تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,011,472 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,715,884 |
گونه هاى تأثیر اخلاق در فقه و اجتهاد | ||
فقه | ||
مقاله 13، دوره 17، شماره 64، تیر 1389، صفحه 166-201 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسنده | ||
سعید ضیائی فر | ||
مسئول گروه فلسفه فقه پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى | ||
تاریخ دریافت: 18 بهمن 1394، تاریخ پذیرش: 18 بهمن 1394 | ||
چکیده | ||
بررسى بیرونى و فلسفى علم فقه و شیوه اجتهاد را از زوایاى گوناگونى میتوان به انجام رساند. یکى از آنها بررسى تأثیرى است که علم اخلاق و خصلت هاى اخلاقى میتواند بر فقه و اجتهاد داشته باشد. در این مقاله تلاش شده است تا صورت هاى مختلف نقش علم اخلاق, آموزه هاى اخلاقى, خصلت هاى اخلاقى در فقه, اجتهاد و افتا, در نگاهى اجمالى بررسى, و پیامدها و تأثیرهاى احتمالى آن به صورت مستند نشان داده شود. این مقاله در صدد است تا کیفیت و شیوه هاى تأثیر اخلاق و آموزه هاى اخلاقى را در مراحل اجتهاد و ابعاد مختلف علم فقه و افتا نشان دهد. امید است تا این بررسى اجمالى, زمینه بررسى هاى عمیق تر و دقیق تر را فراهم آورد و راه را براى مطلوبیت بیشتر فقه و اجتهاد موجود بگشاید | ||
کلیدواژهها | ||
علم فقه؛ اجتهاد؛ افتا؛ علم اخلاق؛ آموزه هاى اخلاقى؛ خصلت هاى اخلاقى؛ شریعت؛ نقش و تأثیر | ||
اصل مقاله | ||
مقدمه الف) شریعت ج) اجتهاد هـ) افتا: 1. لحاظ آموزه هاى اخلاقى در جعل احکام شرعى فرعى 2. تأثیر اخلاق به معناى پسند اجتماعى در جعل احکام شرعى 3. نقش آموزه هاى اخلاقى دین در مراحل اجتهاد الف) نقش آموزه هاى اخلاقى دین در بررسى سندى ب) نقش آموزه هاى اخلاقى دین در بررسى دلالت آیه با روایت فقهى 5. بهره گیرى از آموزه هاى اخلاقى در مقام بیان احکام شرعى 6ـ نقش خصلت هاى اخلاقى فقیه در اجتهاد و مراحل آن الف) نقش خصلت هاى اخلاقى فقیه در اعتبار سندى ب) نقش خصلت هاى اخلاقى فقیه در استظهار 8ـ نقش علم اخلاق در علم فقه الف) بهره گیرى از اهداف اخلاق ب) بهره گیرى از منابع علم اخلاق ج) بهره گیرى از روش هاى علم اخلاق د) بهره گیرى از مبانى علم اخلاق هـ) بهره گیرى از تعاریف علم اخلاق نتیجه گیرى | ||
مراجع | ||
1. براى نمونه ر. ک: ابن مسکویه رازى, تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق, تحقیق قسطنطین رزیق, ص 31, الجامعة الامیرکیه, بیروت, 1966 ق; و سید عبدالله شبر, الاخلاق, ص 10, مکتبه بصیرتى, قم, 1395 ق. 2. براى نمونه ر. ک: محمد مهدى نراقى, جامع السعادات, تحقیق سیدمحمد کلانتر, ج 1, ص 34, دار النعمان, نجف, بى تا. 3. براى نمونه ر. ک: امیل دورکیم, فلسفه و جامعه شناسى, ترجمه فرحناز خمسه اى, ص 115, چاپ اول: مرکز ایرانى مطالعه فرهنگ ها, تهران, 1360ش; محمدتقى مصباح یزدى, نقد و بررسى مکاتب اخلاقى, نگارش احمدحسین شریفى, ص 70, مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى, قم, 1384ش. 4. براى نمونه ر. ک: شیخ بهائى, زبدة الاصول, ص 115 و 159, چاپ اول: مرصاد, قم, 1381 ش. 5. براى نمونه ر. ک: محمد معروف دوالیبى, المدخل الى علم اصول الفقه, ص 36, چاپ اول: الجامعة السوریا, دمشق, 1374 ق; سید محمدجواد عاملى, مفتاح الکرامة, ج 5, ص 372, چاپ اول, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1420 ق; سیدمحمدباقر صدر, المعالم الجدیدة, ص 39, چاپ سوم: مرکز البحاث و الدراسات التخصصیة للشهید الصدر, قم, 1429 ق. 6. در ماجراى معاذ آمده است که پیامبر(ص) در هنگام گسیل وى به یمن از او پرسید: اگر مورد قضاوتى پیش آید, به چه چیزى حکم مى کنى؟ گفت: به کتاب خدا. پیامبر(ص) پرسید: اگر در کتاب خدا نیافتى؟ گفت: به سنت رسول خدا. باز پیامبر(ص) پرسید: اگر در سنت پیامبر(ص) نیافتى؟ گفت: به تلاش فکرى مى پردازم و کوتاهى نمى کنم. پیامبر(ص) فرمود: حمد خداى را که نماینده رسول خدا را به آنچه مورد رضایت رسول خدا است موفق داشت. (سید مرتضى عسکرى, معالم المدرستین, ج 2, ص 282, چاپ دوم: مؤسسةالبعثة, مشهد, 1406 ق). 7. ر. ک: علامه حلى, منتهى المطلب, ج 1, ص 52, چاپ اول: مجمع البحوث الاسلامیة, مشهد, 1412 ق. 8. ر. ک: محمدتقى نجفى, هدایة المسترشدین, ج 1, ص 52, چاپ اول: مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1420 ق. 9. ر. ک: شهید اول, القواعد والفوائد, ج 1, ص 320, تحقیق سید عبدالهادى حکیم, چاپ اول, مکتبة المفید, قم, بى تا. 10. براى نمونه علامه طباطبائى در این باره مى نویسد: (الاسلام بنى سنته الجاریة و قوانینه الموضوعة على اساس الاخلاق و بالغ فى تربیة الناس علیها) (المیزان, ج 4, ص 110, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, بى تا. 11. تدریجى بودن احکام شرعى امر مسلمى است, بلکه برخى احکام در چند مرحله جعل شد که چند مرحله اى بودن وجوب حجاب و تحریم خمر دو نمونه آن است. درباره تدریجى بودن احکام ر. ک: امام خمینى, المکاسب المحرمة, تحقیق مجتبى تهرانى, ج 1, ص 300, چاپ سوم: مؤسسه اسماعیلیان, قم, 1368 ش; سیدمحمدباقر صدر, بعوث فى شرح العروة الوثقى, ج 3, ص 258, چاپ اول: مطبعة الآداب, نجف اشرف, 1391 ق; مرتضى بروجردى, مستند العروة الوثقى (تقریرات درس خارج فقة آیة ا… خوئى), کتاب الخمس, ج 1, ص 196, دارالعلم, قم, 1364 ش. 12. براى نمونه ر. ک: شیخ حر عاملى, وسائل الشیعة, ج 27, ص 111, ح 14, چاپ سوم: مؤسسة آل البیت (ع), قم, 1416 ق. 13. بنابر مبناى کسانى که جهت خبر ثقه را تعبدى مى دانند (ر. ک: سعید ضیائى فر, (گامى در شناخت مکتب هاى فقهى), چاپ شده در: پیش درآمدى بر مکتب شناسى فقهى, ص 51 چاپ اول: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى, قم, 1385ش). 14. بنابر مبناى کسانى که به حجیت خبر موثوق الصدور قائل اند (ر. ک: همان, ص 51ـ52). 15. البته بنابر مسلک اصولیان که مى گویند: (النقل لا یقاوم العقل) (محمدباقر وحید بهبهانى, الفوائد الحائریة, ص 457; شیخ انصارى, فرائد الاصول, ج 1, ص18; آخوند خراسانى, کفایة الاصول, ص 162). 16. براى نمونه ر. ک: سیدابوالقاسم موسوى خوئى, معجم رجال الحدیث, ج 1, ص 20 به بعد, چاپ چهارم: منشورات مدینة العلم, قم, 1409 ق. 17. براى نمونه ر. ک: امام خمینى, کتاب الطهارة, ج 3, ص 291, چاپ اول: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام الخمینى, تهران, 1379 ش. 18. ر. ک: شیخ حر عاملى, وسائل الشیعة, ج 20, ص 175. 19. براى نمونه ر. ک: محمدحسن نجفى, جواهر الکلام, ج 31, ص184. 