تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,013,666 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,716,763 |
عقلگرایی و نصگرایی در کلام اسلامی | ||
نقد و نظر | ||
مقاله 11، دوره 1، شماره 4-3، تیر 1374، صفحه 205-232 اصل مقاله (239.41 K) | ||
نوع مقاله: تخصصی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22081/jpt.1995.22899 | ||
نویسنده | ||
محمدتقی سبحانی | ||
تاریخ دریافت: 26 اردیبهشت 1396، تاریخ پذیرش: 26 اردیبهشت 1396 | ||
چکیده | ||
چگونگی رویارویی متکلمان اسلامی با مساله عقل و وحی موضوعی است که نویسنده این مقاله به بررسی آن پرداخته و دو سوی افراط و تفریط آن را نشان داده است. در این مقاله نصگرایی اهل حدیث، عوامل پیدایش عقلگرایی، عقلگرایی در ماتریدیه و غزالی، رویارویی عقلگرایی و نصگرایی در سدههای متاخر، عقلگرایی در شیعه امامیه مورد بحث و بررسی واقع شده است. اگرچه رگههای بحث در سدههای متاخر و معاصر نشان داده شده است، ولی دامنه تحلیل به شش قرن اولیه هجرت متمرکز شده است. آنچه درپی میآید نگاهی است گذرا به چگونگی رویارویی متکلمان مسلمان با مساله پردامنه «عقل» و «وحی». سخن گفتن از موضوعی چنین گسترده و بس پرپیچ و تاب، آن هم در یک مقالهکوتاه، جرات و جسارت بسیار میخواهد. بویژه آنکه در این زمینه تحقیقات اندکی صورت گرفته و همین نکته مسؤولیت نویسنده را دشوار میسازد. این نوشتار، گذشته از یک گزارش تاریخی، چند پیام اصلی دارد که یادآوری آن را پیشاپیش مناسب میدانم. چنانکه خواهیم دید، تلاش برای حل مساله عقل و وحی و جمع میان «دینداری» و «خردباوری» از نخستین و مهمترین مشغلههای ذهنی متفکران مسلمان بوده است; خواه آنانکه داوری عقل را در شناخت دین ارج مینهادند و خواه کسانی که دین را در فراسوی دریافتهای عقل مینشاندند و عقل خویش را در فهم دین یکسره معاف میداشتند. به هرحال هر دو نشان دادهاند که سخت دلشمغول این مساله هستند و تا پایان نیز خارخار این پرسش، آرامش اندیشه را بر آنان حرام کرده است. کشاکش میان عقل و دین چیزی نیست که انسان دردمند آزاده را بسادگی رها سازد. اگر عقل ریشه در گوهر و ذات آدمی دارد، دین نیز با بنیادیترین و نهاییترین حقیقت و دلبستگی انسان پیوند میخورد. دین را در محدوده تنگ تجربه و خرد بشری محبوس کردن همان قدر سادهاندیشی است که عقل را به چند حکم و ضابطه کلی تحویل بردن. از کوششهای فراوان دانشمندان اسلامی در سازش میان عقل و دین، که تنها اندکی را در این مقاله بازگفتهایم، این نکته را میتوان آموخت که تنها با یک حکم کلی و یک راه حل ساده نمیتوان بر این داستان پرماجرا نقطه پایان گذاشت. | ||
عنوان مقاله [English] | ||
عقلگرایی و نصگرایی در کلام اسلامی | ||
نویسندگان [English] | ||
Mohammadtaghi Sobhani | ||
چکیده [English] | ||
چگونگی رویارویی متکلمان اسلامی با مساله عقل و وحی موضوعی است که نویسنده این مقاله به بررسی آن پرداخته و دو سوی افراط و تفریط آن را نشان داده است. در این مقاله نصگرایی اهل حدیث، عوامل پیدایش عقلگرایی، عقلگرایی در ماتریدیه و غزالی، رویارویی عقلگرایی و نصگرایی در سدههای متاخر، عقلگرایی در شیعه امامیه مورد بحث و بررسی واقع شده است. اگرچه رگههای بحث در سدههای متاخر و معاصر نشان داده شده است، ولی دامنه تحلیل به شش قرن اولیه هجرت متمرکز شده است. آنچه درپی میآید نگاهی است گذرا به چگونگی رویارویی متکلمان مسلمان با مساله پردامنه «عقل» و «وحی». سخن گفتن از موضوعی چنین گسترده و بس پرپیچ و تاب، آن هم در یک مقالهکوتاه، جرات و جسارت بسیار میخواهد. بویژه آنکه در این زمینه تحقیقات اندکی صورت گرفته و همین نکته مسؤولیت نویسنده را دشوار میسازد. این نوشتار، گذشته از یک گزارش تاریخی، چند پیام اصلی دارد که یادآوری آن را پیشاپیش مناسب میدانم. چنانکه خواهیم دید، تلاش برای حل مساله عقل و وحی و جمع میان «دینداری» و «خردباوری» از نخستین و مهمترین مشغلههای ذهنی متفکران مسلمان بوده است; خواه آنانکه داوری عقل را در شناخت دین ارج مینهادند و خواه کسانی که دین را در فراسوی دریافتهای عقل مینشاندند و عقل خویش را در فهم دین یکسره معاف میداشتند. به هرحال هر دو نشان دادهاند که سخت دلشمغول این مساله هستند و تا پایان نیز خارخار این پرسش، آرامش اندیشه را بر آنان حرام کرده است. کشاکش میان عقل و دین چیزی نیست که انسان دردمند آزاده را بسادگی رها سازد. اگر عقل ریشه در گوهر و ذات آدمی دارد، دین نیز با بنیادیترین و نهاییترین حقیقت و دلبستگی انسان پیوند میخورد. دین را در محدوده تنگ تجربه و خرد بشری محبوس کردن همان قدر سادهاندیشی است که عقل را به چند حکم و ضابطه کلی تحویل بردن. از کوششهای فراوان دانشمندان اسلامی در سازش میان عقل و دین، که تنها اندکی را در این مقاله بازگفتهایم، این نکته را میتوان آموخت که تنها با یک حکم کلی و یک راه حل ساده نمیتوان بر این داستان پرماجرا نقطه پایان گذاشت. | ||
مراجع | ||
پینوشتها:1. ابن رشد در مورد غزالی میگوید: «هو مع الاشاعره اشعری ومع الصوفیه صوفی ومع الفلاسفة فیلسوف». (فصلالمقال، ص27) هرچند این قول از سر انصاف نیست، اما خالی از حقیقت نیز نیست. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 2,450 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 1,212 |