
تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,408 |
تعداد مقالات | 34,617 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,341,492 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,871,563 |
سیاست و حوزه هاى علمیه لزوم حکومت اسلامى 3 | ||
حوزه | ||
مقاله 6، دوره 2، شماره 8، بهمن 1363، صفحه 81-98 | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
تاریخ دریافت: 23 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 23 اسفند 1394 | ||
اصل مقاله | ||
سیاسى اقتصادى [حوزه] سیاست و حوزه هاى علمیه لزوم حکومت اسلامى (3) با بررسى چگونگى وضع و تدوین قوانین اسلامى و با توجه به آنچه (در مقاله هاى پیشین ) گذشت ضرورت عقلى و شرعى تشکیل حکومت و سازماندهى گسترده اى براى ایجاد یک حاکمیت الاهى روشن مى گردد و نفى چنین ضرورتى انکار ضرورت اجراى احکام اسلام و جامعیت و جاودانگى دین مبین اسلام تلقى مى شود و روشن خواهد شد که اگر کسى[ اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامى ضرورت ندارد منکر ضرورت اجراى احکام اسلام شده و جامعیت و جاودانگى دین مبین اسلام راانکار کرده است .1 آنچه دراین مقاله مى آوریم نگاهى است گذرا به برخى از عناوین نشانگر[ لزوم حکومت اسلامى] . به امید آنکه عرضه این حقایق بصورتى گسترده و مستندتر از سوى عالمان و آگاهان روشنگر راه نسل انقلابى و هوشمنداسلامى باشد. و آنان را در حرکت به سوى حکومت جهانى و سراسر عدل و قسط حضرت مهدى- ارواحنا فداه - یارى رساند. 1- جهاد: با توجه به این حقیقت سئوال این است : آیا تنها با نیروى قلم و قدرت بیان وایجاد سازمانهاى تبلیغى گسترش یک مکتب اصلاحى و دگرگونساز که وجهه همتش سامان بخشیدن به همه شئون زندگى بشراست ممکن خواهد بود؟ آیا تبلیغ منطقى گسترش سخن حق اشاعه اندیشه هاى راستین جز در نظامى آزاد که مردم در پذیرش و پیروى از مکتب و اندیشه اى آزاد باشند امکان پذیر و موثر خواهد بود؟ بالاخره اگر قدرتهاى استکبارى با تشکیلات گسترده خوازاشاعه مکتب و گسترش آئین حق پیشگیرى کردند و باایجاد ترس و هراس و کشتار سد راه حق شدند چه باید کرد؟اگر تمام توش و توانشان را بکار بردند تا کانون شعله هاى فروزان انقلاب را در هم کوبند و فریادها را در حلقومها خفه کنند راه حل کدام است ؟اگر خود فروخته گانى سست عنصر رااز درون کانون حرکت انقلاب علیه آن بکار گرفتند تااز درون حرکتها را متوقف سازند چاره چیست ؟ دقت دراین سئوالات و پاسخ روشن به یکایک آنها و نظایرشان نشانگر هدف [ جهاداسلامى] و جنبش نظامى اسلامى است . پاسخ این است که تبلیغ کارساز محیط آزاد مى خواهد و پذیرش مرام و مکتب به گونه اى دلپسندانه فضائى بدون ارعاب و هراس لازم است . و تا محیط آکنده از فساد و ظلم و تاریکى وارعاب است قلم و بیان تاثیر شایسته خویش را نخواهد داشت و آثاراندک آن نیز بزور سرنیزه از بین خواهد رفت . واز سوى دیگر آموزش قرآن این است : کافران مشرکان و نیروهاى ضدخدا هماره در کار جلوگیرى از نشر آئین الاهى هستند و با شیوه هاى گوناگون دست به ایجاد مانع مى زنند تا آئین الاهى را محدود کرده واز گسترش آن جلوگیرى کنند: [لایزالون یقاتلونکم حتى یردوکم عن دینکم ان استطاعوا]. 2 بدین سان جهاداسلامى یا حرکتى است پرتوان در راه از بین بردن موانع وصول تعالیم حیاتبخش اسلام براى مردم با درهم شکستن قدرتها و نظامات سیاسى و سازمانهاى نیرومند مادى که سد راه آئین حق شده اند و باایجاد رعب و ترس از گسترش آن جلوگیرى بعمل مى آورند (آزادیبخش ). و با تلاشى است مصمم و نیرومند براى دفع دشمن و حفاظت از کیان آئین حق و عظمت و عزت انسان و حراست از کانون حرکت الاهى (جهاد دفاعى ). و یا حرکتى است آگاهانه در جهت یابیدن ریشه ها و کانون هاى گسترش ستم[ بغى] و ریشه کن ساختن زمینه هاى فساد ودر هم شکستن توطئه هاى خائنانه اى که دراندیشه براندازى آئین حق و حکومت الاهى هستند. (جهاد داخلى ) 3 . بدینجهت جهاد ضرورت حیات انسانى و لازمه گسترش آئین الاهى و باعث عزت و کرامت انسان است . و سستى و بى تحرکى عامل ذلت و خوارى خواهد بود. چنانکه على[ ع] فرمود: [ ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه و هو لباس التقوى و درع الله الحصینه و جنته الوثیقه فمن ترکه رغبه عنه البسه الله ثوب الذل و شمله البلاء]. و پیامبر[ ص] فرمود: [من مات و لم یغزو ولم یحدث نفسه بغزو مات على شعبه من النفاق] . افزون براین حرکت مجاهدانه امت بایستى همواره حالت بیدارى و رزم آورى خود را داشته باشد. زیرا بگفته على[ ع]: [ اغزى قوم قط فى عقر دارهم الا ذلوا]. و دیگراینکه این سیاست بیدارى تنها محدود به تهاجمات نظامى نیست بلکه در صحنه سیاست خارجى تبلیغات اقتصاد بازرگانى هماره باید موجود باشدزیرا در جهان کنونى یک بعد جنگ از مسائل نظامى تشکیل مى شود اماابعاد دیگر نبرد گسترده در تبلیغات و دیپلماسى خارجى محاصره هاى اقتصادى و ... نهفته است . بنابراین در همه ابعاد زندگى بایدامت حالت بیدارى و تهاجم را حفظ کنند. بدین سان مى نگرید که جهاد لازمه حراست از کرامت و عزت انسان و نشر حقایق الاهى است . و بخوبى روشن است که نبرد گسترده اى بگستردگى ترفندها و حیله ها و توطئه هاى مستکبران را تنها و تنها یک تشکیلات قوى و حکومتى پرتوان پاسخ گو تواند بود. و نبودن نیروئى کارآمد وامکاناتى وسیع براى مقابله مساوى بااضمحلال و یااسارت است . 