تعداد نشریات | 48 |
تعداد شمارهها | 2,296 |
تعداد مقالات | 33,250 |
تعداد مشاهده مقاله | 11,855,343 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,039,445 |
خنده منده (ص 14 و 15) | ||
پوپک | ||
مقاله 7، دوره 23، مرداد1395- 265، مرداد 1395، صفحه 14-15 | ||
نوع مقاله: طنز | ||
تاریخ دریافت: 24 آذر 1395، تاریخ پذیرش: 24 آذر 1395 | ||
اصل مقاله | ||
لیلا چیذری هتل خوب هتلدار: «امیدوارم دیشب خوب خوابیده باشید. همانطور که دیدید، یکی از بهترین اتاقها را در اختیارتان گذاشتیم.» مسافر: «در اینکه بهترین اتاق بود شکی نیست؛ چون همهی پشهها هم این اتاق را انتخاب کردهاند.» محصولات شیر معلم: «سه چیز را که از شیر میگیرند، نام ببر.» شاگرد: «ماست، پنیر، برادر کوچکم.» معلم: «برادر کوچکت؟» شاگرد: «بله، سه روز است که مادرم او را از شیر گرفته است.» مراقبت از دندان مادر: «چرا گربه را روی سرت گذاشتی؟» پسر: «برای اینکه موش دندانهایم را نخورد.» هزارپای مصدوم روزی هزارپایی از پله زمین میخورد و میگوید: «آآآآخخخخخ، پام، پام، پام، پام...» اسب طلبکار - چرا اسب تو اینقدر لاغر است؟ مگر به او جو نمیدهی؟ - چرا، مقّرری این اسب هر شب ده من جو است. - پس چرا اینقدر لاغر است؟ - آخر یک ماه جو از من طلبکار است! شعر بیحرف شخصی شعری بیمعنا و مفهوم سرود و پیش جامی، شاعر معروف برد و گفت: «ببینید استاد، در این شعر اصلاً از الف استفاده نشده است.» جامی گفت: «بهتر بود از بقیهی حروف هم استفاده نمیکردید!» چون شعرش به درد نمیخورد. نصف نهار معلم جغرافی: «نصفالنهار یعنی چه؟» شاگرد: «یعنی شام! چون مادرم همیشه نصف نهار را برای شام نگه میدارد.» علاقهی دوطرفه علی به دوستش گفت: «من به تو خیلی علاقه دارم.» دوستش جواب داد: «من هم مثل تو به خودم خیلی علاقه دارم.» کجا میشینی؟ به یک نفر میگن: «کجای تهران میشینی؟» میگه: «هرجا خسته بشم!» | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 194 |