تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,327 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,284 |
میراث تاریخى اسلام | ||
حوزه | ||
مقاله 8، دوره 2، شماره 12، دی 1364، صفحه 125-132 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
تاریخ دریافت: 23 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 23 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
ارزیابى شتابزده اى از: میراث تاریخ ىاسلام تاریخ و معارف تاریخى نیزاز جمله دانشها و هنرهائى است که با تابش نور اسلام زمینه و مایه رشد و گسترش یافته و نهال نوشکفته و نیرومند آن دراندک مدتى به بار نشسته و با تنوع و ژرفنائى ویژه اى جایگاه لند خود را در میان دیگر دانشها و معارف اسلامى پیدا نمود. در نتیجه جهان شاهد پیدایش و شکل گیرى دانش مدونى گردید که نه تنها داراى شاخه هاى جداگانه و مستقلى بود بلکه ازادبیات پیشرفته و متنوع آئین نگارش و متدهاى خبریابى و پژوهشى ممتازى در مقطع زمانى خود برخوردار بود. واخبار را با نقد وارزیابى واحتیاط خاصى مى پذیرفت . بدینوسیله علاوه بر رواج ضبط و ثبت و وقایع روز گذشته هاى پرابهام بشریت نیز از تاریکى مطلق بدر آمد. و دانشمندان و مورخین مسلمان باالهام از آیات قرآن مجید بسیارى از زوایاى مبهم و ناشناخته گذشته هاى دیرین بشر را معلوم ساختند و[ تبارنامه] بسیارى از تمدنها و فرهنگهاى بشرى را که یکى پس از دیگرى دراثر قانون [ استخلاف اصلح از فاسد] 1 نابود شده و دراعماق زمین و ژرفاى تاریخ مدفون شده بودند براى آیندگان آشکار و مدون ساختند. تاریخ نگارى در اسلام مراحل مختلف رشد و توقف قوت و ضعف و بالاخره شکوفائى و پژمردگى را تحت تاثیر عوامل وانگیزه هاى گوناگون پشت سرگذاشته در مجموع گنجینه فرهنگى بزرگى را پدید آورده است که اکنون ما آن را[ میراث تاریخى اسلام و مسلمین] مى نامیم . مقاله حاضر در صدد آن است که ضمن یادآورى تلاش پرثمر و قابل تقدیر نیاکان مسلمان ما در زمینه تاریخنگارى و بررسى انگیزه هاى گرایش مسلمین به تاریخنگارى و نشان دادن موارد ضعف و کاستى ها موجود در این باره هشدار باش وانذارى باشد براى نسل کنونى مسلمین که رکود خطرناک و خفت بار کنونى در زمینه تاریخنگارى را بشکنند و عقب افتادگى هاى موجود را جبران کنند.اهداف یاد شده را در چند فراز جداگانه و با عناوین مشخص بحث و بررسى مى کنیم : 1.[ حجم انبوه و تنوع بى سابقه درتاریخنگارى مسلمین]: براى نخستین بار قرآن مجیدادوار زندگى اجتماعى بشر را با ملاک ضلالت و هدایت کفر وایمان به دو دوره[ جاهلیت] و[ اسلام] تقسیم بندى نمود. 2 پس ازاندک مدتى نیز[ گاه شمارى] براساس روز و سال هجرت پیامبر اسلام[ ص] از شهر مکه به مدینه استوار شده و وضع ثابت و مشخصى به خود گرفت واز هرج و مرج و عوام زدگى بیرون آمد 3 . بدینوسیله دو مبنا و معیار مشخص براى ثبت و نگارش حوادث تاریخى و تعیین مقطع زمانى وقوع آنها شناخته شد کار تاریخنگارى به ویژه در اثر تاسیس گاه شمارى هجرى در میان مسلمین تسهیل شد. تاریخنگارى ابتدااز تفسیر آیاتى که مربوط به داستان ملتها وامام گذشته و قصص پیامبران سلف بود آغاز گردید آنگاه با تدوین زندگینامه وسیره پیامبراسلام[ ص] و یاران او و پیدایش کتبى به نام [سیره] [ مغازى] و[ طبقات] تشخص و تمایز کامل پیدا کرد. فتوحات و پیروزیهاى نظامى و سیاسى که بعد از رحلت پیامبر در سراسر جهان نصیب مسلمین گشت موجب نگارش شاخه ویژه اى از تاریخ بنام[ فتوحات] گردید. در کتابهاى موسوم به[ فتوحات] علاوه بر گزارش و ثبت چگونگى فتح یک سرزمین بدست مسلمانان شمه اى از جغرافیاى تاریخى و سرگذشت قبایل و اقوام مقیم آنجا نیز سخن گفته مى شد. همین عامل به اضافه توجه به قصص پیامبران گذشته و پادشاهان و ملل پیشین تاریخ بود که موجب پیدایش و نگارش کتابهاى[ تاریخ عمومى] در میان مسلمانها گردید که در آنها علاوه بر بحث از تاریخ ویژه اسلام و مسلمین از تاریخ ملل پیشین عالم و سرزمینهاى غیراسلامى نیز بحث مى شد مانند تاریخ طبرى تاریخ بعقوبى و غیره . به تدریج به صورت یک دانش داراى چارچوب و روش و حتى فلسفه ویژه درآمد و تعداد نویسندگان تاریخ رو به افزایش گذاشت . در عین حال این رشد وافزایش کمى بدوراز رشد کیفى وابتکار و تنوع نبود. استاد شهید مطهرى مى نویسد: مورخین اسلامى خیلى زیادند شاید در کمتر رشته اى مانند تاریخ تالیف شده باشد جرجى زیدان مى گوید: مسلمانان بیش از هر ملت دیگر (باستثناى ملل عصر جدید) در تاریخ پیشرفت کرده و کتاب نوشتند به قسمى که در کشف الظنون نام 1300 کتاب تاریخى ذکر شده است . واین عدد جز کتابهائى است که در شرح آن تواریخ نوشته شده و یا کتابهائى که در تلخیص آن تواریخ تالیف شده و یا کتبى که در تاریخ تدوین شده بود واز دست رفته که نان هیچیک از آنها در کشف الظنون نیست ... مسعودى در مقدمه کتاب مروج الذهب خود نام ده ها کتب تاریخى را برده که در زمان او موجود بوده ... در تدوین تاریخ اسلامى ملل گوناگون (مسلمان ) شرکت کرده اند. به علاوه انواعى تاریخ نویسى دراسلام وجود داشته است .از سیره و تاریخ شخص معین گرفته (مانند سیره هاى نبوى و توریخ مخصوص برخى پادشاهان ) تا تاریخ شهرها (مانند تاریخ قم ) و تاریخ کشورها (مانند تاریخ مصر و تاریخ دمشق ) و تاریخ علوم یعنى تاریخ اهل یک فن (مانند طبقات الحکماء و طبقات الاطباء و طبقات الحفاظ) و تواریخ عمومى (مانند تاریخ طبرى و تاریخ یعقوبى ) 4 . همانطورى که استاد شهید خود و به نقل قول از دیگرى بیان داشته اند دانش تاریخ و تالیفات تاریخى بسیار پیشرفته و پر حجم و در عین حال متنوع بود. بگونه اى که فقط در بخش کوچکى از علم تاریخ یعنى فن شرح حال نگارى زندگى نامه نویسى و رجال توسط دانشمندان شیعه تعداد بیش از 966 کتاب و رساله مستقل تالیف یافته است 5 . با یک نگاه گذرا در کتابهائى مانند[ الذریعه الى تصانیف الشیعه] بویژه ذیل واژه هاى تاریخ رجال واجازات 6 تاریخ الادب العربى بخش مربوط به تاریخ از کارل بروکلمان الفهرست ابن ندیم واعیان الشیعه و غیره از کثرت و تنوع تالیفات تاریخى مسلمین در گذشته بخوبى مى توان آگاه گردید بگونه اى که انسان با مقایسه آن گستردگى شگفت انگیز با عقب افتادگى بى تفاوتى و رکود دردانیگز تاریخنگارى اسلامى در عصر کنونى دچار سرسام و شگفتى مى شود! در درک میزان تلاش و تحرک و نوآورى مسلمین در رشته تاریخنگارى و بهاء دادن بان کافى است که بدانیم بیش از 17 رشته و فن مستقل از شعوب تاریخنگارى را ابداع وابتکار نمودند که هر کدام از آنها تقریبا تخصص ویژه خود را مى طلبیده و مى طلبد و گاهى هر یک از رشته هاى فرعى تاریخى خود نیز شاخه هائى دارد مانند: رشته شرح حال نگارى و تراجم احوال و طبقات که در آن از بالغ ترین نوع شرح حال نگارى یعنى علم رجال حدیث گرفته تا[ طبقات نویسى] [ فهرست نویسى] [ شرح حال نگارى خاندانها] [شرح حال نگارى رجال سیاسى] و بالاخره تراجم احوال عمومى وجود دارد در مجموع شاخه ها و شعبه هاى تاریخنگارى اسلامى را مى توان بدینگونه تنطیم نمود: 1-[ مسائل نظرى تاریخ ]: دراین رشته فیلسوفان مورخى همچون ابن مسکویه در کتاب[ تجارب الامم] ابن خلدون در[ مقدمه] تاریخ خود کافیجى در کتاب[ المختصر فى علم التاریخ] سخاوى در[ الاعلان بالتوبیخ لمن ذم اهل التاریخ] و[ الجواهر والذر] تاش کبرى زاده در [مفتاح السعاده و مصباح السیاده] و دیگران بحث و بررسى و تالیف کرده اند 7 . 2-[تاریخ عمومى] :مانند تاریخ طبرى یعقوبى العبرابن خلدون و غیره . 3-[ تاریخ و قصص انبیاء ]: دراینمورد نمونه ها زیاداست مانند قصص انبیاء شبر سید نعمت الله جزائرى ابواسحاق نیشابورى محمد جویرى علامه مجلسى (جلد پنجم بحار و حیات القلوب ) راوندى و ... (ر.ک : الذریعه ج 17.102). 4-[ کتابهاى مربوط به گاه شمارى ] :این کتابها برخى جنبه[ فلکى - تاریخى] دارند و بعضى نیر صرفا جنبه گاه شمارى دارند و مشکل گاه شمارى تاریخ توسط این قبیل کتابها حل مى شده است . و تقسیم بندى هاى مربوط به زمان مانند:ایام هفته و فصول و تحویل سال و ... که در تاریخ بسیار ضرورى است دراین قبیل کتب مندرج مى شده است . مانند کتاب:[ المنتحل من اقاویل المنجمین فى الاخبار والمسائل والموالید و غیرها]از فضل بن نوبخت و کتاب[ الایام واللیالى والشهور]از ابوز کریا یحیى بن زیاد فراء و[ الشماریخ فى علم التاریخ از سیوطى 8 . 5- تبارنامه ها " کتب انساب :در شرح حال نگارى خاندانها و تعیین تبار آنها مانند[ الانساب] سمعانى [ مجمع الانساب] شیانکاره اى [فصول الفخریه] ابن عنبه و[ سبائک الذهب] بغدادى و ... 6- زیستنامه ها " کتب سیره :مانند سیره ابن هشام سیره حلبى . 7-رزمنامه ها " کتب مغازى: مانند مغازى واقدى . 8- زندگینامه ها " تراجم و طبقات: مانند محمد بن سعد زهرى و کتب تراجم که بسیار مشهورند. 