2- دفاع از مرزها: براساس این نکته مهم است که[ مرزبانى] و[ حفظ ثغور] در فرهنگ اسلامى مکان ویژه اى دارد وازاین رو در کتب فقهى 7 و جوامع روائى 8 با عنوانى برخورد مى کنیم بنام:[ مرابطه] . فرهنگ شناسان در تعریف مرابطه گفته اند:[مرابطه یعنى نگهبانى مواظبت و ملازمت مرزها حراست از حدود کشور و حاضر یراقى براى دفاع از حدود ثغور سرزمین خویش] 9 . فقهاء در تعریف آن فرموده اند:[ نگهدارى نیروهاى رزمى آمادگى جهت حفاظت و حراست از مرزهاى کشور زیر نظر داشتن دشمن و مراقبت از حرکتهاى مشکوک]10 . با دقت دراین تعریف در مى یابیم که مرابطه و مرزبانى تمام انواع مرزبانى بیدار باشى سنگرنشینى دیده بانى رادارى را شامل مى شود. زیرا که حفظ ثغور و حراست از مرزها اعم است ازاینکه در مرزها سنگر گرفته شود و یااینکه از درون سرزمین بوسیله وسایل پیشرفته دیده بانى و مواظبت گردد. برخى از فقیهان گفته اند: مرابطه مرزبانى آماده باشى جهت حفاظت از ثغور کشور بر دو گونه است : 1- صرفا براى آگاهى از حرکتهاى و نقشه هاى دشمن و زیر نظر گرفتن کارهاى دشمن .این نوع مرزبانى مستحب است . 2-اینکه با آگاهى ازاندیشه دشمن و نقشه حمله از ناحیه آنان مرزبانى براى اطلاع از چند و چونى نیروها و تاکتیکهاانجام گیرد.این قسم از مرابطه بدان جهت که داخل در دفاع است واجب خواهد بود. 12 قرآن کریم فرموده است : [یاایهاالذین آمنوااصبروا وصابروا و رابطوا واتقواالله لعلکم تفلحون] . 13 و نیز پیامبر فرموده است : [من رابط یوما ولیله فى سبیل الله کان کعدل صیام شهر و قیامه لایفطر و لاینفتل عن صلوته الا لحاجه] . 14 امام چهارم زین العابدین[ ع] در دعاى معروف[ مرزداران] با سوز و گداز ویژه اى تاییدات الاهى را براى مرزداران خواستار شده و بااین مناجات عظیم به پاسداران مرزهاى حکومت اسلامى قداستى ملکوتى بخشیده است . 15 بااین تاکیدات در فرهنگ اسلامى وارزش والائى که براى مرزبانان قائل شده اند مسلم مى گردد که مرزبانان قائل شده اند مسلم مى گردد که مرزبانى براى اداره کشور و حکومت دراسلام مى باشد و نمى توان ازاین امر مهم صرفنظر کرد تا نیروهاى کفر و شرک در داخل مرزهاى اسلامى تاخت و تاز کنند و مرکزیت اسلام را در خطر بیندازند. واز طرف دیگر مسلم است که دفاع هاى پراکنده کارى از پیش نخواهد برد بلکه باید حراست از مرزها با توانى شکست ناپذیر وانسجامى استوارانجام پذیرد واین تنها درحوزه امکانات حکومتى پرتوان و حاکمیتى قدرتمنداست . 3- قوانین مالى زکوه خمس جزیه خراج و بالاخره مالیتهائى که در آئین مقدس اسلام تشریع شده است و بى گمان تنها جهت رفع نیازهاى فردى مستمندان نیست . بلکه همه آنها در جهت رفع نابسامانیهاى اقتصادى جامعه باید بکار گرفته شود که اندکى ازاین نابسامانیها وضع ناهنجار مستمندان است . ازسوى دیگر مى دانیم که گردآورى و مصرف مالیتهاى تشریع شده در حوزه اختیارات رهبرى الاهى در جامعه است . قرآن کریم به پیامبر مى فرماید: [خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم] . 16 در سوره توبه یکى از مصارف زکاه عاملان و جمع آورى کنندگان زکوه دانسته شده است . 17 که این خود گویاى این واقعیت است که جمع آورى و مصرف این اموال دراختیار حکومت اسلامى است . وازاین رو پیامبر کسانى را مامور جمع آورى مالیاتهاى حکومتى مى نمود. 18 حلبى مى گوید:[به امام صادق[ ع] گفتم به شخصى که زکات جمع آورى مى کند چه مقدار داده مى شود؟امام فرمود:[ مایرى الامام و لایقدرله شى ء :آن مقدار که امام صلاح بداند]. 19 در زمان غیبت نیزجمع و مصرف را در حوزه اختیارات ولى فقیه دانسته اند. 20 منابع مالى دیگر دولت اسلامى نیز از قبیل جزیه خراج خمس وانفال ... همه نمایانگراین واقعیت است که قوانین اسلام آهنگ ایجاد حکومتى مقتدر و توانمند را دارد. [مقرر شدن چنین مالیتهائى دلالت براین دارد که حاکمى و حکومتى لازم است و نیز وظیفه حاکم و والى است که بر[ اهل ذمه] براساس استطاعت مالى و در آمد آنان مالیات سرانه به بندد. و یااز مزارع و چهار پایان آنها مالیات متناسب بگیرد. واین کار پى آمد تشکیلات منظم و حساب و کتاب و تدبیر و مصلحت اندیشى است] . 21 4- رهائى مستضعفان : اسلام با آهنگى زمان شمول جهان شمول همگانى مى رود تا مستضعفان و فرودستان را رها ساخته جهان بینى و ایدئولوژى هاى نابخردانه را درهم کوفته و به کرامت و عزت انسانها آگاه کند آنان رااز یوغ ستم جباران و مالکان رهائى بخشد واز زلال تعالیم حیاتبخش الهى سیرابشان کند. بر این اساس اسلام به اشاعه تفکر راستین و گسترش اهداف خویش مى پردازد. با گسترش تعالیم الاهى مردمى که در نظامهاى شرک آلود زندگى مى کنند بیدار گشته بااستشمام رائحه حیاتبخش الاهى بخروش آمده و علیه نظامهاى خویش بپا مى خیزند. واز سوى مقابل قدرتمدارانى که مورد آماج حمله قرار گرفته اند و با حرکت هاى مردمى در خطر افتاده اند براى خاموش کردن حرکتها و خفه کردن فریادهاى رهائى بخش به قتل و رغارتى فزون تر پرداخته وانسانهاى آزاده را مورد شکنجه و آزار قرار مى دهند. طبیعى است در چنین حال و هوائى مظلومان ستم کشیده فریاد کمک سردهند و دست استمداد بلند کنند.اسلام نیز براساس جهان بینى والاى خود مبنى بر آزادى همه انسانهااز ستم ستمگران فریاد مظلومان را پاسخ داده و مسلمانان را براى پاسخگوئى فریادخواهان دعوت به جهاد کرده تا در راه رهائى آنان با ستم پیشه گان به ستیز برخیزند. بدین سان آزادى توده هاى محروم و ستم کشیده یکى ازاهداف والاى نبردهاى الاهى است .