تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,459 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,399 |
کسی که حواسش به ما هست (ص 4) | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 3، دوره 27، آبان 95 - شماره پیاپی 320، بهمن 1395، صفحه 4-4 | ||
نوع مقاله: سرمقاله | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2017.22645 | ||
تاریخ دریافت: 22 اسفند 1395، تاریخ پذیرش: 22 اسفند 1395 | ||
اصل مقاله | ||
فاطمه قربانی
امروز چندتا جوجهکبوتر در دنیا شروع به پریدن کردند! چند بچه همین الآن به دنیا آمدند و چندتا بچه امروز برای بار اول یاد گرفتند راه بروند! امروز چند دکتر در کلّ دنیا، رو به مریضهایشان میکنند و میگویند: متأسفم! چند نفر در دنیا، همین حالا که دارم این متن را مینویسم و شما میخوانید، تصادف میکنند! خیلیها در دنیا، همین لحظه عروس و داماد میشوند. بعضیها هم همین لحظه میمیرند. چند نفر در دنیا، امروز شمع کیک تولدِ یکسالگیشان را فوت میکنند و کلی پدربزرگ و مادربزرگ در دنیا، امروز نودساله میشوند. خیلیها امروز میفهمند دوست دارند هنرمند باشند... نقاشی کنند یا نویسنده شوند. چند نفر از شاعرانِ جهان همین حالا در حال شعر گفتن هستند! چند نفر همین حالا روی کاناپهی خانهیشان لَم دادهاند و دارند کتاب میخوانند! شاید یک رمان و یا یک کتاب شعر. امروز چندین قطعه موسیقی در ذهن موسیقیدانهای دنیا ساخته میشود! بعضی وقتها حواسمان نیست که کسی هست که حواسش به دنیا هست. او خیلی منظم است و به تمام کارهای ما رسیدگی میکند. به تمام کفشهایی که روی زمین راه میروند. به آدمها، به بچهها، به قدمها و حرفهای ما حواسش هست. شاید خدا حافظهی خیلی خوبی داشته باشد که این همه آدم را یادش میماند. شاید خدا بچهها را به فرشتهها سپرده که حواسشان باشد تا موقع بهدنیاآمدنشان شلوغ نکنند. نکند اشتباهی به دنیا بیایند! راستی خدا چهطور تصمیم میگیرد که بچهها دختر به دنیا بیایند یا پسر؟ گاهی وقتها فراموش میکنیم کسی هست که ما را میبیند و آنقدرها هم که فکر میکنیم، تنها نیستیم. وقتهایی که قدمهایمان را محکم برمیداریم و به این فکر نمیکنیم چند نفر همین الآن در کل دنیا دارند راه میروند و کسی هست که حواسش به آنهاست تا زمین نخورند. گاهی وقتها یادمان میرود شاید ما تنها آدم مریضِ این حوالی نیستیم و کلی آدم در دنیا امروز میفهمند سرطان دارند و شاید چند ماه بیشتر زنده نیستند. به این فکر نمیکنیم که کسی هست که حساب همهی تختهای بیمارستانها را دارد و گاهی نسخهی خوب شدنمان را او برایمان میپیچد. گاهی زمین میخوریم و نمیدانیم که او دلش تنگ شده برای دست بر زانو گذاشتن و یا علی گفتنمان... برای بلند کردنمان... خیلی وقتها حواسمان اصلاً نیست.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 282 |