9- رجال حدیث: که دانش ویژه و بسیار ممتازى ازانواع زندگینامه نویسى است مانند رجال برقى رجال و فهرست شیخ طوسى رجال نجاشى تنقیح المقال فى علم ارجال مامقانى رجال بحرالعلوم کتاب مشیخه حسن ابن محبوب و ... 10- خاطرات و سرنامه ها:مانند سفرنامه ابن بطوطه سفرنامه ابن جبیر [ سیره فلسفیه] رازى که زندگینامه دفاعى خود نوشت است کتاب[ الاعتبار]اسامه ابن منقذ (خاطرات ) و غیره اینها. 11- مقاتل: زندگى نامه نویسى ویژه شهدا. مانند مقتل ابى مخنف . 12-تاریخ مذاهب و فرق: مانندالملل والنحل شهرستانى توضیح الملل الفرق بین الفرق مقالات اسلامیین اشعرى و فرق الشیعه نوبختى و غیره . 13-تاریخ فتوحات: مانند فتوحات بلاذزى . 14- کتب خطط:در تاریخ ابنیه و آثار شهرها واحوال اجتماعى مردمان آنها مانند خطط مقریزى . 15- تاریخ علوم:مانند فهرست شیخ طوسى ابن ندیم و غیره . 16- تاریخ اقتصادى :مانند خراج نامه ها که در آنها ضمن بحث فقهى خراج از تاریخ مسائل اقتصادى مانند تاریخ پیدایش دیوان و دفاتر حسابدارى و غیره نیز بحث شده است . دراین مورد بویژه مى توان از کتابهائى مانند: خراج قدامه ابن جعفر و[ فقه الملوک و مفتاح الرتاج المرصد على خزینه کتاب الخراج] تالیف عبدالعزیز رجبى بغدادى نام برد. 17-[ تاریخ سیاسى]: منظورازاین نوع تاریخ چیزى است علاوه به آنچه که در کتب سیره و معغازى و تواریخ عمومى راجع به حوادث سیاسى ثبت شده . یعنى منظور کتابهائى است که صرفا در تشریح مسائل سیاسى و بیان تاریخ آنها و شیوه زیست حاکمان و سلاطین نوشته شده اند. 9 .البته آنچه که گفته شد همه از باب نمونه و نسبت به موجودى بسیاراندک مى باشد. بااین حال چنانکه خوانندگان عزیزى ملاحظه مى کنند رشته تاریخنگارى و تاریخ دراسلام از تنوع بسیار پیشرفته اى برخوردار بوده و در هر یک ازاین فنون صدها کتاب نوشته شده است و نشاط علمى و فرهنگى ویژه اى بر تاریخنگارى مسلمین حاکم بوده که متاسفانه اکنون از آن همه نشاط و تحرک و تلاش دراین زمینه هیچ خبرى نیست .ازاین جهت است که تاریخ انقلابهاى جدیداسلامى و اصولا تاریخ بشر در معرض خطر بوده و مورد تهدید تحریفات زیربنائى و خطرناک جهانخواران مى باشد. آنان از خواب و غفلت ماسوءاستفاده کرده و به بهانه تاریخ نویسى نه تنها تاریخ اسلام بلکه تاریخ تمام بشریت را مى خواهند تحریف کنند و بگونه اى بنویسند که زمینه سلطه و نفوذ آنان را فراهم آورد . دراین مورد دو نظام الحادى و مشرک شرق و غرب برقابت برخاسته و سخت در تلاشند در روسیه آگادمى علوم تاریخى یکى از بخشهائى است که بیشترین بودجه فرهنگى آن کشور را بخوداختصاص داده است تااز آن طریق بهتر بتوانند کتب تاریخ با خط مشى ماتریالیسم تاریخى و ماتریالیسم دیالیکتیک از نوع[ اسلام درایران] [ تاریخ ایران] [سربداران] [ تاریخ عرب در قرون جدید] [ مناسبات ارضى]... وامثال آنها در مورد تاریخ هر قوم و ملتى بنویسند. وازاین طریق به صدور ایدئولوژى الحادى و کافرانه خود پرداخته و جوانان کشورها را در منجلاب بت پرستى مدرن قرن یعنى[ ماده پرستى ] غرق سازند والبته در این مورد تنها شیوه ها و شعارهاى دو بلوک متفاوت مى باشد هدف آنها یکى است:[ ترویج ماده گرائى و ماده پرستى] و حاکمیت هر یک از نظام ها منتهى یکى با پرچم دروغین[ علم و کارگر] و دیگرى نیز بنام علم و دموکراسى. اینجاست که هر مسلمان دردمندى بخوداجازه مى دهد که ارزش دادن به تاریخ راازاهم مسائل فرهنگى اسلام وانقلاب بداند و به همکیشان غافل خود دراینباره هشدار باش بدهد.البته این رکود و یا باصطلاح [فروکش مقطعى] خود علل و عواملى دارد که مابطور جداگانه در طى این مقاله به بررسى آنها خواهیم پرداخت . لکن پیش از پرداختن به بررسى علل روگردانى مسلمین و به ویژه شیعه از تاریخ و تاریخنگارى و حوزه هاى علمیه مى پردازیم به بررسى انگیزه گرایش اولیه مسلمین به علم تاریخ آنگاه کاستى هاى موجود درا آپین تاریخنگارى اسلامى را مورد بحث قرار مى دهیم تا بطور طبیعى زمینه کلى بحث از عوامل رکود در تاریخنگارى اسلامى فراهم شده باشد. 2. انگیزه هاى گرایش مسلمین به علم تاریخ: موسى را با آیات خود فرستادیم و باو فرمان دادیم که قوم خود رااز تاریکیها بیرون بیار و نور و روشنائى هدایت کن و روزهاى خداایام الله را بیادشان بیاور. که دراین کار براى هر شکیباى سپاسگزارى نشانه هاست]. 