ازاین رو قرآن کریم مى فرماید: [مالکم لاتقاتلون فى سبیل الله والمستضعفین من الرجال والنساء والولدان الذین یقولون ربنااخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لذنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا]. 22 مسلم است که رهائى توده هاى محکوم از قید و بند نظام سیاسى و نظامى جباران و برقرار شدن نظام الاهى در پى در هم شکستن آن نظامها و بر چیده شدن بساط ستم و ستمگرى است . واین نیز تبحر به تلخ تاریخ است که نخوت و سلطه جوئى و ستم پیشه گى ستمگران هرگز به آنهااجازه نمى دهد که :انسانهاى محروم آزاد شوند و جز با نبرد مسلحانه و سرکوب آنان دست از ستم بر نمى دارند. پیامبراسلام بااشاره به این حقیقت فرموده است : [ الخیر کله فى السیف و تحت ظل السیف و لا تقیم الناس الا بالسیف] . پیامبراکرم در لزوم فریادرسى مستضعفان مى فرماید: [من سمع رجلا ینادى یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم] . اگر کسى فریاد دادرسى مظلومى را بشنود و پاسخ ندهد مسلمان نیست .24 و در لزوم فریادرسى و تلاش در جهت سامان بخشیدن به زندگى مسلمانان مى فرماید: [من اصبح لایهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم] . اینک باید بدانیم که رهائى مظلومان از ستم غداره بندان زمان چنانکه پیشتر گفته شد جز با در هم کوبیدن حاکمیت ستم امکان پذیر نخواهد بود و بر چیده شدن بساط ظلم تنها با قدرتى عظیم و تشکیلاتى قوى و نیروهاى مسلحى پرتوان ممکن است . واین همه مى تواند با وجود یک حکومت مقتدر و وسیع شکل گیرد. امام خمینى در تبیین این حقیقت فرموده اند: [وظیفه علماى اسلام و همه مسلمانان است که به این وضع ظالمانه خاتمه بدهند و دراین راه که راه سعادت صدها ملیون انسان است حکومتهاى ظالم را سرنگون کنند و حکومت اسلامى تشکیل دهند]. 26 5-اجراء حدود: با توجه به این نکته است که مرحوم کلینى در کتاب کافى بابى را به عنوان[ ان الفرائض لاتقام الا بالسیف] آورده است . 27 . و در زیراین عنوان روایتى را نقل مى کند که راوى نسبت به حکمى که امام فرموده اند اعتراض نموده و مى گوید: مردم پذیراى این حکم نخواهند شد. امام در پاسخ مى فرماید: [ اذا ولینا فلم یرض الناس بذلک ضربناهم بالسوط فان لم یستقیموا ضربناهم بالسیف] 28 . بدین سان براى بقاى جامعه و سلامت آن چاره اى جزاجراى مجازات ها باقى نمى ماند. دراسلام این عقوبت هاى اجتماعى[ حدود] نامیده شده اند. واجراى آنهااز منافع اقتصادى برتر دانسته شده است زیرا منافع سرشاراقتصادى بدون قوانینى که حافظامنیت اجتماعى باشد بیش از اضطراب خاطر نتیجه اى نخواهد داشت . 29 امام موسى بن جعفر[ ع] در تفسیر آیه [ یحیى الارض بعد موتها] فرمود: [لیس یحیها بالقطر ولکن یبعث رجالا فیحیون العدل فتحیى الارض لاحیاءالعدل ولاقامه الحدفیه انفع فى الاض من القطراربعین صباحا] واکنون این فریضه عظیم و زندگیسازالاهى جز بااقامه حکومت و داشتن قدرت پشتوانه اجرائى نخواهد داشت . قدرت و قضاوت اگر با نیروى کوبنده اجرائى صالح همراه نباشد جزاستهزاء قانون و به مسخره گرفتن آن نتیجه اى نخواهد داشت .امام[ ع] در روایتى مرجع اقامه حدود را حاکم معین فرموده است . 31 واین خود نشانگراین است که [قوانین و عقوبات اجتماعى] باید به اجرا درآید تا در جامعه از فساد و تباهى جلوگیرى شود. در زمان غیبت نیز با توجه به زمان شمولى احکام اسلام و فسلفه تشریع قوانین جزائى که جلوگیرى از فساد و تبهکارى و هرج و مرج و ایجاد آرامش وامنیت است و رعایت این همه براى همیشه در مجتمع انسانى لازم و ضرورى است قوانین جزائى نیز هماره لازم الاجراء خواهد بود. از سوى دیگر شمول ادله قوانین جزائى در کتاب و سنت فراگیر همه زمانهااست و محدود به زمان خاصى نشده است . مانند: [ الزانیه والزانى فاجلدوا کل واحد منهما مائه جلده] . 32 زن زناکار و مرد زناکار را هر کدام صد تازیانه بزنید. [والسارق والسارقه فاقطعواایدیهما] 33 . دست مردان و زنان دزد را قطع کنید. صاحب جواهر بر لزوم اجراى حدود در زمان غیبت توسط فقیه جامع الشرایط ادعاى اجماع مى کند و مخالفتى را که ازابن زهره وابن ادریس نقل شده ثابت نمى داند و تردید محقق و علامه حلى را نیز به شگفتى یاد مى کند. 34 [بسیارى ازاحکام از قبیل دیات که باید گرفته و به صاحبانش داده شود یا حدود و قصاصى که باید با نظر حاکم اسلامى اجرا شود بدون برقرارى یک تشکیلات حکومتى تحقق نمى یابد. همه این قوانین مربوط به سازمان دولت است و جز قدرت حکومتى از عهده انجام این امور مهم بر نمى آید]. لزوم ایجاد همبستگى : [واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرقوا] 36 [ ان هذا صراطى مستقیما فاتبعوه ولا تتبعواالسبل فتفرق بکم] . 37 وآیات دیگرالاهى که امر به همگامى و همراهى و ولایت پذیرى از [ الله] و نفى[ ولایت طاغوت] را مطرح مى کند. 38 و پیامبر بزرگواراسلام فرمود: [من اتاکم وامرکم جمیع (مجتمع ) على رجل یریدان یشق عصاکم اویفرق جماعتکم فاقتلوه] . 