تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,477 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,414 |
تواضع 1 | ||
حوزه | ||
مقاله 7، دوره 8، شماره 48، بهمن 1370، صفحه 105-128 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
تاریخ دریافت: 04 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 04 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
اخلاق و آداب اهل علم (9) تواضع دلها را نرم و دورترین اشخاص را به انسان نزدیک مى کند. فروتنى رمزایجاد محبت دوستى و عطوفت و پایه سربلندیهاست . تواضع کشتزارى است که در آن گلهاى زیبا و عطرآگین برادرى صفا مهر و محبت و بزرگوارى مى روید وارجمندى و منزلت واقعى را به ارمغان مى آورد. فروتنى ثمره پرارج درخت دانش و آگاهى است . تواضع پدید آورنده عظمت قدرت عزت شرافت کرامت و حریت انسانى است . نخل وجودانسان رااز طوفان نفس اماره و تندباد تکبر و غرور و نخوت مصون مى دارد. تواضع مقام والا وارجمند پیامبران و ریشه واساس هر سعادت و نیکبختى است . انسان برخوردارازاین صفت داراى موهبتى است پرارج که هیچ فردى به آن رشک و حسد نبرد. در یک کلام فروتنى دژى است مستحکم و پرصلابت که دشمن را یاراى نفوذ در آن نباشد و تاج افتخارى است که بندگان مخلص خدا بر سر مى نهند. على ( ع ) دراین باره مى فرماید: واعتمداو وضع التذلل على روسکم والقاءالتعزز تحت اقدامکم و خلع التکبر من اعناقکم واتخذواالتواضع مسلحه بینکم و بین عدوکم ابلیس و جنوده ... 1 در فرهنگ اسلامى احترام وارزشى انسانها بر معیارها و ملاکهاى معنوى واصیل بنیان شده است . ملاکهاى دروغین و ظاهرى همچون : پول مقام جاه قدرت و...ارزش به حساب نیامده است .ارزش انسان به مال و مقام و فرزند و قوم و قبیله و رنگ و نژاد نیست بلکه به تقوى و عمل صالح و دانش و بصیرت است . فروتنى در برابر مردم به هر میزان از شائبه دخالت ملاکهاى پوچ و ضدارزشى به دور باشد به همان میزان پرارج تر و پسندیده تراست . برخوردارى ازاین فضیلت اخلاقى از همگان زیبنده است . ولى از عالمان و حوزویان زیبنده تر . مومنان پاکنهاد و صالح طریق بندگى و ستودن خدا را در فروتنى مى بینند و رسیدن به سر منزل توحید را جز با آرامش و تواضع میسر نمى دانند از این روى در فضیلت واهمیت تواضع ازاین روى در منابع دینى کبر از رذایل و در مقابل آن تواضع از فضایل به شمار آمده است . رسول اکرم مى فرماید: ان احبکم الى واقربکم من یوم القیامه مجلسا احسنکم خلقا و اشدکم تواضعا وان ابعدکم منى یوم القیامه الثرثارون و هم المستکبرون . 2 در منابع دینى ما آمده است که : خداوند آن گاه که بنده اى را دوست بدارد تواضع وافتادگى به وى الهام مى نماید: ان الله اوحى الى : ان تواضعوا . 3 خداوند متعال به من وحى کرد تا به شمااعلام کنم : تواضع را پیشه خود سازید. نشانه عبودیت انسان باید در رفتار و برخوردهایش بروز کند.اعمال آدمى جلوه اى از روحیات و آینه اى ازافکار واندیشه اوست .انسانى مى تواند به پایه اى از حقیقت عبودیت و بندگى دست یازد که خود را قطره اى دراقیانوس بیکران هستى ببیند و عالم و موجودات آن را جوله و مظهر خداوند بداند. دراین جایگاه است که به حلاوت و جوهره عبادت خویش خواهد رسید چرا که پرستش خداوند یعنى عالى ترین و برترین اعمال جز در پرتوافتادگى و خاکسارى در پیشگاه الهى پذیرفته نیست . ...مالى لاارى علیکم حلاوه العباده ؟ قالوا: و ما حلاوه العباده ؟ قال :التواضع . 4 گفتند: شیرینى عبادت چیست ؟ فرمود: تواضع ! دراین روایت تواضع نشانه بندگى و روح اعمال عبادى مومنان دانسته شده است . و در جاى دیگر از تواضع به عنوان علامت تشیع راستین و پیروان امیرالمومنین علیه السلام یاد شده ازامام عسکرى ( ع ) نقل شده است : و من تواضع فى الدنیا لاخوانه فهو عندالله من الصدیقین و من شیعه على بن ابى طالب . 5 از باب این که هر چیزى را بایداز ضد آن شناخت دراین راستا سخن رسول گرامى اسلام (ص ) را درباره تکبر مطالعه مى کنیم : [روزى آن حضرت گروهى را دیدند که در مکانى اجتماع کرده اند. پرسیدند: علت این اجتماع شما چیست ؟ گفتند: دیوانه اى است که باافعال و حرکات خویش مردم را متوجه خود ساخته است . پیامبر(ص ) آنان را به سوى خود فرا خواند و فرمود: مى خواهید که دیوانه واقعى را به شما معرفى کنم ؟ سپس فرمود: دیوانه واقعى کسى است که با تکبر و غرور راه مى رود و پیوسته به این سوى و آن سوى خود نگاه مى کند. پهلوى خود را حرکت مى دهد تا توجه مردم را به خود جلب کند و خود را در نظر آنان بزرگ جلوه دهد]. 6 ..ولکنه سبحانه کره الیهم التکابر و رضى لهم التواضع فالصقوا بالارض خدودهم و عفروا فى التراب وجوههم و خفضوااجنحتهم للمومنین و کانوا قوما مستضعفین . 7 به گفته شاعر عرب : تواضع تکن کالنجم راح لناظرعلى صفحات الماء و هو رفیع ولاتک کالدخان یعلو بنفسه على طبقات الجو و هو وضیع 8 یکى قطره باران زابرى چکیدخجل شد چو پهناى دریا بدیدکه جایى که دریاست من کیستم گراو هست حقا که من نیستمچو خود را به چشم حقارت بدیدصدف در کنارش به جان پرورید سپهرش به جایى رسانید کارکه شد نامور لولو شاهوار بلندى ازاو یافت کو پست شددر نیستى کوفت تا هست شد واخفض جناحک للمومنین . 9 جناح به معناى بال و پر و[ خفض] ضد[ رفع] است . پرندگان هنگامى که مى خواهند فرود آیند بالهاى خود را جمع مى کنند و پایین مى آورند آن گاه که مى خواهنداوج بگیرند بالهاى خود را باز مى کنند. در مجموع [ خفض جناح] نهایت تواضع و فروتنى را از سر مهر و محبت مى رساند. در آیه فوق خداوند به رسول اکرم (ص ) که مربى و معلم مومنان است دستور تواضع و فروتنى مى دهد تا همه کسانى که در مقام رهبرى و هدایت مردم قرار گرفته اند خود را بااین خصلت پایسته بیارایند. همچنین خداوند درباره تواضع واحترام نسبت به والدین با همین واژه (خفض جناح ) خطاب مى فرماید: واخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا . 10 آیه دیگرى که مومنان بویژه رهبران و مسؤولان را به تواضع و فروتنى فرا مى خواند با تعبیر زیباى[ لین] بیان شده است : فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فطاغلیظالقلب لا نفضوا من حولک . 11 آیات قرآن هندسه اخلاقى انسان مسلمان را به بهترین وجه ترسیم نموده وازاین رهگذر همگان را به سوى ارزشهاى و زیبنده دعوت مى کند. در آیه دیگر در توصیف بندگان شایسته خداوند چنین مى خوانیم : و عبادالرحمن الذین یمشون على الارض هونا واذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما . 12 در مقابل در قرآن به شدت از تکبر مذمت شده است . به عنوان نمونه : 13. ولا تمش فى الارض مرحاانک لن تخرق الارض ولن تبلغ الجبال طولا . لمقان حکیم به فرزندش توصیه مى کند: ولا تضعر خدک للناس ولا تمش فى الارض مرحاان الله لا یحب کل مختال فخور . 