تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,316 |
تعداد مشاهده مقاله | 12,995,191 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,706,756 |
قرآن و آزادى سیاسى | ||
پژوهش های قرآنی | ||
مقاله 2، دوره 9، 35-36، دی 1382، صفحه 14-47 اصل مقاله (414.26 K) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسنده | ||
سید ابراهیم سجادی | ||
تاریخ دریافت: 20 آذر 1395، تاریخ پذیرش: 20 آذر 1395 | ||
چکیده | ||
آزادى سیاسى - از مهمترین مباحث فلسفه سیاسى - در پرتو دیدگاه آیات قرآن مورد مطالعه و بررسى قرار گرفته است. نویسنده پس از تبیین آزادى اجتماعى به عنوان بستر آزادى سیاسى، به مقایسه مفهوم آزادى از نگاه اندیشه غربى و اندیشه اسلامى پرداخته و بر آن است که از منظر قرآن، میان خودسازى و رهایى از اسارت هواها و شهوات، ارتباطى عمیق حکمفرماست و پیروى از غرایز، همانند اطاعت از فرعونها و طاغوتها بردگى است. قرآن با طرح آزادى اجتماعى پس از بندگى خداوند، به کارآیى خودسازى در تحقق بخشیدن به آزادى فرد در حیات اجتماعى اشاره کرده و شرط تحقق آزادى سیاسى را نبود خود کامگى و فشارهاى سیاسى و داشتن حق تشکیل حکومت و نظارت بر آن بر شمرده و همانند فلاسفه سیاسى خطر استبداد حاکمان را جدى دانسته، ایشان را از طغیانگرى پرهیز مىدهد. بر همین اساس، بىطرفى حاکمیت را در رابطه با دین نمىپذیرد و بر اقامه صلات و ایتاء زکات و امر به معروف و دعوت به اسلام تأکید دارد، چنانکه تهدید کنندگانِ دیندارىِ مؤمنان را مورد پیگرد قرار مىدهد. و قوانین بازدارنده علیه ارتداد، محاربه، قتل، زنا، سرقت و شرب خمر در همین راستا و به منظور تأمین امنیت جان، روان، مال، ناموس و حیثیت افراد جامعه تشریع شده است. حال آنکه فلاسفه سیاسى، تشویق به علمآموزى، مبارزه با جهل و بىسوادى، تفکیک قوا و تشکیل جامعه مدنىِ سیاسى یا تودهاى را جهت جلوگیرى از بروز استبداد در حاکمیّت پیشنهاد مىکنند؛ قرآن، آزادى و رشد معنوى، مشارکت سیاسى و نظارت همگانى امت را مطرح مىسازد. تفاوت این دو دیدگاه در تعریف آنان نسبت به »امت« و »جامعه مدنى« آشکار است. | ||
کلیدواژهها | ||
آزادى اجتماعى؛ آزادى سیاسى؛ حکومت دینى؛ استبداد قدرت؛ آزادى معنوى؛ مشارکت سیاسى؛ جامعه مدنى؛ فلسفه سیاسى | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Qur’an and the Political Freedom | ||
نویسندگان [English] | ||
Sayyed Ibrahim Sajjadi | ||
چکیده [English] | ||
Political freedom is one of the most important discourses of Political Philosophy that has been studied in the light of the Qur’anic viewpoints. After giving a definition of social freedom and explaining its barriers, this article makes a comparison between the western and the Islamic thoughts in the definitions of positive freedom. The writer believes that from the viewpoint of the Qur’an, there is a deep and strong relation between self-improvement and deliverance from the clutches of whims and lusts; and that, succumbing to instincts is, like submitting to the Pharaohs and false deities (ṭāghūts), tantamount to slavery. Consequently, servitude to God plays a fundamental role in realization of the individual’s social freedom in his social life. Political freedom is realized through lack of despotism and political pressures as well as by enjoying the right to establish a rule and to supervise over it. The Qur’an, like the political philosophers, has considered as serious the danger of despotic rulers and has forewarned them against rebelliousness. The article goes on to explain the difference between the western and the Islamic thought in legitimate restrictions, claiming that the Qur’an does not accept the indifference of a sovereignty in relation to religion and emphasizes on performing ṣalāt, paying zakāt, enjoining the good, and calling to Islam; it also condemns those who threaten the religiosity of the believers. The preventive rules against apostasy, rebellion, murder, adultery, larceny, and drinking are legislated in this respect and for providing security in life, mentality, property, honor, and prestige of the people of the society. On the other hand, imposing such constraints would bring about the danger of absolutism in sovereignty, about which here again both the Qur’an and the political philosophers express their concern and present their own solutions. Political philosophy encourages acquisition of knowledge, struggle against ignorance and illiteracy, segregation of authorities, and establishment of political or popular civil society. Religion also introduces the following three ways in this respect: 1. Spiritual freedom and development along with deliverance of human faculties from the bondage of animal instincts, 2. Political participation and employment of those who are possessed with thoughtfulness and morality and are inclined towards altruism and advisability, 3. Public supervision of the umma, which is manifested in murābiṭa (guarding the frontiers – a Qur’anic term), and in enjoining the good and forbidding the evil. In the end, the article explains the characteristics and differences of each of the ummas (in its Qur’anic sense) and civil society. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 602 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 496 |