39 یعنى :اگر کسى بسوى شما بیاید در حالى که شما درباره فردى اتفاق نظر دارید واو بخواهداجتماع شما را مبدل به تفرقه کند و میان شمااختلاف بیندازد او را بکشید. و على[ ع] فرمود: والزمواالسوادالاعظم : فان یدالله على الجماعه وایاکم والفرقه فان الشاذ من الناس للشیطان کماان الشاذ من الغنم للذئب الا من دعاالى هذاالشعار فاقتلوه و لوکان تحت عمامتى هذه 40 وامام صادق[ ع] فرمود: [من فارق جماعه المسلمین قید شبر فقد خلع ربقه الاسلام من عنقه] 41 اینها و جزاینهااز روایات معصومان 42 و دستورات زندگى سازالاهى که جامعه را به استحکام صفوف و وحدت کلمه فرا مى خواند همه و همه نشانگر این است که اسلام عزیز پیروانش را هر چه گسترده به وحدت و هماهنگى فراخوانده است تااز آتش عزت سوز تفرقه بدور باشند و دشمنان نتوانند به آرمانهاى شیطانى خود برسند. و روشن است که تحقق این هدف والا متوقف است به درهم شکستن دستهاى تفرقه انداز و بر چیدن بساط جدائى آفرین از یکسو وایجاد زمینه هاى الفت وانسجام و هماهنگى از سوى دیگر. واینهمه تنهااز یک نظام سازمان یافته با دستگاههاى تبلیغاتى وسیع و قدرت اجرائى پرتوان و کوبنده ساخته است که امت را با رهبرى راستین گرد آورد. ازاینرو على[ ع] مى فرماید[ : الامامه نظام الامه] . 43 و فاطمه اطهر[ ع] در خطبه عظیم و کوبنده اش فرمود: [فجعل الله .. طاعتنا نظاما للمله وامامتنا امانا للفرقه] 44 امام خمینى دراین زمینه فرموده اند: [ما براى این که وحدت امت اسلام را تامین کنیم براى اینکه وطن اسلام رااز تصرف و نفوذاستعمارگران و دولتهاى دست نشانده آنها خارج و آزاد کنیم راهى نداریم جزاینکه تشکیل حکومت بدهیم ... تشکیل حکومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمین است] . 45 7- جامعه برتر قرآن کریم هدف رسالت انبیاء راایجاد جامعه برتر[ اعلون] و چیرگى آئین حق بر تمامى اندیشه ها و قوانین بشرى دانسته و فرموده است : [ هوالذى ارسل رسوله بالهدى ودین الحق لیظهره على الدین کله ولو کره المشرکون] . 47 و در هدف نبرد مقدس رزمندگان اسلام فرمود: قاتلوهم حتى لاتکون فتنه و یکون الذین لله . 48 وامام باقر[ ع] در تبیین فلسفه جهاد فرمود: الدعاالى طاعه الله عز و جل من طاعه العباد والى عباده الله من عباده العباد والى ولایه الله من ولایه العباد. 49 قوانین الاهى بااین تعالیم حیاتبخش جامعه اى مستقل و آزاد و بدون هیچگونه وابستگى اسارت آور به نظامها واندیشه ها را پیش بینى کرده است . وازاین رو تنها عزت و شکوه را براى مومنان دانسته و در هیچ شرایطى ذلت و خوارى را نپذیرفته است . براین اساس فقهاى عظیم الشان[ قاعده فقهى] را با عنوان[ نفى سبیل] طرح کرده اند. که یکى از مستندات آن این آیه مى باشد: [ولن یجعل للکافرین على المومنین سبیلا] 50 خدا هیچگاه براى کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط باز نخواهد کرد. حراست ازاین اصل واجراى آن جز با یک تشیکلات منسجم و حکومتى پرتوان چگونه ممکن خواهد بود؟اگر مسلمانان دهها و صدها وابستگى اسارت بارسیاسى اقتصادى فرهنگى نظامى به حاکمیتهاى ستم داشته باشند چگونه مى شود براى آنها عزت و شکوه و عظمت را تصویر کرد!اعلاى [کلمه الله] و برفرازى پرچم حق آنگاه انجاز پذیر خواهد بود که نیروهاى مومن فرصت نیرنگ و حیله و حمله را به دشمن ندهند و تمامى حرکتها و تلاشهاى شیطانى آنها را در نطفه خفه کنند. و[ نفى سبیل] آنگاه ممکن خواهد بود که مسلمانان باایجاد حکومتى پرتوان در تمام ابعاد زندگى مستقل و بدون تکیه به نسخه هاى وارداتى بیگانگان عمل کنند. 51 مسئولیتهاى رهبر: الف : در مسائل فرهنگى عقیدتى : پیامبراسلام فرمود:[بالتعلیم ارسلت] 52 على[ ع] فرمود: [... فاما حقکم على ... و تعلیمکم کى لاتجهلوا]. 53 و در سخن دیگرى فرمود: [على الامام ان یعلم اهل ولایته حدودالاسلام والایمان] . 54 برامام لازم است که حدوداسلام وایمان را به اهل حکومت خود یاد دهد. و پیامبر فرمود: [یحمل هذاالدین فى کل قرن عدول ینفون عنه تاویل المبطلین و تحریف الغالین وانتحال الجاهلین کما ینفى الکیر خبث الحدید]. 55 در هر برهه اى از زمان کسانى عادل بار مسئولیت این دین را به دوش مى کشند. و تاویل اهل باطل و تحریف وارونه سازى افراط گرایان و نسبت هاى بى پایه جاهلان را مى زدایند چونان دم آهنگران که جرم رااز آهن بر مى گیرد. ب : در مسائل اقتصادى : على[ ع] مى فرماید: [یحبرالامام الناس على اخذالزکاه من اموالهم لان الله یقول : خذمن اموالهم صدقه] . 59 على[ ع] مى فرماید: [ ان للقائم بامورالمسلمین بعد ذلک الانفال التى کانت لرسول الله] ج : در مسائل اجتماعى : على[ ع] فرمود: [ یجب على الامام یحبس الفساق من العلماء والجهال من الاطباء و المفالیس من الاکریاء]. 61 [لو عطل الناس الحج لوجب على الامام ان یجبرهم على الحج ان شاوواوان ابوا]. 62 د: درمسائل سیاسىو نظامى : [خداونداز عالمان پیمان گرفته است که در برابر شکمبارگى ستمگران و گرسنگى ستمدیدگان آرام نگیرند] 63 این سخنان امام[ ع] با توجه به شرایط پس از بیعت مردم که تصمیم مى گیرد زمام امور را بدست گیرد ایراد شده است . و در نامه مشهور به مالک فرموده است : [ یکى از طبقات جامعه ارتش است . آنان دژ مستحکم براى مردم شکوهمند کننده والیان امور و قدرتى آسیب ناپذیر براى اسلام و وسیله امنیت بخشیدن به راهها براى کشورند. بنابراین پاکترین و مخلص ترین فرد را براى فرماندهى نظامى انتخاب کن] . 64 در تمام آنچه یاد شد این [عهدنامه] ارجمند حقایق ژرف و والائى را در بر دارد که باید بخش هاى مختلف آن بگونه اى بازنگرى و مورد مظالعه جدید قرار گیرد. آنچه دراینجا یادآورى شد و جزاینها که در متون اسلامى و در آثاراندیشمندان مسلمان آمده است 65 همه و همه نشانگر این است که رهبرى جامعه باید داراى تشکیلاتى منسجم و قدرتى پرشکوه و نیرویى پرتوان باشد تا بتوان این مسئولیتها رااجرا کند و موانع اجراى آن رااز سر راه بردارد. نکته قابل توجه این است که در بسیارى ازاین روایات و روایات مشابه اینها مرادازامام مطلق عالم حاکم است یعنى کسى که عهده دارانجام این وظائف است چه او معصوم باشد یا نباشد.