10 رازاین تقدیس نسبت به تاریخ این است که از دیدگاه جهان بینى توحیدى اسلام حرکت تاریخ روندى رشد آمیز و تکاملى دارد و ماهیت آن الهى است زیرا در نهایت رکت خود حصول تکامل نفسانى واجتماعى انسانها را موجب شده و به تحقق آرمانها وارزشهاى والاى الهى خواهد انجامید و مساله[ انتظار فرج] و[ ظهور قائم منتظر و موعود] در عقایداسلامى که با قیام جهانى خود[ زمین را پس از آنکه با جور و ستم و فساد پر شده با عدل و داد پر خواهد ساخت]. 11 جلوه عینى این بینش و فلسفه تاریخى است. عامل ارزشگذارى قرآن نسبت به[ تاریخ] و تلقى خوش بینانه آینده زمین و بشریت ساکن در آن موجب شده که مسلمانان درباره آن جدى تر بیاندیشند و دراوج شکوفائى تمدن اسلامى در تدوین و ضبط وقایع تاریخى و کشف و نگارش قوانین آن سرآمد روزگار خود باشند هزاران کتاب پرارج را در تاریخ عمومى تواریخ محلى تراجم احوال و غیره پدید آورند که فرهنگ و تمدن کنونى بشر نسبت به آنها همچون گنجى قیمت ناپذیر نظر داشته باشد. حجم انبوه و کیفیت مطلوب بخشى ازاین آثار که به زبانهاى عربى فارسى و ترکى نوشته شده و بررسى هاى نسبى درباره آنها صورت گرفته براى همگان اعجاب انگیزاست اما بخش مهم دیگرى از کتب تاریخى اسلام که در بلادى همچون هندوستان مالزى اندونزى و غیره بزبانهاى محلى (ماننداردو مالى و ...) نوشته شده اند هنوز براى دنیا ناشناخته است . همه این تلاشهاى صادقانه مسلمین در راه احیاء و ضبط تاریخ ناشى از عامل تقدیس تاریخ در بینش اسلامى و علاقه مندى مسلمانان نسبت به حفظ وانتقال میراث فرهنگى خود بایندگان مى باشدالبته عوامل موثر دیگرى نیزدراین گرایش نقش داشته که اینک فهرست وار به مهمترین آنهااشاره مى شود: 2-1موضع تصدیق قرآ ن نسبت به انیباء پیشین: 2-2داستان هاى مربوط به ملل پیشین تاریخ در قرآن: لذا مى بینیم که در نوشته هاى فیلسوفان زرگ تاریخ استناد به آیات و روایات به فراوانى به چشم مى خورد مانند کتب ابن خلدون ابن مسکویه ابن الازرق مسعودى یعقوبى و غیره . 3-2خوش بینى تاریخى اسلام: در بینش اسلامى تمام اندیشه هاى شیطانى تلقین گر[ یاس و نومیدى از آینده] که اصطلاحا [ یاس تاریخى] نامیده مى شود محکوم شده و با خوش بینى پر پشتوانه و مسرت بخشى نسبت باآینده بشریت [ فلسفه امیدوارى تاریخى] تثبیت گردیده واز جانب خداى یکتا به بشریت سرگردان و منتظر وعده داده شده که در نهایت زمین را صالحین متقین و مستضعفین مومن بارث خواهند برد و تمام دستگاههاى جبروتى جباران در هم شکسته خواهد شد 16 . واین واقعیت است که تاریخ را در بینش اسلامى با هاله اى از قداست وامید پوشانده است . علاوه بر عوامل فوق در گرایش مسلمانان به علم تاریخ چنانکه[ احمد امین] مى گوید:انگیزه هاى جنبى دیگرى نیزاثر بخش بوده اند که اینک ذکر مى شود: 4-2ورود ملتهاى گوناگون جهان بکیش اسلام: 5-2نیازمندى پاره اى از خلفاء و سلاطین: 6-2 حدیث نویسى: در اثر این انگیزه هاى یاد شده وانگیزه هاى فرعى شناخته و ناشناخته دیگر مسلمین از همان آغاز شروع به تدوین و نگارش تاریخ خود نموده و کتابهایى درباره تاریخ حوادث جنگى و سیاسى اسلام[ سیره و مغازى] و زندگى شهدا و مقتولین[ مقاتل] و شرح حال بزرگان اصحاب پیامبر و حافظان قرآن و روایان حدیث و[ ... طبقات] نوشتند. 3 علم تاریخ باتمام انشعابات خود دراندک زمانى در میان مسلمین شکوفائى و رشد ویژه اى یافت و فنون مختلف و شاخه هاى گوناگون علم تاریخ پدید آمد که عناوین مهمترین آنها را در فراز نخست این مقاله ملاحظه فرمودید. 3 کاستى هاى تاریخ نگارى اسلامى: 1-3 فروکش مقطعى: آغاز عصراستعمار و سلطه گرى خراجى و گیر گرفتن چنگالهاى خونین و خائن دست نشانده هاى بومى آنان در سرزمینهاى اسلامى و تحقیر و نفى هویت فرهنگى واصالت تاریخى مستعمره نشینان نور این شمع هر چه بیشتر به خاموشى وافول گرائید. این فروکش مقطعى تاریخ گرائى و تاریخ نگارى در عالم اسلام که ویژه تاریخ تنها نیز نبود بلکه شامل همه علوم مى گردید موجب گسیختگى روند تاریخ اسلامى و خسارات فراوان گردید و یکى از کاستى هاى تاریخ نگارى اسلامى بشمار مى آید. البته با آغاز جنبش[ بازگشت به خویش] در میان مسلمین و زنده شده تفکراسلامى به ویژه پیروزى سیاسى - نظامى و فرهنگى انقلاب اسلامى در ایران این حرکت علمى یک بار دیگر در شرق زنده شده مى باشد. 2-3 عدم ثبت و نگارش کلاسیک واخبار مربوط به نهضتهاىاسلامى: این کاستى و کمبود برجسته اى است