تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,130 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,046 |
خدمتگزارى | ||
حوزه | ||
مقاله 6، دوره 7، شماره 41، آذر 1369، صفحه 105-128 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
تاریخ دریافت: 06 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 06 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
انسان اجتماعى است و در جمع استعدادش شکوفا مى گردد. انسانها همانند سنگهایى نیستنداز یکدیگر بى خبر و با هم بى ارتباط بلکه مانند حلقات یک زنجیره اند که حیات و قوامشان در گرو پیوستگى و وابستگى است . به همین جهت در فرهنگ بشرى همواره به این مساله توجه گردیده و به تعبیرهاى گوناگون جامعه انسانى به این سو فراخوانده شده است .اندیشه وران و مصلحان با بیان و قلم مردم را به تعاطف تعاضد همدلى و خدمت رسانى دعوت کرده و آن رااز مقومات جامعه واجتماع برشمرده اند.ادیان الهى که براساس ارزشهاى فطرى و واقعى استوارند به این امر عنایت کرده و نقش اساسى را درایجاد و تقویت این روحیه داشته اند و پیامبران و آورندگان پیام الهى در راس خدمتگزاران جوامع بشرى بوده اند. در فرهنگ و معارف اسلامى به این صفت و عمل شایسته سفارش فراوان شده است . دراین دین بزرگ ارزشمندترین مردم سودمندترین آنان است : خیرالناس انفعهم للناس 1 . کسى که مسؤولیتى بر دوش دارد چه در بعد معنوى و چه در بعد مادى و درازاى کار مزد دریافت مى کند خدمتگزار نیست گر چه نتیجه تلاش او در راستاى خدمت به خلق قرار مى گیرد. خدمتگزار واژه اى است که با چگونگى عمل و نیت فردارتباط دارد. البته اگر شخصى در انجام وظیفه اش کوتاهى نکرد و آن را به بهترین وجه انجام داد و علاوه هم و غم خویش را در رفع نارسائیهاى زندگى مردم قرار داد و تابع یکسرى مقررات خشک و دست و پاگیرادارى نبود نام خدمتگزار بر او زیبنده و شایسته خواهد بود بنابراین هر خدمتگزار مالا به جامعه خدمت مى کند ولى هر خدمتى خدمتگزارى نیست . 2 معلمى که علاوه برانجام دقیق وظایف براى رشد و شکوفایى شاگردان دل مى سوزاند عالمى که علاوه بر تبیین احکام دین درامور خیر و مسائل زندگى مردم پیشگام است و با مبارزات و فداکاریهایش از لذتهاى زندگى چشم مى پوشد متمکنى که علاوه برانجان وظایف شرعى بااموال و دارائیش بانى مراکز سودمند مى گردد و به نیازمندان امداد مى رساند و بالاخره آن رزمند بسیجى که از ناموس وارزشهاى دینى عاشقانه به دفاع بر مى خیزد همه از نمونه هاى بارز خدمتگزارى بیشمارند. بدینسان مى یابیم که در مفهوم خدمتگزارى گذشت فداکارى ایثار تحمل سختى و ناگوارى واحساس هبستگى به همنوعان نهفته است . با توجه به وصعت و گستردگى معناى خدمتگزارى مى توان آن را به دو بخش عمده تقسیم کرد: 2. خدمتهاى معنوى . تاسیس مدارس و موسسات مراکزامداد تلاشهایى از قبیل : امدادرسانى ساختن مدرسه دانشگاه مسجد پاک ورزشگاه و...