ازاین روى مرحوم شیخ حر عاملى در ذیل روایتى که مشتمل بر لفظ امام است فرموده اند: [الامام العدل اعم المعصوم] 65 9 -متفکران اسلامى وتشکیل حکومت : اینک و در پایان این نوشتار گفتار برخى از عالمان و متفکران اسلامى را مى آوریم و تاکید مى کنیم که آنچه دراینجا بدان مى پردازیم سیراین تفکر دراندیشه اسلامى و مسلمانان است و نه در حوزه عمل و زندگانى مسلمانان چرا که مى دانیم براین اندیشه تحریفهاى بسیارى وارد شده است . و کسانى در جهت منحرف ساختن ذهن هااز چگونگیهاى حاکمیت الاهى کوشیده اند که آن داستانى دیگراست . علامه حلى مى فرماید: [ الحق عندناان وجوب نصب الامام عام فى کل وقت] . [حق بنظر مااین است که انتصاب رهبر در هر زمانى واجب است] . هماننداین تعبیر را علامه در[ شرح تجرید] 67 نیز فرموده اند. و در مقدمه[ منهاج الکرامه] امامت را بعنوان مهمترین و عزیزترین و شریفترین مسائل اسلامى معرفى نموده اند. شیخ طوسى فرموده است:[ امامت و رهبرى در دیدگاه عالمان اسلامى - بجزاندکى - واجب است] . 68 شیخ مفید (ره ) مى فرماید :[ امامیه متفقند براینکه در تمام زمانها وجود پیشوائى راهنماى واجب است] . 69 آنچه باید دراینجا بدان تاکید شود چنانچه پیشتر نیزاشاره شده است این است که این اظهار نظرها و تاکید ورزیدنها به مسئله امامت تنها به وجوب و لزوم نصب امام در بعد معنوى والاهى آن نیست . دراین سخنان با توجه به علت و دلایلى که در ذیل آن یادآورى فرموده اند روشن است که سخن از نصب امام براى شکل دادن زندگى انسان و بوجود آوردن یک نظام صالح است . ازاینرو عالم عالیقدر فاضل مقداد فرموده است : [ دین و حکومت دو همزادند و همراه که یکى را بدون دیگرى فایده ئى نخواهد بود. مقتضاى حکمت آن است که این دو در یک تن فراهم آیند. و گرنه اگر عالم مجتهداز حضور در زمان و حاکمیت وارائه فکر و نظر براى هدایت اجتماع جدا شود نقض غرض (بر خلاف ایده ) خواهد شد]. 70 جریان ارجمند و خالص شیعى در حوزه تفکراسلامى بااین اندیشه بود که همیشه شعله هاى سرکش مبارزه علیه نظامهاى جبار را فروزان مى داشت و براى تحقق حاکمیت الاهى آرام نمى گرفت . مولفان[ تاریخ فلسفه در جهان اسلامى] گرایشهاى سیاسى و سوق دادن فلسفه بسوى سیاست را دراندیشه هاى فارابى گواه شیعى بودن او دانسته اند و گفته اند: [ این راهى بود که پیروان تشیع براى سرنگون ساختن قدرت حاکمه و اقامه نظام سیاسى که امام در راس آن باشد گام بر مى داشتند]. 71 در میان عالمان و فقیهان معاصر نیز بعنوان نمونه بایداز آیه الله بروجردى یاد کرد. وى در ضمن بحثى پیرامون جامعیت اسلام و ضرورت حاکمیت و حکومت اتفاق مسلمین را در مسئله زعامت و رهبرى مطرح ساخته اند. 72 و سرانجام فریادگر بزرگ عصر در بلنداى مقام مرجعیت و زعامت حضرت آیه الله العظمى امام خمینى پیامبر گونه ندا در داد که : [ اسلام را عرضه بدارید و در عرضه آن به مردم نظیر عاشورا بوجود بیاورید... کارى کنید که راجع به حکومت موجى بوجود آید اجتماعات بر پا گردد]. و در ضمن بحث ازولایت فقیه فرمود: بر مسلمانان بویژه روحانیون و طالبان علوم دینى واجب است علیه تبلیغات دشمنان اسلام بپاخیزند و با هر وسیله ممکن جو شایعه دشمنان رااز بین ببرند و نشان دهند که اسلام دین حکومت است و قوانین عدالت گستر آن در جهت ایجاد حکومتى است الاهى . 73 این مطلب چنانکه یاد کردیم اتفاقى مسلمین است . واینک بنمونه اى چنداز آراء متفکران اهل سنت اشاره مى کنیم : ابوالحسن على ماوردى مى گوید: [وعقدها لمن یقوم بها واجب بالاجماع وان شذ عنهم الامم] . 74 پیمان امامت امرى است اتفاقى بین مسلمانان . دراین مسئله تنها ابوبکراصم مخالفت کرده است .این حزم اندلى مى گوید: [مسلمین بر وجوب امامت اجماع دارند. و همگان این را پذیرفته اند که باید مردم رهبرى امام عادل را بپذیرند. تا وى مردم را براساس قوانین الاهى اداره کند]. 75 شیخ الاسلام سابق دولت عثمانى شیخ مصطفى صبرى پس از بحث مفصل وارجمندى پیرامون عدم تفکیک دین از سیاست مى گوید: این مسئله مبتنى بر وجوب نصب امام است که از مسائل کلامى است . و وجوب نصب امام از سوى مسلمین بدین معناست که باید حکومت در تمام جوانب آن به قواین شریعت اسلامى مقید باشد چرا که رهبرى عنوان خلافت از رسول الله است واین عنوان تنها با پیوستگى به مکتب محقق مى شود.76 آنچه تا بدینجا ذکر شد نگاهى بود گذرا به دلائل[ لزوم تشکیل حکومت اسلامى] و دیدیم که اندیشه تشکیل حکومت اسلامى ریشه در قرآن و سنت دارد و عالمان و متفکران نیز همگان بر ضرورت و لزوم آن تاکید کرده اند. بى گمان این نتیجه گیرى به معناى التزام به لوازمى در زندگى جمعى خواهد بود. و صرفا منحصر به این نیست که ما بپذیریم حکومت براى جامعه لازم است بلکه لازمه آن ترسیم خطوط ویژه اى در شیوه فرماندهى و فرمانبرى و اداره جامعه است . واینک که امت قهرمان و متعهد ما در پرتو هدایتهاى پیامبرانه امام بزرگوار به شکل دادن آرمان والاى رزمجویان و تلاشگران و شهیدان موفق شده اند. و زمینه اى شایسته و بایسته براى پژوهش در منابع اسلامى واستخراج شیوه ها و روشهاى تدبیر و سیاست الاسمى بوجود آمده است . بر محققان و پژوهشگران آشنا به مبانى اسلامى است که با تلاشى پى گیر و بلندنگرى شایسته این گونه کارها به استخراج و عرضه حقایق اسلامى بپردازند.
