تعداد نشریات | 54 |
تعداد شمارهها | 2,388 |
تعداد مقالات | 34,317 |
تعداد مشاهده مقاله | 13,016,093 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 5,718,032 |
رهیافت وحدت موضوعی سورههای قرآن در «الأساس فی التفسیر» | ||
پژوهش های قرآنی | ||
مقاله 4، دوره 14، شماره 56، اسفند 1387، صفحه 88-125 اصل مقاله (1.49 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
نویسنده | ||
سید علی آقایی | ||
دانشجوی دکترای تخصّصی علوم قرآن و حدیث | ||
تاریخ دریافت: 24 اسفند 1394، تاریخ پذیرش: 24 اسفند 1394 | ||
چکیده | ||
وحدت و انسجام مضمونی در قرآن رهیافتی نو در تفسیرنگاری معاصر است که آن را از سنت کهن تفسیر قرآن متمایز میسازد. در این رهیافت دغدغه مفسر تنها تفسیر واژگانی آیات قرآن نیست، بلکه میکوشد نشان دهد که میان آیات و سورههای قرآن یکپارچگی و انسجام محتوایی و ساختاری وجود دارد. با اینکه رگههایی از این قبیل تلاشها در آثار برخی مفسران پیشین نیز دیده میشود، اما تفاوت تلقی و انگیزهها به تمایز اساسی میان تفسیرهای قدیم و جدید انجامیده است. از جمله چهرههای شاخص این رهیافت نوین، مفسر سوری سعید حوی است که در تفسیر خویش نظریهای کاملاً بدیع و جامع در این باب عرضه داشته است. در این نوشتار کوشش شده با بررسی کتاب «الأساس فی التفسیر» جنبههای نظری و عملی نظریه سعید حوی در زمینه وحدت مضمونی و ساختاری قرآن شناسایی شود. نظریه وحدت دو سطح دارد: الف) در سطح سورهها (پیوندهای مضمونی و ساختاری موجود بین سورههای قرآن)؛ ب) در سطح آیات (پیوندهای لفظی و معنایی موجود بین آیات هر سوره). شاخصه نظریه حوی، مبنا قرارگرفتن سوره بقره برای فهم انسجام مضمونی دیگر سورههای قرآن است. در این نوشتار نشان داده شده که چگونه حوی از نشانهها و قرائن لفظی و معنوی برای شناسایی و تعیین روابط معنایی و شکلی بین سورهها و آیات بهره گرفته است. دست آخر، خواننده در مییابد که نظریه تفسیری حوی، با وجود خصلت بدیعش، بیش از اندازه دلبخواهی و ذوقی است، و اینکه مجموعه شواهد و ادلّهای که وی برای اثبات مدعای خویش به کار بسته است، بهسادگی در خدمت نظریهای بدیل قابل استناد خواهد بود. | ||
کلیدواژهها | ||
وحدت موضوعی؛ انسجام؛ سوره؛ حوّی | ||
عنوان مقاله [English] | ||
The Approach of Thematic Unity of the Verses of the Qur'an in Al-Asās fī al-Tafsīr | ||
نویسندگان [English] | ||
Sayyid ‘Alī Āqā’ī | ||
چکیده [English] | ||
Thematic unity and cohesion in the Qur'an is a new approach in contemporary "interpretation writing" which distinguishes it from the early tradition of writing interpretation of the Qur'an. In this approach, the interpreter is not merely preoccupied with the lexical interpretation of the Qur'an; rather, he tries to demonstrate that there is content and structural integrity and cohesion among the chapters and verses of the Qur'an. Although traces of such attempts are witnessed in some works by earlier interpreters, the differences in implications and motivations have led to fundamental distinction between the early and modern interpretations. Among the distinguished figures in this modern approach is the Syrian interpreter, Sa‘īd Ḥawwā, who has presented a totally novel and comprehensive theory in this respect in his interpretation. Through examining Al-Asās fī al-Tafsīr, the present article tries to identify the theoretical and practical aspects of Sa‘īd Ḥawwā's theory on the thematic and structural unity of the Qur'an. The theory of unity has two levels: A: on the level of the chapters (contextual and structural bonds between the chapters of the Qur'an); and B: on the level of the verses (the literal and semantic bonds between the verses of every chapter). The criterion for Ḥawwā's theory is the underlying of Sūrat al-Baqara for understanding the contextual cohesion of other chapters of the Qur'an. It is indicated in this writing how Ḥawī has utilized the literal and semantic evidences for identifying and determining the semantic and structural relations between the chapters and the verses. In conclusion, the reader would perceive that Ḥawī's theory of interpretation, despite its novelty, is too arbitrary and intuitive, and that the entire evidences and proofs he has used to prove his claim are simply reliable as in serving a novel theory. | ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 1,233 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,323 |