که تاریخ نگارى اسلامى بویژه درباره نگارش[ سیره سیاسى ائمه ( ع)] دچار آن مى باشد و هرگونه تلاش در راه جبران چنین خلا بزرگى نیروى فکرى عظیمى را بخوداختصاص خواهد داد. 3-3سهل انگارى در ثبت ارقام و آمار تاریخى: 4-3 حدیث زدگى: پیروان سبک تاریخ نگارى زنجیره اى و متکى به سلسله اسناد که آن را از راویان حدیث واصول حدیثى به عاریت گرفته بودند به این واقعیت توجه نداشتند که کارآئى این سبک در صورتى است که در کنار آن قواعد مدونى هم براى جرح و تعدیل ناقلان اخبار که در زنجیره سند واقع شده اند وجود داشته باشد مانند[ علم رجال حدیث] و گرنه اتخاذان سبک به شکل کنونى نه تنها مزیتى نخواهد داشت بلکه موجب آشفتگى نیز خواهد شد. ازاین رو بدون آنکه افراد و رجال واقع در زنجیره سنداخبار تاریخى[ جرح و تعدیل] بشوند گزارشاتشان به متون تاریخى راه یافته و آن را مشحون به تناقض نمود. البته حسن این سبک تاریخ نگارى که افرادى مانند طبرى آن را بکار گرفته اند دراین است که هم اینک نیز نقد و بررسى و تهذیب و تنقیح این اسناد واخبار متکى بان را امکان پذیر مى سازدو یى از فضلاء متتبع در تحقیقات[ رجالى - تاریخى] ارزشمند خود بااستفاده از وجود این زنجیره سندها جاعل و دروغپرداز بودن سیف بن عمر و تمیمى و بزرگترین جعل او[ افسانه عبدالله بن سبا] را باثبات رسانده است 20 5-3عدم تفکیک مسائل اعتقادى و سیاسى ائمه ( ع ) در کتب تاریخى: 6-3عدم رعایت ساده نویسى: 7-3 سیاست گریزى نسبى: بنابراین نه تنها در کتب تاریخى مسلمین با مسائل سیاسى روز برخوردى جدى و تحلیل گرانه صورت نگرفته بلکه از رجال وابسته بدر بارها نیزافراد بسیار مشخص و سطح بالا مانند صدراعظم ها و وزرا و سلاطین واحیانا حرمسرانشینان سلاطین (نمونه تاریخ عضدى ) 21 به لابلاى اوراق و نوشته هاى تاریخى راه یافته اند واز بدنه هرم تشکیلات ادارى و سیاسى کشور واعضاء تشکیل دهنده و گرداننده آن ذکرى به میان نیامده است .البته آنجا که یکى ازاین قشر اثرى ادبى و یا مذهبى پرداخته واز خود بیادگار گذاشته باشد نام و هویت او در بخش شرح حال نویسى ("تراجم طبقات و رجال ) تاریخ اسلامى به ثبت رسیده است . ناگفته پیداست که[ سیاست نامه] خواجه نظام الملک (تالیف 485 هجرى ) 22 با تمام کاستى ها وانحرافاتش دراین زمینه یک استثنا محسوب مى شود که تاریخ را با سیاست در آمیخته و در جهت اجراى اهداف خود و نظامى که بان وابستگى داشت (رژیم سلطان غیاث الدین محمد بن ملکشاه سلجوقى ) دستورالعمال هاى سیاسى ادارى واجتماعى استخراج نموده است واز موضع جهان بینى و زاویه دید خود تاریخ و یا به قول خود[ سیر ملوک] را مایه[ عبرت] و تجربه اندوزى قرار داده است . و موفقیت نسبى او در نام آورى اداره کور و غلبه بر رقیبان نیز مرهون همین بینش اوست . 8-3 کم توجهى به ثبت گزارشهاى تجارى واقتصادى: جزکتابهاى موسوم به[ خراج] و[ اموال] که جنبه فقهى و حقوقى آنها نیز قوى تراز جنبه تاریخى شان مى باشد هیچگونه کتاب مستقلى در زمینه تاریخ اقتصادى جوامع اسلامى تالیف و تدوین نشده است . لکن مطالب بریده وگزارشهاى جسته و گریخته اى در زمینه هاى مالى واقتصادى در کتب تواریخ وجود دارد. مظان پیدایش این قبیل گزارشها معمولا کتابهاى تاریخى ملى مخصوص شهرستانها و نواحى معین است که ضمن شرح تاریخچه آن شهر صورت خراج و مالیات آن را نیز نوشته اند: مانند[ تاریخ قم] 23از آثار قرن چهارم هجرى و نیز بعضى از کتب خراجى دراین زمینه مطالب قابل توجهى دارند. مانند خراج قدامه بن جعفر و غیره . 24 مولفین کتاب تواریخ عمومى نیز گاهى بمناسبتى خاص گزارشهاى اقتصادى داده اند. مانند گزارشهاى ابن خلدون در مقدمه خود درباره میزان دارائى برخى از بزرگان و حکام در دروان عثمان بن عفان و نیز در مورد وضعیت سکه خراج مصادره و غیره . 25 در تواریخ محلى ویژه اى نیز که[ خطط] نامیده مى شوند و درباره تاریخ ابنیه و آثار شهرها واوضاع اجتماعى آنها نوشته شده اند مطالب فراوانى دراین زمینه مى توان به دست آورد مانند کتاب[ خطط مقریزى] در مورد مصر. 26 و همچنین در برخى از کتابهاى جغرافیائى به مناسبت تشریح وضعیت طبیعى و تاریخى شهرها به اوضاع مالى واقتصادى آن نیزاشاره شده است مانند معجم البلدان و غیره . 