20. ر. ک: همان, ص 183. 21. ر. ک: سوره رعد(13), آیات 19 ـ 21; سوره روم (30) آیه 38. 22. ر. ک: علامه مجلسى, بحار الانوار, ج 74, ص 88 به بعد. 23. ر. ک: محمد محمدى رى شهرى, میزان الحکمة, ج 4, ص 82 به بعد, انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى, قم, 1362 ش. 24. سید محمد تقى خوئى, مبانى العروة الوثقى, کتاب النکاح, ج 1, ص 155. 25. ر. ک: سید مصطفى خمینى, مستند تحریر الوسیلة, ج 2, ص 342. 26 ر. ک: شیخ حر عاملى, وسائل الشیعة, ج 11, ص 508. 27 براى نمونه ر. ک: یوسف بحرانى, الحدائق الناضرة, ج 18, ص 164, چاپ دوم: دارالاضواء, بیروت, 1405 ق. 28. براى نمونه ر. ک: شیخ کلینى, الاصول من الکافى, ج 2, ص 361; احمد نراقى, عوائد الایام, ص 223, چاپ اول: مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامى, قم, 1375 ش; ناصر مکارم شیرازى, الامثل, ج 3, ص 446 و ج 11, ص 21; محمد سعید طباطبائى حکیم, مصباح المنهاج, التقلید, ص 382, چاپ اول: مؤسسة المنار, قم, 1415 ق; شیخ صدوق, ثواب الاعمال, ص 240, چاپ دوم: منشورات الشریف الرضى, 1368ش. 29. ر. ک: سوره مائده (5) آیه 8. 30. ر. ک: شیخ کلینى, الاصول من الکافى, ج 2, ص 146; على متقى هندى, کنزل العمال, ج 16, ص 171, مؤسسة الرسالة, بیروت, 1413 ق. 31. در روایتى امام سفارش مى کند که این کار را انجام ندهید (ر. ک: شیخ کلینى, الروضة من الکافى, ج 8, ص 285). 32. ر. ک: علامه مجلسى, بحار الانوار, ج 17, ص 204 ـ 205. آیه مذکور آیه 258 سوره بقره است که ماجراى گفت وگو میان حضرت ابراهیم(ع) و نمرود را نقل مى کند; پس از اینکه نمرود گفت من افراد را مى کشم و زنده نگه مى دارم حضرت ابراهیم(ع) جواب قابل مناقشه اى به وى داد و گفت: فإن الله یاتى بالشمس من المشرق فأت بها من المغرب فبهت الذى کفر. 33. براى نمونه ر. ک: محمدحسن نجفى, جواهر الکلام, ج 41, ص 413; سید محمد صادق حسینى روحانى, منهاج الفقاهة, ج 2, ص 227, چاپ چهارم: چاپخانه علمیة, قم, بى تا. 34. ر. ک: شیخ حر عاملى, وسائل الشیعة, ج 17, ص 213 به بعد, 218 به بعد و 220 به بعد. 35. براى نمونه ر. ک: شهید ثانى, مسالک الافهام, ج 3, ص 142. 36. براى نمونه امام خمینى مى فرماید (قذارات باطنیه موجب حرمان از سعادت و منشأ جهنم اخلاق ـ که به گفته اهل معرفت بالاتر و سوزنده تر از جهنم اعمال است ـ مى باشد) (آداب الصلوة, ص 57, چاپ چهارم: مؤسسه چاپ و نشر عروج, تهران, 1366 ش). امام این مطلب را با تعبیرهاى مختلفى گفته است (ر. ک: انوار الهدایة, ج 1, ص2, موسسه نشر آثار امام خمینى, تهران, 1373 ش; چهل حدیث, ص 13, 53, 57, 66, 84 و 435, مرکز نشر فرهنگى رجاء, تهران, 1368ش). 37. ر. ک: تأثیر اخلاق در اجتهاد, ص 248 ـ 249. 38. ر. ک: همان, ص 182 ـ 183 و ص 271. 39. از آنجا که بحث در این مقاله از نقش فقه در اجتهاد است, موارد فوق را به اختصار ذکر کردیم. 40. این تعبیر از شهید صدر است ر. ک: دروس فى علم الاصول, الحلقة الثالثة, الجزء الثانى, ص 327, چاپ اول: دارالکتاب اللبنانى, بیروت, 1978 م. 41. افراد اندکى نظیر آخوند خراسانى به تخییر قائل است (ر. ک: کفایة الاصول, ص 445). 