14 [تعصر] به معناى روى برگرداندن از مردم است از روى تکبر براى خوار ساختن آنان . واضح است که تواضع در راه رفتن به معناى سست و بى رمق حرکت کردن نیست بلکه مراد رعایت حالت طبیعى است . در حالات رسولخدا نوشته اند: قد کان یتکفا فى مشیه کانما یمشى فى صبب . 15 به گفته اهل لغت : الوضع ضدالرفع التواضع التذلل . 16 [تواضع الرجل] خود را هم ترازاو کرد فروتنى کرد. [تواضع الارض] 17 زمین از آنچه دراطرافش بود فروتر شد. عالمان اخلاق تواضع را به معناى ناچیز شمردن نفس دانسته اند. در برابر خداوند به اطاعت ازاوامر و در برابر به رفتار فروتنانه و رعایت انصاف . مرحوم خواجه نصیرالدین طوسى مى نویسد: تواضع آن بود که خود را مزیتى نشمرد بر کسانى که در جاه ازاو نازلتر باشند. 18 تعبیرهایى همچون :[ تواضع قبول حق است از حق براى حق] 19 [ تواضع بودن ذلیل دلهاست براى داننده غیبها] 20 و[ تواضع عبارت است از نرمى و آرامش و مهربانى] 21 در آثاراخلاقى و عرفانى به چشم مى خورد و همه بیانگراظهار کوچکى افتادگى خاکسارى و فروتنى در برابر خدا و خلق است . در روایتى امام صادق علیه السلام با نشان دادن چند مصداق براى تواضع همین معنى را بیان فرموده است : سئل عن الصادق ( ع ) عن التواضع فقال : هوان ترضى من المجلس بدون شرفک وان تسلم على من لقیت وان تترک المراء وان کنت محقا . 22 فرمود: به پائین نشستن در مجلس راضى باشى و به هر که رسیدى سلام کنى واز مجادله بپرهیزى گرچه حق با تو باشد. تواضع وضع نفس خود با حق است در مقام عبودیت و با خلق در مقام انصاف . که در قسم اول به انقیاد اوامر و نواهى بود یه به قبول تجلیات صفات یا فناء وجود در تجلى ذات . که انقیاداوامر و نواهى تواضع مبتذیان است و قبول تجلى ذات در روح با فناء وجود خود در وجود مطلق تواضعع منتهى نیست . و قسم دوم که وضع نفس در مقام انصاف باشد با خلق یا به قبول حق بود یا به رعایت حقوق یا بترک ترفع و توقع حکم . 23 با توجه به آنچه گفتیم تواضع در مقامهاى مختلف فرق مى کند. تواضع در مقابل خداونذد و فرمانبردارى ازاو تواضع در برابر مردم و همنوعان .اما در همه آنها به معناى افتادگى و فروتنى است . تواضع نه این که فرد براى خود هیچ گونه مزیت و فضیلتى نبیند. ممکن نیست که صاحب هنر دانش و داناى به فنى خویش را را در آن دانش و هنر از فردى که بى بهره از آنهاست و هیچ نمى داند برتر نبیند بلکه تواضع عدم فخر به علم مال جاه زهد و تقوى قدرت زیبائى فرزندان قوم و قبیله و بالاخره رنگ و نژاد است. حد و مرز تواضع تواضع و ذلت واماالتواضع فاحتمال الاذى من کل احد . 24 دراسلام ازاین گونه تواضع ذلت آفرین نهى شده است . دراین مکتب تواضعى مطلوب و شایسته است که برخاسته از آگاهى قدرت واحترام باشد. تواضع اظهار کوچکى است در عین صلابت و عزت . امیرالمومنین ( ع ) در ویژگى مومنان مى فرماید: ...سهل الخلیقه لین العریکه نفسه اصلب من الصلد و هواذل من العبد . 25 قرآن مجید نیز براین نکته تاکید دارد که همواره مومنان باید در برابر یکدیگر فروتن و مهربان باشند و در مقابل دشمنان و کافران سرسخت و پرقدرت : اذله على المومنین اعزه على الکافرین . 26 1. ذلت نفس .این نوع از ذلت داراى ارزش و پسندیده است زیرا فرد براى رسیدن به کمالات که نفش سرکش مانع آن است خوارى را بر نفس خویش تحمیل کرده است . 2. ذلت در برابر دیگران .این گونه ذلت مذموم و مورد نکوهش است . راغب اصفهانى مى نویسد: والذل متى کان من جهه الانسان نفسه لنفسه فمحمود . 27 . به همین معنى اشاره مى کند رسول اکرم (ص ) آن جا که مى فرماید: طوبى لمن تواضع لله تعالى فى غیر منقصه واذل نفسه فى غیر مسکنه . 