
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,192 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,529 |
پیراهن نو ( ص 20 و 21 ) | ||
سنجاقک | ||
مقاله 10، دوره 13، شهریور 95 - شماره پیاپی 138، آذر 1395، صفحه 20-21 | ||
نوع مقاله: سرگرمی | ||
تاریخ دریافت: 06 آذر 1395، تاریخ پذیرش: 06 آذر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
پیراهن نو محمدرضا شمس یک پ بود که برای شب عید پیراهن نداشت. رفت پیش خیّاط و گفت: «آقای خیّاط! دوز و دوز و دوز، برای عیدم یه پیرهن بدوز.» خیّاط گفت: «پارچه ندارم. برو برام پارچه بیار تا برات پیرهن بدوزم.» پ رفت پیش پارچهباف و گفت: «آقاپارچهباف! باف و باف و باف، برا پیرهنم پارچه بباف.» پارچهباف گفت: «نخ ندارم. برو برام نخ بیار تا برات پارچه ببافم.» پ رفت پیش نخریس و گفت: «آقانخریس! ریس و ریس و ریس، نخ برام بریس.» نخریس گفت: «تار ندارم. برو برام تار بیار تا برات نخ بریسم.» پ رفت پیش عنکبوت و گفت: «خالهعنکبوت! بوت و بوت و بوت، تار برام بباف.» عنکبوت، بوت و بوت و بوت تار براش بافت. پ تار را داد به نخریس. نخریس، ریس و ریس و ریس نخ براش ریسید. پ نخ را داد به پارچهباف. پارچهباف، باف و باف و باف براش پارچه بافت. پ پارچه را داد به خیّاط. خیّاط، دوز و دوز و دوز برای عیدش یک پیراهن دوخت. عید شد. پ پیراهن نویش را پوشید و رفت عیددیدنی. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 252 |