تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,392 |
تعداد مقالات | 34,404 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,105,676 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,776,393 |
گوناگونى آراء در چشم انداز امام على(ع) | ||
فقه | ||
مقاله 1، دوره 7، شماره 24، تیر 1379، صفحه 3-7 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسنده | ||
محمد حسن نجفی | ||
تاریخ دریافت: 10 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 10 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
چگونه ممکن است گزینه هاى ناسان و ناسازگار را حق شمرد, در عین حال به یکتاپرستى و خاتمیت پیامبر(ص) وحق بودن دستورهاى قرآن باور داشت؟ چگونه ممکن است آنچه را با آموزه هاى دین مخالف است, پذیرفت و آنها را نیز حق دانست, با این حال, به کمال دین باور داشت و… به عقیده ما روح سخن امام متوجه این اندیشه است. این همان انگاره اى است که با هیچ یک از آموزه هاى دین سازگارى ندارد و یکسره محکوم است و مورد نکوهش. آنچه آن روز امام(ع) آن را ناسازگار با معیارها و ترازهاى شرعى و عقلى مى دانست,و در کمال تعجب و ناباورى بر صاحبان چنین اندیشه اى خرده مى گرفت, امروز پایه مکتبى به نام پلورالیزم شده است و شمارى مدعى روشنفکرى, به طرفدارى آن برخاسته و شگفت انگیز این که , شمارى از مسلمانان و باورمندان به دین اسلام نیز, بر آنند تا از منابع دین و شریعت, بر درستى آن دلیل و برهان اقامه کنند. بى گمان, اگر با این رویکرد به سخنان امام نگریسته شود و از این زاویه به مطالعه و درنگ در سخن امام بپردازیم, به نکته هاى ژرف و آموزه هایى دقیق دست خواهیم یافت که در رویارویى با اندیشه پلورالیزم, بسى سودمند خواهد بود و افزون بربیان پیشینه این اندیشه نادرست در تاریخ اسلام, نشان مى دهد شبهه ها و پرسشهاى جدى که امروزه تفکر پلورالیزم با آن روبه روست, امام(ع) در همان بدو تکوّن این اندیشه, به خوبى نمایانده و مسلمانان را نسبت به آن آگاهانده است. امام(ع) در حقیقت, از چشم انداز درون دینى به این اندیشه مى نگرد و آن را در بوته بررسى قرار مى دهد. حضرت, اندیشه حق انگارى آراى گوناگون و ناسازگار را, با عقائد و باورهاى مسلّم دین, مانند: عقیده به یک خدا, یک پیامبر و یک کتاب در ناسازگارى مى بیند: (فیصوّب آرائهم جمیعاً و الههم واحد و بینهم واحد و کتابهم واحد.) چرا که لازمه یک خدایى و یک پیامبرى و یک کتابى, ویژه بودن حق است در این امور. و حق دانستن آراى گوناگون و ناسان, پذیرش این نکته است که: حق, منحصر در توحید و نبوت و قرآن نیست و جمع بین این دو نشاید. امام, پس از این بیان, با پرسشهایى, به بیان پیامدهاى ناسازگار این اندیشه, با آموزه هاى دینى مى پردازد: ییا باید گفت: داشتن آراى گوناگون و اندیشه هاى ناسازگار, خواست خداوند است, او خود چنین خواسته و ما دستور او را انجام مى دهیم: (أفأمرهم بالأختلاف فاطاعوه) چیزى که امروز مدعیان پلورالیسم دینى مى گویند: (هدف از آفرینش همین بحثها و اختلافها و حیرانیهاست. آنچه جنگ حق و باطل مى نامند, بازى زرگرى است, نعل وارونه مى زنند, تا القاء حیرانى کنند.)2 یا باید پذیرفت که آنچه خداوند به نام دین فرستاده, کاستى دارد, تمام حقایق نیست, بخشى را دین آورده و بخشى دیگر را باید در خارج از دین جست وجو کرد: (ام انزل اللّه سبحانه دیناً ناقصا فاستعان بهم على اتمامه). راه رسیدن به حق و کمال و سعادت تنها یک راه نیست, راهها فراوان است, آنچه پیامبران الهى به آن دعوت مى کنند, یکى از آن راههاست. یا باید به این پندار پاى بند شد که: تشریع و قانونگذارى تنها در انحصار خداوند نیست, خداوند این حق را بین خود و انسانها تقسیم کرده و آنان را در قانونگذارى و تشریع احکام دین شریک خود ساخته است. خداوند آرا و اندیشه هایى که مخالف دین باشد نیز, مى پسندد و آنها را تأیید مى کند; زیرا خود, آنان را شریک خویش ساخته و این حق را به آنان داده است: (ام کانوا شرکاء له, فلهم ان یقولوا وعلیه ان یرضى.) (ام انزل اللّه سبحانه دینا تامّاً فقصّرالرسول,صلى اللّه علیه و آله , عن تبلیغه وادائه.) (اولین کسى که بذر پلورالیسم را در جهان کاشت خود خداوند بود که پیامبران مختلف فرستاد, بر هر کدام ظهورى کرد و هر یک را در جامعه اى مبعوث و مأمور کرد و بر ذهن و زبان هر کدام تفسیرى نهاد و چنین بود که کوره پلورالیسم داغ شد.)3 پیامبران الهى, چون از محیط و جامعه اى که در آن برانگیخته شده اند, تأثیر مى پذیرند, تفسیر هر کدام از وحى و دین, سازوار با همان محیط و شرایط زمان خویش است, بنابراین ,نمى توان گفت: آنچه ارائه شده, تمام حقیقت وحى است. پس پلورالیزم دینى, از چشم انداز امام(ع) با این پیامدها روبه روست: 2. ناسازگارى روشن با دستورهاى الهى مبنى بر وحدت و پرهیز از اختلاف و تفرقه. 3. نفى کمال از دین. 4. نفى منحصر بودن حق تشریع به خداوند و شناسایى این حق براى انسانها. 5.تردید در آنچه پیامبر(ص) به عنوان دین آورده و بى اعتمادى نسبت به آن. اگر به صداهایى که امروز از هر کوى و برزن و از گوناگون محفلها, شنیده مى شود و با زبانها و شیوه هاى گوناگون ,مقوله ها و آموزه هایى, همچون: نسبى بودن حق, تفاوت بین واقعیت و فهم ما از آن, رسمیت دادن به اختلاف قراءتها, خرده گیرى بر احکام و دستورهاى دین, محدود ساختن قلمرو دین, مشروعیت دادن به خواست مردم در کنار خواست دین و… ارائه مى گردد, دقت شود, خواهیم دید همه آنها بر مدار منحصر نبودن حق در دین مى چرخند و از آبشخور حق پندارى یکسان اندیشه ها (پلورالیسم) سیراب مى شوند. مشکل اصلى چاره کار (اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم علیکم بالقرآن.)7 (انّ القرآن ظاهره أنیق و باطنه عمیق, لاتفنى عجائبه, ولاتنقضى غرائبه ولاتکشف الظلمات الاّ به.) | ||
مراجع | ||
پى نوشتها: 1. (نهج البلاغه), صبحى صالح, خطبه18. 2. مجلّه (کیان), شماره 39 /9. 3.همان/7. 4. سوره (انعام), آیه 38. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 440 |