42. براى نمونه ر. ک: محمد باقر وحید بهبهانى, الفوائد الحائریة, ص 209 به بعد. براى اطلاع بیشتر از مبانى و ادله آن ر. ک: سعید ضیائى فر, (قلمرو دین و ضوابط علوم دینى), فصلنامه فلسفى ـ کلامى, شماره 1, تابستان 1387, ص 79 به بعد. 43. براى نمونه ر. ک: سید محمد سرور حسینى بهسودى, مصباح الاصول (تقریرات دروس خارج اصول آیت ا… خوئى) ج 3, ص 415 ـ 416, چاپ چهارم: مکتبة الداورى, قم, 1408 ق. 44. براى نمونه ر. ک: سید منیر السید عدنان قطیفى, الرافد فى علم الاصول (تقریرات درس خارج اصول آیت ا… سیستانى) ج1, ص 11, چاپ اول: دارالمورخ العربى, بیروت, 1414 ق; سید محمد باقر حسینى سیستانى, قاعدة لا ضرر (تقریرات درس خارج فقه آیت ا… سیستانى), ص 206 و 213, چاپ اول: دارالمورخ العربى, بیروت, 1414 ق. 45. تنها برخى از فقیهان و نویسندگان در تألیفاتشان جنبه هاى اخلاقى احکام فقهى را بیان کرده اند. براى نمونه ر. ک: سید محمد صدر, فقه الاخلاق, صبحى محمصانى, الدعائم الخلقیة للقوانین الشرعیة; على تمیمى, (التربیة الاخلاقیة فى الفقه الاسلامى), مجلة التوحید, ش 34, ص41 و 43; وهبة زحیلى, الفقه الاسلامى و ادلته, ج 1, ص 106. 46. برخى هم تلاش کرده اند تا احکام فقهى را با ظرافت هاى اخلاقى بیان کنند. براى نمونه ر. ک: حسین وحید خراسانى, منهاج الصالحین, ج 1, ص 540; عبدالکریم بى آزار شیرازى, رساله نوین. 47. براى نمونه ر. ک: سید محمد سرور حسینى بهسودى, مصباح الاصول (تقریرات درس خارج اصول آیة ا… خوئى), ج3, ص413ـ414. نگارنده هم برخى از علوم مقدماتى اجتهاد از دیدگاه فقها را در مقاله اى آورده است (ر. ک: (علوم مرتبط با فقه و ماوراء الفقه), نشریه آینه پژوهش, شماره 107ـ108, ص 73 به بعد. 48. ر. ک: محمدباقر وحید بهبهانى, الفوائد الحائریة, ص 337, چاپ اول: مجمع الفکر الاسلامى, قم, 1415 ق. 49. ر. ک: همان, ص 338. 50. ر. ک: همان, ص 339. 51. ر. ک: همان, ص 340. 52. ر. ک: همان, ص 34. 53. ر. ک: همان, ص 345. وى در جاى دیگر حصول قوه قدسیه اجتهاد را مشروط به جهاد نفس, تضرع و الحاح به درگاه الهى و استمداد از معصومان و فقیهان میشمرد (ر. ک: همان, ص 509). 54. ر. ک: الاصول الاصلیة, تصحیح میر جلال الدین حسینى ارموى, ص 154, سازمان چاپ دانشگاه تهران, 1349 ش. 55. ر. ک: محمد محمدى رى شهرى, العلم و الحکمة فى الکتاب والسنة, ص 174 و ص 180, چاپ اول: دارالحدیث, قم, 1376 ش. 56. قران کریم مى فرماید: ان الذین یجادلون فى آیات الله بغیر سلطان اتاهم ان فى صدور هم الاکبر (سوره مؤمن, آیه 56) و در روایت آمده است: شر آفات العقل, الکبر (محمد محمدى رى شهرى, العلم و الحکمة فى الکتاب و السنة, ص 169 و نیز ر. ک: ملامحسن فیض کاشانى, النخبة, تحقیق مهدى انصارى قمى, ص 65, چاپ دوم: سازمان تبلیغات اسلامى, تهران, 1418 ق; محمدتقى جعفرى, شناخت از دیدگاه علمى و دیدگاه قرآن, ص 241, چاپ اول: دفتر نشر فرهنگ اسلامى, تهران, 1360ش. 57. قرآن کریم درباره گروهى مى فرماید: و جادوا بالباطل لیدحضوا به الحق (سوره غافر, آیه 5). در روایت هم آمده است: اللجاج یفسد الرأى (عبدالواحد آمدى. غررالحکم و دررالکلم, ج1, ص36, ش 1120, حرف الف, بى نا, بى جا, بى تا. براى اطلاع بیشتر ر. ک: سید محمد حسینى بهشتى, شناخت از دیدگاه قرآن, ص 61, چاپ دوم: بنیاد نشر آثار و اندیشه هاى شهید آیت الله دکتر بهشتى, تهران, 1380 ش. 58. المستبد متهور فى الخطاء و الغلط (ر. ک: محمد محمدى رى شهرى, العلم و الحکمة فى الکتاب و السنة, ص 173); من استبد برأیة ملک و من شاورالرجال شارکها فى عقولها (نهج البلاغه, کلمات قصار, ش 161, ص 113). 