تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,125 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,044 |
کتابنامه امام | ||
حوزه | ||
مقاله 18، دوره 7، شماره 38-37، فروردین 1369، صفحه 403-424 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
تاریخ دریافت: 12 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 12 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
سیرى در تألیفات فقهى و اصولى حضرت امام حضرت امام در عین برخوردارى از بیان و تقریر روشن و جالب در تدریس و خطابه در نوشته و کتاب نیز داراى قلمى روان و شیوا بودند. امام در رشته هاى بسیارى از جمله : فقه تفسیر کلام و عرفان تبحّر داشتند. سیاست و روش کشور دارى برخاسته از آن دانش قوى بود که در بسیارى از علوم اسلامى بهره مند بودند. قبل از پرداختن به یک یک تألیفات حضرت امام و تبیین هر یک برخى از ویژگیهاى کلى آثار مکتوب آن عزیز را بر مى شماریم به امید آن که دستور العملى باشد براى مشتاقان . بر اساس نیاز انسان اما راضى نمى شدند که در آثار شان نام مؤلف بیاید و مى گفتند: لزومى ندارد. در چاپهاى اولیه (کشف الاسرار ) امام راضى نمى شدند که نامى از ایشان برده شود و در این باره مى گفتند: من این کتاب را براى رضاى خدا نوشته ام نه براى نام آورى خودم . و؟ و یا منع شدید ایشان از این که : القاب و عناوین کذایى روى رساله نوشته شود. سادگى و روانى اگر در موردى عبارت و یا نوشته هایى موهم این معناست از روى ناچارى بوده است مانند: اصطلاحات خاص علم مورد نظر که بدون آن مقصود حاصل نمى شده است و یا قصد بر اخفا و ذخیره کردن آن علم براى دستیابى اهلش بوده است و در واقع جنبه رمز داشته است .این مطلب را در برخى از کتب عرفانى امام مثل : حاشیه بر مصباح الانس مى توان مشاهده کرد. حضرتش دربارهء این گونه تصنیفات فرموده اند: اینها را براى کسانى نوشته ام که در راه هستند. مختصر و پر بار تنقیح و تفکیک نظم صراحت و قاطعیت : افسوس که ما از معارف الهیه و از مقامات معنویهء اهل الله و مدارج عالیه اصحاب قلوب محرومیم . یک طایفه از ما و آنها شاید اکثریت را تشکیل دهند به کلى مقامات را منکر و اهل آن را به خطا و باطل مى دانند و کسى که ذکرى از آنها کند یا دعوتى او را شطح محسوب دارند. ...نمى دانم این گروه با فقرات مناجات شعبانیه چه مى کنند... یک طایفه دیگر آنانند که : مقامات اهل معرفت را منکر نیستند و عناد با اهل الله ندارند ولى اشتغال به دنیا و تحصیل آن و اخلاد به لذات فانیه آنها را از کسب علمى و عملى و ذوقى و حالى بازداشته . اینها مریضانى را مانند که تصدیق مرض خویش را دارند ولى شکم آنها را نمى گذارد که به پرهیز و خوردن دواى تلخ اقدام کنند... یک طایفه دیگر آنانند که : به کسب علمى پیدا کردند ولى از حقایق معارف و مقامات اهل الله به اصطلاحات و الفاظ و به زرق و برق عبارات اکتفا نموده اند... در اینان یک دسته پیدا شود که خود را مى شناسد ولى براى ترأس بر یک دستهء بیچاره این اصطلاحات بى مغز را مایه کسب معیشت قرار داده اند... اینها شیاطینى هستند: انسى که خطرشان از ابلیس لعین کمتر نیست ... علامت این طایفه آن است که : به ارشاد اغنیا و بزرگان بیشتر توجه دارند تا ارشاد فقرا و درویشان بیشتر مرید اینها از صاحبان جاه و مال است و خود آنها نیز به زى اغنیا و صاحبان جاه و مال هستند... 