از مقوله خدمات مادى است . خدماتى مانند: تعلیم ارشاد پاسدارى از عقیده واخلاق مردم تبلیغ ازارزشهاى دینى ستیز با متجاوزان کوشش در راه استقلال و عزت و بالاخره فداکارى و فدا شدن در راه ایمان و عقیده از جمله خدمتهاى معنوى شمرده مى شوند. اینک که مقصود مااز به کار بردن واژه خدمتگزارى دراین مقاله بیان شد اشارتى خواهیم داشت به ارزش واهمیت خدمتگزارى و برخى از جوله هاى آن . اسلام و خدمتگزارى پیامبراکرم[ ص] سودمندى و خدمت به مردم را در کنارایمان به خداوند معیار و ملاک ارزشمندى انسان دانسته و مى فرماید: خصلتان لیس فوقهما من البر شى ء:الایمان بالله والنفع لعبادات الله 3 ... . من اصبح ولم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم 4 . المومنون خدم بعضهم لبعض . قلت : و کیف یکون خدما بعضهم لبعض ؟ قال : یفید بعضهم یعضا 5 . اینها و صدها نمونه دیگراز تعالیم دینى دراین زمینه نشاندهنده پیوندى تنگانگ بین ایمان و خدمتگزارى است . آنان که خود را مومن مى پندارند و به پندار خود براى قرب به خدا عزلت مى گزینند واز مسوولیتهاى اجتماعى روى بر مى تابانند با روح تعالیم اسلام بیگانه و در پیشگاه حق عذرى نخواهند داشت . امام خمینى رحمه الله علیه که خوداسوه ایمان به خدا و خدمت به خلق بود در دستورالعملى به فرزندشان چنین مى نگارند: [پسرم !... آنچه گفتم بدان معنى نیست که خود رااز خدمت به جامعه کنار کشى و گوشه گیر و کل بر خلق الله باشى که این از صفات جاهلان متنسک است یا درویشان دکان دار... پسرم !از زیر بار مسؤولیت انسانى که خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است شانه خالى مکن که تاخت و تاز شیطان دراین میدان کمتراز تاخت و تاز در بین مسؤولین و دست اندکاران نیست] 6 . از نظراسلام خدمت به مردم به تعبیر روایات[ ناس] عملى است مطلوب و شایسته . پیامبراکرم[ ص] فرمود: راس العقل بعدالدین انوددالى الناس واصطناع الخیرالى کل بر و فاجر 7 . آنان که بسان خورشید بر نیک و بد مى تابند و بخل وامساکى دراین جهت ندارند بى شک خدمتگزار بشرند واز پاداش خداوند نیز بهره مند. امام موسى بن جعفر( ع ) فرمود: ان لله عبدا فى الارض یسعون فى حوائج الناس هم الامنون یوم القیامه 8 . این گونه روایات خدمت را مطلقا ارزش دانسته و محدودیتى در آن قائل نشده است روایات فراوان دیگرى نیز داریم که در آنها قید خدمت به مومن آورده شده که به برخى از آنهااشاره خواهیم کرد.از مجموع این دو گروه از روایات چنین به دست مى آید که خدمت رسانى مساله اى است که داراى ارزش ذاتى و همانگونه که خدمت به مومن ازارزش والایى برخورداراست خدمت به غیر مومن نیزارزش است . جلوه هاى خدمتگزارى الف . سودمندى و نفع رسانى انفع الناس للناس 9 . مثل المومن مثل النخله مااخذت منها من شى نفعک 10 . از آنجا که انسان باایمان براساس حق و حقیقت زندگى مى کند نمى تواند جز نفع رسانى روش دیگرى را پیش گیرد. نفع رسانى جزء مقومات ایمان او به شمار مى آیدازاین روى قرآن مجید[ حق] و طرفدارانش را از آن نظر که نافع و سودمندند براى دیگران جاوید و ماندگار خوانده است : ... واما ماینفع الناس فیمکث فى الارض 11 ... بدینسان مى یابیم که مومن انسانى است مبارک پرخیر و پرسود براى دیگران و لازمه خصلت خدمتگزارى وى نسبت به همنوعان است . ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلا تملواالنعم 14 . انسان اگر بتواند حاجت و نیاز کسى را بر طرف کند ولى در آن کوتاهى بورزد گویا نعمتى را ناسپاسى کرده واز فیض و رحمت خداوند روى برتابیده و در نتیجه به خود ظلم و ستمى را روا داشته داست . امام کاظم(ع) مى فرماید: من اتاه اخوه المومن فى حاجه فانما هى رحمه من الله ساقهاالیه فان فعل ذلک فقد وصله بولایتنا و هى موصوله بولایه الله عزوجل وان رده فقد ظلم نفسه واساءالیها 15 . روشن است که : [ قضاء حوائج الناس] و برآوردن نیازهاى مردم هرگونه اقدام مثبت و خیرخواهانه در مسائل مادى و معنوى را شامل مى شود بنابراین همانگونه که چراغى را فرا راه مردم برافروختن نابینایى را دست گیرى کردن یتیمى را سرپرستى و نوازش نمودن خدمت و برآوردن نیاز به شمار مى آید همچنین گمراهى را هدایت کردن جاهلى راارشاد نمود و منحرفى را به راه آوردن نیز از مصادیق بارز خدمتگزارى است . دراین باره نمونه هاى فراوانى در کتب احادیث ج . یارى به دیگران در معناى واژه مواسات گفته اند: [مواسات (با همزه ) با برادران دینى عبارت است از یارى رساندن به آنان با مال و جان و مانند آن در چیزهایى که به آن نیازمندند و مواسات (با واو) هم در لغت به همین معنى به کار رفته است] 17 . دراهمیت این عملسخن فراوان است . پیامبر اکرم(ص) کمک رسانى به برادران دینى را (مواساه الاخ فى الله )از بهترین و سرآمدترین کارها (سیدالاعمال ) شمرده است 18 . در سیره و روش آن حضرت برترى و فضیلت از آن کسانى بود که داراى این صفت باشند. ... اعظمهم عنده منزله احسنهم مواساه و موازره 12 . یحق على المسلمین الاجتهاد فى التواصل والتعاون والتعاطف و المواساه لاهل الحاجه و تعاطف بعضهم على بعض 20 . بر واحسان بر و نیکى و نیکوکارى این نیست که انسان وظایف فردى و عبادى خود را به بهترین شیوه انجام دهد واز سرنوشت دیگران بى خبر باشند بلکه آن انسانى نیکوکاراست و در ردیف ابرار قرار دارد که همپاى انجام اعمال عبادى فردى به وظایف اجتماعى و تعاون و خدمت به دیگران نیز توجه داشته باشد: لیس البران تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب و لکن البر من آمن بالله والیوم الاخر والملائکه والکتاب والنبیین و آتى المال على حبه ذوى القربى والیتامى والمساکین وابن السبیل والسائلین و فى الرقاب وافام الصلوه و آتى الزکوه والموفون بعهدهم اذا عاهدوا و الصابرین فى الباساء والضراء و حین الباس 21 ... پرواضح است کسى مى توانداز مال و ثروت بگذرد واز آن در راه خدمت به مردم بهره گیرد که از پشتوانه ایمانى و عقیدتى استوارى برخوردار واز ناخالصیها پیراسته باشد. همراه باایمان وانجام فرایض دینى به خدمات اجتماعى دست یازیده و در زمره نیکان وابراز قرار مى گیرد. ازامام صادق[ ع] نقل شده است : بدینسان مى یابیم که[ بر] و نیکوکارى یکى از شاخه هاى مهم اخلاق اجتماعى انسان است که منشا و ریشه همه خدمات و نیکیها به شمار مى رودازاین روى امام على (ع) مى فرماید: جماع الخیر فى اعمال البر 23 . الاحسان الى الغیر... هوایصال خیراونفع الى غیر لاعلى سبیل