59. الحسد من عمى القلب (ملا محسن فیض کاشانى, المحجة البیضاء, ج 5, ص328, چاپ دوم: دفتر انتشارات اسلامى, قم, بى تا). 60. ایام و الظن فان الظن اکذب الکذب. (محمد محمدى رى شهرى, میزان الحکمة, ج 5, ص 625, چاپ اول: مرکز نشر دفتر تبلیغات اسلامى, قم, 1362 ش). 61. العجب یفسد العقل (همو, العلم و المعرفة فى الکتاب و السنة, ص 169). 62. ارفض الدنیا, فان حب الدنیا یعمى و یصم ویبکم (ر. ک: همان, ص 160). 63. افرأیت من اتخذ الهة هواه و اضله الله على علم و ختم على سمعه و قلبه و جعل على بصره غشاوه (سوره جاثیه, آیه 23). و نیز ر. ک: سوره ص (38), آیه 26. 64. ر. ک: سوره احزاب (33), آیه 67ـ68; و نیز ر. ک: محمدتقى جعفرى, شناخت از دیدگاه علمى و از دیدگاه قرآن, ص 143; سعید ضیائى فر, سیرى در متون اسلامى, ص 53, چاپ اول: معاونت امور اساتید, قم, 1378 ش. 65. این مطلب از آیه 8 سوره مائده استفاده مى شود: ولا یجر منکم شنآن قوم على الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى. 66. حدیث حبک الشى یعمى و یصم (علامه مجلسى, بحار الانوار, ج 77, ص 165), تأثیر شگرف محبت (و نیز نفرت) را بر ابزارهاى شناخت انسان ـ که چشم و گوش دو مصداق مهم آن هستند ـ نشان میدهد. در حدیث دیگرى امیرالمؤمنین(ع) مى فرماید: من عشق شیئا اعمى بصره و امرض قلبة فهو ینظر بعین غیر صحیحة و یسمع باذن غیر سمیعة (نهج البلاغه, ص 190). 67. ر. ک: سوره کهف (18) آیه 65. 68. اتقوا الله و یعلمکم الله (سوره بقره, آیه 282). 69. یا ایهاالذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا (سوره انفال آیه 29); و نیز ر. ک: سوره حدید, آیه 28. براى اطلاع بیشتر ر. ک: عبدالله جوادى آملى, شناخت شناسى در قرآن, ص 440, مرکز مدیریت حوزه علمیه قم, 1370 ش. 70. ما اخلص عبد لله عزوجل اربعین صباحاً الاجرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه (شیخ صدوق, عیون اخبار الرضا(ع), ج1, ص 74, مؤسسة الاعلمى, بیروت, 1404 ق). 71. علامه محمدتقى جعفرى مى نویسد: (یکى از اساسى ترین و با شرافت ترین عوامل شناخت اخلاق است) (شناخت از دیدگاه علمى و از دیدگاه قرآن, ص 42ـ43, دفتر نشر فرهنگ اسلامى, تهران, 1360 ش). 72. براى نمونه ر. ک: محمدحسین غروى اصفهانى, نهایة الدرایة, ج 3, ص 425, چاپ اول: مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث, قم, 1414ق; سیدمحمدجعفر مروج جزائرى, منتهى الدرایة, ج 8, ص 377, چاپ اول: نشر مؤلف, قم, 1412ق. 73. نظیر ان تتقوا الله یجعل لکم فرقاناً (سوره انفال آیه 29) العلم نور و ضیاء یقذفة الله فى قلوب اولیائه. (محمد محمدى رى شهرى, العلم و الحکمة فى الکتاب والسنة, ص 36; مرتضى مطهرى, شناخت در قرآن, ص 81, انتشارات سپاه, 1361 ش). 74. براى نمونه ر. ک: ضیاءالدین عراقى, مقالات الاصول, تحقیق مجتبى محمودى و سیدمنذر حکیم, ج2, ص176, چاپ دوم: مجمع الفکر الاسلامى, قم, 1423ق. 75. براى نمونه ر. ک: سید محسن طباطبائى حکیم, مستمسک العروه الوثقى, ج 6, ص 13. 