تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,250 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,157 |
مبناى عدالت در نظریه جان رالز | ||
نقد و نظر | ||
مقاله 5، دوره 3، شماره 11-10، فروردین 1376، صفحه 122-149 اصل مقاله (634.44 K) | ||
نوع مقاله: تخصصی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/jpt.1997.22794 | ||
تاریخ دریافت: 02 اردیبهشت 1396، تاریخ پذیرش: 02 اردیبهشت 1396 | ||
چکیده | ||
همگان بر این نکته اتفاق نظر دارند که داد و ستدها و روابط آحاد یک جامعه و قوانین و سیاستهاى اجتماعى جارى در آن باید عادلانه باشد. الزامات اجتماعى هم، از هر نوع که باشد، تنها در صورت انطباق با اصل عدالت، مشروعیت دارد و باید براساس آن تدوین و اجرا گردد. گذشته از رفتار فردى در برخورد با دیگران، که در بحث عدالت موضوعیت دارد، نهادها و ترتیبات اجتماعى به خاطر نقش تعیینکنندهاى که در توزیع حقوق و فرصتها و بهرهمندیها دارند به مراتب همیتبیشترى پیدا مىکنند. جان رالز استاد فلسفه دانشگاه هاروارد، بخوبى این مطلب را مورد توجه قرار داده است و در ابتداى کتاب نظریه عدالت مىگوید: «از نظر ما موضوع اصلى عدالت، ساختار اساسى جامعه، یا بطور دقیقتر شیوهاى است که نهادهاى مهم اجتماعى، حقوق و وظایف اساسى را توزیع نموده و چگونگى تقسیم مزایاى حاصل از همکارى اجتماعى را تعیین مىکنند». (1) همان گونه که از عبارت فوق برمىآید، او بیشتر جنبه توزیعى عدالت را در نظر دارد، چنانکه مىگوید: «یک برداشت از عدالت اجتماعى در وهله اول به منزله ضابطهاى تدارک دیده مىشود که بناستبه موجب آن جنبههاى توزیعى ساختار اساسى جامعه، ارزیابى شود.» و در ادامه گوشزد مىکند که محور بودن نهادهاى اجتماعى در تعریف او از عدالت، منافاتى با معناى سنتى عدالت که در آن رفتار شخصى و استحقاقهاى فردى محور قرار مىگیرد، ندارد. زیرا این استحقاقها معمولا از نهادهاى اجتماعى و انتظارهاى مشروعى که از آن برمىخیزد، نشات مىگیرد. (2) | ||
عنوان مقاله [English] | ||
مبناى عدالت در نظریه جان رالز | ||
چکیده [English] | ||
همگان بر این نکته اتفاق نظر دارند که داد و ستدها و روابط آحاد یک جامعه و قوانین و سیاستهاى اجتماعى جارى در آن باید عادلانه باشد. الزامات اجتماعى هم، از هر نوع که باشد، تنها در صورت انطباق با اصل عدالت، مشروعیت دارد و باید براساس آن تدوین و اجرا گردد. گذشته از رفتار فردى در برخورد با دیگران، که در بحث عدالت موضوعیت دارد، نهادها و ترتیبات اجتماعى به خاطر نقش تعیینکنندهاى که در توزیع حقوق و فرصتها و بهرهمندیها دارند به مراتب همیتبیشترى پیدا مىکنند. جان رالز استاد فلسفه دانشگاه هاروارد، بخوبى این مطلب را مورد توجه قرار داده است و در ابتداى کتاب نظریه عدالت مىگوید: «از نظر ما موضوع اصلى عدالت، ساختار اساسى جامعه، یا بطور دقیقتر شیوهاى است که نهادهاى مهم اجتماعى، حقوق و وظایف اساسى را توزیع نموده و چگونگى تقسیم مزایاى حاصل از همکارى اجتماعى را تعیین مىکنند». (1) همان گونه که از عبارت فوق برمىآید، او بیشتر جنبه توزیعى عدالت را در نظر دارد، چنانکه مىگوید: «یک برداشت از عدالت اجتماعى در وهله اول به منزله ضابطهاى تدارک دیده مىشود که بناستبه موجب آن جنبههاى توزیعى ساختار اساسى جامعه، ارزیابى شود.» و در ادامه گوشزد مىکند که محور بودن نهادهاى اجتماعى در تعریف او از عدالت، منافاتى با معناى سنتى عدالت که در آن رفتار شخصى و استحقاقهاى فردى محور قرار مىگیرد، ندارد. زیرا این استحقاقها معمولا از نهادهاى اجتماعى و انتظارهاى مشروعى که از آن برمىخیزد، نشات مىگیرد. (2) | ||
مراجع | ||
ها:1. 8.P ),Rawls,John, A Theory of Justice, (Oxford University Press, 1971)P.8 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,960 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,172 |