تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,125 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,044 |
سیماى حوزه در مطبوعات | ||
حوزه | ||
مقاله 6، دوره 10، شماره 55، فروردین 1372، صفحه 125-144 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
تاریخ دریافت: 03 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 03 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
مدیریت جدید حوزه و سیاستهاى علمى ادارى آینده 1 . ارزیابى مشکلات وعوامل عدم موفقیت مدیریت گذشته. 2 . تدوین برنامه اى مشخّص و عرضه آن به حوزویان. 3 . برگزارى سمینارها وجلسات ممتد کارشناسى. 4 . برخورد پدرانه با همه اقشار حوزه و پرهیز از گروه گرایى و جناح بندى 5 . احترام به همه طبقات حوزه و بهره ورى از تجربه ها و افکار آنان. 6 . دورنگرى و جامع اندیشى و پرهیز از روز مرّگى. 7 . باز اندیشى و سعه صدر. 8 . تبدیل حوزه به بسترى جهت رشد و شکوفایى استعدادهاى نهفته طلاب. 10 . پرداختن به موضوعات و زمینه هایى در این باره مى نویسد: (... کارهاى به زمین مانده بسیار است که زمان و نیروى زیادى مى طلبد. رفتن به طرف دخالت در کارهاى در دست اجرا که به گونه اى در راستاى وظایف حوزه است تنها نتیجه آن ایجاد حساسیت ومقاومت است و احتمالاً خراب تر شدن آنها. در آغاز کار بهتر آن است براى ایجاد زمینه هاى پذیرش مدیریت با دقت تمام به موارد و موضوعاتى پرداخت که کمتر مورد مقاومت منفى قرار گیرد.) آئینه پژوهش شماره 15 مهر و آبان 1371. مهدوى کنى در سیستم بانکدارى اسلامى مدیران و برنامه ریزان و کارشناسان اقتصادى علاوه بر رعایت اصول فنى و تخصّصى در سیستم که کار کارشناسى و تجربى و علمى است باید دو نکته اساسى را در نظر بگیرند: نخست حفظ اصول عدالت و پرهیز از تکاثر و سلطه سرمایه و دو قطبى شدن جامعه. دوّم در تمام برنامه ریزیها وآیین نامه هاى اجرایى در جذب و به کارگیرى سرمایه هاى مردمى و عمومى چه در مقام طرح اصول و چه در مقام تدوین آیین نامه هاى اجرایى و چه در مقام عمل موازین فقهى را رعایت کنند. مهدوى کنى سپس نویسنده مباحث زائد علم اصول را از زبان بزرگان مى آورد که گزیده آن چنین است: 1 . تعریفها. بزرگانى چون صاحب کفایه امام خمینى مرحوم نائینى آیة اللّه خویى به زائد بودن مباحث آن تصریح کرده اند. 2 . حقیقت شرعیه. مرحوم نائینى (اجود التقریرات ج33/1) امام خمینى (تهذیب الاصول ج46/1) آیة اللّه خویى (محاضرات فى اصول الفقه ج204/1). 3 . بحث اشتراک. آیة اللّه خویى (محاضرات فی اصول الفقه ج1/204). 4 . مشتق. یکى از استادان اصول در جلسه درس فرمودند: (ماثمره اى براى این بحث ندیدیم جز مسأله بول تحت شجره) 5 . مقدمه واجب. مرحوم نائینى (اجود التقریرات ج243/1 248 آقاضیاء عراقى (نهایة الافکار ج349/1) مرحوم مظفر (اصول الفقه ج262/1 ـ 263) امام خمینى (تهذیب الاصول ج218/1) آیة اللّه خویى (محاضرات فى اصول الفقه ج2/425 432) 6 . بحث ضد شیخ بهایى (به نقل از کفایة الاصول ج132/1) امام خمینى (تهذیب الاصول ج236/1 237). 7 . خطابات شفاهى. آخوند خراسانى (کفایة الاصول ج232/1) آقا ضیاء عراقى (نهایة الافکار ج540/2) آیة اللّه بروجردى (نهایة الاصول320/) 8 . دوران امر بین تخصیص و نسخ. آقا ضیاء عراقى (نهایة الافکار ج1/558). 