27 9-3 عدم تدوین ضابطه هاى رجالى در زمینه تاریخىسیاسى: همین کاستى در زمینه نگارش شرح حال رجال سیاسى نیز وجود دارد. نابختیارى دراینجاست که رجال سیاسى تاریخ اسلام از جمله تاریخ معاصرایران اسلامى نه تنها داراى اصول مدون و سبک نگارش پیشرفته و علمى نیست بلکه اساسا شرح حال نویسى رجال سیاسى در حد فهرست نویسى نیز وجود پیدا نکرده بجز چند مورد بسیار ناقص . که از باب مثل معروف[ النادر کالمعدوم] در خوراطلاق نام[ رجال نویسى سیاسى] نمى باشد. با تعمق در تاریخنگارى اسلامى کاملا محسوس مى باشد به همان میزان که شرح حال نگارى رجال حدیث در یک مسیر رشد یابنده قرار گرفته و به بلوغ نسبى خود رسیده دیگر شاخه هاى شرح حال نگارى تاریخ اسلام در قالبى غیر علمى و مسیرى نظم نیافته جاى گرفته وازاین میان مى توان گفت که شرح حال نگارى رجال سیاسى و رجال تاریخ در حد بسیار پائین تر وابتدائى باقیمانده است . لذا جاى شکیبائى نیست که این رشته اساسى از تاریخ اسلام مسکوت بماند در حالیکه[ رجال سیاسى] اعم از چهره هاى مثبت یا منفى یکى ازارکان تاریخ هر ملتى بشمار مى آید و گاهى سرنوشت یک ملت به دستهاى پاک یا پلید آنان بدریاى نور یا منجلاب اسالات و بدبختى پیوند مى خورد. بنابراین ضرورى است که این کاستى با تدوین و کشف دانش 28 [شخصیت شناسى] شبیه آنچه که در رجال حدیث هست جبران شود. 4-عوامل رویگردانى مسلمین از علم تاریخ: این سه مورد عبارتنداز کتابهاى ارزشمند[ الغدیر] علامه امینى [ اعیان الشیعه] علامه سید محسن امین [ الذریعه الى تصانیف الشیعه] حاج آقا بزرگ تهرانى .البته دراین رابطه کتابهاى کم حجم و پر کیفیتى مانند[ تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام] از علامه سیدحسن صدر و مشابه آن نیز قابل یادآورى مى باشند لکن بایداذعان کرد که جریان نیرومند تاریخنگارى در سطح عموم وجود نداشته و ندارد و موارد یاد شده نیزاز نوادر محسوب مى شوند مثلا تاکنون هیچ مورخى از مسلمانان نهضتهاى اسلامى قرون اخیر را بطور حدى و بااستخدام اصول و مبانى تاریخنگارى نقد و تحلیل نکرده و تالیفى دراینباره بوجود نیاورده است . چنانکه زمینه هاى سیاسى اجتماعى و فرهنگى دیگر نیز داراى همین وضعیت مى باشد. آیا علت این همه بى تفاوتى و رکود دراین زمینه چه مى تواند باشد؟ چرا مسلمانان دیگر مانند قرون پیشین در زمینه مسائل نظرى تاریخ و نقل و گزارش تحلیل حوادث تاریخى همت بخرج نمى دهند؟ بنظر مى رسد که رویگردان شدن مسلمین از علم تاریخ وابراز کم توجهى بان عوامل گوناگون اجتماعى فرهنگى سیاسى عقیدتى و تاریخى داشته باشد که بررسى همه جانبه غ فرصت و موقعیت دیگرى مى طلبد. لکن ما نیز دراینجا و در حد توان خود این پرسش را بى پاسخ نمى گذاریم و به سه عامل از مجموعه عوامل وانگیزه هائى که ممکن است در بى علاقگى و بى توجهى مسلمانان این عصر به علم تاریخ به سرزمینهاى خودان موثر بوده باشند اشاره مى کنیم تا شاید بدینوسیله بتوانیم درایجاد یک نهضت فرهنگى نوین واصیل تاریخنگارى در کشورمان از نوع نقش یک قطره در یک دریاى بزرگ موثر باشیم : 4-1اختناق و تقیه: روى این اصل دانشمندان مسلمان به ویژه پیروان اهل بیت از همان آغاز در تاریخ نیز مانند دیگر رشته هاى علمى تالیف و تصنیف مى کردند ولى بیشتر آنها بدست ما نرسیده است . تامل و دقت کوتاهى در[ کتب فهرست] و گزارشهاى بزرگانى همچون شیخ طوسى مویداین حقیقت است 30 جو تقیه همچنان ادامه داشت و هنوز هم در جهان اسلام ادامه داردو معلول واثر آن در زمینه تاریخنگارى بطور طبیعى دو جهت عمده مى باشد: اول :اینکه بدلیل عدم امکان نشر و پخش کتابهاى تاریخى اصیل بدلیل ممنوعیت و سانسور آن از طرف حکومتهاى مزدور خارجى کسى به انجام کار گسترده تاریخى از خود علاقه نشان نمى داد. و در نتیجه چیز مهمى در این مورد نوشته نشد. دوم :اینکه در صورت نوشته شدن نیز توسط عوامل حکومتى کشف و معدوم مى گردید. و یا بواسطه اسارت و زندانى شدن و یا شهادت مولفش دچار پوسیدگى و طعمه موریانه ها مى شد. مانند آثار و تالیفات قهرمان سترک[ محمد بن ابى عمیر]ازاصحاب امام موسى امام رضا وامام جواد[ ع] که رژیم سفاک هارون الرشید و پس از آنکه او را در برابر چشمان هارون ماموراو[ سندى بن شاهک] یکصد و بیست ضربه چوب و شلاق زده بمدت هفده سال ( و بنابه روایت دیگر چهارسال ) زندانى کرده و شکنجه نمودند و دراین مدت کتابهاى او که توسط دخترش در زیر خاک پنهان و جاسازى شده بود پوسیده واز بین رفت که مجموع مولفات او 74 عنوان بوده واکثرا در حدیث و برخى از آنها در 31علم کلام و مناظره مذاهب امامت و تاریخ امامت بوده است. نمونه دیگر آن در عصر ما کتاب تاریخى ارزشمندى مى باشد که فقیه برجسته و مجاهد و جامع آیه الله العظمى منتظرى درباره[ تاریخ سیاسى بیست ساله] حاکمیت جور رضاخانى نوشته بوده و مامورین ساواک پس از ضبط آن را در برابر دیدگان بیدار نویسنده قهرمان و زندانى و اسیرش پاره پاره کرده و در بخارى ریخته و سوزانده است ! 