المجازاه والماقبله ان یقابل الخیر باکثر منه و یقابل الشر باقل منه و یوصل الخیرالى غیر متبرعا به ابتداء 24 . از مصادیق احسان است : جبران نیکى دیگران به گونه اى فزونتر و شایسته تر و برخورد با بدى آنان در مرتبه اى نازلتر و بالاخره خدمت ابتداءا و بى انتظار پاداش . احسان یکى ازاصول اساسى ارزشها در جامعه اسلامى است و خداوند در قرآن همگان را به انجام آن فرمان داده است : ان الله یامر بالعدل والاحسان وایتاء ذى القربى 25 ... جماع التقوى فى قوله :ان الله یامر 26 ... راس الایمان الاحسان الى الناس 27 . الایثار غابه الاحسان 28 . انگیزه ها در خدمتگزارى البته این طرز تفکر در حد خودش در خور ستایش است اما کامل نیست . انگیزه برخى از مردم در خدمت رسانى یک نوع داد و ستداست یعنى قدمى بر مى دارند تا قدمى برایشان برداشته شود. دراین بینش محور خدمت جلب خدمتگزارى !ازارزشى برخوردار نیست زیرا نه انگیزه مردمى در آن وجود دارد و نه احساس نوعدوستى . اینان خدمت مى کنند تا به نام و نانى برسند شهرت و مقامى بدست آورند یا به اغراض واهدف سیاسى و مانند آن دست یابند عشق و علاقه به اصل خدمت ندارند بلکه انگیزه اساسى آنان مقاصداجتماعى و دنیایى است ! برخى ازافقى بالا به انسانها مى نگرند و در بینش آنان همه مردم [عیال] خداوندند. خدمت به خلق در تفکر واندیشه اینان نوعى عبادت و تقرب به پروردگاراست . کار و خدمت صاحبان این فکر هم حسن فاعلى دارد و هم از حسن فعلى برخورداراست . به عقیده ایشان تنها مفید بودن عمل کافى نیست بلکه پیدایش این نگرش تنها در سایه تفکر دینى و جهان بینى الهى ممکن است . در مقام ارزشگزارى خدمتها خدمت نشات گرفته ازاین جهان بینى ازارزشمندترین آنها به شمار مى رود به همین جهت در فرهنگ دینى عمل و خدمتى مایه ارزش و عامل کمال آدمى است که انگیزه انجامش قرب و رضایت خداوند باشد. آفات خدمتگزارى 1. منت و آزار منت همه جا محکوم است منت نیشى است که نوش خدمت رااز بین مى برد. خداوند ضمن فرمان به انجام صدقه وانفاق از هرگونه عملى که ارزش و مقدار آن را نابود سازد نهى مى کند: لاتبطلوا صدقاتکم بالمن والاذى 29 ... على (ع) خطاب به مالک و همه دولتمردان هشدار مى دهد که مبادا خدمات عمومى و فعالیتهاى مردمى را با منت و... آلوده سازند: ایاک والمن على رعیتک باحسانک اوالتزید فیما کان من فعلک اوان تعدهم بپرهیز که با نیکى خود بر رعیت منت بگذارى یا آنچه کرده اى بزرگ شمارى یا آنان را وعده اى دهى و در وعده خلاف آرى که منت نهادن ارج نیکى را ببرد. دراین راستاست که امام سجاد[ ع] یکى از مکارم اخلاق را خدمت بى منت دانست واز خداوند طلب مى کند: واجر للناس على یدى الخیر و لاتمحفه بالمن 31 . روشن شد که اسلام به ارزشهاى اجتماعى اشخاص و حیثیت مردم تاکید مى ورزد و هر خدمت و کارنیکى را که ارزشها و موقعیت افراد را نادیده بینگارد طرد و مهرابطال بر آن مى زند. 2. ریا و شهرت طلبى قرآن مجید به انفاق و خدمات عمومى و مردمى تاکید مى کند ولى اعمال برخاسته از شهرت طلبى را نمى پذیرد و آن را ناشى از عدم اعتقاد به خداوند و روز جزا مى داند. کالذى ینفق ماله رثاءالناس و لایومن بالله والیوم الاخر فمثله کمثل صفوان علیه تراب فاصابه وابل فترکه صلدا لایقدرون على شى ء مما کسبوا 32 . 