0 تتبع و تحقیق امام هر موضوعى را به دقت و وسواس تام تحقیق کرده و خواننده را به سوى تفکر و تعمق و ابتکار هدایت مى کنند. مورد بحث قرار داده اند: اصول و فقه اصول از نظر امام از این روى مسائل اصولى را ریشه اى و از اساس آن را مورد بررسى قرار مى دادند تا به ریشه هاى اصلى این علم دست یافته و مشتاقان را به سرچشمه هاى اصلى رهنمون باشند. اصول امام بیشتر ناظر به فقه باشد; همان روشى که شیخ انصارى در کتاب رسائل دنبال مى کنند که در هر مسأله اصولى به فقه پایان مى پذیرد و طالب کاربرد آن را در فقه مشاهده مى کند. امام طالبان را از افراط و تفریط در اصول بر حذر داشته و تنها علم به مهارت مسائل اصول فقه را دخیل در اجتهاد مى شمارد. طالبان این دانش را به ترک مسائل کم ثمر و تدقیقات متداول ذهنى تشویق مى کنند و آنان را به مسائل اهم توجه مى دهند: انسان عاقلى که در فکر که در فکر بهره گرفتن از عمر خویش است ناچار است که : عمر خویش را در امورى که محتاج به آنهاست : ( معاش و معاد ) صرف کند. از جمله : مسائل فقه ; زیرا مسائل فقه در بردارندهء قانون معاد و معاش و راه نزدیک شدن به پروردگار ( بعد از علم به معارف ) است از این روى طالب علم و معارف ناچار است که به علم اصول به مقدارى که در استنباط مسائل فقه محتاج به اوست بپردازد و از بحثهاى زاید اجتناب کند . فقه از نظر امام این نگرش امام به فقه منشأ برکات و دستاوردهاى بسیارى شده است که به چند نکته آن اشاره مى کنیم : 1- احیاى احکام متروک ولى امام قدم به میدان گذاشتند و با طرح و کتابت مسائلى همچون : امر به معروف نهى از منکر تقیه دفاع از اسلام ولایت فقیه و... فقه را به صحنه زندگى آوردند. 2- طرح مسائل مستحدثه 3- نقش زمان و مکان در فقه 4- دخالت عرف و در واقع امام این مسأله را که : فهم موضوعات کار فقیه نیست و فقیه را با خارج چه کار؟ نا صحیح دانسته و در موارد بسیارى از احکام رجوع به کارشناس را لازم دانسته اند. 5- تکیه بر روایات 6- آزادگى در عین احترام به آراى قدما. الرسائل 2 جلد این کتاب شامل چند رساله است بدین شرح : ( لا ضرر ) ( استصحاب ) تعادل و تراجیح اجتهاد و تقلید و تقیه . امام امت مفصلاً به بررسى عناوین فوق الذکر پرداخته و آن را تنقیح کرده اند: رساله لاضرر بعد از مقدماتى د رذکر شؤونات مختلف پیامبر و امامان از جمله : شأن سلطنت و حکومت و وجود احکام سلطانیه براى آنان مى فرماید: تأمل در صدور ذیل شأن صدور حدیث براى انسان قطع آور است که : لا ضرر و لا ضرار حکمى است که صادر شده است به نحو: امر و حاکمیت از ناحیه سلطان به جهت دفع ظلم از رعیت خویش . انصارى چون مورد ظلم واقع شده بود و با ورود بدون اجازه سمرة بن جندب بر اهلش متضرر مى گشت از این روى شکایت به پیش پیامبر به عنوان سلطان برد تا از وى دفع ظلم کند. پیامبر سمرة بن جندب را خواست و به وى گفت : مراعات اهل خانه بکن . سمرة بن جندب سر بر یافت . آنگاه پیامبر دستور به کندن درخت و دفع فساد