76. براى نمونه ر. ک: محمدحسن نجفى, جواهر الکلام, ج 41, ص 143. 77. براى نمونه ر. ک: یوسف بحرانى, الدرر النجفیة, ج 2, ص 351, چاپ دوم: شرکة دار المصطفى لاحیاء التراث, بحرین 1428ق; ملا محسن فیض کاشانى, الشهاب الثاقب, تحقیق رئوف جمال الدین, ص 12 و 93, چاپ دوم: مؤسسة الاعلمى, بیروت, 1401 ق. بلکه گاهى فقها یکدیگر را به لجاج و عناد متهم کرده اند که نمونه روشن آن اختلافى است که میان محقق کرکى و فاضل قطیفى در مسأله زمین هاى خراجیه رخ داد; محقق کرکى رساله اى به نام (قاطعة اللجاج فى تحقیق حل الخراج) نوشت (چاپ شده در: الخراجیات, چاپ اول: مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1403ق). فاضل قطیفى رساله (السراج الوهاج لدفع عجاج قاطعة اللجاج) را نوشت و در آن میگوید: (کتاب قاطعة اللجاج بسیار اعوجاج و انحراف دارد و برپاکننده غوغاست) (ر. ک: السراج الوهاج, ص 20, چاپ شده در: الخراجیات). شیخ ماجد شیبانى هم مى گوید: (خدا رحمت کند… کسى که گمشده اش را حقیقت قرار دهد و نفسش را از تعصب و جدال پاکیزه گرداند) (رساله (خراجیه), ص 28, چاپ شده در: الخراجیات; و نیز ر. ک: محمدحسن آشتیانى, کتاب القضا, ص 157, چاپ دوم: دارالهجره, قم, 1404 ق). 78. ر. ک: (قاطعة اللجاج), چاپ شده در: الخراجیات, ص 39. 79. ر. ک: علامه حلى, مختلف الشیعة, ج 9, ص 6, چاپ اول: مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1419ق. 80. ر. ک: سید بن طاووس حلى, کشف المحجة, ص 185. 81. ر. ک: ماجد بحرانى, (رسالة فى الخراج) چاپ شده در: الخراجیات, ص 5 و 38; یوسف بحرانى, الحدائق الناضرة, ج 3, ص 68, ج 7, ص 188 و 223, ج 9, ص 406, ج 11, ص 204 و ج 24, ص 63; محمدحسن آشتیانى, کتاب القضاء, ص 157. 82. ر. ک: شیخ طوسى, المبسوط, ج 8, ص 107; سید مصطفى خمینى, تحریرات فى الفقة, کتاب الخیارات, ج 3, ص 278. 83. براى نمونه ر. ک: شیخ بهائى, مشرق الشمسین, ص 292, مکتبة بصیرتى, قم, 1398 ق; سید محمد آل بحرالعلوم, بلغة الفقیة, ج2, ص 109 و 225, چاپ چهارم: مکتبة الصادق(ع), تهران, 1362 ش; موسى خوانسارى, منیة الطالب (تقریرات درس خارج فقه آیه ا… نائینى) ج 1, ص 95; محمدعلى توحیدى, مصباح الفقاهة (تقریرات درس خارج فقه آیه ا… خوئى) ج 2, ص 729; عبدالله جوادى آملى, کتاب الصلاة (تقریرات درس خارج فقه آیه ا… محقق داماد) ص122. 48 .ر. ک: محمد امین استرآبادى, الفوائد المدنیة, تحقیق رحمةالله رحمتى اراکى, ص 32, 79, 93, 118, 371 و 368, چاپ دوم: مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1426 ق; یوسف بحرانى, الحدائق الناضره, ج 1, ص 15ـ16 و 25ـ26 و ج 9, ص 356. 85. ر. ک: رسائل الشریف المرتضى, المجموعة الثالثة, ص 309 و المجموعة الثانیة, ص 655; الذریعة, ج 1, ص 25 و ج 2, ص 308. یکى از انتقادهاى سید مرتضى به اهل حدیث این است که در احکام شرعى به روایت غیر قطعى الصدور عمل میکنند (ر. ک: همان, المجموعة الاولى, ص 211). 