28 با نگاهى به سیره و روش پیشوایان دینى در مى یابیم که آنان از هرگونه رفتار و عملى که نشانه ذلت و تحقیر شخصیت انسان باشد به شدت منع نموده و با آن برخورد کرده اند. درباره امیرالمومنین ( ع ) نوشته اند: آن گاه که زمام جامعه اسلامى را به دست گرفت بخشنامه اى صادر کرده و در آن چنین فرمود: [ اى مردم !از هرگونه رفتار ناپسند و مذلت بار که شخصیت شما را پست سازد پرهیز کنید]. و فرمود: [ از بوسه بر خاک و غیر آن وافتادن در پاى رکاب و مانند آن که از رفتار مشرکین است وازاخلاق جباران ستمکاران و متکبرین به شمار مى آید پرهیز کنید]. 29 تواضع و حلم به فرموده على ( ع : الحلم فدام السفیه 30 . و در جاى دیگر مى فرماید: حلم و بردبارى قوم و عشیره است . بنابراین حلم به آن عملى اطلاق مى شود که از شخص عاقل و مدبر در مقابل برخورد ناشایست افراد نادان و بى منطق انجام گیرد.این حالت از کسى صادر مى شود که داراى روح بزرگ و همت والا باشد. امیرالمومنین ( ع ) مى فرماید: الحلم والاناه توامان ینتجهما علوالهمه 32 . واما تواضع رفتار فروتنانه اى است که بدون عمل و رفتارى از طرف متقابل ازانسان سر مى زند. گر چه گاهى به عکس العمل در برابر عمل نام معقول و ناپسند نیز تواضع اطلاق مى شود. تواضع و تملق و نابجا و مدح قدرتمندان و زراندوزان داشته باشد بى شک از نظراسلام مذموم و ناپسنداست . پیامبراسلام (ص ) مى فرماید: احثوالتراب ى وجوه المداحین . 33 یا: الا لاتماد حوا واذارایتم المداحین فاحثوا فى وجوههم التراب . 34 بنابراین بین تواضع و تملق تفاوت بسیاراست چرا که تواضع حکایت از رفعت مقام و عظمت روح آدمى دارد و چابلوسى و تملق گویاى روح پست ضعیف و آلوده به دنیا و مظاهر فریبنده آن است . تواضع مذموم 1. تواضع در برابر متکبران دیده تحقیر مى نگرد منع و نهى شده است زیرا این گونه تواضع موجب پستى و ذلت مسلمان است علاوه تواضع در برابرانسان خودبین و متکبر چه بسا عامل افزایش حالت تکبراو مى گردد و چنین گمان مى کند که واقعا نیز بزرگ و برتر و لایق تکریم و احترام دیگران است . آنگهى خوددارى از فروتنى در برابر متکبر موجب آن مى گردد که وى به خود آید و متنبه شود و دست از کارهاى ناپسندش بردارد واز بند اسارت نفس رهایى یابدازاین روى نه تنها در برابر چنین انسانى نباید تواضع کرد بلکه یکى از مواردى که تکبر براى مومنان جایز و روا شمرده شده است تکبر در برابر با متکبران است . پیامبر اکرم (ص ) :مى فرماید اذا رایتم المتواضعین من امتى فتواضعوالهم رایتم المتکبرین فتکبروا علیم فان ذالک لهم مذله و صغار . 35 2. تواضع در برابر کافران ولله العزه ولرسوله وللمومنین 36 . از وظایف اصلى مومنان راستین اظهار مودت با دوستان خدا واظهار تبرى و بیزارى با کافران است .البته پر واضح است که فروتنى و تواضع در برابر کفار اگر صرفااز نقطه نظرانسانیت به منظور جذب و هدایت و تالیف قلوب آنان باشد کارى است شایسته و چه بسا موجب هدایت آنان گردد و دلهایشان نسبت به مومنان رام گردد. 3.تواضع با فاسقان و ظالمان امرنا رسول الله (ص ) ان نلقى اهل المعاصى بوجوه مکفهره 37 . بدینسان مى یابیم که هرگونه گشاده رویى و رفتارى که به معصیت کاران و فاسقان میدان بدهد و آنان را در گناه و فسقشان تثبیت و یا تشویق نمایداز نظراسلام محکوم و مردود شمرده شده است . 4. تواضع با ثروتمندان و قدرتمندان فروتنى گردد نه تنها بارارزشى نخواهد داشت که خود یک عمل ضدارزش و ناپسند به شمار خواهد آمد.