داد. نباید در حوزهء سلطنت و حکومت من مظلومى مورد ستم واقع شود. پس مقام مقام بیان حکم الله و این که در احکام واقعى ضررى نیست و خداوند هست تعدى ظالمى است بر مظلومى و تخلف و سرکشى از فرمان سلطان خویش که در هنگام تخلف سلطان با کندن درخت از رعیت دفع ظلم و ستم نمود. رساله استصحاى اخبار استصحاب استصحاب احکام وضعى استصحاب کلى استصحاب عدم تزکیه استصحاب در زمانیات استصحاب حکم فعلى اصل مثبت مراد از عرف تعارض استصحابین تعارض اصول و امارات تعارض استصحاب با قاعدهء ید و تجاوز و فراغ اصالة الصحة. رسالهء تعادل و تراجیح رسالهء اجتهاد و تقلید امام در شرایط اجتهاد مسائلى را ذکر مى کنند که ذکر خلاصه آن براى طلاب و رهروان این راه فواید بسیارى را در بر دارد: اجتهاد حاصل نمى آید مگر با تحصیل مقدمات بسیارى که عبارتند از: 1 آگاهى به فنون عربیّت و ادبیات عرب به مقدارى که در فهم کتاب و سنّت بدان احتیاج هست و خصوصیات کلام عرب در محاورات آنان ... 2 انس به محاورات عرفى و فهم موضوعات عرفى و خارجى از آنچه درکتاب و سنت بر طبق محاورات عرفیه مشى شده است . بپرهیزید از مخلوط کردنبین دقتهاى فلسفى و معانى عرفى که چه بسیار از طلاب و روندگان راه اجتهاد بر اثر خلط بین دقتهاى فلسفى ومعانى عرفى به اشتباه افتاده و این گرفتارى در اصول امروز به چشم مى خورد. 3 آگاهى به منطق به مقدار تشخیص قیاسها و حدود... امّا تفاصیل قواعد و دقتهایى که در عرف و محاوره به کار نمى رود مورد احتیاج روندگان راه استنباط نخواهد بود. 4 علم به مهمات اصول فقه به مقدارى که دخیل در فهم احکام شرعیه هست بدون افراط و تفریط خ . 5 علم رجال به مقدارى که در تشخیص روایات احتیاج است گر چه با مراجعه به کتبى که براى این کار آماده شده است . 6 معرفت کتاب و سنت و فحص در معانى لغوى آنها و قراین حال نزول و صدور به قدر امکان و رجوع به شأن نزول آیات و کیفیّت استدلال ائمه به آیات و مهم در این باب انس به اخبار و کیفیّت محاورات ائمه است . 7 تکرار تفریع فرع به اصل ( به کار بردن اصول در فقه رجوع فرع به اصول ) تا قوهء اجتهاد حاصل شود. 8 جستجوى کامل از کلمات قوم و روش قدما در فتوى و رجوع به متون خصوصاً کتب شیخ طوسى و صدوق . 9 جستجو در فتاوى عامه خصوصاً در مورد تعارض اخبار... . رسالهء تقیه امام پس از ذکر روایاتى در مضون تقیه و ترک عمل به خاطر مدارا با عامه مى نویسند: ظاهرا روایت اوّل ترغیب به عمل بر طبق آرا و اهواى عامه و نمازگزاردن با آنان و شرکت با آنان در سایر خیرات مى باشد و این از عبادات بزرگ شمرده شده است . کتاب البیع امام در 5مجلد به همت مؤسسه مطبوعاتى اسماعیلیان منتشر شده است . کتاب البیع جلد 1 در بخش معاملهء حقوق امام بحث ارزنده اى را مطرح مى کنند که : آیا حقوق همانند اموال قابل انتقال است یا خیر؟ این بحث کاربرد اجتماعى زیادى دارد از جمله : در مسائل سر قفلى بیع امتیازات حقوقى و انتقال حق اولویت مورد استفاده قرار مى گیرد. امام به طور گسترده این بحث را مورد بررسى قرار مى دهند. بحث دیگرى که ایشان در اینجا مطرح مى کنند و در آن باره به کند و کاو مى پردازد موارد حقوقى است که با مرگ ساقط نمى شود و قابل وراثت است . کتاب البیع جلد 2 # شروط متعاقدین . # معاملهء اصفال . # معاملهء مکره . امام مفصل در این باره بحث کرده اند که : آیا اکراه معامله را باطل مى کند یا خیر؟ حدود اکراه موارد ظریف آن که از انظار مخفى مى ماند فرق اکراه و اضطرار. # بیع فضولى . # معامله ربوى . امام بحث مفصلى در اطراف فتاوى ( فرار از ربا ) و روایاتى که موهم طریقه ( فرار از ربا ) و به تعبیر روز ( کلاه شرعى ) است دارند. با وجود تأکید شریعت بر حرمت ربا و بر شمردن آثار شوم آن لکن وجود برخى از روایات که موهم فرار شرعى از رباست موجب شده است که عده از فقهاى بزرگ فرار از معامله ربوى را جایز را بى پروا مرتکب شوند. اما با بررسى مسأله آن را مخالف اهداف کلى شریعت و دستورهاى اقتصادى آن دانسته و شأن ائمه را منزه دهندو این فتوى سبب گردیده که سود جویان در قالب شریعت این محرم بزرگ را بى پروا مرتکب شوند. امام با بررسى مسأله آن را مخالف اهداف کلى شریعت و دستورهاى اقتصادى آن دانسته و شأن ائمه را منزه از این مى دانند که به چنین معامله هایى نظر مثبت داشته باشند. در این باره مى فرمایند: این روایات دلالت بر مدعى ( جواز فرار از ربا ) نمى کند و تعبدى نیز نیست . و با آن همه تشدیدها و انکارهایى که در قرآن و سنت نسبت به مسأله هست تا جائى که دگر گناهان پیش حرمت ربا کوچک است چگونه ممکن است آن را با حیله هاى شرعى حل کرده و آن همه مفاسد اقتصادى و اجتماعى مبتنى بر او را نادیده گرفت . بعد امام مى فرمایند که : این مشکله اى است که باید آن را حل کرد. سپس امام ربا را به رباى در مکیل و موزون و رباى قرض تقسیم مى کند و د ر حدود شمول روایات بر رباى قرضى مناقشه کرده مى فرمایند: اگر روایات صحیحى هم در این باره باشد باید آنها را توجیه کرد. تغییر عنوان آن را از عنوان ظلم و فساد و تعطیل تجارت خارج نمى کند و علاوه بر منافات این گونه روایات با نص قرآن ساحت مقدس معصومین نیز از ارتکاب به چنین اعمالى به دور است . ولایت فقیه با این مقدمات که : اسلام داراى حکومت است و در بر دارندهء همه قوانین سیاسى و اجتماعى است . اسلام جامعه را در اهمال رها نکرده و همواره به ادارهء جامعه اقدام ورزیده است و در زمان غیبت نیز احکام و دستورات اسلام زنده و باقى است . و در بحث شرایط حاکم آگاهى و عدالت را دو شرط اساسى براى والى ذکر مى کنند و مى فرمایند: همهء مناصب و ماقمات حکومتى و سیاسى امام در زمان غیبت براى فقیه هست . و سپس به بررسى روایات و آیات مربوط به ولایت فقیه و شؤونات فقیه مى پردازند. شؤون مالى و اقتصادى اسلام براى ادارهء جامعه لزوم همکارى متخصصین با فقهاء در تدبیر و ادارهء جامعه ر جواز تصرف مؤمنان عادل در شؤون حسبیه ( در صورت عدم دسترسى به فقها ) تصرف مؤمنان عادل در اموال ایتام بى سر پرست و سرانجام بحث فروختن قرآن به کفار از بحثهایى است که امام دقیقاً و محققانه به آن پرداخته اند. امام با بررسى ( مستند ) قائلین به عدم جواز فروختن قرآن به کفار مثل : دلیل نفى سلطه و امکان نجس شدن قرآن به دست کفار مى فرماید: مالکیّت مصحف سبیل و سلطه محسوب نمى شود و مى توان ادعا کرد که : نشر قرآن و کتب اسلامى در بلاد کفر نشانگر