عزت الملوک کاوسى شهیدى از کوثر انقلاب اسلامى مریم حقیقت گو
در تاریخ سراسر حماسه انقلاب اسلامى ایران کم نیستند زنان و مردانى که با خون خود نهال انقلاب را آبیارى کرده و اینک نیز مردم شهیدپرورمان به مناسبتهاى مختلف یاد و خاطره آن عزیزان را گرامى مى دارند.
بیمارستان امام خمینى(ره) براى آنان که روزهاى پیش از پیروزى انقلاب اسلامى را به یاد دارند, نامى آشنا است بخصوص آنان که در رشته پزشکى تحصیل مى کردند و از دانشجویان یا انترنهاى این بیمارستان بودند; در زمین هلى کوپتر (قبلى) این بیمارستان و روبه روى ساختمان (جدید) مرکز تصویربردارى, قبرى با سنگ سیاه به چشم مى خورد که هر روز صبح توسط باغبان مهربان بیمارستان شسته مى شود و در اطراف این قبر باغچه اى زیبا از گل درست شده که عطر خوش گلهاى آن یادآور عطر خوش خون شهیدان است.
این قبر متعلق به دخترى 19 ساله است که آن زمان در سال اول پزشکى تحصیل مى کرد و در 19 بهمن 1357 به خاطر دفاع از اسلام و مقابله با رژیم منحط پهلوى, هنگام کمک رسانى به مجروحین در حوالى پادگان عشرتآباد مورد هجوم ساواک قرار گرفت و به شهادت رسید.
براى یافتن خانواده وى از کسانى که او را مى شناختند پرس و جو کردم لیکن به دلیل فوت پدر و مادر این شهیده و همچنین مرگ خواهر وى بر اثر تصادف, کسى دیگر را نیافتم به جز همرزمان و همکلاسى هایش.
جناب آقاى مختارى که در حال حاضر مسوول کمیته فرهنگى بیمارستان امام خمینى است با حدود 5/29 سال سابقه کار در این بیمارستان مى گوید:
اینجا در زمان انقلاب مرکز خبرى تمام ایران بود و هر خبر و اطلاعیه اى که در مورد امام و مراجع تقلید دیگر پخش مى شد از اینجا بیرون مى رفت و خانم عزت الملوک کاوسى که آن زمان در سال اول پزشکى تحصیل مى کرد یکى از دانشجویان بسیار فعال در مقابله با رژیم پهلوى بود و از معدود دانشجویانى بود که به صورت محجبه سر کلاس حاضر مى شد. پدر وى از کارمندان وزارت کشور و اهل مشهد بود. شهید کاوسى در 19 بهمن 57 در درگیرى خیابانى با رژیم پهلوى, براى حمل مجروح رفته بود که مورد هدف قرار گرفته و تیر مى خورد و در زمین هلى کوپتر (قبلى) بیمارستان دفن مى شود. از سال 1358 که نهاد انجمن اسلامى تإسیس شد, ما هم هر سال مراسم خاصى را در سالگرد ایشان بر پا مى کردیم. یادم هست در سالى که همدوره ایهاى شهید کاوسى فارغ التحصیل مى شدند, از پدر وى خواستیم تا در مراسم فارغ التحصیلى شرکت کند. آن روز همه متإثر شدند چرا که دانشجو عزت الملوک کاوسى یکى از بهترین دانشجویان رشته پزشکى بود و یادم هست در همان روزهاى بعد از شهادتش یکى از اساتید دانشکده در مورد وى چنین گفت:
((این دانشجوى معصوم, در تمام طول سال تحصیلى حتى یک نوبت هم غیبت نکرد. و در امتحان کتبى اخلاق پزشکى در بین 121 نفر مقام اول را به دست آورد و در ورقه امتحانى هیچ نکته اى را فروگذار نکرد. وى همچنان که از نظر علمى مظهر کاملى از اخلاق پزشکى بود, عملا هم نشان داد که از حیث فداکارى در راه انجام وظایف مقدس پزشکى هیچ دریغ ندارد. در غوغاى انقلاب اسلامى براى نجات جان مجروحین سر از پا نمى شناخت و در زیر آتشبار تفنگ بدون هیچ ترسى عده زیادى از زخمیها را نجات داد. ولى هنگامى که یکى از مجروحین را داخل آمبولانس مى برد مورد هدف دژخیمان قرار گرفت و در راه حق شهید شد.)) اینها گفته دکتر جلال مصطفوى استاد اخلاق پزشکى در هشتم اسفند 1357 بود.
