تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,261 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,168 |
یادگار پدر، دریا، از هر قبیله، هر نژاد، روز شنی (ص 22و23) | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 9، دوره 27، شهریور 95 - شماره پیاپی 318، دی 1395، صفحه 22-23 | ||
نوع مقاله: روانشناسی | ||
تاریخ دریافت: 16 بهمن 1395، تاریخ پذیرش: 16 بهمن 1395 | ||
اصل مقاله | ||
یادگار پدر اکرمالسادات هاشمیپور پدرم یک عصای زیبا داشت یک عصا که همیشه با او بود مثل یک دوست، مثل یک همراه مهربان و تمیز و خوشبو بود *** توی دست پدر سرش پایین پا به پای پدر قدم میزد بعضی اوقات هم که با شوخی مشقهای مرا به هم میزد *** گاهی او را پدر رها میکرد یاد پای خودش که میافتاد وقتی از دست او جدا میشد گوشهای از اتاق لم میداد *** پدرم رفته و عصایش هست باید آن را کنار بگذارم مثل تسبیح و مُهر و سجاده است یادگاری که از پدر دارم **************** دریا غلامرضا بکتاش دریا تهوع داشت از بوی صیادان نفت و روغن و قیر بالا میآورد دلفین و کوسه، ماهی شیر افسوس، دریا خورده کفگیرش ته دیگ در ردپای کفش صیادان ساحل چیزی نمانده جز کمی ریگ *************** از هر قبیله، هر نژاد طیبه شامانی وقتی که آدم میتواند روی زمین گندم بکارد مین کاشتن با بغض و کینه روی زمین معنا ندارد
هر آدمی هر جای دنیاست از هر قبیله، هر نژادی اندازهی هم سهم دارند از آب و خاک و حس شادی
ای کاش میشد توی دنیا در هیچ جا جنگی نباشد دستان ما جای گلوله در مرزهامان گل بپاشد ************ روز شنی مریم اسلامی حوصله نداشتم روی مبل راحتی نشستم و تکیه داد تنبلی به پشت من حیف شد من نگاه کردم و تمام روز لحظهها مثل دانههای شن ذره ذره ریخت از میان مشت من | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 326 |