سبیل و تفوق مسلمانان بر کفار است نه عکس و راهى است براى نفوذ در آنان . چه بسا این کار موجب هدایت و خروج کفار از خرافات مى گردد. لزوم منع قرآن از رسیدن به دست کفار بر خلاف روش شارع است . احتمال مسّ قرآن مزاحمت نمى کند با مصلحت بالاتر که هدایت کفار باشد. کتاب البیع جلد 3 شرایط عوضین انفال عدم جواز خرید و فروش موقوفات وقوف ائمه بیع زهن و ربا ( در اینجا بحث از مکیل و موزون است که در باب ربا طریقت دارد یا موضوعیت ). شک در مکیل و موزون اختلاف بایع و مشترى در تغییر مال مورد معامله بطلان معامله عذرى و ضررى وجوب تعلم احکام و عدمش و احتکار. امام دربارهء احتکار مى نویسد: احتکار یعنى نگهداشتن و مخفى کردن مواد غذایى و طعام که این عمل به قصد گران شدن حرام است فى الجمله در صورت نبودن طعام به حد کفایت .ایشان بر این مطلب به فتاوى و روایات ائمه استدلال مى کنند و روایاتى را که حکایت از فروخته شدن اموال یک محتکر به امر پیامبر مى کند به عنوان شاهد ذکر مى کنند. و مى فرمایند: امر پیامبر به فروختن اموال محتکر اگر مولوى باشد دلالت بر حرمت احتکار مى کند و اگر امر حکومتى نیز باشد. قابل پیروزى و اتباع است و امیر المؤمنین (ع) به مالک دستور داد که : از احتکار جلوگیرى کن که پیامبر آن را منع فرموده و هر کس از فرمان تو سر پیچى کرد او را مجازات کن . مراد از تعبیر یکره و کراهت ، که در روایات وارد شده حرمت است . در صورت اجحاف محتکر د ر قیمت کالاى خویش قیمت گزارى کالا بر عهده حاکم است . البیع جلد 4 اخیارات و مواردى که یک یا هر دو طرف معامله اختیار دارند که معامله را به هم بزنند. مثل : خیار مجلس خیار حیوان خیار شرط خیار غبن خیار رؤیه . کتاب البیع جلد 5 ادامه بحث خیارات : د ر خیار عیب مسقطات خیار شروط عقد مثل : قدرت الترام عقلانى بودن شرط عدم مخالفت با کتاب و سنت عدم منافات با عقد مجهول نبودن مستلزم محال نبودن عقد صحیح و فاسد نقد و نسیه و وجوب قبض . امام در غربت و دور از ملت و وطن در آخر این کتاب دعایى را مى نگارند که نقل مى کنیم : فراغت حاصل آمد از نوشتن این اوراق در 96115هـ. ق . در جوار مرقد مولا امیر المؤمنین که سلام خدا بر او و بر فرزندانش باد. همانا مبتلا شدیم به بلاهایى که اسلام و مسلمین را فرا گرفته است . از خداوند تمنا و امیدوارم که : در رفع آنها بر ما منت گذارد و بر ما منت گذارد و بر ما نظر لطف و رحمت کند. گر چه ما سزاوار این بلاها و رنجها هستیم چرا که در انجام وظیفه اى که بر عهدها ما بوده کوتاهى کردیم . خدایا با ما با لطف رفتار کن نه با عدالت . ولایت فقیه یا حکومت اسلامى این کتاب سلسله درسها و تقریرات حضرت امام در نجف اشرف است که در دورهء طاغوت چاپ گردید. این کتاب در سالهاى خفقان و استبداد به عنوان چراغ راه انقلابیون و دستور العمل آنان دست بدست مى گشت . در این نوشتار حضرت امام بر ضرورت طرح استدلالى ولایت و حکومت فقیه از دیدگاه اسلام تأکید کرده اند و اوضاع مسلمانان را عموماً و حوزه هاى علیه را خصوصاً از علل کم رنگ شدن این مسأله مى دانند وخواستار بررسى مجدد آن به عنوان یک ضرورت هستند. عنوان کرده اند که : استعمار گران ویهود براى رسیدن