تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,346 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,298 |
اتاق مشاور / با اسمم چهکار کنم؟ - هیچ دوستی ندارم (ص 18 و 19) | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 10، دوره 27، آبان 95 - شماره پیاپی 320، بهمن 1395، صفحه 18-19 | ||
نوع مقاله: روانشناسی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2017.22652 | ||
تاریخ دریافت: 22 اسفند 1395، تاریخ پذیرش: 22 اسفند 1395 | ||
اصل مقاله | ||
مهدیس حسینی کارشناس روانشناسی بالینی ● با اسمم چهکار کنم؟ سلام! راستش من اسمم را اصلاً دوست ندارم. اسم من خیلی قدیمی است. دوستانم توی مدرسه مرا به خاطر اسمم مسخره میکنند و میگویند اسمت به خاله خانباجیها میخورد. من از دست پدر و مادرم خیلی ناراحتم که موقع اسم گذاشتن روی من دقت نکردهاند. آنها میگویند اسم تو خیلی هم خوب است و دوستانت اشتباه میکنند؛ اما من از اسمم متنفرم. چهطور میتوانم اسمم را عوض کنم؟ تازه اگر عوض کنم چهطور میتوانم دوستانم را راضی کنم که مرا با نام جدیدم صدا بزنند؟ (چون دوست ندارم اسمم در مجله چاپ شود آن را نمیآورم.) از اصفهان دوست خوبم، سلام! ای کاش نامتان را نوشته بودید تا معانی زیبای آن را برایتان بازگو میکردم. من معتقدم که هیچ اسم زشتی در دنیا وجود ندارد. تمامی نامها معانی زیبا دارند و این بیربط است که بگوییم اسمی به خاله خانباجیها میخورد. شما حتی ننوشتهاید که دختر هستید یا پسر؛ اما از نوع نامهیتان نمیدانم چرا احساس میکنم که دختر هستید. راستش سالها قبل دوستی داشتم که به قول شما اسمی قدیمی داشت؛ یعنی سه خواهر بودند که اسمهایشان با پسوندهایی چون خاتون، بانو و دُخت همراه بود. شاید به نظر خیلیها عجیب باشد؛ اما به نظر من خاص بود. یعنی هر اسمی میتواند خاص باشد، اگر خود آن شخص باور داشته باشد که اسمش خاص و تک است. من فکر میکنم که شما بیشتر از آنکه نگران اسمتان باشید باید نگران اعتمادبهنفس از دسترفتهیتان باشید. شما اگر آنقدر اعتمادبهنفستان بالا بود که با بیان کردن اینکه اسم شما چیست با افتخار آن را به زبان میآوردید آنوقت دوستان و اطرافیانتان نیز آن را به جای اینکه با لفظ قدیمی بیان کنند، میگفتند که اسم شما خاص و تک است و این خاص و تک بودن خیلی هم خوب است. اسم شما هرچه که باشد، مهم این است که شما باور کنید اسمتان خاص و تک است. معانی اسمتان را پیدا کنید و با بیان آن احساس افتخار کنید. تصور کنید امروز صبح کفشی خریدهاید و من با دیدن شما بگویم مدل کفشتان قدیمی است و یا اصلاً قشنگ نیست، شما به من چه میگویید؟ آیا حرف من را قبول میکنید و ابراز میکنید که بله کفش مناسبی نیست، و یا اینکه از انتخابتان دفاع میکنید و میگویید که کفشتان خیلی هم قشنگ است و شما آن را دوست دارید؟ امیدوارم متوجه حرف من شده باشید و درک کنید که منظور من چیست. شما هنوز ابتدای راه زندگی هستید و در آینده با مسائل بزرگتر روبهرو میشوید. اگر قرار باشد هرکس که به شما رسید از داشتههای شما ایراد گرفت یا نسبت به آنها اظهار نظر کرد شما احساس ناامیدی کنید، مطمئناً در آینده با مشکلات بزرگتری مواجه میشوید. سعی کنید اعتمادبهنفس خودتان را افزایش بدهید، به اسمتان افتخار کنید و آن را به زیبایی به زبان بیاورید. این بهترین تصمیمی است که میتوانید بگیرید.