در بحث یاد شده مسائلى شایان توجه و قابل تامل و پژوهش است به عنوان نمونه : مفهوم حکومت و حاکمیت دراسلام ضرورت حکومت منشا حکومت یک امرالاهى است یا مردمى حکومت یک حق است یا تکلیف حکومت هدف است یا وسیله چه رابطه اى باید بین حاکم و مردم استوار باشد. روابط متقابل حاکم و رعیت بر چه مبناء واساسى است نقش مردم در حکومت چیست ؟مردم در برابر حکومت چه کاره اند تعیین کننده اند! شروع کننده اند یا هیچ کاره اند؟ چگونگى بر خورد دستگاه ادارى با مردم باید چگونه باشد اینان طلبکار مردمند؟ یا بدهکار مردمند. بالاخره اخلاق دستگاه ادارى با مردم باید چگونه باشد؟ جایگاه شورى در حکومت کدام است . مفهوم دقیق ضوابط و حدود آن چیست . نقش شورى و شوراها دراداره کشور در چه حداست . رابطه آن با ولایت فقیه و رهبرى چگونه است . رفتار حاکم نسبت به خود باید چگونه باشد. آیا براى رفتار حاکم محدودیتى هست . زندگى شخصى حاکم باید چگونه باشد. شرایط حاکم چیست ؟ شرایط منفى و مثبت آن . آزادى در نظام اسلامى مفهوم دقیق آن ضوابط و حدود آن چگونگى برخورداسلام با آزادى شکنان . رهبرى در زمان غیبت و چگونگى آن (ولایت فقیه ). تعدد مرجعیت و چگونگى ارتباط آن با زعامت و رهبرى مبسوط الید در جامعه . جایگاه قواى سه گانه در نظام فکرى اسلام رابطه آنها با رهبرى جامعه دلایل لزوم انتخاب افراد مجلس شوراى اسلامى از سوى مردم دلایل معیار بودن اکثریت درانتخابات دیگراینکه شان مجلس ولایت و قیمومت است تا زنان نتوانند شرکت کنند چنانکه برخى گفته اند یا وکالت است که مى توانند شرکت کنند. هیئت وزیران یا قوه مجریه جایگاه آن مسئولیتها و دلایل مشروعیت آن سیر تاریخى وزارت . اینها و جزاینها مسائلى قابل توجه و تامل در شکل کلى نظام حکومتى اسلام است . که باید پژوهشگران و محققان با سعه صدر و با توجه به آراء و نظریات دیگران بصورت تطبیقى به تحلیل و بررسى آن بپردازند و نتیجه تحقیقات و کاوشها و کوششهایشان را براى آگاهى امت عرضه کنند. | ||
مراجع | ||
پاورقى ها 1. ولایت فقیه امام خمینى .31. 2. بقره .217
3. براى جهاد و نبرد مسلحانه اقسام دیگرى نیز مى توان ترسیم کرد (چنانکه برخى از فقهاى بزرگ چنین کرده اند) که همه آنها بالاخره به همین سه قسم بر مى گردد. رک : کشف الغطاء عن مبهمات شریعه الغراء.381 مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء. و نیز رک :اللمعه الدمشقیه چاپ نجف ج 2.372. شرایع الاسلام ج 1.310 جواهرالکلام ج 21.18.
در بحث جهاد دو نکته شایان توجه است که باید با دقت و تامل مورد بازنگرى قرار گیرد.
الف -مفهوم دقیق جهادابتدائى و ماهیت جهاد دراسلام بطور کلى جهاد چیست و براى چیست ؟ جهاد تهاجمى است در جهت گشودن مرزهاى کشورها یا حرکتى است در جهت گشودن ذهنیت جامعه ها براى گسترش آئین جهاد در هم شکستن سلطه هاى سیاسى براى تحمیل اندیشه الاهى است ؟ یا نبردى است براى بر چیدن جواختناق وایجاد قضاى آزاد براى اندیشیدن آزادانه انسانها؟ بالاخره جهاد و نبرد مسلحانه نتیجه و لازمه جنبش عقائدى فرهنگى و سیاسى است براى بر چیدن موانع راه الله یا حرکتى است بدون هیچگونه عکس العمل براى فتح جوامع دیگر با عنوان:[ الدعوه الى الاسلام] . پاسخ دقیق به این سئوالها نشانگر ماهیت جهاد نیز خواهد بود.
(رک :المیزان ج 2.64 به بعد [ جهاد]استاد شهید آیه الله مطهرى ).
ب -مشروط بودن جهاد ابتدائى به اذن امام معصوم .این نکته نیز قابل تامل و نقد و بررسى است . صاحب جواهر پس ازاین نقل اجماع فرموده اند:اگراجماع تمام باشد. مطلب درست است .امااگر بشود دراجماع خدشه کرد مى توان در این شرط به عموم و فراگیرى ادله ولایت فقیه مناقشه کرد. (جواهر ج 21.1314).
رهبر کبیرانقلاب اسلامى حضرت آیه الله العظمى امام خمینى در سلسله بحثهاى خارج فقه (بیع ) در بحث ازابعاد ولایت فقیه فرموده اند: تمام مناصب ثابت براى امام معصوم براى فقیه نیز ثابت است . مگراینکه دلیلى قائم شود که فلان منصب ثابت براى امام از مناصب حکومتى نیست یااز مناصب حکومتى هست ولى ویژه امام معصوم است و به فقیه نمى رسد چنانکه این مطلب درارتباط با جهاد غیر دفاعى مشهوراست . ( کتاب البیع ج 2.397).
بدین سان مى نگرید که امام مطلب را قابل تامل و مورد بحث و کاوش مى داند ولى با توجه به آنچه امام در 17 ربیع الاول امسال (1405 ق ) فرمودند مى توان دریافت که امام این شراط را نمى پذیرند و جهاد را زمانشمول مى دانند.امام در قسمتى از بیانات روشنگر وارجمندشان چنین فرمودند :قرآن مى فرماید:[ قاتلوهم حتى لاتکون فتنه] همه بشر را دعوت مى کند به مقابله براى رفع فتنه یعنى جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم ... یعنى کسانیکه تبعیت از قرآن مى کنند در نظر داشته باشند که باید تا آنجائى که قدرت دارند ادامه نبردشان بدهند تااینکه فتنه] از عالم برداشته شود... غایت رفع فتنه است باید رفع فتنه از عالم بشود].
لازم بتذکراست که اجماع را صاحب جواهراز[ ریاض المسائل] نقل مى کند. و[ ریاض المسائل] نیزاین اجماع رااز[ منتهى] علامه حلى و[ مغنیه] ابن زهر نقل مى کند.
(ریاض المسائل ج 1.179). با مراجعه به دو کتاب یاد شده روشن مى شود که مورداجماع[ امام عادل] است و نه[ امام معصوم] . (منتهى ج 1.899 جوامع الفقهیه .584). با توجه به اینکه دقت در عبارت منتهى نشانگراین است که فتوى وادعاى اجماع علامه در مقابل فتواى احمد بن حنبل است که جهاد را مطلقا واجب مى دانسته است و در نهایت در جهت اثبات وجوب جهاد فقط باامام عادل .
