بازخوانى عقدنامه اى از اوایل حکومت قاجار ـ 1208 هـ.ق على کریمیان
ازدواج در بینش الهى, پیمان مقدس و میثاق غلیظ است; چنانکه خداوند در قرآن کریم مى فرماید: و کیف تاخذونه و قد افضى بعضکم الى بعض و اخذن منکم میثاقا غلیظا.(1) و از طرفى ازدواج براى مسلمانان وظیفه اى مقدس بوده و ازدواج از جمله سنت رسول خداست که اعراض از آن مساوى با خروج از جرگه طرفداران آن حضرت است; چنانکه فرمودند: النکاح سنتى فمن رغب عن سنتى فلیس منى.() و حضرت على(ع) در باره اهمیت ازدواج فرمودند: تزوجوا فإن التزویج سنه رسول الله(ص) فانه کان یقول: من کان یحب ان یتبع سنتى فان من سنتى التزویج ... .() در روایات و کلمات ارزشمند اهل بیت(علیهم السلام) در رابطه با مدح و ستایش ازدواج و مذمت بى همسرى رهنمودهاى بسیارى آمده است,(2) چنان که در متن سندى که در اینجا ارائه شده نیز به بعضى از آیات و احادیث اشاره شده است. و اما از شرایط معتبر در صحت عقد نکاح, قصد انشإ است. یعنى طرفین عقد باید معناى الفاظ مخصوص ایجاد و قبول را بفهمند و به قصد انشإ و ایجاد عقد به کار برند.(3) در میان اسناد موجود در خزانه سازمان ملى ایران تعدادى از اسناد مربوط به اواخر سلسله زندیه و اوایل دوره قاجاریه موجود است که تحت عناوین کلى اسناد ملکى, حقوقى و مالى, موقوفات, فرامین, انتصابات و احکام برقرارى مواجب, امور قشونى, مسایل ایلات و عقدنامه ها طبقه بندى شده که هر کدام از این اسناد با توجه به کمبود یا فقدان منابع دست اول در بیان مسایل اجتماعى, فرهنگى و آشنایى با اوضاع این برهه از تاریخ از اهمیت خاصى برخوردار است. در میان مجموعه ذکر شده دو عقدنامه وجود دارد که در این مقاله ضمن بازخوانى یکى از عقدنامه ها توضیحات مختصرى در باره مندرجات آن داده شده است. این عقدنامه که به شماره تنظیم 117001 و شماره کارت 128 در خزانه سازمان اسناد ملى ایران ثبت شده است, در تاریخ جمادىالاولى سال 1208 ه$.ق تحریر یافته است. عرض آن 31 و طول آن 5 / 44 سانتى متر است که کلمات مشخصه با رنگهاى غیر از رنگ اصلى سند روى کاغذ کرم رنگ و به خط نستعلیق نوشته شده است. در قسمت فوق و حواشى جانب چپ, ممهور به مهر دو تن از اشخاص متعین زمان به عنوان موکل دیده مى شود و متن آن با عبارت ((هوالمولف بین القلوب, بسم الله اشرف الاسمإ)), شروع مى شود و بعد از آن چند سطر با عباراتى مسجع و مصنوع و آیات و روایات در توجیه و اهمیت نکاح آورده شده و در سطر نهم نوشته شده: مناکحه صحیحه صریحه شرعیه مرعیه مشتمل بر ایجاب و قبول بر نهج مزبور صورت جریان یافت. الناکح عالى شإن معلى مکان احمدبیک خلف الصدق عالیجاه معلى جایگاه محمد رشیدبیک وکیل اردلان به وکالت عالى شإن معلى مکان محمدعلى بیک خلف مرحوم مهرعلى سلطان منه. المنکوحه ـ علیا جناب عصمت و عفت مآب خدارت(4) اکتساب ماه نسا خانم بنت عالى شإن معلى مکان میرزااحمد(5) وزیر اردلان به وکالت عالیقدر محمدآقا منه. و با مهریه پانصد تومان نقد فضى(6) تبریزى مسکوک با شهادت ملامحمد حسین پاوه و شیخ عیسى روانسرى در جمادىالاولى سال 1208 ه$.ق صیغه جارى گردید.