به مطامع استعمارى خود سعى کرده اند که اسلام را از سر راه خود برداشته و توسط عمال خود به تحریف اسلام دست یازند و توانستند با القاى تفکر: جامع نبودن اسلام و دورى اسلام از سیاست و تدبیر امور آن را از صحنه زندگى و عمل کنار بگذارند . حضرت امام در بخش هاى نخست کتاب بر لزوم ایجاد حکومت و به دست آوردن قوه مجریه تأکید کرده اند. با بررسى پیشینهء حکومت در اسلام به بررسى پیشینهء حکومت در اسلام به بررسى حکومت پیامبر و حکومت امیر المؤمنین پرداخته اند. دربارهء حکومت در اسلام به بحثهاى همچون جامعیت اسلام احکام مالى و اقتصادى احکام دفاع ملى قضا و احقاق حقوق لزوم طرح فقه در جامعه اسلامى حکومت از نظر اخبار امتیاز حکومت اسلامى از حکومتهاى دیگر شرائط زمامدار اسلامى طرح حکومت در دورهء غیبت ولایت فقیه در اخبار و مناصب فقیه . و در فصل آخر به لزوم قیام براى تشکیل حکومت و به برخى از آرمانهاى نهضت اشاره کرده اند: 1- اصلاح وتصفیه حوزه هاى علمى . 2- کنار گذاشتن کوته بینان و قطع ایادى آنان . 3- مبارزه با استبداد و خود رأى . 4- مبارزه با فقر. و... مکاسب محرمه جلد 1 مباحث این کتاب : بیع نجاسات فروش شراب بهره بردارى از مردار فروش سگ و خوک فروش اموالى داراى جهت مشترک بین حلال و حرام فروش سلاح به کفار حرمت و یا جواز تصویر گرى غنا و موسیقى و ماهیت آن حرمت غیبت موارد جواز غیبت و... امام دربارهء مسأله فروش سلاح به کفار و ارتباط نظامى با آنان مى فرمایند: فروش سلاح به کفار از امور سیاسى است و تابع مصالح روز مسلمانان . چه بسا مصالح مسلمانان اقتضاکند که سلاح به کفار فروخته و یا رایگان به طایفه اى از آنان داده شود. مثل این که : به حوزهء اسلام دشمنى قوى هجوم آورد که جز با مسلح کردن عده اى از کفار دفع آن میسر نیست و یا دولت مستقل شیعى مورد هجوم مخالفان آن واقع شود و یا مصالح دیگر... و چه بسا مصالح مسلمانان اقتضا کند: عدم فروش سلاح به کفار را در این مورد فرقى بین زمان جنگ و یا غیر جنگ نخواهد بود و اگر احتمالدهیم که امضاى سلاح موجب آمادگى و توطئه آنان براى هجوم به بلاد اسلام و نفوذ باشد جایز نخواهد بود. مکاسب محرمه جلد 2 قمار و فروعات مربوط به آن آلات قمار. دروغ ماهیّت دروغ موارد جایز بودن دروغ مثل : ضرورت و اصلاح بین مردم کمک به ظالم قبول کردن منصب از جانب ظالمان و موارد جواز پذیرش شغل در حکومت ظالمان . تکسب به واجبات مثل : صلوة و سوم استیجارى و... کتاب الطهارة 3جلد مباحث این سه جلد عبارتند از: دماء ثلاث تیمم و طهارت و نجاست . تعلیقة على وسیلة النجاه چاپ علمیه قم به طبع رسیده و منتشر شده است این تعلیقه مفصل ترین حاشیه و تعلیقه بر کتاب وسیله النجاة مرحوم آیة الله سید ابوالحسن اصفهانى قدس سره مى باشد. که تفصیل این رساله بعداً منجر به نوشتن کتاب شریف تحریر الوسیله گردید. تحریر الوسیله 2 جلد امام در مقدمه کتاب مى نویسد: من در گذشته تعلیقه اى را بر کتاب وسیلة النجاة مرحوم اصفهانى قدس سره نوشته بودم چون به خاطر اتفاق حوادث حزن انگیز براى اسلام و مسلمین در تاریخ اواخر ماه جمادى الاخر 1384هـ. ق . از شهر قم به شهر بورساى ترکیه منتقل شدم ( که شاید تایخ آن را در