تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,369 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,311 |
قصه های قرآنی ( ص 26 و 27) | ||
سنجاقک | ||
مقاله 13، دوره 13، شهریور 95 - شماره پیاپی 138، آذر 1395، صفحه 26-27 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
تاریخ دریافت: 06 آذر 1395، تاریخ پذیرش: 06 آذر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
قصّههای قرآنی فیلسواران مرتضی دانشمند خانم احمدی ماژیک را برداشت و دوتا گوش پهن روی تابلو کشید. بعد هم یک خرطوم دراز و یک بدنِ کلفت و چهارتا دست و پا مثل ستون برایش گذاشت. از بچّهها پرسید: «نام این حیوان چیست؟» همه گفتند: «فیل.» خانم احمدی گفت: «دوست دارید قصّهی فیلسواران را برایتان تعریف کنم؟» بچّهها با صدای بلند گفتند: «ب...له!» خانم گفت: «یک روز مردان فیلسوار با فیلهایشان به شهر مکّه حمله کردند. آنها میخواستند شهر مکّه را خراب کنند. مردم مکّه خیلی ناراحت بودند. خداوند پرندههای کوچکی را به آسمان مکّه فرستاد. پرندهها، سنگهایی توی منقار و چنگالشان بود. پرندهها سنگهایشان را به سرِ فیلسواران زدند و آنها را نابود کردند.» خانم گفت: «حالا کی بلد است سورهی فیل را بخواند؟» چندتا از بچّهها دست بلند کردند. زهرا خواند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. اَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحابِ الْفِیلِ...؛ آیا ندیدی خدای تو با فیلسوارها چه کرد؟...» خانم احمدی در آخر گفت: «حالا قلم بردارید و قصّهی فیلسواران را نقّاشی کنید.» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 214 |