9 . مثالهاى مجمل و مبیّن. 10 . ظن موضوعى. آیة الله خویى (مصباح الاصول ج50/2). 11 . سببیّت. 12 . انسداد باب علم. 13 . حقیقت تقلید. آقا ضیاء عراقى (نهایة الافکار ج240/4) آیة اللّه خویى (التنقیح ج80/1). مهدى مهریزى 2 . وجوب پرداخت تمام مهریه زن مطلقه در صورتى که مرد پوشش او را کنار زده باشد اگر چه هنوز باکره و دختر باشد. 3 . موکول بودن صحت عقد باکره بر اذن ولى او در عقد دائم و عدم توقف صحت آن در عقد موقّت. 4 . وجوب گرفتن نائب براى حج بر کسى که سلطان یا دشمن مانع از حج اوشود. 5 . صحیح نبودن اعتکاف مگر در مسجدالحرام مسجدالنبى مسجد کوفه و مسجد بصره. 6 . وجوب عینى جهاد. 7 . ثابت نبودن ربا در معدود و اختصاص محمد ابراهیم جنّاتى از جمله این علما شیخ زین العابدین برادر مجتهد سبزوار بود که در صدر مخالفان قرار داشت و با ایراد سخنرانیهاى پرشور خود به اجتماع مردم شور و حرارت خاصّى مى بخشید و حضور آنان را در صحنه تداوم مى بخشید. در ادامه مبارزات مردم مشهد در روز دوّم ربیع الاوّل سال 1309هـ .ق. اقشار مختلف مردم اعم از زن ومرد به رهبرى عده اى از علماى مبارز مشهد همچون واعظ سبزوارى میرزا ابوالحسن مدرس و سید محمد کلانى و جمعى کثیر از طلاب و فضلاى این شهر در مسجد گوهر شاد اجتماع نمودند.) فصلنامه اندیشه 113/6. درباره بعد تحقیقى کتاب پرمایه جواهر الکلام یکى از فضلاء چنین نوشته است: (... سبب این که جواهر را کتابى کاملاً تحقیقى مى دانیم چند دلیل است 1 . احاطه کامل به اقوال تمام علماى قبل از خود و زمان خود. 2 . جمع آورى تمام مطالب فقهى و نظرات علماء و جرح و تعدیل آنها. 3 . وحدت سبک نگارش با وسعت دید و نظر. 4 . این کتاب ما را از کتب دیگر بى نیاز 5 . در بردارنده فروعى نادر که از دید سابقان در فقه مکتوم مانده. 6 . بالعل و عسى در آن سخن نیامده... محدث نورى در کتاب مستدرک الوسایل در حق صاحب جواهر فرمود: مربى العلما و شیخ الفقهاء... صاحب کتاب جواهر الکلام الّذى لم یصنّف مثله فى الحلال و الحرام) همان 175/ ـ 176 گوبینو وزیر مختار فرانسه درباره حکیم چنین مى گوید: (جناب ملاهادى سبزوارى اکنون در سلک حیات و سنین عمر تقریبا به هفتاد مى رسد... این دانشمند یکى از فلاسفه عالى قدرى است که معلوماتش بر شالوده محکمى قرار دارد... ایرانیان عموماً نسبت به او عزّت و احترام فوق العاده دارند... شهرت او به قدرى عالمگیر شد که طلاّب زیادى از کشورهاى هندوستان و ترکیه و عربستان... به سبزوار روى آورده و در مدارس او مشغول تحصیل هستند... هر روز در ساعت معیّن مانند کانت فیلسوف آلمانى به مسجد مى رود و شاگردان متعدّد خود را درس مى دهد.) (هیچ کس اسباب قطبیّت را مانند حاج ملاهادى نداشت. از علم و حکمت دخلى ننموده و معاشش منحصر به اجاره ملک موروثى اش بود. و از مسلمیّت نزد عالم و عامى که اگر ادّعا مى نمود لخرّ النّاس سجدا له. و امتیاز تاریخى او آن بود که با توفّر و تسهّل اسباب ریاست ترک هرگونه ریاستى نمود حتى پیشنمازى نکرد و به مهمانى نرفت و با رؤساى بلدش همبزم نشد تا از آن پیش افتد.) همان 123/6 (امّا راجع به علماى اسلامى این را مى خواهم ادّعا کنم و دهها قرینه و نمونه عینى بر اثبات آن دارم که از میان نویسندگان و سخنرانان و حتى علماء و