خود نگهدارد ) در آغاز که فارغ البال بودم و تحت نظر و مراقبت دوست داشتم که آن حاشیه را به خاطر سهولت استفاده در متن جاى دهم و اگر خداوند یاریم کند مسائل مورد ابتلا را بر آن اضافه خواهم کرد و از خداوند آرزوى توفیق و از ناظرین طلب دعاى خیر براى رفع مشکلات از سرزمین اسلامى مخصوصاً مرکز شیعه را دارم . ان شاء الله دست اجانب از مملکت اسلامى قطع گردد و حسن عاقبت نیز نصیب اینجانب گردد . تحریر الوسیله جلد 1 امام درباره امر به معروف و نهى از منکر مى نویسند: این دو از بالاترین فرائض و اشرف آن است وبه وسیله این دو واجبات بر پا داشته مى شوند. وجوب این دو از ضروریات دین است و هر کس آن را با التزام به لوازم آن انکار کند کافر است . در قرآن کریم و روایات ائمه با تعابیر گوناگون مردم به اقامه ء این دو تحریص شده اند. خداوند مى فرماید: باید از شما گروهى باشند که مردم را به سوى خیر دعوت کنند وامر به معروف و نهى از منکر کنند. اینان رستگارانند ( آل عمران 14). و از پیامبر روایت شده است : امت من در خیر و برکتند اگر امر به معروف و نهى از منکر کنند و یکدیگر را در نیکیها کمک کنند. اگر امر به معروف و نهى از منکر را ترک کردند برکات از آنان گرفته مى شود و بعضى از آنان بر بعضى دیگر مسلط مى شوند و یاورى نه در زمین و نه در آسمان براى آنان نخوهد بود ق س سپس بحث را در زمینهء مسائلى همچون : دفاع از مرکز اسلام وحدود آن مکاسب و متأجر ربا صلح جعاله ودیعة مضاربة شرکت مزارعة مساقاة و... ادامه مى دهند. تحریر الوسیله جلد 2 رهن حجر ضمان وکالة حوالة هبة وقف وصیة نذر کفارات صید و ذباحة و غضب اطمعه و اشربه طلاق لعان ایلا ارث . قضا حدود قصاص دیات و بحث هایى در مسائل جدید همچون : سفته سر قفلى بانکها بخت آزمایى تلقیح مصنوعى تشریح تغییر جنسیّت و... ایشان دربارهء تشریح مى نویسد: اگر حفظ حیات مسلمانان متوقف باشد بر تشریح بدن میت و تشریح غیر مسلمان ممکن نباشد جایز است بدن میت مسلمان را به منظور پى بردن هب راههاى پیشگیرى و معالجه و حفظ حیات مسلمانان تشریح کنند ولى اگر تشریح فقط به خاطر آموزش باشد جایز نیست . اگر به خاطر آموزش این تشریح صورت گرفت پرداخت دیهء اعضا واجب است و اگر از روى ضرورت و ناچارى انجام پذیرفت بعید نیست که دیه نیز ساقط شود. | ||
مراجع | ||
1. نامهء عرفانى حضرت امام به فاطمه طباطبایى همسر حج احمد آقا که به نام ( باده عشق ) منتشر شد.
2. مجله ( حوزه ) شمارهء 32 72 مصاحبهء آیة الله سید عز الدین زنجانى .
3. سیرى در آثار و تألیفات حضرت امام احمدى یزدى 43
4. آداب الصلوة 186
5. الرسائل ج 2 97 98 چاپ اسماعیلیان .
6. پیام حضرت امام به حوزویان 67123
7. صحیفه نور ج 17 22
8. الرسائل تألیف امام خمینى ج 1 6
9. همان مدرک ج 1 358
10. همان مدرک ج 1 358
11. همان مدرک ج 2 98ـ 96
12. همان مدرک ج 2 195
13. البیع ج 2 47ـ 49
14. همان مدرک ج 2 459
15. همان مدرک ج 2 543
16. همان مدرک ج 3 416
17. همان مدرک ج 5 402
18. المکاسب تألیفات امام خمینى ج 1 152
19. تحریر الوسیله ج 1 562
20. تحریر الوسیله ج 2 626 مسأله 34 | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 297 |