86. براى اطلاع بیشتر ر. ک: محمدرضا جبارى, مکتب حدیثى قم, ص 375 به بعد, چاپ اول: انتشارات زائر, قم, 1384 ش. 87. براى نمونه ر. ک: حسین آل عصفور, تتمة الحدائق, ج 1, ص 447, چاپ اول: مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1410 ق. 88. از این رو گاهى برخى فقها گفته اند: انا و ان لم نجعل هذه الاجماعات دلیلاً لکن نراها مانعة عن الاستبداد بالرأى فى تشخیص مدالیل الفاظ الروایة (رضا همدانى, مصباح الفقیه, ج 1, ق 2, ص 585. وحید بهبهانى یکى از شرایط قوه قدسیه اجتهاد را عدم استبداد به رأى ذکر مى کند ر. ک: محمدباقر وحدى بهبهانى, الفوائد الحائریة, ص 339. دیگر فقها هم در لابلاى کلماتشان استبداد به رأى را غیر جایز و موجب دور شدن از فهم حکم واقعى دانسته اند براى نمونه ر. ک: امام خمینى, فى التعادل و الترجیح, چاپ شده در الرسائل, ج 2, ص 56 و کتاب الطهاره, ج 3, ص 597. 89. مرحوم علامه وحید بهبهانى آن چنان بر فهم مشهور اعتماد دارد که میگوید: لا یمکن فهم حکم من اول الفقه الى آخره الا بمعونه الاجماع. (مصابیح الظلام, ج 1, ص 37 و ص 271). 90. صاحب جواهر در یک بحث فقهى مى نویسد: أسأل الله تعالى تنویر البصیره و صفاء السریره, (جواهر الکلام, ج 29, ص 287). 91. الله اذن لکم ام على الله تفترون (سوره یونس آیه 59. 92. این مسأله صورت هاى مختلفى دارد گاهى ممکن است صرفا به خاطر حفظ موقعیت و مقام شخص خود باشد در این صورت ناپسند است, ولى گاهى فضاى جامعه به حدى سنگین و نامناسب است که احتمال عقلایى داده میشود که پیامدهاى ناگوارى در جامعه داشته باشد نظیر ایجاد تنازع و فتنه, سوءاستفاده دشمنان دین, در این صورت مصداقى از مسأله تزاحم خواهد بود که باید طبق ملاک هاى باب تزاحم آنچه اهم است مقدم شود. البته شناخت موارد بسیار دشوار است و گاه واکنش هاى غیر منتظره اى را به همراه مى آورد. ییکى از نمونه فتواهایى که مقدارى در جامعه سرو و صدا ایجاد کرد فتواى امام خمینى به حلال بودن بازى با شطرنج به دو شرط بود: یکى اینکه شطرنج در نگاه عرف امروزى بازى فکرى گردیده است و دیگر بازى قمار نیست و دیگر آنکه بازى کنندگان با شطرنج قصد قمار نداشته باشند. ر. ک: صحیفه امام, ج 21, ص 129 (چاپ اول, مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره), تهران, 1378 ش) ولى برخى از روحانیان و مقدس نماها این فتوا را برنتابیدند تا آنجا که یکى از شاگردان و اعضاى دفتر استفتاى امام نامه اى اعتراضى به ایشان نوشت و امام در پاسخ ناچار شد نظر یکى از مراجع معاصرش را به عنوان موید نظرش نقل مى کند (ر. ک: همان ص 149ـ150) و در پایان نامه مى آورد: شما را نصیحت میکنم که سعى کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهاى بیسواد واقع نشوید, چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهاى احمق و آخوندهاى بیسواد صدمه اى بخورد. بگذار هرچه بیشتر بخورد (همان, ص 151) و در پاسخ نامه بعدى آقاى قدیرى مى نویسد: ما باید سعى کنیم تا حصارهاى جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدى(ص) برسیم و امروز غریب ترین چیزها در دنیا همین اسلام است و نجات آن قربانى میخواهد, و دعا کنید من نیز یکى از قربانى هاى آن گردم (همان, ص 160) 93. البته برخى از فقها گفته اند دلیلى بر عدالت نداریم و صرف وثاقت و تحرز از کذب و خیانت کافى است (براى نمونه ر. ک: محمدحسین غروى اصفهانى, الاجتهاد و التقلید چاپ شده در: بحوث فى الاصول, ص 69 چاپ دوم, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1409 ق) البته وى احتمال وجود اجماعى بودن شرط عدالت را مطرح کرده است (ر. ک: همان, ص 68). 