فضلاى اسلامى معاصر هیچ کس البته در حد امکانات و نوع کار و کاراکتر خودش به اندازه من افتخار دفاع جدّى و مؤثر عملى و فکرى از این جامعه گران قدرى که امید بزرگ و سرمایه عزیز ماست نداشته است.) او دیدگاه خویش را در زمنیه طالب علمان حوزه چنین بیان مى کند: (من براى آینده این نهضت فکرى براى بیدارى مردم و احیاى روح حقیقى اسلام و برانگیختن روح معترض و عدالتخواه شیعه علوى و رستگارى جامعه به طلاب بیشتر از شما امید بسته ام; چه عمر روشنفکرى شما کوتاه است و چهار تا هفت سال بیشتر نیست و فردا که تصدیق گرفتید و جذب زندگى شدید بى درنگ در طبقه بورژوا قرار مى گیرید و خیالاتشان از سرتان مى پرد. امّا این طلبه است که عمر مسؤولیت اجتماعیش با عمر حیاتش یکى است و تا مرگ مسؤول افکار و سرنوشت مردم مى ماند.) تاریخ و فرهنگ معاصر 1 . انتخاب رشته علمى بر مبناى ارزش فکرى نه در آمد اقتصادى. 2 . انتخاب آزاد استاد براساس لیاقت معلمى و ارزش علمى شخص وى. 3 . ضرورت حفظ چهره علمى و اخلاقى براى استاد. 4 . رابطه ارادت میان معلم و استاد. 6 . آزادى حضور و عدم تقیّد به شرایط ظاهرى و فرمالیسم پیچیده و خشک ادارى در راه کسب علم. 7 . رایگان بودن تحصیل. 8 . آزادى مطلق تحصیل براى عموم مردم از هر سنّى و هر طبقه اى و با هر شرایطى. 9 . بورس و تأمین مسکن و امکانات تحصیل براى هر داوطلبى و با هر شرایطى. 10 . قید لاینفک اخلاق با علم به طور طبیعى و در عین حال اجتناب پذیر. 11 . تماس دائمى با توده. 12 . تعهد رهبرى فکرى و هدایت اجتماعى مردم. 13 . پیوند ناگسستنى ایدیٌولوژى و علم. 14 . وجود یک فرهنگ عمومى و مشترک (جهت واحد) و هماهنگى میان رشته هاى مختلف علمى با وجود تخصّص. 15 . پیوستگى با گذشته تاریخى فرهنگى و اعتقادى (آن چه در فرهنگ جدید مى گسلد.) 16 . نبودن فرمهاى ظاهرى و قالبى در ارزیابى و ارزش یابى درجات شاگردى و استادى (تصدیق رتبه) و واگذارى آن به خود مردم و میزان لیاقت شخص و ارزش و تکامل فکرى و علمى استاد با فارغ التحصیل در جامعه به جاى کارگزینى) همان 3 و 404/4 ـ 405. این امام جماعت است که جاذبه دارد و مى تواند محورى شود براى جذب افراد با ایمان مخلص فهمیده و خدمتگزار و مسجد او مجمع انسانهایى ارزنده مى گردد... امّا اگر خداى نکرده زندگى امام جماعت رنگ دنیایى و مادى محض مصباح یزدى این دو عالم آن چنانکه شأن علم و آزادى اندیشه است در چندین مسأله بزرگ و کوچک عقیدتى (على المشهور هشتاد مسأله) اختلاف شدید دارند زیرا صدوق بیشتر بر نقلیّات تکیه مى کند حال آن که شاگردش (و سپس استاد همه عالمان شیعى) متکلّمى عقلى مسلک و عدلى مذهب است. مفید و مرتضى و رضى از آن جمله عالمان شیعى هستند که در روش به معتزله نزدیک اند و البته دنباله رو سنّت کلامى مکتب جعفرى اند. مفید گاه با لحن تندى بر صدوق نکته مى گیرد که اخبار را هرگونه به دستش رسیده پذیرفته و آن که در جستجوى معناى معقولى براى خبر نبوده است. این را هم باید دانست که خود صدوق و کلاً (قمّیون) از ناقدان اخبار بوده اند و هر چه به دستشان مى رسیده مخصوصاً چیزهایى که رنگ غلوّ داشته است نمى پذیرفته اند. مثلاً (قمیّون) این را (غلّو) مى شمرند که کسى به سهو النّبى معتقد نباشد. خود صدوق رساله اى در سهو النبى نوشته است.) معارف دوره نهم شماره 119/1. 