3. زیاده روى اسلام در همه برنامه هاى فردى واجتماعى اصل میانه روى را پذیرفته و به پیروانش سفارش نموده است . با دوستیها تشریفات اسراف و تبذیرها که در پیرامون خدمات و کارهاى خیرانجام مى گیرد. موردامضاى اسلام نیست واز آن نهى شده است در خدمات عمومى و مردمى باید کوشش شود که این آفت بنیاد برافکن راه نیابد. اسراف و تبذیر در هر کجا که راه یابد تباهى آفرین است و عمل را هر چند مقدس وارزشمندازاوج به حضیض مى آورد و چه بسا تبدیل به ضدارزش مى کند. قرآن ضمن تاکید و تشویق به انفاق و هرگونه کار نیک اجتماعى به این نکته نیزاشاره مى کند: والذین اذاانفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما. 33 در همین باره : ولاتجعل یدک مغلوله الى عنقک ولاتبسطها کل البسط 34 . آنچه بیان شد نگاهى بود گذرا به برخى از آفتها و ضدارزشها در خدمتگزارى .البته دراینجا ناگفته بسیاراست و ذکر مصادیق و موارد بى شمار که مجالى دیگر مى طلبد. 1. خدمتگزارى دولتمردان وارزش آن . 2.ایجاد روحیه و زمینه خدمتگزارى توسط آنها. پیش از آن که به بررسى این بحث بپردازیم ذکر نکته اى ضرورى مى نماید: فرهنگ حکومتها نقش زیربنایى در خدمتگزارى و عدم آن دارد. در حکومتهاى طاغوتى[ فرهنگ منیت] حاکم است . در نقطه مقابل حکومتهاى الهى واسلامى قرار دارند. که فرهنگشان[ فرهنگ عبودیت] است . در بینش سردمداران طاغوتى همه چیز بر محور[ من] واشباع شهوات و غرایز شخصى دور مى زند و شکل مى گیرد. چنین حاکمانى تنها به منافع و تامین خواسته هاى خویش را مى اندیشند. مردم در نظراینان از شخصیت و هویت مستقل وانسانى برخوردار نیستند وازاین روى از هر عاملى که پایه هاى قدرت آنان را استوار سازد سود مى جویند گر چه به قیمت فدا شدن ملت و جامعه تمام شود. در بینش دولتمردان اسلامى جز کار و خدمت مخلصانه و صادق چیز دیگرى مطرح نیست .این جاست که[ تشنگان قدرت از شیفتگان خدمت] جدا مى شوند در منابع اسلامى به حاکمان و دولتمردان که با قوانین اسلام بر مردم حکومت مى کنند سفارش شده است که همواره کانون مهر و خدمتگزارى مردم باشند. على[ ع] به فرماندار مصر چنین توصیه مى کند: واشعر قلبک الرحمه للرعیه للرعیه لهم واللطف بهم ولاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم فانهم صنفان امااخ لک فى الدین واما نظیر لک و مهربانى بر رعیت را براى دل خود پوششى گردان و دوستى ورزیدن با آنان را و مهربانى کردن با همگان . و مباش همچون جانورى شکارى که خوردنشان را غنیمت شمارى ! چه رعیت دو دسته اند! دسته اى برادر دینى تواند و دسته دیگر در آفرینش با تو همانند. اگر محور مسؤولیت پذیرى عبودیت حق و خدمت به مردم باشد هیچ گاه حکومت و ریاست به صورت هدف و طعمه در نمى آید بلکه امانتى است در اختیار حاکم . على (ع) دراین باره مى فرماید: ان عملک لیس لک بطعمه فى عنقک امانه وانت مسترعى لمن فوقک . لیس لک ان تفتات فى رعیه 36 ... حکومت اسلامى باید در راس برنامه ها واهدافش