، اگر شما هم میخواهید از این وضع شلختگی نجات پیدا کنید و اتاق و کمدهای تمیز و منظمی داشته باشید، زود دست به کار شوید و هر چیز را سر جای خودش قرار دهید. اگر هم بعضی لوازم هنوز جایی برای خودشان ندارند، همین امروز یک جای ثابت و همیشگی برایشان تعیین کنید؛ مطمئن باشید این کار به نفعتان است و کمک میکند هرچه زودتر وسایلتان را پیدا کنید، البته وسایلی که تمیز و مرتب بوده و زیر دست و پا دوباره کثیف نشده است. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 278 |