1 . آگاهى از دین به طور مجموعى به همه ابعاد آن. 2 . آگاهى از انسان (که موضوع کار دین است). 3 . آگاهى از بستر رشد انسان و تکامل انسان (در حالت فردى). 4 . آگاهى از بستر رشد و تکامل انسان (در 5 . آگاهى از زمان به همه ابعاد ماهوى تطورى و فرهنگى و اندیشگى و زیستى آن. 6 . آگاهى از موانع رشد و تکامل انسان ووجوه تهاجم به رشد و تکامل انسانى در دو حالت یاد شده. ... در آثار و احادیث رسیده است که: (العالم یحتاج الى عقل...) منظور از این سخن عقل کتابى نیست عقل تجربى است. معناى این سخن آن است که دانشمند باید عقل و خردى برتر و کاملتر و ورزیده تر و فعّالتر از دیگران داشته باشد و از شناختى وسیع و تجربه اى ژرف و گسترده تر برخوردار باشد تا بتواند از دانش خویش در جهت رشد خود و مردم بهره ببرد. و با خرمندى و خودورزى مسائل زمان خود و جامعه خود و انسان معاصر خود را بفهمد و دانش خویش را با عقل عملى وآزموده و تجربه دیده و به آگاهى رسیده بارور سازد و سودمند گرداند. وگرنه آن علم مایه وبال خود او و سبب ضلال جامعه او خواهد بود. نیز رسیده است که: (ویل العالم زاد علمهُ على عقله). محمد رضا حکیمى ... عالمان پس از شیخ او را بالاتر از این مى دیدند که بخواهند فتاوى و نظریات او را مورد نقد قرار دهند و هیچ یک از آنان این مطلب را به خود اجازه نمى داد. در حقیقت یک نوع خودباختگى علمى در برابر عظمت و بزرگى شیخ به آنها دست داده بود که مانع اظهار نظر در مقابل محمد ابراهیم جنّاتى 2 . جلوه کردن فقه به صورت سنتهاى راکد وبى روح و بى ملاک. 3 . عدم هر گونه برداشت نوین از منابع براى احکام موضوعات جدید و نیز موضوعاتى که از نظر ویژگى درونى و یا بیرونى داراى تحول و تغییر شده اند با این که زمان و مکان و شرایط آنها در ماهیّت و کیفیّت موضوعات و عناوین تأثیر مى گذارند و ممکن است در هر عصرى از اعصار داراى ویژگیهاى خاصى شوند.) همان12/. (... اجتهاد دینى یک کوشش علمى محض است که هدف آن فقط کشف واقعیات احکام دینى مى باشد. این کوشش علمى در بشر غیر معصوم در عین حال که قابل رشد است همواره در معرفى خطا قرار دارد. از این رو شناخت اجتهادى ما یک جریان علمى و پژوهشى است که مانند علوم دیگر در پى اطلاع هست و مانند آنها در چهارچوب معرفتهاى عادى بشرى قرار على عابدى شاهرودى علیرضا فیض مجتهد نخست باید جامعه را که خود فردى از آن و متعلق به آن است ورانداز کند و سپس با توجه به ادله احکام و عرف و عرفیات و با عنایت به نیازهاى مبرم و حتمى مردم فتوا دهد تا فتواى او بتواند در جامعه پیاده شود و اجرا گردد. مگر فتوا براى چیست؟ جز این که جامعه در پرتو آن بتواند راه صحیح خود را بیابد و جز این که جامعه در پرتو آن بتواند به مصلحتهاى دنیوى و اخروى خود برسد و در عین حال خود را از افتادن در مهلکه فساد و پرتگاه حرام و دام سقوط برهاند و اطمینان خاطر به دست آورد.) همان25/. اسلام آمریکایى همان سکولاریسم است که با دین نمى جنگد ولى دین را تبدیل به شمشیرى مى کند که براى جنگیدن کار برد ندارد. فقط براى تشریفات به درد مى خورد. حدّاد عادل مسجد شماره 44/5 سید احمد خمینى حضور شماره 5 و 130/6 بدیهى است با تطوّر جوامع وتغییر اشکال زندگى بشر و دگرگونى روابط حاکم بر جامعه حکم جدیدى در رابطه