خدمت به مردم قرار بگیرد و بکوشد که در مردم روحیه خدمتگزارى ایجاد بکند و آنان را به سمت کارهاى اساسى و سازنده جذب نماید. طبعا چنین امرى طرح و برنامه دقیق و زمینه سازى مناسب را مى طلبد. اینک اشارتى کوتاه به عوامل موثر درایجاد روحیه خدمتگزارى : 1. تبلیغات دولت علاوه برایجاد روحیه خدمتگزارى در مردم مى بایست خدماتى که براى مردم انجام مى دهد صادقانه با آنان در میان بگذارد. طرحها و برنامه هایى که امکان دارد مردم دراجراى آن نقشى داشته باشند به آنان ابلاغ کند. براى اطمینان مردم به دولتمردان ضرورى است ازاخبار مبالغه آمیز و در دستورالعمل سیاسى اجتماعى مولا على[ ع] مى خوانیم : ایاک ...ان تعهدهم فتبع موعدک بخلفک .... والخلف یوجب المقت عندالله و عندالناس ... وایاک والعجله بالامور قبل اوانها.... 37 بر مدیران و مسوولان کشوراست که هر کارى را به هنگام آن بگزارند وازاعلام واظهار طرح و برنامه اى که شرایط آن فراهم نیست احتراز نمایند.امام جواد[ ع] فرمود: [ اظهارالشى ء قبل ان یستحکم مفسده له . 38 ] 2. ضرورت تشویق و تنبیه امیرالمومنین[ ع] مى فرماید: و لا یکونن المحسن وامیسى عندک بمنزله سواء فان فى ذلک تزهیدا لاهل الاحسان فى الاحسان و تدریبا لاهل الاساءه على الاساءه ... 39 3.انتخاب کارگزاران صالح بازسازى مراکز خدمت رسانى و مدیریت کشور و پاکسازى آنهااز عوامل ناسالم و ناشایسته عامل مهمى درایجاد زمینه خدمتگزارى دولت و مردم به شمار مى آید. به فرموده على(ع) : ان نشر وزرائک من کان لاشرار قبلک وزیرا و من شرکهم فى الاثام فلایکون لک بطانه فانهم اعوان الاثمه واخوان الظلمه 40 . سپس حضرت به ویژگیهاى نیروهاى جایگزین اشاره نموده و براین نکته یادآور مى شودکه : تلاش کن از کسانى که نظام و حکومت استفاده کنى که تخصص و تعهدشان محرز و مسلم شده باشد: 41 ... وانت واجد منهم خیرالخلف ممن له مثل آرائهم ونفاذهم ولیس علیه مثل آصارهم واوزارهم ممن لم یعاون ظالما على طلمه ولا آثما على الثمه .اولئک احف علیک موونه اواحسن لک معونه واحنى علیک عطفا واقل لغیرک ایفا فاتخذ اولئک خاصه لخلواتک و حفلاتک ... 4.ایجاد جواعتماد وامنیت :به فرموده امیر مؤمنان ... فلیکن منک فى ذلک امر یجتمع لک به حسن الظن برعیتک فان حسن الظن یقطع عنک نصبا طویلا 42 ... روحانیان و خدمتگزارى عالمان راستین و درد آشنایى که خدمتگزارى با روح و جانشان آمیخته گردیده و علاوه برانجام وظیفه پیدایش حادثه و ضرورت ایثار در کنار مردم و با مردم بوده اند. مردم روحانیان را خدمتگزاران بى منتى مى شناسند که در تاریخ منشا برکات و اهل علم از متن مردم و جامعه برخاسته و با آنان در تکالیف اجتماعى شریک و همقدم بوده است . اینان به آموخته هاى علمى واعمال فردى بسنده نکرده اند بلکه کوشیده اند که همواره رهایى بخش و خدمتگزار دیگران باشند. صاحبدلى به مدرسه آمد زخانقاهبشکست صحبت اهل طریق راگفتم میان عالم و عابد چه فرق بودتااختیار کردى از آن این طریق راگفت این گلیم خویش بدر مى برد زموجوین جهد مى کند که بگیرد غریق را [برترى عالم برعاید چون برترى ماه تابان بر سایر ستارگان است . 