تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,324 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,281 |
قصههای گرمابه | ||
سلام بچه ها | ||
مقاله 14، دوره 27، دی 95 - شماره پیاپی 322، اسفند 1395، صفحه 28-28 | ||
نوع مقاله: داستان | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/hk.2017.22717 | ||
تاریخ دریافت: 19 فروردین 1396، تاریخ پذیرش: 19 فروردین 1396 | ||
اصل مقاله | ||
بقچهای برای باقالی! بیژن شهرامی امروز قرار است با پدرم(1)به حمام نمره(2) برویم. بقچهی لباس را که مادرم برایمان پیچیده است، برمیدارم و پشت سر ایشان حرکت میکنم. در بین راه متوجه میشوم پدرم بقچهی کوچکی را هم زیر عبا گرفته و دارد با خود به گرمابه میآورد. اول فکر میکنم شاید چیزی است که میخواهد بین راه به کسی بدهد؛ اما وقتی به گرمابه میرسیم میفهمم حدسم درست نبوده است. موقع رسیدن به گرمابه متوجه ازدحام مردم میشوم. به همین خاطر شمارهای میگیریم و با نشستن روی صندلی، منتظر خالی شدن یکی از واحدها میشویم. در این بین، پدرم بقچهاش را از زیر عبا بیرون میآورد و شروع به باز کردنش میکند. با کنجکاوی نگاه میکنم که چه چیزی آورده است که یکدفعه چشمم به دستهای کاغذ دستنوشته میافتد. از پدرم میپرسم: «آقاجون اینها چیه؟» لبخندی میزند و میگوید: «آوردهام باقالی بکنیم توش!» میگویم: «شوخی میکنید!» دوباره میخندد و میگوید: «آره جون و دلم! شوخی میکنم.» بعد میگوید: «پسر خوبم، تا نوبتمان شود دستکم یه ساعتی تو نوبتیم. اینها رو آوردم تا مطالعه کنم و بیکار نباشم!»(3) پینوشتها: 1. علامه سیدمرتضی عسکریq. 2. حمامهای قدیمی دو نوع بودهاند: عمومی و خصوصی (نمره). 3. راوی: دکتر سیدکاظم عسکری.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 217 |