از این روى در روایات اسلامى از تواضعى که براساس معیارها وارزشهاى مادى افراد صورت گیرد مذمت شده است . على ( ع ) مى فرماید: من اتى عنیا فتواضع له لغناه ذهب ثلثادینه 38 . دین باوران غیرتمند هرگز به صاحبان زر و زور و فرومایگان سست عقیده چشم طمع نمى دوزند و به خاطر رسیدن به مال و مقام : (حطام دنیا) واحیانا جلب مرید و پیرو فروتنى و کرنش نمى کنند واز سر عجز و مسکنت در برابر آنان با لکنت و تانى سخن نمى گویند در سخنان پیشوایان دینى آمده است : [مالى که بااظهار ذلت و پستى به دست آید خداوند خیر و برکت را از آن مى گیرد و آن مال در رفع نیازمندیها کارساز نمى تواند بود و دین و دنیاى او را تباه مى سازد و در قیامت با قارون زراندوز محشور و به آتش افکنده مى شوند] 39 . تواضع رهبران ودولتمردان هدایتگران و مبلغان دین پیامشان آن گاه موثر خواهد بود که از حالت تفرعن و خود برتربینى به دور باشند و همچون درخت پربار و برگ سایه گسترى و ثمره دهى داشته باشند آن هم نه بر فرد و گروه خاص که بر همگان . در منابع دینى به این مهم عنایت فراوان شده و همواره از رهبران و خدمتگزاران فکرى اجتماعى و سیاسى مردم خواسته شده که فروتن و متواضع باشند. قرآن مجید خطاب به پیامبراکرم (ص ) مى فرماید: وانذر عشیرتک الاقربین واخفض جناحک لمن اتبعک من المومنین 40 همچون پرندگان که جوجه هاى خود را در زیر بال مى گیرند و آن صحنه هیجان انگیز و عاطفى را به وجود مى آورند رهبران و دولتمردان باید در برابر همه مخصوصا در مقابل مستضعفان و مستمندان افتادگى و فروتنى نمایند و به آنان که دستشان از مال دنیا تهى است مهر و عطوفت نمایند. قرآن مجید به پیامبراکرم (ص ) هشدار مى دهد که مبادا در برابر ثروتمندان متنعم و به خاطر دارا بودن و برخوردارى از نعمتهاى مادى و فروتنى کنى : ولاتمدن عینیک الى ما متعنابه ازواجا منهم و لاتحزن علیهم واخفض جناحک للمومنین . 41 واضح است که فرمان به فروتنى در برابر مردم بویژه مستضعفان و مستمندان و کوخ نشینان منحصر به شخص پیامبراسلام بلکه هر کسى که در شعاع وسیع یا محدود وظیفه خطیر رهبرى را بر دوش دارد این اصل را که ازاساسى ترین اصول مدیریت صحیح است باید به کار بندند چرا که سرمایه بزرگ یک رهبر محبت و پیوند عاطفى پیروانش بااوست واین بدون تواضع حاصل نمى شود. همیشه خشونت و تکبر رهبران عامل مهم پراکندگى مردم از گرد آنها بوده و هست .ازاین روى دراسلام سفارش شده که مسؤولان با مردم محشور باشند و حتى مقدارى ازاوقات خود را وقف دیدار مردم و شنیدن انتقادها و مشکلات واحیانا پیشنهادات آنان نمایند.امیرالمومنین در عهدنامه مالک اشتر چنین مى فرماید: وتجلس لهم مجلسا عاما فتتواضع فیه لله الذى خلقک و تقعد عنهم جندک واعوانک من احراسک و شرطک حتى یکلمک متکلمهم غیر متعتع . 42 در جاى دیگر حضرت به پیامد ناگوار جدایى مسؤولین از مردم اشاره نموده و مى فرماید: واما بعد فلاتطولن احتجابک عن رعیتک فان احتجاب الولاه عن الرعیه شعبه من الضیق و قله علم بالامور. 43 اگر زمامداران و دست اندرکاران مسایل قانونى قضایى واجرایى این فرامین را سرلوحه کار خویش قرار دهند چهره حکومت علوى رخ مى نماید و آثار سوء حکام جور و ظلم رخت بر مى بندد. شایسته است دولتمردان در حکومت اسلامى مظهر لطف و کانون مهر باشند و با کمال تواضع و فروتنى در خدمت مردم گام بردارند و همواره این دستورامیرالمومنین را فرا راه خود قرار دهند: فاخفض لهم جناحک والن لهم جانبک وابسط لهم وجهک واسس بینهم فى اللخطه والنظره . 