روایات مورداستناد فقهاء در شراط اذن[ امام معصوم] در جهادابتدائى در وسائل الشیعه ج 11.3235 ذکر شده است که هیچکدام از آنها قید [معصوم] را ندارند. و تعبیر روایت[ 1. مفترض الطاعه] و روایت9 و10 امام عادل است .
و چنانکه پیشتر گفتیم صاحب جواهر فرمودند اگراجماع نباشد در شرط[ اذن امام معصوم] به شامل بودن ادله ولایت فقیه مى توان خدشه کرد. با توجه به آنچه گذشت اولا مورداجماع امام معصوم نیست و ثانیا با توجه به اینکه با مراجعه به متون فقهى روشن است که این اجماع مستند به همین روایات است نمى تواند حجت باشد. بالاخره بحث تفصیلى نقد آراء و سیره فقهى این بحث را فرصتى فراختر لازم است . ه
4. نهج البلاغه صبحى صالح .69. مصادر نهج البلاغه ج 1.392.
5. صحیح مسلم ج 3.1517. سنن ابى داود ج /10/3
6. نهج البلاغه صبحى صالح .69.
7. شرایع الاسلام ج 1.309. مسالک الافهام ج 1.120. جواهرالکلام ج 21.38.
حمسالک الافهام فى آیات الاحکام ج 2.359. شرح اللمعه ج 2.385 چاپ نجف . شرح تبصره 9 حاج آقا ضیاء عراقى ج 6.449.
8. رک : تهذیب الاحکام ج 2.125 وسائل الشیعه
ج 11.19 بحارالانوار ج 100.62.
9.النهایه این اثیر ج 2.185. مجمع البحرین ج 4.248. ترتیب القاموس المحیط ج 2.289.
10. شرایع الاسلام ج 1.309. جواهرالکلام ج 21.38. کنزالعرفان ج 1.388.
11.الفقه کتاب الجهاد.105.
12. فقه الامام جعفرالصادق ج 2.365.
13. سوره آل عمران .200. در تفسیر آیه نگاه کنید به : مسالک الافهام آیات الاحکام ج 2.359. فقه القرآن ج 1.332.المیزان ج 4.92 به بعد.
14.الدرالمنثور ج 2.14. مستدرک الوسائل ج 2.246.
15. صحیفه سجادیه دعاى .27.
16. سوره توبه .103.
.88 17. سوره توبه .60.
18. من لایحضره الفقیه ج 2.14.الفروع من الکافى ج 3.497. جامع احادیث الشیعه ج /05/8 وسائل الشیعه ج /03/6 و نیز توجه شود به روایاتى که دستور تخمین مقدار بار درختهاى خرما وانگور را براى گرفتن زکات آنها داده و روایاتى که گویاى این است که على[ ع] کسانى را مى فرستاد تا زکاه مال مردم را جمع کنند و نیز به دستورات امام[ ع] به استاندارانش در جمع صدقات و خراجها و ... رک جواهرالکلام ج 15.417. وسائل الشیعه ج 6 باب 19ازابواب زکاه الغلات .141 و نیز باب 14ازابواب زکاه الانعام
19. وسائل الشیعه ج 6.144 ح .4 و 184 ح 3. جامع احادیث الشیعه ج 8.246 به بعد.
20.الکافى فى الفقه ابى الصلاح الحلبى .172. شرح جمل العلم والعمل .269.المقنعه .41 باب وجوب اخراج الزکوه الى الامام . جواهرالکلام ج 15.417.
21. ولایت فقیه .36 در تفصیل بحث رک : کتاب البیع آیه الله العظمى امام خمینى ج 2.489 به بعد. کتاب الخمس والانفال .11 و 251 به بعد و 351 به بعد. معالم الحکومه الاسلامیه .631 به بعد. فقه الزکاه دکتر یوسف قرضاوى ج 2.747 به بعد. بحثى پیرامون آیه الله مشکینى .125 به بعد.
22.النساء.75.
23. وسائل الشیعه ج /05/11الفروع من الکافى ج /02/5 ثواب الاعمال .255.
24. وسائل الشیعه ج 11.559.الاصول من الکافى ج 2.164.
25. وسائل الشیعه .560 الاصول من الکافى ج 2.163.
26. ولایت فقیه .3435.
27.الفروع من الکافى ج 7.77.
28. مدرک پیشین .78.
29. مدرک پیشین .174 تهذیب الاحکام ج 10.146 وسائل الشیعه ج 18.308.
30.الفروع من الکافى ج 7.174. تهذیب الاحکام ج 10.146. وسائل الشیعه ج 18.308.
31. من لایحضره الفقیه ج 4.72 چاپ غفارى تهذیب الاحکام ج 10.155 روضه المتقین ج 10.213.
32. سوره نور/02
33. سوره مائده .38 و نیز نگاه کنید به آیه هاى 194 بقره . مائده .45.
. 34. جواهرالکلام ج 21.394. و نیز نگاه کنید به :المقنعه للشیخ المفید کتاب الامر بالمعروف ..129. النهایه للشیخ الطوسى .300302 چاپ بیروت . تذکره الفقهاء ج 1.459.
[مراسم سلار] در:الجوامع الففهیه .661.الدروس للشهید کتاب الحسبه .165.الکفایه للسبزوارى 83. وسائل الشیعه ج 18.339. روضه المتقین ج 10.214. عوائدالایام
للنراقى .195. تکمله مبانى المنهاج ج 1.224 مسئله .177.
چنانکه در متن مقاله یاد شد براساس نقل صاحب جواهر در میان فقهاى شیعه تنها محقق صاحب شرایع و علامه حلى دراین حکم تردید کرده اند. در میان فقهاى متاخر نیز برخى در اجراى حدود در زمان غیبت تامل کرده اند. جامع المدارک فى شرح المختصرالنافع ج 7.57به بعد
35. ولایت فقیه .39.
36. آل عمران .105.
37.انعام .152.
38.الجامع لمواضیع آیات القرآن الکریم .493 و 469.
39. جامع الاصول فى احادیث الرسول ج 3.46 صحیحى مسلم ج 3.1480.
40. نهج البلاغه صبحى صالح .127.
41.الاصول من الکافى ج 1.405.
42. بحارالانوار ج 2.66 ج 3.72 و نیز نگاه کنید به مدارکى که در همین مجله شماره 3.62 در ذیل شماره 8 و 7 معرفى شده است .
43. نهج البلاغه فیض الاسلام 244 1197.این جمله در چاپ صبحى صالح در شماره 252.512 بصورت[ الامانه]... و در چاپ شیخ محمد عبده در شماره 254.713اپ دارالتعارف[ والامانات] آمده است . در شرح ابن ابى الحدید چاپ دو جلدى تهران ج[ .411.2 والامامه] است .اما دستهاى تحریفگر در چاپ 4 جلدى جلد 4.350. و در چاپ 20 جلدى جلد 20.86 زیر شماره 249 [ والامانه] ضبط کرده اند. ولى به شرح آن توجه نکرده اند. (.351 4 جلدى 90.20 جلدى ) که در آن آمده است :
[فرضت الامامه نظاما للامه] .