32این قبیل آثارارزشمند در صورتى هم که دچارافناء و آتش نمى گردیده به عنوان یک شیى ء[ عتیقه] دست بدست افراد ترسو و یا[ لئیم] رد و بدل مى شدده و کسى به آن امکان دسترسى پیدا نمى کرده است چنانکه[ کتاب تاریخ زرد] مرحوم مجاهد و فقیه بزرگ شهید سیدحسن مدرس دچار چنین سرنوشتى گشته است . 33 2-4 جهل و بى سوادى: بقیه مردم نیز عموما بى سواد مطلق بودند و برخى از آنها که از طریق مکتب خانه و یا مدارس جدید سوادآموزى سطحى یاد گرفته و داراى تعهد و تدین نیز بودند بدلیل سطحى بودند معلوماتشان نه قادر بنوشتن کتب تاریخى اصیل بوده اند و قادربخواندند آن در نتیجه میدان براى[ مورخ السلطنه] ها خالى مى ماند که اوراق در ستایش و مداحى سلاطین و حکام به نام تاریخ سیاه کنند و بخورد خلق الله بدهند. 3-4 تاریخ ستیزى استعمار در جان اسلام: دیگراینکه کوشش کردند مسلمانان را نسبت به گذشته هاى افتخارآمیز و تاریخ پر غناى خودشان بیگانه نمایند [ و حافظه تاریخى] آنان را دچار فلج نمایند تا مسلمان از خود بیگانه شده و همچون یک موجود بى بته و بى ریشه آماده اطاعت و تسلیم در برابر سلطه خارجى آنان شوند. استعمارگران در مجموع شگردهاى سلطه طلبى خود به اصل و شیوه[ فلج سازى حافظه تاریخى] بیش از عوامل فرهنگى دیگراهمیت مى داده اند و مى دهند به ویژه در جهان اسلام با شیوه هاى مختلف کوشش در فلج ساختن حافظه تاریخى مسلمین نموده و مى نمایند . والسلام | ||
مراجع | ||
پاورقى 1. ... لیستخلفنهم فى الارض استخلف الذین من قبلهم . سوره نور.55 قال عس ربکم ان یهلک عدو کم و یستخلفکم فى الارض .اعراف .129 و عده الله الذین امنوا و عملواالصالحات لیستخلفهم فى الاض . نور.55. 2.سوره هاى فتح .26 احزاب .33.مائده .50.
3.سخاوى مورخ بزرگ در مورد مبنا قرار گرفتن تاریخ هجرى درگاه شمارى اسلامى روایات گوناگونى را نقل مى کند که طبق یکى از آن روایات این امر به دستور شخصى رسول خدا صورت گرفته است :
[در مورد نخستین کسى که گاه شمارى هجرى را پایه گذارى کرداختلاف نظر هست .این عساکر در تاریخ دمشق روایت کرده ازانس که تاریخ از لحظه ورود پیامبر به شهر مدینه مبنا قرار گرفته است .اصمعى گفته : از ماه ربیع الاول تاریخ هجرى را پایه گذاشتند]. حاکم در کتاب [ الاکلیل] از طریق ابن جریح ازابوسلمه ازابن شهاب زهرى نل کرده که : [پیامبر خدا[ ص] وقتى وارد شهر مدینه شد دستور فرمودند که تاریخ گذارى و گاه شمارى هجرى معمول شود. واین دستور در ربیع الاول تحقق یافت] این امر پیچیده اى است اما قول درست همان است که شخص رسولخدا تاریخ هجرى را کاملا مطمئن و علمى ثابت کرده است . ر.ک : دراسات و بحوث ج 1.105. و متن[ الاعلان بالتوبیخ لمن ذم اهل التاریخ .506 ضمیمه [علم التاریخ عندالمسلمین] .
4. خدمات متقابل ایران واسلام .514 انتشارات صدرا - 1359 شمسى .
5.این آمارازفیش بردارى کامل کتاب ارزشمند[ مصفى المقال فى مصنى علم الرجال] حاج آغا بزرگ تهرانى و ترتیب و تنظیم مجددالفبائى آن براساس نام کتابها به دست آمده است .
6.الذریعه ج 3.298 - 211 (درباره تاریخ ) ج 10.161 - 80 (درباره رجال و زندگینامه ها) ج 11.29 - 13. (درباره اجازات حدیثى رجال ). و نیز دراینباره به کتابهائى مانند:[ زندگینامه ها] تالیف محمد عبدالغنى حسن ترجمه امیره ضمیرى انتشارات امیرکبیر [ علم تاریخ دراسلام] صادق آئینه وند [ کتابشناسى موضوعى تاریخ ایران] مریم میراحمدى - غلامرضا ورهرام انتشارات مهرداد [ تاریخنگارى دراسلام] ترجمه و تدوین یعقوب آژند نشر گسترده [ علم التاریخ عندالمسلمین] فرانس روزنتال تعریب دکتر صالح احمدالعلى چاپ بیروت مراجعه فرمائید. لازم بیادآورى است که این آمار ففقط نماینگر و نشان دهنده کتابهائى است که تا تاریخ تهیه کتاب فوق الذکر منتشر یا شناخته شده بوده اند. 1337 ه.ش
7. عین کتابهاى[ کافیجى] [ سخاوى] و فصل مربوطه از کتاب[ کبرى زاده] مجموعا در کتاب[ علم التاریخ عندالمسلمین] از صفحه 317 تا 774 آورده شده است .