43 ] بدین خاطراست که عالم دینى ارشاد و راهنمایى مردم را در راس کارها قرار داده و به خدمات اجتماعى نیز دست مى یازد. چه زیباست جامعه اى که رهبران فکرى و عالمان دینى آن پیشگامان خدمت نیز باشند. به فرموده عیس مسیح(ع) : ان احق الناس بالخدمه العالم 44 . اینان هستند که با حضور در میان توده ها دردها و نیازها را مى شناسند.ارتباط تنگاتنگ با مردم دارندازاین روى مى توانند گره گشاى مشکلات آنان باشند. پیامبراکرم[ ص] درباره این عالمان مى فرماید: نعم الرجل الفقیه العالم ان احتیج الیه نفع 45 ... شایسته است حوزویان باالگو قرار دادن پیامبر عظیم الشان و عالمان خدمتگزار در میدانهاى خدمت رسانى پیشتاز باشند. بویژه دراین زمان که برخى از آنان در[ مجارى امور] واداره جامعه دستى دارند و مسولیتهاى کلیدى واساسى به آنان واگذار شده است . امروز میدان تحقق آمال و آرزوهاى مردم فراهم شده است . آنان چشم پر واضح است که اگر خدمت از هرکس پسندیده است ازاهل علم زیبنده تر و زیباتراست . در پایان به فرازى از سخنان امام خمینى رحمه الله علیه که خورشید وجودش ازافق حوزه نمایان گشت و شعاعش همگان را فرا گرفت و دراین راه هستى اش را فدا ساخت گوش جان مى سپاریم . به امید آن که راه و کلام اوالگوى رفتار و گفتارمان گردد: [تا حیات دارم خدمتگزار همه هستیم : خدمتگزار ملتهاى اسلامى خدمتگزار ملت بزرگ ایران خدمتگزار دانشگاهیان و روحانیون خدمتگزار همه قشرهاى کشور و همه قشرهاى کشوراسلام و همه مستضعفین] 46 . | ||
مراجع | ||
پاورقى: 1. نهج الفصاحه .315. 2. از روح حاکم بر فرهنگ اسلامى در مسائل اجتماعى و مردمى به این مفهوم از خدمتگزارى مى رسیم و همچنین از روایاتى که در جلوه هاى خدمتگزارى آورده ایم این معنى کاملا به دست مى آید.
3. بحارالانوار ج 74.137.
4. همان مدرک ج 71.337.
5. اصول کافى ج 2.167.
6. نقطه عطف نامه امام خمینى به احمدآقا خمینى .16.
7. مستدرک چاپ قدیم ج 2.67.
8. بحارالانوار ج 71.319.
9. بحارالانوار ج 71.319.
10. میزان الحکمه ج 2.538.
11. سوره رعد آیه 17.
12. سوره مریم آیه 31.
13. بحارالانوار ج 71.341. 14. همان مدرک .318. 15. همان مدرک .313.
16. بحارالانوار ج 71.از283 تا 342.
17. اصول کافى ج 2.145 پاورقى .
18. بحارالانوار ج 71.392.
19. سنن النبى علامه طباطبائى .16.
20. اصول کافى ج 2.175.
21. سوره بقره آیه 177.
22. بحارالانوار ج 71.317.
23. فهرست غررالحکم .33.
24. المیزان ج 14.332.
25. سوره نحل آیه 91.
26. تفسیر نمونه ج 11.372.
27. غررالحکم ج 4.52.
28. همان مدرک ج 1.105.
29. سوره بقره آیه 264.
30. نهج البلاغه نامه .45.
31. صحیفه سجادیه دعاى مکارم الاخلاق .
32. سوره بقره آیه 264.
33. سوره فرقان آیه 67.
34. سوره اسراء آیه 29.
35. نهج البلاغه نامه 53 ترجمه دکتر شهیدى .
36. همان مدرک نامه 5.
37. همان مدرک نامه 53.
38. تحف العقول .337.
39. نهج البلاغه نامه 53.
40. 41 42 همان مدرک .
43. اصول کافى ج 1.34.
44. همان مدرک .37.
45. بحارالانوار ج 71.216.
46. صحیفه نور. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 360 |