در متن اصلى شرح ابن میثم بحرانى نیز[ الامامه] آمده است . (چاپ یک جلدى بدون شماره صفحه ). ولى در چاپ پنج جلدى ج 5.365 معلوم نیست ناشران بااستناد به چه متنى[ الامانه] . ضبط کرده اند.
به رحال این جمله در شرح ملا صالح قزوینى چاپ الاسلامیه ج 4.224 ملا فتح الله .568 شرح ابن ابى الحدید دو جلدى جلد 2.411 چاپ تهران و در مصادر نهج البلاغه ج 4.193 و در غررالحکم ج 4.457 چاپ دانشگاه و در منهاج البراعه فى شرح نهج البلاغه ج 21.318 [ والامامه]... آمده است . و با توجه به جمله بعدى[ والطاعه تعظیما للامامه] مناسب [ الامامه] است نه[ الامانه] . متاسفانه برخى از مترجمان و شارحان نیز بدون توجه و تامل همان صورت تحریفى را آورده و شرح و ترجمه کرده اند. رک فى ضلال نهج البلاغه ج 4.366. ترجمه گویا و شرح فشرده اى بر نهج البلاغه ج 3.298 ترجمه مبشرى بخش دوم و سوم .394 متاسفانه آنچه ذکر شد تنها نمونه ئى است از تحریفاتى که در متون اسلامى انجام شده است مصححان و ناشران متون کهن در مصر و بیروت رسم امانت را رعایت نکرده ازاین گونه اعمال بسیار مرتکب . شده اند براى آگاهى از نمونه هاى دیگرى ازاین قبیل رک :
دراسات و بحوث ج 1.9 مقاله[ اعرف : الکتب المحرفه] .
44.الاحتجاج ج 1.143.
45. ولایت فقیه .44.
46. سوره اعراف .59.
47. سوره توبه .32.
48. سوره بقره .193.
49.الفروع من الکافى ج /03/5
50. سوره نساء .141 در توضیح تفسیر آیه نگاه کنید به : مجمع البیان ج 3.128 اطیب البیان فى تفسیرالقرآن ج 4.246 فى ضلال القرآن ج 2.560 المنار ج 5.446.
51. براى آگاهى گسترده پیرامون این قاعده و مباحث فقهى مربوط به آن رک :القواعدالفقهیه ج 1.157.
52. منیه المرید.26 چاپ سیداحمد حسینى بحارالانوار ج 1.206.
53. نهج البلاغه صبحى صالح .79.
54. غررالحکم ج 4.318 چاپ دانشگاه .
55.اختیار معرفه الرجال .4 چاپ دانشگاه مشهد.
56. تفسیرالقمى ج 1.299 وسائل الشیعه ج 3.145 ح 7 الاصول من الکافى ج 1.407 ح 7 تفسیرالبرهان ج 2.135 ح 6و 9 وسائل الشیعه ج 15.22.
57.الاصول من الکافى ج 1.406 ح 6 وسائل الشیعه ج 3.365 ح 4 البرهان فى تفسیرالقرآن .249 ح 20.
58. نهج البلاغه صبحى صالح .438. قسمتى از نامه امام[ ع] به مالک الفروع من الکافى ج 5.164 ح 2 تهذیب الاحکام ج 7.161.
59. بحارالانوار ج 96.86.
60. وسائل الشیعه ج 6.370 ح 19 و نیز رک : کتاب الخمس والانفال حضرت آیه الله العظمى منتظرى .60.
61. وسائل الشیعه ج 18.221.
62. وسائل الشیعه ج 8.85.
63. نهج البلاغه صبحى صالح .50.
64. نهج البلاغه صبحى صالح . 432.
65. در تفصیل مطلب رک :الحیاه ج 2 باب دهم .417 - 466 نظام الحکم والاداره فى الاسلام باقر شریف القرشى .228 - 238 معارف اسلامى ج 2.بحث ولایت فقیه از آیه الله مشکینى 154 - 162 الاحکام السلطانیه .1615.
66.الفین .27 چاپ موسسه الاعلى - بیروت .
67. کشف المراد فى شرح تجریدالاعتقاد.284 توضیح المراد ج 2.676.
68. تلخیص الشافى ج 1.55.
69.اوائل المقالات /08
70.اللوامع الالهیه فى المباحث الکلامیه .264 با تصحیح و تعلیق آیه الله شهید قاضى طباطبائى .
71. تاریخ فلسفه در جهان اسلامى ج 2.402 ترجمه عبدالمحمد آیتى .
72.البدرالراهرفى صلوه الجمعه والمسافر.52.
73. کتاب البیع ج 2.460.
74.الاحکام السلطانیه ماوردى /05/الاحکام السلطانیه ابى یعلى محمد ابن الحسین الحنبلى .19.
75. نظام الحکم فى الشریعه والتاریخ .314.
76. موقف العقل والعلم ج 4.286. تفصیل آراء یاد شده و آراء برخى دیگراز متفکرا ناهل سنت را در منابع ذیل بنگرید: نظام الحکم فى الشریعه والتاریخ الاسلامى ظافرالقاسمى .314. من اصول الفکرالسیاسى الاسلامى محمد فتحى عثمان .364.النظم الاسلامیه فصل سوم .
77.یادنامه دومین کنگره نهج البلاغه .27.
78. براى تحقیق و بررسى در مسائل یاد شده نگاه کنید به : کتاب البیع ج 2.459 به بعد [ ولایت فقیه] ازامام خمینى . ولایه الفقیه ابعادها و حدودها محمدهادى معرفت .الراعى والرعیه توفیق الفکیکى مقتبس السیاسه محمد عبده .
تنبیه الامه و تنزیه المله از مرحوم آیه الله نائینى . بلغه الفقیه ج 3.221 به بعد .
معالم الحکومه الاسلامیه جعفر سبحانى حاکمیت دراسلام سید محمد مهدى خلخالى ولایت فقیه حکومت صالحان نعمت الله صالحى نظام الحکم والاداره فى الاسلام باقر شریف القرشى . و براى دستیابى به نظریات گوناگون و نقد و بررسیهاى مختلف و بحثهاى تطبیقى مراجعه شود به :الاحکام السلطانیه ماوردى الطرق الحکمیه فى السیاسه الشرعیه ابن قیم جوزى . سلوک الملوک روزبهان اصفهانى .الخلافه والاماته عبدالکریم خطیب . نظام الحکم فى الشریعه والتاریخ الاسلامى ظافر قاسمى . نظام الحکم النبویه دو جلد عبدالحى کتانى .الاحکام السلطانیه ابى یعلى فراهى .السیاسه الشرعیه ابن تیمیه .النظم الاسلامیه نشاتها و تطورها دکتر صبحى صالح القانون والعلاقات الدولیه فى الاسلام صبحى محمصانى . من اصول الفکرالسیاسى الاسلامى محمد فتحى عثمان . | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 324 |