● هیچ دوستی ندارم سلام! خسته نباشید. من در پیدا کردن دوست خیلی بیعرضه هستم. هیچ دوستی ندارم. نه در کوچه و نه در مدرسه. سالهاست که به مدرسه میروم؛ اما هیچوقت نتوانستم برای خودم دوستی بیابم. همیشه پدر و مادرم به من میگویند: «چرا هیچ وقت دوستهایت نمیآیند دم درِ خانه یا به تو زنگ نمیزنند؟ یا تو چرا به کسی زنگ نمیزنی؟» نمیدانم چرا اینطوری است؟ گاهی فکر میکنم شاید من کار مهمی بلد نیستم تا بتوانم بچهها را به طرف خودم بکشانم. آخه بعضی از بچهها درسخوان هستند یا خیلی شوخ و بانمک هستند. یا فوتبالشان خوب است. به خاطر همین بچههای دیگر خیلی زود با آنها دوست میشوند؛ اما من هیچ کدام از اینها را ندارم. به نظر شما آیا راهی هست که من بتوانم دوستان خوبی پیدا کنم؟ احمد. غ، از شیراز دوست خوبم، سلام! هیچ گاه به خودتان نگویید که بیعرضه هستید. مهارت ارتباط برقرار کردن با دیگران و پیدا کردن دوست، کمی به اعتمادبهنفس شما ارتباط دارد و کمی هم به استعدادتان در ارتباط برقرار کردن با دیگران. قرار نیست که اگر میخواهید با کسی دوست شوید حتماً آدم شوخ و بذلهگویی باشید، یا شاگرد زرنگ کلاس باشید و یا فوتبال بازی کردنتان خوب باشد. تنها کافی است در مورد موضوعی صحبت را با بغلدستیتان آغاز کنید. حتی صحبت در مورد یک موضوع ساده یا پیشپاافتاده، مثلاً اینکه در مورد سریالی که دیشب از تلویزیون پخش شد حرف بزنید، آخرین کتاب قشنگی که مطالعه کردهاید و یا صحبت در مورد اینکه علاقهمندیهایتان در زندگی چیست. شما میتوانید در مورد هر موضوع سادهای مدتها با کسی گفتوگو کنید. اصلاً لازم نیست که شما حتماً یک نابغه در مورد یک موضوع خاص باشید؛ حتی میتوانید راجع به خریدن یک لباس با کسی سر صحبت را باز کنید، مثل اینکه قصد خرید یک بلوز را دارید و میخواهید بدانید آیا شخص مقابل جایی را میشناسد که بلوزی آنطور که مطابق میل شماست، بفروشد و یا هر موضوع سادهی دیگر. گاهی مواقع مطالعه در مورد موضوعات گوناگون و داشتن اطلاعات عمومی بالا در هر زمینهای میتواند به شما کمک کند تا در میان جمع بتوانید راجع به موضوعی صحبت کنید. اعتمادبهنفستان را بالا ببرید و سعی کنید اولین قدم را در برقراری ارتباط با دیگران بردارید. از همکلاسیتان که در کلاس درس در کنار شما مینشیند شروع کنید، در زنگ تفریح با او صحبت کنید، خوراکیای که همراهتان است به او تعارف کنید و از او بپرسید که بعد از ساعت مدرسه چگونه وقت خود را میگذراند، اگر به کتابخانه میرود یا با بچهها برای بازی فوتبال به زمین فوتبال میروند از او بپرس که آیا میتوانید او را همراهی کنید؟ شما به همین راحتی میتوانید با اطرافیانتان ارتباط برقرار کنید؛ و اگر رفتار و اخلاق آنها را با اخلاق خودتان هماهنگ دیدید با آنها دوستیتان را عمیقتر کنید.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 599 |