| تعداد نشریات | 54 |
| تعداد شمارهها | 2,551 |
| تعداد مقالات | 36,121 |
| تعداد مشاهده مقاله | 16,160,908 |
| تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 7,327,158 |
همکاری ( ص 26و27) | ||
| سنجاقک | ||
| مقاله 13، دوره 13، آبان 95 - شماره پیاپی 140، بهمن 1395، صفحه 26-27 | ||
| نوع مقاله: داستان | ||
| تاریخ دریافت: 09 بهمن 1395، تاریخ پذیرش: 09 بهمن 1395 | ||
| اصل مقاله | ||
|
همکاری زهرا عبدی صبح مامان گفت: «میآیی علف تازه از صحرا جمع کنیم؟» رایا گفت: «نه، من میخواهم گِلبازی کنم.» ظهر مامان پرسید: «اتاقت را تمیز کن و بیا وسایل را برای نهار آماده کنیم!» رایا گفت: «نمیشود. من دارم نقّاشی میکشم.» * شب شد. رایا کنار مامان رفت: «میشود برایم کتاب قصّه بخوانی؟» مامان خمیازه کشید: «خیلی خستهام. خوابم میآید.» بعد خوابید: «خُر... پُف... خُر... پُف...» بابا گفت: «مامان خسته است.» رایا کمی فکر کرد. با خودش گفت: «از این به بعد به مامان کمک میکنم.» بابا لبخند زد: «آفرین! فکر خوبی است. آنوقت شبها میتواند برایت کتاب بخواند. امشب من برایت کتاب میخوانم.» رایا لبخند زد و کتابش را آورد. | ||
|
آمار تعداد مشاهده مقاله: 239 |
||