آقاى دکتر على کاظمى از متخصصان بیماریهاى قلب و عروق بیمارستان امام خمینى, در حالى که مشغول تدریس عملى به انترنها بود, در مورد شهید عزت الملوک کاوسى چنین گفت:
در سال 1357 زمانى که من دانشجوى سال چهارم پزشکى بودم, خانم کاوسى در سال اول پزشکى بود. تا جایى که یادم هست اکثرا در جنوب شهر به نیازمندان کمک مى کرد. بیشتر با لباسهایى که خیلى هم نو نبودند سر کلاس مىآمد و سعى مى کرد بیشتر درآمد و پول خود را خرج خانواده هاى بى بضاعت کند. از همه مهمتر اینکه وى جزء معدود دانشجویانى بود که با حجاب کامل اسلامى سر کلاس حاضر مى شد. به بچه هاى یتیم سر مى زد و به آنها درس مى داد. روزى که استاد نجات اللهى را تشییع مى کردند, در میدان انقلاب بدون هیچ ترس و واهمه اى رو در روى نیروهاى گارد رژیم سابق ایستاده بود.
وى در کلاسهاى کانون توحید واقع در خیابان پرچم که زیر نظر آقاى اردبیلى بود, فعالیت داشت و بعد از 13 آبان که دانشگاه تهران بسته شد و این بیمارستان مرکز تجمع مبارزات دانشجویى بود, وى در جمعآورى کمکهاى اولیه و شرکت در تظاهرات دانشجویى فعالانه شرکت مى کرد. تا اینکه در 19 بهمن به شهادت رسید و جنازه او را به بیمارستان شریعتى کنونى منتقل نمودند. وقتى به ما خبر رسید, شبانه پدر و مادرش را خبردار کردیم. به هر حال آنها خیلى متإثر شدند اما با پیشنهاد ما هم موافقت کردند که جنازه او را در این بیمارستان دفن کنیم. روز بعد به بهشت زهرا رفتیم و به آنها گفتیم که مى خواهیم جنازه را ببریم شهرستان و به این صورت جنازه را تحویل گرفتیم و آمدیم در همین مکان که روبه روى ساختمان مرکز تصویربردارى کنونى است و قبلا زمین هلى کوپتر بود قبرى کندیم و دفن کردیم و خودمان هم مبلغى پول جمعآورى کردیم و نماد یک کبوتر که دو بالش را باز کرده بود, در بالاى مزارش ساختیم که بعدها از بین رفت. از آن به بعد همه ساله مراسم یادبود ایشان بر سر مزارش و با حضور اعضاى خانواده اش برگزار مى شد تا اینکه چند سال پیش مادر و پدر ایشان فوت کردند و خواهرش نیز در تصادفى جان سپرد. الان ما که از همدوره اىها و همرزمان او بودیم, همیشه یادش را گرامى مى داریم. از این جهت که مزار وى در بهشت زهرا نیست تا در سالگردى که از طرف بنیاد شهید یا دولت بر پا مى شود بر سر مزارش بیایند, ما خودمان بر سر مزار وى جمع مى شویم.
پیام زن: خداوند روح شهید عزیز عزت الملوک کاوسى را همراه با دیگر شهداى انقلاب اسلامى در جوار قرب خویش جاى دهد.