| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,551 |
| تعداد مقالات | 36,131 |
| تعداد مشاهده مقاله | 16,181,623 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,334,747 |
مبانى زیباشناسى کامل | ||
| نقد و نظر | ||
| مقاله 8، دوره 4، شماره 16-15، تیر 1377، صفحه 137-142 اصل مقاله (2.51 M) | ||
| نوع مقاله: تخصصی | ||
| نویسنده | ||
| فریتیوف شوان ترجمه الف. آزاد | ||
| تاریخ دریافت: 06 بهمن 1395، تاریخ پذیرش: 06 بهمن 1395 | ||
| چکیده | ||
| طریقت (1) شامل چهار بعد اصلى است: بعد نظرى، که آموزه بدان گواهى مىدهد; بعد ارادى یا فنى، که شامل وسایل و اسباب مستقیم و غیر مستقیم طریق است; بعد اخلاقى، که مربوط به فضایل باطنى و ظاهرى است; و بعد زیباشناسانه، که رمزپردازى و هنر، هم از دیدگاه ذهنى و هم از دیدگاه عینى، وابسته بدان است. زیبایى از لحاظ ظاهرى، نشاندهنده لذتى بخشودنى یا نابخشودنى، یا تعبیرى از دیندارى، و از این رهگذر، بیان گونهاى رمزپردازى الهیاتى است; [و] از لحاظ باطنى، در ارتباط با مراقبه و «ذکر» خفى، نقش وسایل و اسباب معنوى را ایفا مىکند. منظورمان از «زیباشناسى کامل» در واقع دانشى است که نه تنها به زیبایى محسوس، بلکه به مبانى معنوى این زیبایى نیز اهمیت مىدهد (2) ; این مبانى تبیینکننده ارتباط دائمى هنرها و شیوههاى گام نهادن به طریق سیر و سلوک هستند. مبدا الهى، همان ذات مطلق است و چون مطلق است، نامتناهى است; مایاى (3) متجلى یا خلاق از عدم تناهى نشات مىگیرد; و این تجلى الهى سومین وصف اقنومى، یعنى کمال، را متحقق مىکند. اطلاق، عدم تناهى، کمال و در نتیجه زیبایى، تا آنجا که یک تجلى است، مقتضى کمال است، و کمال از سویى برحسب اطلاق و از سوى دیگر بر حسب عدم تناهى تحقق مىیابد;یعنى زیبایى با نشان دادن ذات مطلق به نحوهاى انتظام تحقق مىبخشد، و با نشان دادن ذات نامتناهى، نحوهاى راز را متحقق مىکند. زیبایى، از آنجا که کمال است، انتظام و راز است; زیبایى از طریق این دو وصف است که زیبایى، هوشمندى و نیز حساسیتى را که هماهنگ با هوشمندى ستبرمىانگیزد و در عین حال فرو مىنشاند. | ||
| عنوان مقاله [English] | ||
| مبانى زیباشناسى کامل | ||
| نویسندگان [English] | ||
| Frithjof Schuon | ||
| چکیده [English] | ||
| طریقت (1) شامل چهار بعد اصلى است: بعد نظرى، که آموزه بدان گواهى مىدهد; بعد ارادى یا فنى، که شامل وسایل و اسباب مستقیم و غیر مستقیم طریق است; بعد اخلاقى، که مربوط به فضایل باطنى و ظاهرى است; و بعد زیباشناسانه، که رمزپردازى و هنر، هم از دیدگاه ذهنى و هم از دیدگاه عینى، وابسته بدان است. زیبایى از لحاظ ظاهرى، نشاندهنده لذتى بخشودنى یا نابخشودنى، یا تعبیرى از دیندارى، و از این رهگذر، بیان گونهاى رمزپردازى الهیاتى است; [و] از لحاظ باطنى، در ارتباط با مراقبه و «ذکر» خفى، نقش وسایل و اسباب معنوى را ایفا مىکند. منظورمان از «زیباشناسى کامل» در واقع دانشى است که نه تنها به زیبایى محسوس، بلکه به مبانى معنوى این زیبایى نیز اهمیت مىدهد (2) ; این مبانى تبیینکننده ارتباط دائمى هنرها و شیوههاى گام نهادن به طریق سیر و سلوک هستند. مبدا الهى، همان ذات مطلق است و چون مطلق است، نامتناهى است; مایاى (3) متجلى یا خلاق از عدم تناهى نشات مىگیرد; و این تجلى الهى سومین وصف اقنومى، یعنى کمال، را متحقق مىکند. اطلاق، عدم تناهى، کمال و در نتیجه زیبایى، تا آنجا که یک تجلى است، مقتضى کمال است، و کمال از سویى برحسب اطلاق و از سوى دیگر بر حسب عدم تناهى تحقق مىیابد;یعنى زیبایى با نشان دادن ذات مطلق به نحوهاى انتظام تحقق مىبخشد، و با نشان دادن ذات نامتناهى، نحوهاى راز را متحقق مىکند. زیبایى، از آنجا که کمال است، انتظام و راز است; زیبایى از طریق این دو وصف است که زیبایى، هوشمندى و نیز حساسیتى را که هماهنگ با هوشمندى ستبرمىانگیزد و در عین حال فرو مىنشاند. | ||
| مراجع | ||
| ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 954 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 446 |
||