44 از بدترین حالات مدیران و دولتمردان میدان دادن به افراد چاپلوس و چرب زبان است . بى شک این خصلت یک حالت طاغوتى و مغرورانه است که با روح حاکم بر فرهنگ اسلامى ناسازگاراست على ( ع ) آن گاه که به حکومت رسید دراوج قدرت و قوت متواضعانه به مردم اعلام کرد: ...وان من اسخف حالات الولاه عند صالح الناس ان یظن بهم حب الفخر و یوضع امرهم على الکبر و قد کرهت ان یکون جال فى ظنکم انى احب الاطراء واستماع الثناء ولست بحمدالله کذلک ولوکنت احب ان یقال ذلک لترکته انحطاطا لله سبحانه عن تناول ما هوا حق به من العظمه والکبریاء و ربمااستحلى الناس الثناء بعدالبلاء فلاتثنوا على بجمیل ثناد لاخراجى نفسى الى الله والیکم من التقیه فى حقوق افرغ من ادائها و فرائض لابد من امضائها. فلا تکلمونى بما تکلم به الجبابره45 . امام راحل رضوان الله تعالى علیه به صاحب منصبان رهنمود مى داد: [ هر چه صاحب منصب ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد. مردم بفهمند که هر درجه اى که بالا مى رود با مردم متواضعتر مى شود]. او که خود محبوب دلها بود و رهبریش به رهبرى زینت وارزش داد با کمال تواضع و فروتنى خود را[ خدمتگزار] مى نماید دست و بازورى رزمندگان را مى بوسید مردم را[ ولى نعمت] خود مى دانست و بارهاى بار این حقیقت را بر زبان آورد: [ این جانب که یک نفراز خدمتگزاران علماى اعلام و ملت اسلام هستم در موقع خطیر و براى مصالح بزرگ اسلامى حاضرم براى کوچکترین افراد تواضع و کوچکى کنم تا چه رسد با علماى اعلام و مراجع عظام]. 47 به این امید که رهبران دینى و دولتمردان جمهورى اسلامى همواره این چنین باشند و گفتار و رفتارامام امت (ره ) را که برخاسته از فرهنگ اسلام ناب محمداست سرمشق گرفتار و کردار خود سازند. ادامه دارد | ||
مراجع | ||
پاورقى ها 1. نهج البلاغه خطبه .192. 2. وسایل الشیعه ج 11.301 ح 17.
3. منیه المرید 82 آداب تعلیم و تعلم دراسلام حجتى .261.
4. المحجه البیضاء ج 6.222.
5. جامع السعادات ج 1.362.
6. تفسیر نمونه ج 149915.
7. نهج البلاغه خطبه .192.
8. الترغیب والترهیب ج 3.558.
9. سوره حجر آیه 88.
10. سوره اسراء آیه 24.
11. سوره آل عمران آیه 159.
12. سوره فرقان آیه 63. 13. سوره اسراء آیه 37.
14. سوره لقمان آیه 18.
15. تفسیر روح المعانى ج 19.144 ذیل آیه 63 سوره فرقان .
16. العین ج 2.196.
17. فرهنگ لاروس .
18. اخلاق ناصرى 133.
19. و20و21فرهنگ معارف اسلامى سجادى ج 1.599.
22. بحارالانوار ج 277.77 میزان الحکمه ج 10.504.
23. پرتو عرفان .313 به نقل از :مصباح الهدایه .351.
24. اخلاق محتشمى 290.
25. نهج البلاغه حکمت 33.
26. سوره مائده آیه 54.
27. مفردات راغب ماده ذل .
28. بحارالانوار ج 90.77 میزان الحکمه ج 10.505.
29. اخلاق محتشمى 290.
30. نهج البلاغه حکمت 211.
31. همان مدرک حکمت 418.
32. همان مدرک 460. 33. نهج الفصاحه 16.
34. جامع السعادات 2.367.
35. جامع السعادات 1.363.
36. سوره منافقین آیه 8.
38. وسایل الشیعه ج 11.413.
38. نهج البلاغه حکمت 187 الحیاه ج 3.347.
39. الحیاه ج 3.347.
40. سوره شعراء آیه 215.
41. سوره حجر آیه 88.
42. و43 همان مدرک .
44. همان مدرک نامه 27.
45. همان مدرک خطبه 216.
46. صحیفه نور ج /06/7
47. مجله پاسداراسلام شماره 102. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 419 |