94. براى نمونه ر. ک: ابن ادریس حلى, السرائر, ج 1, ص 280 چاپ دوم, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1410 ق) على غروى تبریزى, التنقیح فى شرح العروة الوثقى, (تقریرات درس خارج فقه آیة ا… خوئى) الاجتهاد التقلید ص 255 و شیخ انصارى, رساله فى العدالة چاپ شده در: رسائل فقیه, ص 6 چاپ اول, کنگره شیخ انصارى, قم, 1414ق. 95. براى نمونه ر. ک: شهید ثانى, شرح اللمعة, ج 1, ص 792 (چاپ دوم منشورات جامعة النجف الدینیة, نجف 1386 ق / 1398 م) سید على طباطبائى, ریاض السائل, ج 4, ص 329 (چاپ اول, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1414ق) 96. براى نمونه ر. ک: محقق اردبیلى, مجمع الفائده و البرهان, ج 12, ص 343 (چاپ دوم, مؤسسة النشر الاسلامى قم, 1417 ق). 97. ر. ک: همان, ص 352. 98. ر. ک: همان, ص 353. 99. ر. ک: همان, ص 356. 100. ر. ک: همان, ص 361. 101. ر. ک: همان, ص 362. 102. ر. ک: همان, ص 364. 103. ر. ک: همان, ص 366. 104. ر. ک: همان, ص 367. 105. ر. ک: همان, ص 370. 106. ر. ک: همان, ص 371. وى در پایان این بحث مى گوید در کتاب هاى فقهى معمولا از مباحث اخلاقى بحث نمیشود ولى ما به صورت مفصل از آن بحث کردیم چون از بیماریهاى قلبى است که بسیار به علاج نیاز دارد (ر. ک: همان, ص 374). 107. ر. ک: محمدحسن نجفى, جواهر الکلام, ج 41, ص 60. 108. براى نمونه ر. ک: سید ابوالحسن اصفهانى, وسیلة النجاه مع تعالیق الامام الخمینى, ص 9 چاپ اول, مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى, تهران, 1422 ق; امام خمینى, تحریر الوسیلة, ج 1, ص 7, مسأله 3 چاپ اول, مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینى, تهران, 1420ق عده من الفضلاء, مستند تحریر الوسیلة, الاجتهاد و التقلید, ص 137 چاپ اول, مؤسسة العروج, تهران, 1386 ش. 109. براى نمونه ر. ک: فاضل تونى, الوافیة, تحقیق محمدحسین رضوى کشمیرى ص 160, چاپ اول, مجمع الفکر الاسلامى, قم, 1412 ق میرزا ابوالقاسم قمى, قوانین الاصول, ص 48 (مکتبة العلمیة الاسلامیة, تهران, 1378 ق محمد تقى اصفهانى, هدایة المسترشدین, ص 331 , (مؤسسه آل البیت, قم, بى تا): شیخ انصارى, حاشیه على القوانین, ص 87, 273 کنگره شیخ انصارى, قم, 1415 ق ضیاء الدین عراقى, مقالات الاصول, مجتبى محمودى و منذر حکیم ج1, ص 313, مجمع الفکر الاسلامى, قم, 1378 ش سید محمدباقر صدر, دروس فى علم الاصول, الحلقة الثالثة, ج1, ص 313 چاپ اول, دارالکتاب اللبنانى, بیروت, 1978 ق. 110. در عنوان بعدى از آن بحث مى کنیم. 111. براى نمونه ر. ک: علامه حلى, ارشاد الاذهان, تحقیق فارس حسون, ج 2, ص 156 چاپ اول, مؤسسة النشر الاسلامى, قم, 1410 ق و شهید اول, الدروس الشرعیة, ج 2, ص 126 چاپ اول, مؤسسه آل البیت(ع), قم, 1419 ق. 112. براى نمونه ر. ک: ملامحسن فیض کاشانى, النخبة, ص 49ـ50 ; سید حسن موسوى بجنوردى, القواعد الفقهیة, ج 7, ص 292 مطبعة الخیام, قم, 1402ق شیخ طوسى, التبیان, ج 3, ص 145 چاپ اول, مکتب الاعلام الاسلامى, قم, 1409 ق | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,915 |