متن عقدنامه: هوالمولف بین القلوب بسم الله اشرف الاسمإ. و پس حمدى که پرده نشینان ملإ اعلى بالعشى و الابکار در تماشاگاه ملکوت السموات و الا رض(7) روا نمایند فرد بى همتایى را سزاست که سراپرده وحدتش مضمون ما اتخذ صاحبه و لا ولدا(8) از وصمت(9) زن و فرزند مبراست و نفایس شکرى که عروسان بالا بالغدو و الا صال(10) درفسحت گاه(11) و ان من شى الا یسبح بحمده(12) چنان(13) فرمایند احد بى شریکى را رواست که خلوتخانه فروش به منطوق لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد(14) از شوکت کفو و مانند مقدس و معرا و صلات[ و] صلوه بر عاقد نظم سلسله بنىآدم و صاحب فرقه عرب و عجم پیغمبرى که امتزاج و ازدواج بفحواى النکاح سنتى از سنت سنیه اوست, رسولى که مناکحات که سبب توالد و تناسل است(15) بمدلول تناکحوا توالدوا از خصال مرضیه او سیدى که نرگس تاجى از زر به مشابهت نور لولاک(16) بر سر دارد سندى که مشک از فر و سنبل تر به مماثلت موى عنبربویش جهان را معطر افضل الانبیإ محمد مصطفى و بر آل حمیده خصال و اصحاب سعادت اشتمال او باد و بعد چون به مضمون صدق مشحون انا خلقنا الا نسان من نطفه امشاج(17) انتظام بنىآدم به ازدواج منوط و به موداى فانکحوا ما طاب لکم من النسآء(18) التیام عالم به امتزاج مربوط بنا بر آن به طالعى که تفاخر کند بدان ایام مناکحه صحیحه صریحه شرعیه مرعیه مشتمل بر ایجاب و قبول بر نهج مزبور صورت جریان یافت. الناکح عالى شإن معلى مکان احمدبیک خلف الصدق عالیجاه معلى جایگاه محمد رشیدبیک وکیل اردلان به وکاله عالى شإن معلى مکان محمدعلى بیک خلف مرحوم مهرعلى سلطان منه المنکوحه علیا جناب عصمت و عفت مآب خدارت اکتساب ماه نسا خانم بنت عالى شإن معلى مکان میرزااحمد وزیر اردلان به وکاله محمدآقا منه. الصداق مبلغ مبین معین مبلغ پانصد تومان نقد فضى تبریزى مسکوک. التاریخ فى الثلث الثانى فى شهر جمادىالاولى المنتظم فى سلک شهور سنه الف و ماتین و ثمان سنه 1208. الشهود الحاضر فى المجلس عالى جناب معلى القاب ملامحمدحسین پاوه و مشیخت و کمالات پنا[ ه.ظ] شیخ عیسى روانسرى المسکن و غیر هما من المسلمین الحاضرین. [ حاشیه:] جرت المناکحه الصحیحه الصریحه الشرعیه المرعیه لدى الداعى لدوام الدوله العلیه الباهره[ سجع مهر] لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده ابراهیم. ـ جرت المناکحه الصحیحه الشرعیه لدى الداعى لدوام الدوله القاهره [ سجع مهر:] لا اله الا الله الملک الحق المبین عبده محمود. پى نوشت : 1ـ نسا, آیه21. 2ـ المستدرک, ج2, ص531. 3ـ على(ع) فرمودند: ازدواج کنید که ازدواج کردن سنت رسول خدا(ص) است. همانا رسول خدا بارها فرمود: هر کس مى خواهد از سنت من پیروى کند, ازدواج نماید. زیرا ازدواج کردن از سنت من است. وسایل الشیعه, ج14, کتاب النکاح, ابواب مقدماتى, باب اول, صص3 و 5. 4ـ سیرى در مسایل خانواده, حبیب الله طاهرى, ص19. 5ـ پرنده, زهرا, ازدواج و حقوق و وظایف متقابل زوجین, مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامى, تهران, 1370ش, ص55. 6ـ خدارت: عصمت و پاکدامنى. 7ـ میرزااحمد وزیر کردستان در دوره سلطنت فتحعلى شاه, مستوفى دیوان بود. رک. على اکبر وقایع نگار کردستانى, حدیقه ناصریه در جغرافیا و تاریخ. کردستان, به تصحیح محمد رئوف توکلى, ناشر مولف, تهران, 1364ش, صص171 ـ 172. 8ـ فضى: سیمین و نقره اى, از سیم, به رنگ سیم. 9ـ اولم ینظروا فى ملکوت السموت والا رض و ما خلق الله من شى و إن عسى إن یکون قد اقترب اجلهم فباى حدیث بعده یومنون, اعراف, آیه184. 10ـ و انه تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبه و لا ولدا, جن, آیه3. 11ـ وصمت: عیب, سستى و کسالت. 12ـ و اذکر ربک فى نفسک تضرعا و خیفه ودون الجهر من القول بالغدو و الا صال و لا تکن من الغافلین, اعراف, آیه204. 13ـ فسحت: گشادگى و فراخى مکان, شادمانى, گشادگى خاطر. 14ـ تسبح له السموات السبع والا رض و من فیهن و ان من شى الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا, اسرار, آیه46. 15ـ اصل: چان. 16ـ لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد, اخلاص, آیه3 و 4. 17ـ بحارالانوار, ج103, ص220 ـ مفاتیح الشرایع, ج2, ص231. 18ـ لولاک لما خلقت الافلاک. 19ـ انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج نبتلیه فجعلناه سمیعا بصیرا, دهر, آیه2. 20ـ و ان خفتم الا تقسطوا فى الیتامى فانکحوا ما طاب لکم من النسآء مثنى و ثلاث و رباع فان خفتم الا تعدلوا فوحده او ما ملکت ایمانکم ذالک ادنى الا تعولوا, نسا, آیه3.
|