8. ر.ک : علم تاریخ دراسلام .2629 علم التاریخ عندالمسلمین .308.
9. ر.ک : علم التاریخ عندالمسلمین .293.
10. سوره ابراهیم /05
11. کتاب الغیبه .283 شیخ طوسى چاپ تهران. عقدالدر رفى اخبار المنتظر.27 یوسف بن یحى مقدس شافعى چاپ قاهره 1399ه.ق .
12. سوره آل عمران .:285...لاتفرق بین احد من رسله .
13. آل عمرال .:19ان الدین عندالله الاسلام .
14. سوره روم .:9اولم یسیروا فى الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم کانوااشد مهنم قوه واثار والارض و عمروهااکثر مما عمروها. و جائتهم رسلهم بالبینات فما کان الله لیظلمهم و لکن کانواانسهم یظلمون . ثم کان عاقبه الذین اساواالسواى ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزءون .
15. سوره رعد.:17انزل من السماء ماء فسالت اودیه بقدرها فاحتمل السیل زبدا رابیا و مما یوقدون علیه فى النارابتغاء حلیه اومتاع زبد مثله کذلک یضرب الله الحق والباطل واماالزبد فیذهب جفاء و اما ماینفع فیمکث فى الارض کذلک یضرب الله الامثال . دراین رابطه آیه 55 سوره نور نیز دیده شود.
16. سوره انبیاء.105 سوره قصص /05
17. فجرالاسلام .156 ببعدازاحمدامین مراجعه شود.
18. بحثهاى ویژه[ تاریخ] این کتابها را با متن کامل کتاب[ الاعلان بالتوبیخ لمن ذم اهل التاریخ] در کتاب[ علم التاریخ عند المسلمین] .273 ببعد ملاحظه فرمائید.
19. کتاب[ کریم خان زند].141 دکتر نوائى . شرکت سهامى کتابهاى حبیبى 1356.
20. ر.ک : کتاب[ افسانه عبدالله بن سیا] نگارش عسکرى ترجمه محمدصادق نجمى .
21.تاریخ عضدى احمد میرزا عضدالدوله قاجار (1328ه.ق ) در شرح حال زنان حرمسرانشینان و فرزندان فتحعلى شاه قاجار و عیشى ها و خوشگذرانیهاى او نوشته شد. چاپ انتشاراتى سرو تهران 1362.
22.انتشارات زوار تهران 1357/02/19.
23.تاریخ قم تالیف حسن بن محمد بن حسن قمى عبدالملک قمى انتشارات نوین تهران 1361.
24.کتاب الخراج و صنعه الکنایه ابوالفرج قدامه بن جعفر بنیاد فرهنگ ایران با مقدمه و تعلیق خدیو جم .
25. به مقدمه ابن خلدون بویژه صفحات 341 465 499 9540 545 ج 1 ترجمه محمد پروین گنابادى مراجعه شود.
26. کتاب المواعظ والاعتبار بذکرالخطط والاثار مشهور به[ خطط مقریزى] تالیف تقى الدین مقریزى متوفى 545 ه.ق چاپ بیروت دار صادر.
27.معجم البلدان تالیف یاقوت عموى چاپ بیروت دار صادر به عنوان مثال ذیل عناوین[ سمرقند] [ سیراف] [ سیرجان] [ صنعاء] و غیره راجع به برخى مسائل مالى و جغرافیاى اقتصادى نیزاشاراتى دارد.
28. با خوشوقتى باید گفت که[ بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى] به فکر جبران این نقص و تدوین دانش شخصیت شناسى و سبک شناسى شرح حال نگارى افتاه است تا توفیقشان چه میزان وامکانات و تسهیلات شان چه اندازه باشد که بتواننداداى مسئولیت بکنند.
29. ر.ک[ : تنقیح المقال فى علم الرجال] ج 2.61از باب میم چاپ سنگى افست از روى چاپ نجف 350 ه.ق .
30. ر.ک[ : علم التاریخ عندالمسلمین] صفحات 310 به بعد ونیز 373 به بعد.
31. به کتابهاى الفهرست شیخ طوسى .142 پژوهش بحرالعلوم [ المحنه] شهید صدر. تنقیح المقال ج .رجوع شود.
32. به کتاب[ فقیه عالیقدر] آیه الله العظمى منتظرى .69 رجوع شود. ضمنا مساله در بخارى انداختن را شخص معتبى از معظم له نقل مى کرد.
33. شهید مظلوم و قهرمان آیه الله العظمى سید حسن مدرس .از دیگاه شخصیت علمى و فقاهتى اش بسیار ناشناخته است او داراى قوى ترین درجه و توان اجتهاد واستنباط احکام بوده و بر کفایه آخوند خراسانى تعلیقه نوشته فرائدالاصول شیخ انصارى را بگونه مبسوط و محققانه شرح کرده است و به سبک مکاسب شیخ انصارى رسائل فقهیه نوشته و به بعضى از کتب فقهى نیز حاشیه زده است لکن متاسفانه تاکنون چهره فقاهتى و علمى او باندازه چهره سیاسى اش شناخته نشده است .
یکى از آثار و تالیفات ایشان (که نگارنده از فرزندانش شنیده و شخصا ندیده است ) کتاب ارزشمندى بوده درباره تاریخ سیاسى معاصر ایران که على الظاهرابتداء بدست مامورین شهربانى رضاخان پهلوى مى افتد آنگاه به واسطه اى نامعلوم بدست آقاى[ ملک] صاحب کتابخانه ملک تهران مى افتد ظاهرا در تصرف از بازماندگاه اوست که متاسفانه تاکنون بخانواده اش پس نداده و خود نیزاقدام بانتشار آن ننموده اند!
این نمونه ى از سرنوشت تالیفات علماء مجاهداسلام مى باشد که مجبور بودند در جواختناق نفس بکشند. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 404 |