با همان اشیاء قدیم پیدا مى شود. پیدایى این حکم مربوط به (حیث) اشیاء است نه ماهیت آنها. مدارس علوم دینى اهل تسنن در ایران حاج نور محمد درپور سوره دى ماه 71 (چرا رهبر انقلاب به فکر سازمان دهى روحانیان و حوزه هاى شیعه مى باشند ولى کسى به فکر روحانیان ما نمى باشد. چه چون و چرا در انظار فقیهان سید مرتضى مهرى پاسدار اسلام بهمن 1371 شاگردان مکتب امام صادق در رفتار و اخلاق بایسته است مظهر عطوفت سعه صدر حق جویى و آزاد اندیشى در عین پاى بندى به اصول باشند واز هرگونه (مراء) که دام شیاطین است دامن گیرند. حوزه اصلاح یاتحول آینه پژوهش شماره 16. همان مدرک حوزه است با این مسائل: انسان و مسائل انسان. زمان و مسائل زمان. اسلام و مسائل اسلام. بازشناسى مسائل اصلى از غیر اصلى. و مقدم داشتن مسائل اصلى برغیر اصلى. محمد رضا حکیمى کار امام قدس سره این است که به علم وسعت زیادى دادند. وسعت علمى و فنّى معنایش این است که در فقه اجتماعى فقه سیاسى فقه فردى فقه عبادى و فقه معامله اى در همه جا [قواعد در واقع به عنوان ورود به تمام این بحثها این کار بسیار مهمّى و قابل توجهى است که ایشان انجام داده اند... در باب فقه گر چه ایشان همان بیع و مکاسب و امثالهم رانوشتند ولى مى بینیم دقیقاً آن مسائل مورد ابتلا را به بهترین وجه حلّ کردند. من یک وقت عرض مى کردم این کتب فقهى ایشان به مثابه دایرة المعارف فقهى است. فرضا در باب طهارت راجع به اینکه ملاک نجاست و طهارت چیست؟ خیلى ها معتقد بودند: (کافر نجس است) یا فرض کنید (خون نجس است) قابل جمع [و مشابه] است. هر دو نجس است. امّا معیار نجاست چیست؟ ایشان مى فرمایند: (لیس بملاک واحد) نجاست کافر به ملاک سیاسى است وآنها به ملاک دیگرى است. در مجسمه سازى باب وسیعى دارد. در باب ولایت فقیه و در مسائل فقهى بابهاى جدیدى است. به طورى که مسائل مورد ابتلاى اجتماعى و سیاسى و عبادى را حل کردند که خود از جمله کارهاى معظم له بوده است.) محمد حسن احمدى یزدى حضور شماره 5 و 6. حضور شماره 5 و 139/6 (این جور جرأت کردن در فقه و فتوا دادن کار هر کس نیست. ما از صدر اسلام تا حالا امثال اینها را در فقه داریم. گاهى یک چیزى جزء مسلمات فقه مى شود خلف و سلف از همدیگر مى گیرند. مى آیند تأیید مى کنند دنبال مى روند به طورى که جزء مسلّمات یا اجماع یا شهرت یا تسالم و امثال اینها مى شود. کار هرکس نیست که بیاید و قد علم کند و فتواى جدیدى بدهد. مثلا مرحوم حکیم(ره) در مسأله طهارت اهل کتاب وقتى فتوا داد همه تعجب کردند. یامرحوم مطهرى در مسأله حجاب خیلى کمرنگ با فتاواى دیگران که در آخر آورد چه کرد. ما دیدیم مسأله حجاب چه دنباله اى داشت. آن وقتى کسى بیاید و بگوید: معدن قابل تملک نیست نه ظاهرش نه باطنش نه مستخرجش و نه غیر مستخرجش. اینها مال عموم است. مال نسلهاى آینده است. این زبان فقهى نیست این زبان اقتصادى است. حضرت امام(ره) یک چنین خدمتى را به جهان تشیع کرده اند که امثال ما طلبه ها یک وقتى اگر نظرمان در مسائل فقهى به یک جایى رسید خیلى مورد لعن و طعن و یا طرد قرار نگیریم. خلاصه این فضل مال ایشان است که در این مسائل راه گشا بودند.) حضور شماره 5 و 128/6. مجتهدى روشنفکر سید على آل داود | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 297 |